۱۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۰
کد خبر: ۵۵۸۱۹۵

از استاد خسروپناه گلایه دارم!

فعالیت و نشاط محقق پرکاری مانند خسروپناه برای اصحاب حوزه و دانشگاه بیگانه نیست. اما این روزها از او گلایه دارم.
حجت الاسلام عبدالحسین خسروپناه

به گزارش خبرگزاری رسا، عبدالله محمدی عضو پژوهشگاه حکمت و فلسفه در قالب یادداشتی به هجمه ها و تخریب ها علیه استاد خسروپناه واکنش نشان داد.

متن یادداشت وی بدین شرح است:

پیچیدگی های دوران جدید، فیلسوفان و متفکران را به عرصه های نوینی سوق داد. فیلسوفانی که تا قرون قبل دغدغه ماده و صورت داشتند، امروز درباره ابعاد فلسفی فضای مجازی، هنر، فلسفه های علوم و حتی ورزش تفلسف میکنند.در کشور ما نیز حسرت ورود فلسفه به عرصه های جدید و استفاده از میراث کهن برای حل مشکلات نو، جوانه زد. لکن زبردستان در حکمت، اغلب آشنا با مسائل جدید نبودند و دغدغه مندان مباحث نو، نیز بهره عمیقی از حکمت نبرده بودند. در این میان عده کمی از محققان یافت شدند که با احاطه بر میراث کهن از جمله حکمت، با نیازهای امروز بشر مدرن نیز آشنا شدند و این مسیر صعب را گشودند.این گروه نه چندان پرشمار، باید ارتباط میان مباحث متقدم و نیازهای جدید را به درستی درک و منتقل میکردند و چه کسی است که نداند خط شکنی در علم، بیشترین شجاعت و مرارت را میطلبد. البته نامه نانوشته بی غلط است.

در فهرست این نواندیشان، قطعاًحجةالاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه در نخستین اسامی قرار دارد. در زمانه ای که بسیاری افراد تفاوت هرمنوتیک روشی و فلسفی را درنمی یافتند، پلورالیسم نجات و حقانیت را خلط میکردند، عقلگرایی را منحصر در دیدگاه افراطی کلیفورد می دیدند، کتاب عالمانه «کلام جدید» بسیاری از مسائل و مشکلات فکری دهه هفتاد و هشتاد را به خوبی واکاوی کرد.

در کوران چالش میان قلمرو حداقلی و حداکثری دین، کتابهای «قلمرو دین» و «گستره شریعت» خوش درخشیدند (کتاب دوم از کنگره دین پژوهان جایزه گرفت) و به دور از افراط اخباریگری و تفریط روشنفکری، عقلانیت تفکر اسلامی را ترسیم کردند.
غواصان دریای تاریخ میدانند که مشکلتر از گزارش وقایع و دیدگاهها، کشف روابط جریانهاست که نیازمند نگرش درجه دوم است.

جریان شناسی ها معمولاً به شرح جریان های تاریخی و سیاسی اهتمام داشتند و نخستین اثری که ردپای فکری و معرفتی را در جریانهای تاریخی پی گرفت، اثر وزین «جریان شناسی فکری و فرهنگی ایران معاصر» بود.
«فلسفه های مضاف»، «آسیب شناسی دین پژوهی معاصر»، «فلسفه فلسفه اسلامی» از آثار خط شکن در حوزه خود هستند. هر کدام جای خالی را پرکردند و کاروان دانش قدمی به پیش رفت.

در ده سال اخیر، اساتید متدین و آزاداندیش دانشگاه نسبت به کاستی های علوم انسانی حساس شدند و در صدد ارائه مدلی برای تولید علم بودند که نه امتیازات روشهای تجربی را از دست دهد و نه در مبانی اومانیستی و تجربه گرایانه غرب غوطه ور شود. بزرگانی چون آیت الله جوادی آملی، دکتر سید حسین نصر، حجةالاسلام میرباقری، دکتر گلشنی، دکتر باقری و ... به میدان آمدند و یکی از نظریات نیز از آن دکتر خسروپناه بود. امتیاز این نظریه آن بود که توانست از مبانی عبور کرده و به مدل نزدیک شود.

فعالیت و نشاط محقق پرکاری مانند خسروپناه برای اصحاب حوزه و دانشگاه بیگانه نیست. اما این روزها از او گلایه دارم. شنیده ام عده ای به نام نقد برخی آثار او فحشنامه ای تنظیم کردند. نه خسروپناه و نه هیچ استاد دیگری معصوم نیست، اما تعجب از این است که نقدها در چند عبارت خلاصه میشود و توهین، ناسزا و حرفهای نیشدار که برخی روشنفکران مدعی تساهل توان تحمل یکی از آنها را ندارند، به ده ها میرسد. کسانی که خود را منسوب به رشته اخلاق کردند، با ژست روشنفکری توهین کردند. مخالف این جماعت اگر کتاب ننویسد متهم به بیسوادی است و اگر کتاب بنویسد محکوم به کتابسازی.

اما من نه از این جماعت، که از استاد گلایه دارم. گلایه ام از استاد اینکه چرا به این صداها توجه کردید، روزگاری نه چندان دور مخاطب شما در داخل، دکتر سید حسین نصر و دکتر سروش بود. آنسوی میز گفتگو و مناظره شما چهره هایی چون دکتر شبستری، دکتر پایا و استاد مصطفی ملکیان بودند.

بزرگان فیزیک کشور مشتاقانه در جلسات فلسفه و فیزیک حاضر میشوند و اساتید علوم انسانی منتظر تکمیل نظریه دیده بانی هستند.

از نقد دیدگاه های شما خاطرات شیرینی داریم. دانشگاه امام صادق(ع)، تربیت مدرس، معارف و... شاهد نقدهای جدی به آثار شما و پاسخ علمی و یا اصلاح فروتنانه تان بود. اگر قصد این جماعت نقد علمی بود روش آن را خوب میشناسند. شما خود را به این افکار مشغول نکنید.

استاد، وقت خود را به افرادی که در چند سال چند مقاله منتشر کرده اند یا حتی اثری از سوابق علمی شان در اینترنت نیست (امثال کسری پناهی) و... تلف نکنید. از دانشجویان کارشناسی ارشد خواستم جوابیه علمی بنویسند. حتی آنها هم نپذیرفتند و پاسخ دادند فحش، جواب ندارد. نقد علمی هیجان و عصبانیت را برنمی تابد و می توان در عین متانت سخت ترین نقدها را وارد کرد.

مسائل علمی حل ناشده فراوان است و لحظه لحظه عمر شما و دیگر محققان آزاداندیش و ارجمند مغتنم. عرصه نقد و تولید علم منتظر متفکران صبور و آزاداندیشی چون شماست. /۹۲۴/د۱۰۳/ج

ارسال نظرات