رزمندگان در دوران دفاع مقدس به «وقف جان» معنای تازهای بخشیدند
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روابط عمومی سازمان اوقاف و امور خیریه، حجتالاسلام محمد هاشم عاملي برای اولین بار در سال 1361 براي انجام عمليات رمضان عازم جبهه ميشود و چند سال بعد در ارديبهشت سال 1365 به اسارت ارتش بعث عراق در ميآيد. وي پس از تحمل چهار سال اسارت، سال 1369 همراه با ديگر آزادگان به ميهن اسلامي بازميگردد. عاملي كه مديركلی اسناد سازمان اوقاف را در پرونده کاری خود دارد، اکنون در سازمان اوقاف وامورخیریه همچنان به خدمت خود ادامه می دهد. همزمان با هفته دفاع مقدس این آزاده ایثارگر دقایقی همصحبت ما شد و افزون بر ذکر خاطره ای از دوران اسارتش، گفته های جالبی از پیوند وقف جان و مال بیان داشت .
وقف مال مسئلهاي است كه براي عموم مردم کشورمان جا افتاده است. در وقف مال افرادي كه مالشان را وقف ميكنند جزو ايثارگران به شمار ميآيند كه به راحتي از مال خودشان ميگذرند و براي رضاي خدا در اختيار عامه مردم قرار ميدهند. الان هم بعد از گذشت شايد صدها سال زماني كه ميگويند شخصي مالش را وقف كرده هر كسي اين موضوع را ميشنود درودي به آن شخص ميفرستد و دعايي ميكند.
اما شايد وقف جان براي مردم كمي ناآشناتر باشد و با نگاهي كه به وقف مال دارند، وقف جان را نگاه نكنند. رزمندگان در دوران دفاع مقدس به اين وقف جان يك معناي تازه بخشيدند. هر چند شايد خودشان به زباننميگفتند جانمان را وقف ميكنيم ولي هنگامي كه آدم به آنهانگاه ميكرد و ميديد از نوجوان، جوان تا ميانسال از همه چيزش صرفنظر ميكند و ميداند در اين راهي كه قدم ميگذارد چند اتفاق برايش خواهد افتاد كه سالم برنگشتن يكي از آنهاست، به خوبی درک می کند که آنها جان خویش را وقف می کردند.
ممكن است در حالتهاي بعدي نقص عضو و جانبازي برای یک رزمنده پیش می آمد، ممكن است اسير شود و سالها در اسارت دشمن بماند يا شهادت اتفاق بيفتد. درست است بهترين وقف جان در راه خدا شهادت است ولي جانبازي و آزادگي هم چيزي كم از شهادت ندارد.
مقام معظم رهبري در بياناتشان در اين زمينه ميفرمايندجانبازان عزیزکه سلامت خودرافداکردهاند،واسیران آزاده وسربلندکه سالیان ىازآزادى خودرامایه گذاشتهاند،یاخانوادههاىآنهاکه انواع رنج هارادرراه خدابه جانخریدهاند،همگى درصفوف مقدم جایگاه ارزشىوپشت سرشهیدان والامقام ماقراردارند.
كسي كه خيلي راحت اين مسير را انتخاب ميكند و شبِ ازدواج همسر جوانش را رها ميكند و عازم جبهه ميشود يعني اينكه می گوید من براي وقف كردن جانم در راه خدا آماده هستم. اينجا مال اهميتي ندارد چون آنها مال و زن و بچه را لذت دنيا را كنار گذاشتهاند و جانشان كه عزيزترين است را در راه خدا وقف كردهاند.
من در عمليات های متعدد ميديدم بچههايي را كه شهادت را انتخاب ميكردند ولي به هرنحو شهادت نصيبش نميشد. كساني هم بودند كه حاضر ميشدند خودشان را روي ميدان مين پرت كنند تا معبر باز شود. رزمندگان روي بدن مطهرشان پا بگذارند و عبور كنند.آن شخص در آنلحظه كاملا و صددرصد مسيرش را انتخاب كرده و ميداند وقف جان بالاترين ايثار است. من اين ايثار و از خودگذشتگي را با چشمهاي خودم در عمليات رمضان ديدم. براي همين هم خداوند بالاترين ثواب را براي اعمال شهيد قرار داده است.
چه ثوابي بالاتر از اينكه در حديث قدسي داريم موقعي كه شهيد اولين قطره خونش بر زمين ريخته ميشود خداوند همه گناهان او را ميبخشد.
عدالت رفتاری سید آزادگان
در اردوگاه 17 يك سال و نيم آخر اسارتم را در خدمت حاج آقا ابوترابي بودم. با اينكه سن زيادي نداشتم ولي به دليل همشهري بودن ايشان را به خوبي ميشناختم. چون پدر و اجدادم روحاني بودند حاجآقا خانواده ما را ميشناختند و ارتباط خيلي نزديكي با ايشان داشتم. مرحوم ابوترابي انقدر رفتارشان با همه خوب و نزديك بود كه كسي متوجه نميشد اين شخص دوست است يا دشمن. يعني با همه عدالت رفتاري داشتند. حتي با كساني كه به سازمان منافقين ملحق شده و برگشته بودند ارتباط خوب و گرمي داشتند. فقط به خاطر اينكه آنها را جذب كند. بيشتر تاكيد و توصيهشان به بچهها امنيتي بود تا كسي آسيب نبيند. مثلا يك بار من و چند طلبه ديگر از حاجآقا ابوترابي درخواست كرديم برايمان كلاس بگذارد اما ايشان قبول نميكرد و بعدا با رعايت خيلي از مسائل من و دو نفر ديگر از بچهها را قبول كرد در شرايط عادي مثل هنگام قدم زدن در حياط برايمان مطالب را منتقل كند و در طول 10 سال اسارت قبول نكرد براي كسي به شکل مشخص كلاس بگذارد. چون نگران بود مشكلي ايجاد شود و آزادگان بابتش صدمه ببينند./1325/د101/ی