نگاهی بر کتاب «المبدئ»
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشر مجنون، جلد اول کتاب «المبدئ؛ نظریههای نوین فقه زبان و ادبیات و طبقهبندی علوم اسلام» را به قلم محمد جعفری منتشر کرد.
در معرفی پشت جلد این کتاب چنین آمده است:
تمدن و تمدنسازی در طول تاریخ برای بشر محور الگوهای نظاممند در اداره امور جوامع بوده است، دین مبین اسلام از همان بدو ظهورش با ادبیاتی تمدنساز بر محور تعیین و تعریف «زیست معیار»، شگفتانگیزترین سبک تمدنسازی را توصیف کرده که شاید بشر تا امروز از حقیقت آن غافل مانده است؛ «زبان و ادبیات» همان حقیقت انتشار و جاودانه کردن افکار در ساحت تمدن سازی بشری است. برمدار این حقیقت اسلام از زیربناییترین الگوی تمدنسازی برای ترویج و ایجاد تمدن «قَیُّوم» خود بهره گرفته است. در این اثر نظریهنوین «طبقهبندی علوم اسلامی» و ترسیم مبانی نظری «فقه تمدنساز زبان و ادبیات» برمدار الگوی نوین «علم اصول نحو زبان و ادبیات معیار» به بیان راهحلی نوین در ساحت پژوهشهای اسلام پرداختهشده است.
نویسنده این کتاب برای پاسخ به اصلیترین مسائل مطرح در این اثر به بررسی چهار باب با عناوین «نظریه نوین طبقهبندی علم»، «تأملی بر علم اصول نحو رایج»،«علم اصول نحو زبان و ادبیات معیار»، و «رئوس ثمانیه فقه و زبان و ادبیات» پرداخته است.
نگارنده باب اول را در شش فصل با عناوین: شأن و هیئت علم اصول نحو، زبان و ادبیات در آیینه قلم، مؤلفههای زبان و ادبیات معیار، طبقهبندی رایج علوم و جغرافیا علم نحو، نظریهنوین طبقهبندی علوم؛ فقه زبان و ادبیات معیار و باب دوم را نیز در یکفصل با نام علم اصول و نحو رایج تنظیم کرده است.
همچنین این نویسنده نوقلم در باب سوم در چهارفصل به بررسی عناوین: تصنیفی در علم اصول نحو و زبان معیار، ارکان مبنایی علم اصول نحو زبان معیار، ادله علم اصول نحو زبان معیار فقه و زبان ادبیات معیار پرداخته و همچنین وی باب چهارم را در دو فصل بانامهای: رئوس ثمانیه فقه و زبان ادبیات و تأمل بر مدار علم فقه زبان و ادبیات معیار تنظیم کرده است.
همچنین نویسنده در تعریف اصول طبقهبندی علم چنین آورده است:
حقیقت طبقهبندی علوم در ساحت و منظر حقیر نویسنده که کمترین حقیقت علم را به برکت روایات دریافته است بر این اساس تعریف میشود که «طبقهبندی علوم با تکیه بر حقیقت معنا و هویت علم نوعی بیان ابواب علم در ساخت تصنیف و تولید علم است، این بدان معناست که علم در ساحت درک بشر حقیقتی واحد دارد و نمیتوان از علم بهعنوان حقیقتی چند ساحتی تفسیر کرد؛ چراکه بشر بر اساس اذن ذات اقدس اله و برمدار ولایت در صدر مخلوقات قرارگرفته است و انسان از سوی او توانا شد تا عامل (ولی یا ولایت داشته) باشد نه معمول؛ بر این اساس عالم و مخلوقات نمیتوانند در تغییر کنش مؤمن مؤثر واقعشده (یا به عبارتی نمیتوانند ولایت داشته باشند) چراکه او عامل آفریدهشده است و مخیر؛ بر این مدار تقسیم علم به علوم کاهش مصدریت از صدر عاملیت در معارف است و او را با به ساحتی دون و مادی هدایت میکند؛ چنانکه انسان برمدار لازم الوجودی موجود علم برمدار صدارت به ارائه حق با تکیه بر خلیفه الهی پرداخته و فقط ترک صراط مستقیم میتواند او را مورد تأثیر قرار داده و تقسیم علم بر علوم مقدمه و اولین گام ترک صراط مستقیم است.
بر این اساس باید توجه داشت که اگر از عالم سیاست بهعنوان علم یاد میشود این عنوان معرف معنون خود در ابواب کتاب علم حقیقت است؛ یعنی اینکه ساحت علم حقیقتی مستقل داشته این در حالی است سیاست برمدار هویتش در یکی از فصول آن قرار میگیرد.
نظام متمدن با سنت اصیل نبوی ارتباط مستقیمی دارد، در حالی که حقیقت تمدن نبوی بر مدار فطریترین مبانی بشر استوار است، ازاینرو نگارنده در این زمینه آورده است:
تمدن در ترویج مبانی برمدار «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ» استوار گشته است؛ این بدان معناست که حتی غیر مسلمان میتواند بر مبانی استنباط استوار شده و تمدنسازی فقهی تمسک جسته و به تعیین سیره زندگی خود بپردازد که البته این سیره مقدمه هدایت او خواهد شد.
در ادامه نگارنده در صفحه 347 هشت فایده فقه زبان و ادبیات معیار را برشمرده و چنین آورده است:
تبیین دقیق علم در خواننده و پژوهشگران علم کمک میکند میزان معرفت خود را در تشخیص و درک مبانی و مفاهیم آن علم به جهت خاصی سوق داده تا بتواند هدف و مقصود غایتی معارف مطرح شده را بهدرستی درک کند.
بر اساس آنچه تبیین شد که فایده زبان و ادبیات معیار دستیابی به علم مولد است نه علم موسع؛ این در حالی است که ماهیت مولد علم تا جایی ادامه خواهد یافت که دیگر بشر مغلوب ادبیات استعماری موسعان دانش نخواهد بود.
گفتنی است، نشر مجنون؛ جلد اول کتاب «المبدئ؛ نظریههای نوین فقه زبان و ادبیات و طبقهبندی علوم اسلامی » را با شمارگان ۲۰۰۰ نسخه در قطع وزیری و ۴۰۸ صفحه، به قیمت ۳۰۰۰۰ تومان منتشر کرده است./۹۹۸/ن ۶۰۲/ش