۲۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۹:۴۸
کد خبر: ۴۸۶۹۱۲

موازی‌سازی و رقیب‌سازی؛ توطئه ای برای نهادهای انقلاب

اصطلاح «موازی‌سازی» و «رقیب‌سازی» یکی از راهبردهای بازداری نهادهای انقلابی از اهداف و مأموریت‌های خود است.
اندیشکده تبیین

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از پایگاه اطلاه رسانی اندیشکده راهبردی تبیین، با آغاز انقلاب اسلامی، «نهادهای انقلابی» نقش اساسی در ایجاد «نظام اسلامی» و نظام‌سازی در کشور ایفا نمودند و بسیاری از مأموریت‌های انقلاب اسلامی بر عهده‌ی این نهادها قرار داده شد. نهادهایی همچون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بسیج، کمیته‌های انقلاب اسلامی جهاد سازندگی، نمونه‌هایی از این نهادها هستند. در ادامه‌ی مسیر انقلاب اسلامی، «نهادهای انقلابی» موجب تکمیل و تحقق کامل مرحله‌ی «نظام‌سازی» می‌شوند.

 

 

 

با تحقق نسبی «نظام اسلامی»، اکنون انقلاب اسلامی در مرحله‌ی سوم از «زنجیره‌ی تمدن‌سازی اسلامی» یعنی تشکیل «دولت» اسلامی قرار دارد و »نهادهای انقلابی» در تحقق این مرحله نیز نقش اساسی ایفا می‌نمایند. همچنان که آثار و کارکردهای این نهادها در مراحل «جامعه‌سازی» و «تمدن‌سازی» نیز خود را نشان می‌دهد. عملکرد موفق این نهادها، موجب کارآمدی نظام و همچنین الگو گرفتن نهادها و سازمان‌های دیگر -چه در داخل کشور و چه در جهان اسلام- خواهد شد و این، نقطه‌ی مقابل اهداف دشمنان نظام اسلامی است

نقطه تمایز جنبش مقاومت مردم ایران با جنبش‌های مقاومت همچون فرانسه و الجزایر در این امر است که جنبش مقاومت ایران باوجود نقش‌آفرینی در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، بعدازآن نیز باقدرت و قوت بیشتری در قالب سازمان بسیج [و امثال آن] تداوم پیدا کرده است و در میادین مهمی همچون دفاع مقدس و بعد از آن حضوری فعال داشته است درحالی‌که جنبش‌های دیگر با کسب پیروزی به‌تدریج به حاشیه رانده‌شده‌اند.

هدف کلی همه جنبش‌های مقاومت و آزادی‌بخش، نابودی و واژگونی رژیم و یا ایدئولوژی حاکم و یا اخراج و بیرون راندن نیروهای اشغالگر از یک سرزمین است اما جنبش مقاومت ایران به‌غیراز هدف فوق به دنبال نظام‌سازی مطلوب یا همان ایجاد زمینه ایجاد دولت کریمه مهدوی نیز است. در حقیقت پیروزی انقلاب اسلامی در این مرحله‌ی پیروزی نهایی محسوب نشده و برای دستیابی به آن باید جنبش مقاومت مردمی نیز ادامه پیدا کند.

منظور از نهادهای انقلابی، بنیادها و مؤسساتی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای صیانت و پاسداری از آن و ترمیم بی‌توجهی به برخی از مسائل جامعه تشکیل گردیدند. به‌عبارت‌دیگر، به سازمان‌ها و نهادهایی که پس از انقلاب اسلامی برای تحقق بخشیدن به اهداف انقلاب ایجاد شد، «نهادهای انقلابی» می‌گویند.

ازاین‌رو دشمنان انقلاب اسلامی یا عناصر داخلی وابسته به تفکر آن‌ها، با روش‌های گوناگون در تلاش بوده‌اند تا نهادهای انقلابی را به هر نحو ممکن از اثربخشی بازدارند. به‌طورکلی روش‌های گوناگونی ممکن است موجب بازداشتن یک نهاد یا سازمان از اهداف خود وجود دارد. تلاش برای حذف و انحلال، ادغام نابخردانه در سازمان‌های دیگر، نفوذ، ایجاد مسائل حاشیه‌ای و درگیر نمودن سازمان به آن، تخریب و شایعه‌سازی علیه عملکرد سازمان یا افراد آن، اختلاف‌افکنی میان دو یا چند نهاد انقلابی، و مانند این‌ها ازجمله‌ی این روش‌ها هستند. «موازی‌سازی» یا «رقیب‌سازی» روش دیگری است که مقام معظم رهبری در دیدار با بسیجیان (۳ آذر ۱۳۹۵)، ضمن اشاره به برنامه‌ریزی‌های دشمن علیه بسیج و مسائلی همچون نفوذ، در این‌باره فرمودند: «یکی دیگر از راه‌هایی که دشمن‌ها دنبال می‌کنند، ایجاد خطوط موازی است؛ رقیب درست کردن برای بسیج؛ بنده نمی‌خواهم حالا وارد جزئیات بشوم امّا من می‌شناسم، اطّلاع دارم، شاید بعضی از شما هم اطّلاع داشته باشید که همین الان دارند برای بسیج، برای جوان‌های کشور، برای همان‌هایی که من گفتم «افسران جنگ نرم»، رقیب‌سازی
می‌کنند. یک خطّ موازی درست می‌کنند، برای اینکه از اینجا غافلش کنند و آنجا بکشانندش. این‌ها مسائل مهمّی است.«

 

 

این نوشتار با نگاهی به نهادهای انقلابی، به دنبال تبیین روش «موازی‌سازی» و «رقیب‌سازی» برای این نهادها و بررسی آثار و تبعات آن است.

نهادهای انقلابی و تغییر و تحولات آن‌ها

منظور از نهادهای انقلابی، بنیادها و مؤسساتی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای صیانت و پاسداری از آن و ترمیم بی‌توجهی به برخی از مسائل جامعه تشکیل گردیدند. به‌عبارت‌دیگر، به سازمان‌ها و نهادهایی که پس از انقلاب اسلامی برای تحقق بخشیدن به اهداف انقلاب ایجاد شد، «نهادهای انقلابی» می‌گویند. ویژگی‌های مشترک این نهادها را می‌توان در موارد ذیل خلاصه کرد:

۱- فقدان تشریفات اداری و بوروکراسی شدید معمول در ارگان‌های دولتی

۲- سرعت عمل در ارائه‌ی خدمات به مردم؛ به عبارت دیگر، عملکرد انقلابی و آنی

۳- حضور جوانان و کارمندان دلسوز و متعهد و نیز پرتلاش و فعال

۴- پرورش نیروهای متعهد و دفاع از روحیه‌ی ابداع و نوآوری

روش‌های گوناگونی ممکن است موجب بازداشتن یک نهاد یا سازمان از اهداف خود وجود دارد. تلاش برای حذف و انحلال، ادغام نابخردانه در سازمان‌های دیگر، نفوذ، ایجاد مسائل حاشیه‌ای و درگیر نمودن سازمان به آن، تخریب و شایعه‌سازی علیه عملکرد سازمان یا افراد آن، و مانند این‌ها ازجمله‌ی این روش‌ها هستند.

به عبارت دقیق‌تر، نهادی انقلابی است که در تمام مشخصه‌های تشکیلاتی خود انقلابی باشد؛ مواردی ازجمله «مأموریت»، «مدیریت»، «فرهنگ تشکیلاتی»، «ساختار»، «فرآیندها و رویه‌ها»، «نیروی انسانی»، و همچنین سابقه‌ی اقدامات انقلابی (با توجه به گذشت چندین سال از تأسیس آن‌ها) باشد. مشخصه‌ی کلیدی این نهادها «مردمی‌بودن» است که تمام موارد دیگر، مؤثر و تعیین‌کننده است. حضرت امام خمینی (ره) دراین‌باره می‌فرمایند: «خاصیت یک نهضت اسلامی که از خود توده‌ها و خود ملت برخاسته همین‌هایی است که در ایران واقع شد؛ یک‌دفعه سرتاسر ایران بعدازاینکه انقلاب به پیروزی تا حدودی رسید، سرتاسر کشور بدون اینکه یک نظمی در کار باشد، و یک اشخاصی بخواهند مردم را آگاه کنند، خودشان برخاستند و سازمان‌هایی درست کردند و گروه‌هایی درست کردند… سرتاسر کشور نهادهای مختلف پیدا شد، جوشید. یکی از نهادهایی که از خود ملت جوشید و متکفل آن خود ملت بود، همین جهاد سازندگی بود. کمیته‌ها و پاسداران و همه این نهادهای تازه و جدید بدون اینکه یک سازمانی در کار باشد، خود همان مردم درست کردند و مادامی که این معنا باشد که مردم خودشان موظف می‌دانند خودشان را برای ساختن، آسیب نخواهند دید».

هر اندازه یک نهاد، مشخصه‌های ذکر شده را با کیفیت بهتری در خود داشته باشد، به نحو شایسته‌تری می‌توان عنوان «انقلابی» را بر آن صحیح دانست. همچنان که در میان نهادهای انقلابی موجود، در هر کدام از مشخصه‌های ذکر شده، ممکن است شدت یا ضعف وجود داشته باشد و این شدت یا ضعف در نهادهای گوناگون، متفاوت است.

ازجمله فعالیت‌های برجسته‌ی نهادهای انقلابی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

حضور مؤثر در وقوع انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی در کشور

مقابله با ناآرامی‌های اوایل انقلاب و مبارزه با گروهک‌های ضدانقلاب

دفاع مقدس و مدیریت جنگ

سازندگی کشور و جبران ویرانی‌های ناشی از جنگ تحمیلی

گسترش عمق راهبردی جمهوری اسلامی خصوصاً در منطقه‌ی غرب آسیای

حضور مؤثر در منطقه و کمک به رفع فتنه‌های عراق و شام

چنانکه اندیشکده آمریکایی «دفاع از دموکراسی» در مطلبی پیرامون «ابزارهای نبرد نیابتی ایران به‌ویژه حزب‌الله لبنان و نحوه مهار آن» نوشت: درحالی‌که حزب‌الله معرف موفقیت اولیه ایران در صدور انقلاب است، امروزه جمهوری اسلامی مجموعه‌ای از مبارزان اسلامی را در خدمت دارد و به‌درستی «سردار قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه در سال ۲۰۱۵ گفت، ما شاهد صدور انقلاب اسلامی در سراسر منطقه هستیم.

فرهنگنامه‌ی نهادهای انقلابی، شمار این نهادها را ۱۲۰ مورد ذکر می‌کند که به مرور زمان بعضی از این نهادها ترمیم یا تکمیل شدند و برخی دیگر درهم یا در ارگان‌های دولتی ادغام‌شده (مانند ادغام جهاد سازندگی و وزارت کشاورزی در دی سال ۱۳۷۶) یا زیر نظر یکی از ارگان‌های دولتی قرار گرفته‌اند، و برخی نیز منحل شده‌اند. از مؤثرترین نهادهای انقلابی می‌توان به مجلس خبرگان رهبری، مجلس خبرگان قانون اساسی، سپاه پاسداران و بسیج نام برد. در کنار نهادهایی که هم‌اکنون وجود دارند، می‌توان به شورای انقلاب اسلامی که پس از تشکیل مجلس شورای اسلامی منحل شد و کمیته‌های انقلاب اسلامی که در نیروی انتظامی ادغام شد، اشاره کرد.

برخی از این تغییر و تحول‌ها با بهبود عملکرد، هم‌افزایی نهادها، جلوگیری از موازی‌کاری و… همراه بود، اما برخی اقدامات موجب تضعیف یا انحراف نهادهای مدنظر و عدم دستیابی به اهداف نظام در آن بخش شده است.

با توجه به روند فعالیت‌های جنگ نرم، می‌توان موازی‌سازی نهادهای «اجتماعی» و «اخلاقی» به‌جای نهادهای «انقلابی» را یکی از راهبردهای کلیدی برای جذب ناصواب جوانان و نوجوانان و انحراف آن‌ها آر اهداف انقلاب دانست.

«موازی‌سازی»، «ایجاد نهادهای موازی» یا به عبارتی «رقیب‌سازی» یکی از این راهبردهای منفی است، که مقام معظم رهبری در دیدار آذرماه ۱۳۹۵ با بسیجان، به آن اشاره نمودند.

موازی‌سازی و رقیب‌سازی

می‌توان گفت «موازی‌سازی» یا «رقیب‌سازی» به معنی ایجاد نهادی در ظاهر مشابه با اهداف یک نهاد انقلابی، و در واقع به قصد تحت شعاع قرار دادن آن است. حتی ممکن است سازمان رقیب در ظاهر نقش مکمل را برای سازمان انقلابی ایفا کند اما در عمل، هدفِ تضعیف آن را دنبال کند. طبیعتاً این بدان معنا نیست که تمام سازمان‌ها و نهادهایی که دارای اهداف شبیه به هم هستند، به معنای منفی کلمه، رقیب هم و موجب تضعیف یکدیگر هستند. بلکه دلایل گوناگونی همچون «وسعت حوزه‌ی کاری» و «ناکافی بودن توان یک سازمان» و مانند این‌ها ایجاب می‌کند که در برخی حوزه‌ها، سازمان‌ها و نهادهایی با اهداف و مأموریت‌های نزدیک به هم به‌طور هم‌زمان به فعالیت بپردازند.

نمونه‌های فراوانی از همکاری و هم‌افزایی نهادهای انقلابی و سایر نهادها و سازمان‌های کشور در تاریخ انقلاب وجود دارد که ازجمله برجسته‌ترین این موارد، می‌توان به همکاری «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» و «ارتش جمهوری اسلامی» در دفاع مقدس اشاره کرد.

یکی از حوزه‌هایی که آسیب‌های موازی‌سازی و رقیب‌سازی خود را به‌طور برجسته‌ای نشان می‌دهد حوزه‌ی نیروهای انسانی است. در ذیل به برخی آثار موازی‌سازی و رقیب‌سازی در ابعاد ساختاری و منابع انسانی، به تفکیک سطوح اشاره شده است:

 

 

غیر از موارد فوق، در بُعد اجتماعی و افکار عمومی می‌توان به موازی‌سازی و رقیب‌سازی در اذهان مردم اشاره کرد. شیوع شبهاتی از این قبیل که «با وجود سازمان یا وزارت‌خانه در این حوزه، چه نیازی به سازمان انقلابی است؟» یا «سازمان انقلابی مانع از فعالیت‌های معمول سازمان یا وزارت‌خانه مربوطه می‌شود.» یا «سازمان‌های مردم‌نهاد در این فعال هستند و نیازی به نهاد انقلابی نیست.» یا «چرا سازمان انقلابی در این حوزه، به‌طور انحصاری مشغول است؟» و مانند این موارد، که همگی از طریق «رقیب‌سازی ذهنی»، هدف تضعیف نهاد انقلابی را دنبال می‌کنند.

 

فرهنگسرا و مسجد، نمونه‌ای از راهبرد «رقیب‌سازی»

جواد منصوری معاون اسناد و اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی می‌گوید: بعد از جنگ تحمیلی مسجد با برنامه‌ریزی و به‌صورت آگاهانه از جایگاه خود خارج شد که ساخت «فرهنگسراها» بر این اساس صورت گرفت تا مردم به جای مسجد به فرهنگسرا بروند و به جای این که در مسجد مشغول عبادت و عزاداری و نماز شوند در فرهنگسراها به موسیقی و نقاشی و شعر بپردازند.

وی از اعترافات سیامک پورزند به عنوان یک سند در این زمینه یاد کرد و گفت: وی که از سال ۳۲ جاسوس سیا بوده در اعترافات خود به صراحت گفته بود که برای خنثی کردن نقش مساجد، فرهنگسراها را ایجاد کرده است. پورزند گفته بود که توده‌ای‌ها را به عنوان رئیس فرهنگسراها انتخاب کرده بود؛ چون توده‌ای‌ها در کار فرهنگی و ضد دین تبحر داشتند.

 همان طور که گفته شد، فرهنگسرا به عنوان نمود یک برنامه‌ی رقیب‌سازی، ظاهراً یک هدف فرهنگی مستقل یا حتی مکمل نهادی همچون «مسجد» را دنبال می‌کند اما در واقع، هدف آن تحت شعاع قرار دادن و تضعیف نهاد مسجد بود که از طریق جذب جوانان و نوجوانان به فعالیت‌های فرهنگی صورت می‌گرفته است. اگرچه ممکن است در زمان کنونی یا در آینده، فرهنگسرا و مراکز مشابه آن به عنوان عواملی در راستای اهداف حقیقی مسجد عمل کنند اما هدف اولیه از ایجاد چنین مراکزی، «موازی‌سازی و رقیب‌سازی» برای مساجد ذکر شده است.

وی که از سال 32 جاسوس سیا بوده در اعترافات خود به صراحت گفته بود که برای خنثی کردن نقش مساجد، فرهنگسراها را ایجاد کرده است. پورزند گفته بود که توده‌ای‌ها را به عنوان رئیس فرهنگسراها انتخاب کرده بود؛ چون توده‌ای‌ها در کار فرهنگی و ضد دین تبحر داشتند.

موازی‌سازی و رقیب‌سازی‌های پیش‌رو

با توجه به روند فعالیت‌های جنگ نرم، می‌توان موازی‌سازی و رقیب‌سازی نهادهایی تحت عنوان نهادهای «اجتماعی» و «اخلاقی» به جای نهادهای «انقلابی» را یکی از راهبردهای کلیدی برای جذب ناصواب جوانان و نوجوانان و انحراف آن‌ها از اهداف انقلاب دانست. تأکید می‌گردد که منظور از اجتماعی و اخلاقی، نوع «سکولار» و بدون توجه به اسلام و انقلاب است.

موارد زیر را می‌توان به عنوان برخی از مصادیق بالقوه یا بالفعل «موازی‌سازی» و «رقیب‌سازی» بیان کرد:

فعالیت گروه‌های انحرافی همچون بهائیت در قالب حرکت‌های محرومیت‌زدایی، به جای «اردوهای جهادی» و «بسیج سازندگی»

سفرهای به مناطق جنگی با رویکرد توریستی، به جای رویکرد انقلابی و معنوی «اردوهای راهیان نور«

فعالیت‌هایی همانند فعالیت‌های پیشاهنگی در مدارس، به جای فعالیت در «بسیج دانش‌آموزی» و مانند آن

ایجاد انواع تشکل‌ها و انجمن‌های گوناگون دانشجویی بدون تعلّق به نظام و انقلاب، به جای «بسیج دانشجویی» و دیگر تشکل‌های دانشجویی انقلابی

فعالیت‌های مؤسسات خیریه‌ی انحرافی با گرایش‌های سکولار، به جای «کمیته‌ی امداد» و مانند آن

فعالیت مؤسسات فرهنگی و آموزشی زنانه و دخترانه با رویکرد فرهنگی غربی، به جای «بسیج خواهران» و فعالیت‌‌های مشابه آن

ایجاد اصناف و گروه‌های غیرانقلابی، به جای «بسیج اداری»

و

مجدداً متذکر می‌شود که اولاً هر نوع تشابه در اهداف سازمانی را نباید «موازی‌سازی و رقیب‌سازی» محسوب کرد و «همکاری‌ها و هم‌افزایی‌ها» را با سوء ظن مورد تحلیل قرار داد و ثانیاً نباید با نگاهی ساده‌لوحانه از کنار هر نوع مشابهت تشکیلاتی عبور کرد؛ چه اینکه در مثال فرهنگسرا، چنین مسئله‌ای به صراحت دیده شد.

جمع‌بندی

اصطلاح «موازی‌سازی» و «رقیب‌سازی» که از سوی مقام معظم رهبری مطرح شد، یکی از راهبردهای موجود جهت بازداری نهادهای انقلابی از اهداف خود است. این راهکار که در کنار مواردی همچون «نفوذ» مطرح می‌شود، به معنی ایجاد نهادی در ظاهر مشابه با اهداف یک نهاد انقلابی، و در واقع به‌قصد تحت شعاع قرار دادن آن است که آثار و تبعات گوناگونی در سطح فردی، نهادی، و بین نهادی دارد. ایده‌ی رقیب‌سازی «فرهنگسرا» در مقابل «مسجد» یکی از مصادیق این شیوه است که در اعترافات سیامک پورزند به آن اشاره شده است. با توجه به روند فعالیت‌های جنگ نرم، می‌توان ایجاد نهادهایی تحت عنوان نهادهای «اجتماعی» و «اخلاقی» به جای نهادهای «انقلابی» را بهانه‌ای برای «موازی‌سازی و رقیب‌سازی» در نظر گرفت.

با توجه به اینکه موازی‌سازی و رقیب‌سازی بعضاً در بستری از عوامل درونی نظام اتفاق می‌افتد، به عنوان یکی از راهکارهای جلوگیری از این مسئله، باید نسبت به نفوذ موردی و جریانی، و حتی نفوذ فکری و گرایشی مراقبت کرد.د101/س/841/

نویسنده: سید محمدعلی شریعت‌زاده

ارسال نظرات