۲۵ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۹:۵۵
کد خبر: ۴۸۸۱۸۶
امام حسین و قرآن؛

هم‌سنگی قرآن و عترت

هر سال با آمدن ماه محرم و فرا رسیدن ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین بن علی‌(ع) و هفتاد و دو تن از یاران با وفای ایشان -که ولی شناسی شاخصه اصلی آنان بود- شور و سرشاری معنوی سراسر جامعه را آکنده می سازد.
امام حسین

در آمد
 
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در همدان، عزاداری برای حضرت سید الشهداء(ع) یکی از شاخصه‌های مکتب اهل بیت(ع) است و جزء معارفی است که به صورت تکلیفی عاشقانه، خواست همه اهل بیت(ع) بوده است.
 
احادیث بسیاری از اهل بیت نبوت(ع) وارد شده است که هم خود به اقامه عزای حضرت سید الشهداء(ع) می‌پرداختند و هم کرارا شیعه و آزادگان جهان را به اقامه عزا و سوگواری بر انسانی که در عین حقانیت محض به شهادت رسید، تشویق و ترغیب می‌کردند.(ن.ک: نفس المهموم)
 
بنا بر تاریخ و نیز معارف و احادیث رسیده از ائمه اهل بیت‌(ع) تمام ائمه با جور و ستم مردم روزگار خود مواجه شدند و مظلومانه به شهادت رسیدند؛ اما در عین حال فقط در باب شهادت سید الشهداست که تأکید سیستمانه از سوی سایر ائمه(ع) بر سوگواری بر شهادت ایشان وارد شده است؛ دلیل این مطلب علاوه بر ابعاد فاجعه آموز حادثه عاشورا، تابلووارگی و سنبلیسم حادثه عاشوراست که طی یک مدت کوتاه زمانی –صبح تا غروب روز دهم محرم سال شصت هجری قمری- و مکانی – منطقه نینوا در عراق عرب- تمام نمادهای انسانی در برابر نمادهای شیطانی و نفسانی قرار گرفت و امام و یارانش درس‌نامه جاودانه‌ای برای بشریت به جا نهادند که چون الگویی جهانی و سرمدی انسانیت را در هنگام سردرگمی در مسیر حق و باطل قویاً به سوی حق و حقیقت، اخلاق و انسانیت و پاکی و پاک خواهی رهنمون گردد.‌(ن.ک: امام حسین شهید فرهنگ پیشرو انسانیت)
 
بنابر آن‌چه گفته آمد، اهمیت شناخت مکتب عاشورا و توجه و تدقیق در مبانی نظری، مبادی نرم‌افزاری، تاریخ و فرهنگی که این حادثه دوران‌ساز با خود حمل می‌نماید، بسیار مهم و سرنوشت‌ساز است؛ چه این‌که "کل یوم کربلاء و کل ارض کربلاء".
 
یکی از همین مبانی نظری کشف و تأکید بر انطباق حادثه دوران‌ساز عاشوراست. با معارف زیر ساختی که در قرآن به عنوان برنامه و سبک زیست انسانی بر آن تأکید شده است و این انطباق جز از مجرای هم سنگی قرآن و عترت که از معارف و مبانی مبنایی حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی‌(ص) است، قابل تحلیل و شناخت نیست.
 
 این گفتار و گفتارهای آینده بر آن است که پس از تبیین هم‌سنگی ثقلین -قرآن کریم و عترت طاهرین‌(ع)- به تدقیق بر شباهت‌های نظری این دو یادگار گران‌سنگ رسول گرامی اسلام‌(ص) در سایه حادثه بزرگ عاشورا و مباحث نظری مطرح شده در آن و حوادث تاریخی روی داده در آن بپردازد.
 
 
تبین هم سنگی قرآن و عترت در سایه تحلیل عقلی
 
پیش از پرداختن به دلایل نقلی هم‌سنگی و هم وزانی قرآن و عترت، لازم است که به تحلیل این هم‌سنگی در سایه عقل بپردازیم. هر پدیده‌ای در عالم هستی را در پرتو عقل که حجت الهی است می‌توان به چهار علت فرعی تبین کرد؛ این چهار علت عبارت‌اند از: علت فاعلی، علت غایی، علت صوری و علت مادی.(ن.ک: دین شناسی)
 
در کتب فلسفی و منطقی به صورت مبسوط به تعریف و تنقیح این چهار دلیل پرداخته شده است‌.(ن.ک: منطق مظفر) ما در این‌جا به صورت موجز به معرفی این چهار دلیل خواهیم پرداخت.
 
علت فاعلی عبارت است از موجودی که وجود و بودن یک مفعول و معلول از سوی اوست و علت غایی عبارت است از هدفی که فاعل و علت از ایجاد معلول در نظر دارد و علت صوری همان صورت و چگونگی معلول است و علت مادی، خمیر مایه و زمینه‌ایست که معلول در گهواره آن طور می‌یابد.
 
برای مثال در یک ساختمان، بنا علت فاعلی آن ساختمان است و اسکان انسان و محفوظ بودن زیست او از نا‌ملایمات طبیعی مثل باد و باران و سرما و گرما، علت غایی ساخت بنا است. صورت و چگونگی ظاهری ساختمان علت صوری آن ساختمان است و مصالح مثل آهن و سیمان و آجر علت مادی آن ساختمان و بنا هستند.
 
 
شناخت قرآن در پرتو تحلیل به علل چهارگانه
 
حال پس از شناخت این علل چهارگانه‌، قرآن کریم را در پرتو این تحلیل به علل چهارگانه تبیین می‌نماییم.
علت فاعلی قرآن کریم به صراحت در آیات متعدد قرآنی خداوند کریم شناسانده شده است: «انا انزلناه فی لیلة القدر»، «الحمد لله الذی انزل علی عبده الکتاب»، «کتاب احکمت آیاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر». آیات درباره فاعلیت خداوند نسبت به آیات قرآن بسیار است و جالب این است که در تاریخ اسلام نزاع‌های بسیاری در میان فرق گوناگون اسلامی در باب مخلوق بودن قرآن روی داده است که البته شیعه به دلیل وصل بودن به ائمه دینی، از این بحث بر کنار بوده است.‌(ن.ک: تاریخ قرآن)
 
اما علت غایی قرآن؛ علت غایی قرآن بنا بر آیات قرآن به دو علت غایی قریب و بعید تقسیم می‌گردد؛ علت نهایی و بعید نزول قرآن کریم بنا بر آیه اول سوره مبارکه ابراهیم‌(ع)، نورانی کردن انسان و خارج نمودن انسان است از ظلمت باطل و باطل گرایی؛ «کتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الطلمات الی النور باذن ربهم الی صراط العزیز الحمید».
 
اما علت غایی قریب انزال و تنزیل قرآن در آیه 25 سوره مبارکه حدید گفته شده است که رویکردی اجتماعی و این جهانی دارد؛ «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط» از آیه شریفه این‌گونه به دست می‌آید که هدف قریب و میانی خداوند تبارک و تعالی از انزال و تنزیل قرآن، برپایی عدل و داد در جامعه بشری در پرتو معارف آن کتاب قیم است.
 
علت صوری قرآن همین صورت و ترتیبی است که قرآن کریم به آن صورت و ترتیب نازل شده است که چون شجره‌ای طیبه در مداری مدرج سطح طیرین آن "عربی مبین" و سطح بالای آن "ام الکتاب" است.
 
علت مادی قرآن نیز انسان و انسانیت است؛ چه خداوند کریم از آن‌جا که بر خود وظیفه تربیت مربوب خویش را مسلم می‌داند، از روی لطف و بنده نوازی دست تربیت انسان را از آستین کتاب عزیز خود درآورده است؛ چه در آیه نورانی سوره ابراهیم گذشت که: "لتخرج الناس..."
 
 
شناخت عترت در پرتو تحلیل به علل چهارگانه
 
عترت طاهرین هم به عنوان عنایت الهی به بشر در راه هدایت و امامت بشر از سوی خداوند تبارک و تعالی به سوی خلق گسیل شدند؛ چه این‌که در روایات بسیاری اهل بیت‌(ع) خود را حجت خدا به سوی خلق می‌خوانند‌(الکافی، کتاب الحجة)؛ برای مثال در زیارت عظیم القدر جامعه کبیره می‌خوانیم: «السلام علی ائمة الهدی و... حجج الله علی اهل الدنیا و الاخرة و الاولی و رحمة الله و برکاته». بنا بر این علت فاعلی عترت نیز همانند قرآن خداوند تبارک و تعالی است.
 
علت غایی اهل بیت و عترت طاهرین‌(ع) مانند قرآن هم غایتی این جهانی دارد که در ولایت دنیایی و حکومتی عترت تبلور می‌یابد و هم علت نهایی که همان نورانی کردن و راهنمایی بشر به سر منزل مقصود که رضوان الهی باشد، است؛ برای مثال در زیارت جامعه در فرازی عترت با عنوان "ساسة العباد" خوانده می‌شوند که ناظر به حکومت و عدل گستری ایشان است و از سوی دیگر راهبری معنوی ایشان در جای جای زیارت یاد‌آوری شده است.
 
علت صوری عترت همان وجود گسترده و مهیمن ایشان است که مانند قرآن شجره‌ای طیبه است که ادنی مرتبه آن، وجود این جهانی این ذوات نورانی است که: «یاکل الطعام و یمشی فی الاسواق» و بالا ترین مرتبه آن مقام «ثم دنی فتدلی فکان قاب قوسین او ادنی» است.
 
اما علت مادی عترت‌(ع) همانند قرآن کریم انسان ظلوم و جهول است‌که اهل بیت(ع) و قرآن چون دو بال او را از خاکدان این دنیا به شاخ صدرةالمنتهی می‌نشانند.
حال به خوبی روشن شد که چگونه قرآن و عترت بدون هیچ ریب و کاستی، کاملا هم‌سنگ و هم‌وزن هستند و از این‌جاست که معنای حدیث شریف و مهم "ثقلین" روشن می‌گردد: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی» و از این‌جاست که مثلا حضرت امیر‌المومنین علی‌بن ابیطالب‌(ع) در قضیه قرآن‌های بر نیزه در جنگ صفین، خود را قرآن ناطق می‌خوانند.‌(ن.ک: پیکار صفین)
 
 
عاشورا نماد کامل هم‌سنگی ثقلین
 
هم‌سنگی و هم‌وزنی قرآن و عترت خود را در حادثه عاشوای حضرت سیدالشهداء(ع) به تمامه نشان می‌دهد. از همین جاست که صدر و ساقه این قیام با آیات و نمادهای قرآنی زینت گشته است.
 
حضرت سید الشهداء(ع) در سرآغاز حرکت و در جای جای منازل به سوی کربلاء، از آیات قرآن به مثابه تعیین وضعیت خود در این حرکت الهی استفاده می‌کردند. برای مثال در هنگام خروج از مدینه این آیه شریفه را خواندند که از قول موسای کلیم در قرآن آمده است: «فخرج منها خائفا یترقب قال رب نجنی من القوم الظالمین».
 
نیز در منازل مختلف وضعیت خود را با حضرت یحیی(ع) در پرتو آیات قرآنی همانند می‌نمودند. چه آن حضرت نیز در عین حقانیت، به دست کثیف‌ترین مردم به شهادت رسیدند و سر مبارکشان از تن جدا شد.
 
 
خاتمه
 
اینک که هم‌سنگی قرآن و عترت در سایه عقل و نقل روشن شد، به خوبی می‌توان زوایای مختلف حادثه دوران‌ساز عاشورا را در پرتو قرآن روشن نمود و با مثال‌هایی از تاریخ عاشورا به خوبی تقریر نمود که این مهم در مقالات بعدی خواهد آمد. انشاء الله!
 
 
منابع
 
1.    سخنان حسین بن علی (ع) از مدینه تا کربلا، محمد صادق نجمی
2.    دین شناسی، عبدالله جوادی آملی
3.    ادب فنای مقربان، عبدالله جوادی آملی
4.    نفس المهموم، شیخ عباس قمی، ترجمه ابوالحسن شعرانی
5.    امام حسین شهید فرهنگ پیشرو انسانیت، محمد تقی جعفری
6.    الکافی، کلینی رازی
7.    المنطق، محمد رضا مظفر
8.    تاریخ قرآن، محمود رامیار
9.    پیکار صفین، نصر بن مزاحم، ترجمه پرویز اتابکی
 
هادی شاملو/979/101/ب1

ارسال نظرات