۰۶ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۸:۵۸
کد خبر: ۵۷۲۲۳۹
بخش اول/ حجت الاسلام نبویان در گفت وگوی تفصیلی با رسا مطرح کرد؛

ماجرای اصرار دولت بر پذیرش FATF با وجود تصویب قانون مبارزه با تروریسم در مجلس قبل| مسؤول تحریم های ایران در خزانه داری آمریکا؛ نقش آفرین اصلی FATF

نماینده سابق مجلس هدف اصلی FATF را گرفتن اقتدار منطقه ای جمهوری اسلامی ایران دانست و پذیرش آن را به معنای خود تحریمی و در اختیار قرار دادن اطلاعات لازم به دشمن برای ایجاد فشار بیشتر عنوان کرد.
گفت وگوی رسا با حجت الاسلام نبویان

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، یکی از موضوعاتی که همواره در اقتصاد بین الملل مطرح بوده است بحث الحاق و الزامات کنوانسیونها و اتحادیه های بین المللی بوده است که در دنیا همواره بین کارشناسان در رابطه با فواید و مضرات پیوستن کشورها به آنها دیدگاه های مختلفی وجود داشته است اما چیزی که واضح است تأثیرگذاری سیاستهای کشورهای مؤسس در این نهاد است.

یکی از این نهادها گروه ویژه اقدام مالی برای مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم یا FATF است که همواره در برخورد با کشور ایران سیاسی کاری کرده است و طرح الحاق به این نهاد جای بهت و تعجب را برای کارشناسان باقی گذاشت.

گروه FATF‌ متشکل از 37 عضو اصلی و 2 عضو ناظر است که کار خود را با استانداردسازی درباره پولشویی آغاز کرده و سپس به تامین مالی تروریسم و بعد از آن، به تامین مالی تسلیحات کشتار جمعی رسیده است. در ماهیت سیاسی و غیرفنی این نهاد نیز همین بس که اصلی‌ترین تامین‌کنندگان مالی تروریسم بین‌الملل یعنی آمریکا و شورای همکاری خلیج‌ فارس عضو اصلی، و عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی اعضای ناظر آن هستند. روندی که از سوی دولت ما تاکنون درباره FATF‌ طی شده، از جایگاه «تصمیم‌پذیر» بوده است.

بررسی نتیجه اجرای FATF در ایران به موازات تحریم‌های کاتسا و سیسادا و همچنین اظهارات اخیر مقامات وزارت خزانه‌داری آمریکا نشان می‌دهد، اجرای این کنوانسیون نه تنها موجب رفع موانع همکاری ایران با بانک‌های خارجی نمی‌شود بلکه موجب افزایش اثرگذاری تحریم‌های ثانویه آمریکا خواهد شد.

یکی از مهم‌ترین استدلال‌های مطرح شده توسط برخی مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی در دفاع از تصویب لایحه جنجالی الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم (TF) که چهارمین و آخرین لایحه درخواستی کارگروه ویژه اقدام مالی (FATF) از ایران و در دستور کار این هفته مجلس قرار دارد، مغایرت تصویب این لایحه با منافع آمریکا و رفع مشکلات در برقراری روابط بانک‌های ایرانی با بانک‌های خارجی است.

این درحالی است که با وجود همکاری‌های گسترده کشور با FATF از اواخر سال 94 و حتی خروج نام ایران از لیست سیاه FATF از تیرماه 95 تاکنون، وضعیت تعاملات بانکی ایران با سایر کشورها نه تنها بهتر نشده است و همچنان بانک‌های متوسط و بزرگ خارجی تمایلی به همکاری با کشورمان ندارند، بلکه بانک‌های چینی، ترکیه‌ای و صرافی‌‌های اماراتی که قبلا با ایران همکاری می‌کردند، امروزه این همکاری‌ها را محدود کرده‌اند. این اتفاقات به خوبی اثبات می‌کند که لزوما همکاری با FATF به بهبود وضعیت همکاری ایران با بانک‌های خارجی منجر نخواهد شد بلکه مشکل اصلی، حفظ کامل ساختار تحریم‌های ثانویه بانکی آمریکاست.

از سوی دیگر تصور موجود مبنی بر مستقل، کارشناسی و غیرسیاسی بودن FATF و عدم رضایت آمریکا از تحقق مطالبات این نهاد بین‌المللی توسط کشورمان صحیح نیست و اتفاقا شواهد متعدد و قابل توجهی در اظهارات آمریکایی‌ها وجود دارد که نشان‌دهنده نقش و اثرگذاری اتاق جنگ اقتصادی آمریکا یعنی وزارت خزانه‌داری در FATF و اصرار آنها بر استفاده حداکثری از ظرفیت این نهاد بین‌المللی برای افزایش اثرگذاری تحریم‌ها بر علیه کشورمان است.

آمریکا برای تحریم اهداف خود در جهان نیازمند افزایش شفافیت فضای بانکی بین‌المللی از طریق تولید و انتشار اطلاعات معتبر در این حوزه است یعنی دقیقا همان کاری که FATF انجام می‌دهد.

به عبارتی آمریکا برای دقیق‌تر شدن تحریم‌ها نیاز بسیار زیادی به اجرای استانداردهای FATF در ایران دارد و اتاق جنگ اقتصادی این کشور (در وزارت خزانه‌داری) از FATF به عنوان یک بازوی قدرتمند در این راستا استفاده می­‌کند. این موضوع آن‌قدر برای آمریکا مهم و حیاتی است که مقامات این کشور هیچ ابایی از این موضوع ندارند که در آستانه بررسی لایحه جنجالی الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم در صحن علنی مجلس، نارضایتی خود را از عدم اجرای بخش‌هایی از برنامه اقدام FATF توسط کشورمان رسانه‌ای کنند.

در بیانیه اخیر گروه ویژه اقدام مالی درباره ایران آمده که «از عدم اقدام ایران جهت اجرای برنامه اقدام خود در راستای رفع کمبودهای چشمگیر مربوط به مبارزه با پولشویی و مقابله با تأمین مالی تروریسم متأسف است. با توجه به تلاش‌های مستمر دولت ایران برای نهایی کردن و تصویب قوانین مبارزه با پولشویی و مقابله با تأمین مالی تروریسم، کارگروه اقدام مالی در نشست این هفته تصمیم گرفت که تعلیق اقدامات تقابلی ادامه یابد. از ایران انتظار فوری داریم که با پیشرفت سریع در مسیر اصلاحی، تضمین کند با تکمیل و اجرای اصلاحات ضروری مربوط بهمبارزه با پولشویی و مقابله با تأمین مالی تروریسم به‌ویژه وضع قوانین لازم، تمامی موارد باقی‌مانده در برنامه اقدام را رفع خواهد کرد.»

FATF در بیانیه خود ۹ درخواست از ایران هم داشته که عمدتاً مربوط به اصلاح قوانین مبارزه با پولشویی و مقابله با تأمین مالی تروریسم و همینطور پیوستن ایران به کنوانسیون‌های مبارزه با تأمین مالی تروریسم و کنوانسیون پالرمو است. بیانیه FATF به خوبی نشان می‌دهد که لوایح ۴ گانه کاملاً در تطابق با خواسته‌های این نهاد غربی است.

در همین راستا سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، در گفت وگویی تفصیلی با حجت الاسلام والمسلمین نبویان دبیر سابق کمیسیون ویژه برجام و استاد حوزه و دانشگاه به بررسی ابعاد فنی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی پذیرش FATF پرداخته است.

این نماینده مجلس نهم معتقد است برنامه جدید دشمن تحت عنوان FATF پیگیری می شود که در حقیقت گرفتن اقتدار ملت ایران در منطقه، محکوم کردن امثال سردار سلیمانی و خانواده شهدای حرم و دقیقا بر خلاف ارزش های اسلامی است.

دبیر سابق کمیسیون ویژه برجام در این گفت وگو تصریح کرد که سؤال از دولت آقای روحانی این است که آیا شما واقعا قصد دارید بر اساس قانون اساسی عمل کنید؟ اگر می خواستید طبق قانون اساسی عمل کنید چرا وقتی قانون مجلس در زمینه مبارزه با تروریسم مصوب شد 3 ماه بعد تعهدات پنهانی در این زمینه به دیگران دادید؟

متن پیش رو بخش نخست گفت وگوی رسا با حجت الاسلام والمسلمین نبویان است که تقدیم خوانندگان محترم می شود:

رسا ـ با تشکر از این که وقت خود را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید، بعد از برجام شاهد بودیم که نه تنها دشمنان به تعهدات خود عمل نکردند بلکه جری تر شدند، بر اساس فرموده رهبر انقلاب دشمن به دنبال از بین بردن مؤلفه های اقتدارملی است، چگونه باید با توطئه های دشمن در این زمینه مقابله کرد؟

بسم الله الرحمن الرحیم، تشکر می کنیم از زحمت شما و امیدواریم که سعی و تلاش ها برای روشنگری مورد توجه امام زمان(عج) باشد چون در راستای تأمین منافع مردم و ارزش های اسلامی است.

اقتدار مردم عزیز ایران عبارت از اقتدار هسته ای، اقتدار منطقه ای و اقتدار موشکی است، دشمن تلاش زیادی می کند که با گرفتن این اقتدارها ملت ایران را در برابر خود ضعیف کند، متأسفانه با آمدن این دولت بستر برای دشمن آماده شده که به سمت تضعیف ملت ایران برود.

اقتدار هسته ای با بحث برجام گرفته شد، ما در نطنز سانتریفیوژهای نسل 1، 2، 3، 4، 5، 6 و 8 داشتیم، آمریکا دستور داد که ایران هرچه بالاتر از نسل یک دارد  را جمع کرده و به انبار منتقل کند و آقای روحانی و آقای ظریف این کار را اجرایی کردند.

در نطنز حدود 16 هزار سانتریفیوژ داشتیم که آمریکا دستور داد جمع آوری شود و تعداد آن به 5 هزار و 60 برسد که این کار را هم انجام دادند، در نطنز غنی سازی 20 درصد انجام می شد که برای رآکتور تحقیقاتی تهران لازم داشتیم چرا که تأمین کننده رادیوداروها بود، رادیو داروها برای بیماران سرطانی هستند و 800 هزار تا یک میلیون نفر بیمار سرطانی کشور نیازمند رادیوداروهایی هستند که در رآکتور تحقیقاتی تهران تولید می شد و سوخت آن 20 درصد بود اما آمریکا دستور داد هرچه 20 درصد وجود دارد نابود شود وآقایان هم نابود کردند.

خط تولید 20 درصد جمع آوری شده و در برجام با ذلت آمده که تمام 20 درصد باید از بین برود و آن ها به صورت بسته های 5 کیلویی نیاز ایران را تأمین خواهند کرد، غنی سازی 20 درصد را ممنوع کردند و آن را به3 و 67 درصد رساندند.

حاصل کار در نطنز این شد که غنی سازی 20 درصد و سانتریفیوژهای بالای نسل یک را از دست دادیم، سانتریفیوژ، هایتک است و تولید آن بسیار مهم به شمار می رود که تولید این ها به تولید صنعت و علم می انجامد، در حال حاضر کارخانه تولید سانتریفیوژ برای تمام نسل ها ممنوع شده و کلا تعطیل است، تا چندین سال حتی نمی توان نسل یک را تولید کرد و عملا تولید سانتریفیوژ خوابیده است.

در فردو نیز 20 درصد را از دست دادیم و گفتند که غنی سازی در آن ممنوع است، حتی دانشمندان و دانشجویان رشته هسته ای که قرار بود در فردو دانش خود را تکمیل کنند نیز نمی توانند استفاده کنند و ممنوع شده است، کار در فردو فراتر رفته و آمریکا گفته که او باید مشخص کند سانترفیوژهای جمع آوری شده در کجا انبار شود.

زمانی که در مجلس بودیم یکی از مذاکره کنندگان در جلسه غیر علنی حضور پیدا کرد و گفت که می خواهیم از آمریکا و غربی ها اجازه بگیریم که سانترفیوژهای جمع آوری شده در فردو را در همانجا انبار کنیم  یعنی آمریکا باید به آنها اجازه بدهد که بتوانند این کار را بکنند، جالب است که آمریکا اجازه نداد بلکه دستور به تعطیلی غنی سازی، دانش آن و دستور جمع آوری سانترفیوژها را داد و معین کرد که کجا انبار شود.

در اراک هم یک رآکتور مهم داشتیم که مربوط به امنیت کشور می شد، اگر نمی خواهیم رژیم صهیونیستی و کشورهای دیگر به ما حمله کنند باید این رآکتور وجود داشته باشد، رآکتوری از سوی دانشمندان راه اندازی شد که اگر فعالیت می کرد سالانه 9 کیلو پلوتونیم می داد، یکی از مصارف پلوتونیم بمب است که در زیر دریایی، سفینه فضایی و سوخت های ترکیبی استفاده می شود.

با توجه به تکنولوژی کشورها از این میزان می توان 3 تا 7 کیلو بمب تولید کرد، به فتوای رهبر معظم انقلاب حرام است که بمب تولید کنیم اما رژیم صهیونیستی که نمی فهمد فتوا چیست، داشتن چنین رآکتوری این پیام را به رژیم صهیونیستی می داد که اگر دست از پا خطا کند امکانات لازم را داریم، برای تأمین امنیت اسرائیل غلیظ ترین تعهد را از آقای ظریف و روحانی گرفتند، آقایان با افتخار این رآکتور را بتن ریزی کردند و عکس گرفتند.

با وجود این که رهبر معظم انقلاب نهی فرمودند که مبادا  به بهانه نظارت به دشمن اجازه دسترسی به اماکن حساس داده شود، دسترسی به تمام اماکن نظامی را دادند که در بند 74 تا 78 آمده است، بنا بود طرف مقابل در برابر این که 90 درصد هسته ای ایران از بین رفته تحریم ها را بردارد.

ایران به چند بهانه تحریم شده بود که از آن ها مسائل هسته ای است و آمریکا می گوید چرا ایران رشد کرده و به صنعت هسته ای رسیده است، دلیل دیگر تحریم بحث موشکی است که دشمن می گوید چرا موشک دارید و از خود دفاع می کنید، بهانه دیگر حقوق بشر است در حالی که عربستان در یمن کاملا ضد حقوق بشر اقدام می کند اما مسؤول کمیته حقوق بشر سازمان ملل شده که واقعا مسخره است.

بهانه دیگر این است که جمهوری اسلامی را به دفاع از تروریست ها متهم می کنند، در مذاکره هسته ای بنا بود که تحریم ها برداشته شود اما آمریکا و اروپا صریحا اعلام کردند که 75 درصد دست نمی خورد و این موضوع در برجام آمده اما آقای ظریف هم تعهد داده است،  طرف مقابل اعلام کرد که تنها تحریم های هسته ای برداشته می شود.

3 آذر 92 در ژنو اعلام کردند تحریم های هسته ای که شامل آموزش، انرژی، پژوهش و بانکی می شود برداشته خواهد شد اما از همین هم کوتاه آمدند و 25 درصد بعد از دو سال مذاکره به 12 و نیم درصد تبدیل شده است، بنا شد که تحریم 2 بخش از 4 بخش برداشته شود و در این صورت حدود 90 درصد از تحریم ها باقی می ماند.

قراربود تحریم های انرژی و بانکی برداشته شود چرا که مسأله بانکی برای ما بسیار مهم بود، آمریکا و اروپا اعلام کردند که اگر هسته ای را نابود کنید روابط بانکی را برقرار می کنیم، تمام تجارت ما وابسته به روابط بانکی است و طرف مقابل اعلام کرد که اگر هسته ای را کنار بگذارید مسأله بانک ها حل می شود، طرف مقابل شرط گذاشت که ایران تعهدات خود را انجام دهد و آژانس راستی آزمایی کند.

ایران تعهدات خود را انجام داد و آژانس هم راستی آزمایی کرد تا این که به 27 دی 94 رسیدیم و زمانی بود که آمریکا و اروپا باید تعهدات خود را در زمینه بانک ها عملی می کردند، در این تاریخ ناگهان روزنامه های اصلاح طلب و حامی دولت تیتر روز و ایران بدون تحریم را زدند، از تاریخ تعهد آمریکا تا کنون رابطه بانکی بر قرار نشده است  و سر ما را کلاه گذاشتند.

طرف مقابل تمام هسته ای را به بهانه این که رابطه بانکی بر قرار شود از ما گرفت، آقای روحانی اعلام کرد که اگر می خواهیم چرخ سانتریفیوژها بچرخد باید چرخ اقتصاد بچرخد و چرخ اقتصادی باید با رابطه بانکی فعال شود و باید از هسته ای عقب نشینی کنیم تا رابطه بانکی برقرار شود اما از هسته ای عقب نشینی کردیم و طرف مقابل وعده داد که 27 دی به تعهد خود عمل می کند اما نکرد.

نزدیک سه سال می گذرد و دشمن سر ما را کلاه گذاشته است و به فرموده رهبر انقلاب این جریان خسارت محض شد، وقتی صنعت هسته ای رفت امروز دشمنان بهانه دیگری آوردند و گفتند که به شرطی رابطه بانکی را بر قرار می کنیم که از منطقه عقب نشینی کرده و سردار سلیمانی را به ما تحویل دهید و دولت در این زمینه تعهد داده تا کار انجام شود.

رسا ـ همانگونه که می دانید مدتی بحث تصویب FATF در مجلس سروصداهای زیادی را به وجود آورده است، دلسوزان انقلاب بارها نسبت به لوایح استعماری هشدار دادند و رهبر انقلاب نیز اخیرا حجت را تمام کردند و فرمودند که مجلس باید مستقلا قانونگذاری کند، در ابتدا بفرمایید که ماهیت FATF چیست؟

برنامه جدید دشمن تحت عنوان FATF پیگیری می شود که در حقیقت گرفتن اقتدار ملت ایران در منطقه، محکوم کردن امثال سردار سلیمانی و خانواده شهدای حرم و دقیقا بر خلاف ارزش های اسلامی است، سردار سلیمانی استدلال جالبی دارد که می گوید اگر ما با داعش در سوریه و عراق نمی جنگیدیم و عراق و سوریه را شکست می دادند و تروریست ها ارتش را به دست می گرفتند، داعش و تروریست ها با پشتیبانی آمریکا، انگلیس، عربستان و کشورهای دیگر با دو ارتش به ایران حمله می کردند، گاهی گفته می شود مگر قرار بود داعش به ایران حمله کند، این در حالی است که هدف اصلی جمهوری اسلامی ایران بود و حتی مشاهده کردیم که تروریست ها به مجلس نیز حمله کردند.

این که جمهوری اسلامی دشمن را صدها کیلومتر آن طرف تر زمین کرده نشان دهنده عمق استراتژیک آن است، چرا آمریکا در خلیج فارس حضور دارد؟ چون می خواهد عمق استراتژیک داشته باشد و جنگ ها را به خانه دشمن خود آورده است، این هنر ایران است که عمق استراتژیک آن جلوتر باشد تا بتواند از ملت خود دفاع کند چرا که اگر محصور در مرزهای خود شویم دشمنان می توانند حمله کنند.

تعهد دوم تحت عنوان FATF است که خروجی آن عقب نشینی از منافع استراتژیک و تحویل افرادی مانند حاج قاسم به دشمن است که صراحتا آمده و اعلام کردند که این کار باید انجام شود،

 FATF مخفف «Financial Action Task Force» است که از آن به عنوان گروه ویژه اقدام مالی یاد می شود، 7 کشور(جی 7) یعنی کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، انگلیس و آمریکا جمع شدند و اعلام کردند که اگر کشورها می خواهند با ما رابطه بانکی داشته باشند باید شرایطی را بپذیرند، این کشورها 3 چیز را برای خود مشکل می دانستند و یکی این بود که در فعالیت ها پولشویی صورت می گیرد.

پولشویی این است که مثلا فردی یک تریلی مواد مخدر بفروشد و چندین میلیون پول کثیف به دست بیاورد، این پول غیر قانونی است و برای این که فرد پول خود را تبدیل به پول تمیز کند مثلا شرکت ساختمانی می زند و پول را به عنوان شرکت ساختمانی در بانک می گذارد یعنی پول کثیف و غیر قانونی را به قانونی تبدیل می کند.

این کشورها بعد از 11 سپتامبر عنوان دیگری به عنوان تأمین مالی تروریسم اضافه کردند و عنوان کلی دیگر تهدیدات را مورد استفاده قرار دادند، چه کسی تعیین و تضمین می کند که هر روز بهانه جدیدی برای ایجاد رابطه بانکی به وجود نیاورند.

کشورهایی مانند آرژانتین، اتریش، استرالیا، بلژیک، برزیل و کانادا در این گروه عضو هستند اما نکته عجیب این است کشورهایی ناظری که نظارت می کنند مبادا پول به سمت تروریست ها برود اسرائیل و عربستان است، این سازمان های بین المللی مسخره و ابزار دست مستکبران هستند، عجیب است که رژیم صهیونیستی و عربستان باید نظارت کنند که مبادا پولشویی صورت گیرد و مانع رفتن پول به سمت تروریست ها شوند.

FATF دارای 5 کمیته است و کمیته چهارم آن که کمیته بررسی ها و همکاری های بین المللی است اهمیت ویژه ای دارد، این کمیته مشخص می کند کدام کشورها همکار و غیر همکار یا کم ریسک و پر ریسک هستند، جالب است که مسؤول این کمیته که باید کشورها را بررسی کند و اجازه برقراری روابط بانکی را بدهد همان مسؤول تحریم های ایران در وزارت خزانه داری آمریکا است و آن فرد باید مشخص کند که ایران همکاری کرده یا نکرده است.

جالب تر این است که برای این که مسأله ای الزام بین المللی پیدا کند باید ذیل قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل برده شود، به لحاظ حقوق بین الملل قطعنامه های شورای امنیت الزام بین المللی دارد، البته همه این موارد بازی بوده و دست آمریکا است، در زمان احمدی نژاد 7 قطعنامه تحریمی علیه ایران صادر شد، قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل چون الزام بین المللی دارد اعلام کرد که فردو باید تعطیل شود که ما تعطیل نمی کردیم، وقتی تعطیل نمی شد قطعنامه بعدی می آمد و اگر کارها را انجام نمی دادیم قطعنامه های دیگر صادر می شد.

برجام در 23 تیر 94 مصوب شد، آقای ظریف بعد از امضای برجام در مجلس می گفت که ما 6 روز بعد برجام را ذیل قطعنامه 2231 بردیم تا الزام بین المللی پیدا کند و آمریکا نتواند از خارج شود، سؤال می کنیم آیا آمریکا از برجام خارج نشد؟ شورای امنیت و قطعنامه و مانند آن ابراز دست دشمن برای فشار بر کشورها است.

آمریکا برای این که استانداردها و الزامات بانکی خود را بین المللی کند آن را ذیل قطعنامه های مختلف برده است و از جمله آن قطعنامه 1617 شورای امنیت است که می گوید "قویا از تمامی اعضا مصرانه می خواهد که استانداردهای بین المللی مندرج در توصیه های 40 گانه پولشویی و 9 گانه تأمین مالی تروریسم گروه ویژه مالی را اجرا کنند."

همچنین در قطعنامه های 1803، 1929 و 2083 تصویب شده و حتی در مجمع عمومی سازمان ملل نیز آن را مصوب کردند تا کسی تکان نخورد و هرچه آن ها می خواهند اجرا شود، شیوه کار FATF این است که ابتدا دستورالعمل هایی تحت عنوان استانداردهای بین المللی صادر می کنند، بعد از آن رصد خواهند کرد که کدام کشور دستورالعمل ها را اجرا کرده یا نکرده است، سپس کشورها را به همکار و غیر همکار کم ریسک یا پر ریک تقسیم بندی می کنند.

خروجی همه این فعالیت ها بیانیه می شود، در دسته بندی FATF کشورهایی مانند افغانستان، بوسنی و هرزگوین و یمن غیر همکار کم ریسک شناخته می شوند اما بر اساس همین دسته بندی دو کشور ایران و کره شمالی خطرناک ترین کشورهای جهان هستند یعنی دو کشوری که مقابل آمریکا ایستاده اند را جزو خطرناک ترین کشورها قرار داده اند یعنی ملاک کار آن ها سیستم بانکی نیست الا در زمینه مقابله با پولشویی نظام بانکی ایران مدرن تر است یا کشوری مانند سومالی؟ حتی در منطقه نظام بانکی ایران مدرن تر است اما چرا اسم ایران در بخش پرریسک قرار دارد اما نام کشورهای دیگر دیده نمی شود؟

FATF ابزار دست آمریکا است، این گروه توصیه هایی در زمینه پولشویی و مبارزه با تأمین مالی تروریسم دارد، در توصیه 36 دستور العمل FATF خواسته شده که کنوانسیون هایی مصوب شد که کنوانسیون وین(1988) و کنوانسیون پالرمو(2000) از جمله آن است، لایحه پالرمو که اخیرا دولت برای تصویب به مجلس برده دستور FATF است چون به آن ها تعهد داده اند.

همچنین در این توصیه بر اجرای کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم (1999) تأکید شده است، لایحه ای دولت به مجلس برده و سروصداها را بلند کرده به درخواست FATF است، برخی از مسؤولان اعلام کرده اند که کنوانسیون مبارزه با تأمین مای تروریسم ربطی به FATF ندارد در حالی که در بند 36 FATF صریحا به این موضوع اشاره شده و خوب است که مطالعه آقایان بیشتر شود.

خروجی کارهای FATF در بیانیه ها است، بعد از این که دولت مخفیانه FATF را امضا کرد این گروه بیانیه ای در این زمینه منتشر کرد.

رسا ـ مجلس قبل قانونی را تحت عنوان مبارزه با تأمین مالی تروریسم تصویب کرد و حتی آقای روحانی آن را برای اجرا ابلاغ کرد، با این وجود چرا دولت اصرار بر الحاق ایران به کنوانیسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم و FATF دارد؟ برخی می گویند کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم ربطی به FATF ندارد نظر شما در این باره چیست؟

زمانی که بنده سال 94 در مجلس بودم قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم در مجلس مورد بررسی قرار گرفت و مجلس بر اساس آموزه های اسلامی مصوب کرد، امیرمؤمنان علی(ع) فرمودند که باید با ظالم دشمن و با مظلومان دوست و کمک کار آن ها بود، حمایت از وظلوم وظیفه دینی ما است و مسلمان و غیر مسلمان ندارد.

منافع ملی نیز اقتضا می کند که محصور در مرزهای خود نشویم تا دشمن نتواند به ما آسیب برساند، قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم بر اساس آموزه های اسلامی، قانون اساسی و منافع ملت عزیز ایران در سال 94 تصویب کردیم، این قانون بعد از تصویب درمجلس به تأیید شورای نگهبان رسیده است، قانون می گوید رییس مجلس باید قوانین مورد تأیید شورای نگهبان را به رییس جمهور ابلاغ کند.

آقای لاریجانی در تاریخ 22 اسفند 94 به آقای روحانی نامه می زند و اعلام می کند که قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم با تصویب در جلسه علنی 13 بهمن 94 و تأیید شورای نگهبان به پیوست ابلاغ می شود، جالب است که آقای روحانی 5 روز بعد یعنی 27 اسفند 94 همین قانون را به دو وزارتخانه دادگستری و وزارت اقتصاد برای اجرا ابلاغ می کند.

سه ماه بعد یعنی خرداد 95 آمریکا فشار می آورد و دولت تعهد می دهد که قانون مصوب مجلس را کنار بگذارد و قانون مطلوب آمریکا را به عنوان لایحه به مجلس ارائه کنند، چون رابطه بانکی با FATF بود وزیر اقتصاد وقت آقای طیب نیا این موضوع را امضا کرده است.

دولت متعهد شده که برنامه اقدام FATF را که همان (Action Plan) است اجرا کند که 41 بند دارد، آمریکا می گوید قانون مصوب ایران درباره تروریسم قابل قبول نیست و قانون و تروریسم مد نظر آن ها باید در قانون ایران باشد، تصویب و اجرای کنوانسیون پالرمو و CFT جزء دستورالعمل های برنامه اقدام FATF است.

این که برخی ادعا کردند  لایحه کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم ربطی به FATF ندارد اینگونه نیست چرا که بند 36 FATF و بند 28 برنامه اقدام الزام کرده است، سؤال این است که چرا آمریکا با وجود تصویب قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم در ایران ناراضی است؟ آمریکا چه می خواهد که در این قانون وجود ندارد؟

چه تفاوتی بین قانون ایرانی و آمریکایی در زمینه مبارزه با تأمین مالی تروریسم وجود دارد؟ تعریف آمریکا و ایران اسلامی از تروریسم تفاوت دارد، تعریف آمریکا از تروریسم بر اساس لیست SDN وزارت خزانه داری آمریکا است که در حال حاضر دانشگاه صنعتی شریف، رییس بانک مرکزی، سپاه، وزارت اطلاعات، وزارت دفاع و مردم ایران را نیز تروریست دانسته است.

ایران اسلامی نیز بر اساس آموزه های دینی و قانون اساسی از تروریسم تعریف دارد، ما می گوییم وقتی رژیم صهیونیستی، فلسطین را اشغال کرده و مردم برای پس گرفتن حق خود مبارزه می کنند فعالیت تروریستی نیست، فعالیت های حزب الله لبنان تروریستی نیست چرا که مبارزه با اشغالگری انجام می دهند، آیا مردم یمن که از حق و کشور خود دفاع می کنند تروریست هستند یا کسانی که در این کشور جنایت می کنند؟

دولت تعهد داده اطلاعات تمام تراکنش های مالی هر فرد و نهادی در ایران در اختیار FATF قرار گیرد که ناظر آن رژیم صهیونیستی و عربستان هستند و آمریکا در آن حضور جدی دارد.

مجموعه ای(پژوهشگاه مطالعات تقریبی) که فعالیت داریم بودجه دارد که برای پرداخت به پژوهشگران و محققان از مرکز تهران تأمین می شود، ما درخواست بودجه می کنیم که می گویند چک آن کشیده شده است اما روزها می گذرد و واریز نمی شود، بعد متوجه می شویم که آقایان بدون تصویب مجلس در حال اجرای این معاهده هستند، چک به بانک مرکزی می رود و تمام اطلاعات دهنده و گیرنده از سوی بانک مرکزی ارسال می شود، بانک های قم هم ملزم شده اند بر اساس دستور بانک مرکزی این کار را اجرا کنند.

حتی بر اساس این تعهد تمام فعالیت های وزارت اطلاعات، وزارت دفاع و سپاه باید در اختیار دشمنان قرار گیرد، در تبصره 2 ماده یک قانونی که علیه تأمین مالی تروریسم در داخل کشور داشتیم اعلام کردیم که فعالیت های مانند حماس و حزب الله که از خود دفاع می کنند تروریستی نیست.

تبصره 2 دارای دو بخش است، یکی این است اعمالی که افراد، ملت ها، گروه ها و سازمان های آزادی بخش برای مقابله با اموری از قبیل سلطه، اشغال خارجی، استعمال و نژاد پرستی انجام دهند از مصادیق اقدامات تروریستی موضوع این قانون نیست چون از خود دفاع می کنند.

بخش دوم تبصره می گوید تعیین مصادیق گروه ها و سازمان های مشمول این تبصره بر عهده شورای عالی امنیت ملی است، آمریکا صریحا اعلام کرده که این موضوع باید عوض شود و می گوید ما فعالیت می کنیم که از اسرائیل دفاع شود اما فلسطینی ها را تروریست نمی دانید؟

آقای روحانی، آقای طیب نیا و دولت فعلی با دیپلماسی آقای ظریف بدون اجازه هیچکس FATF را امضا کردند در حال که بر اساس اصل 77 قانون اساسی تمام قراردادهای بین المللی باید به مجلس برود، دولت بدون اطلاع مجلس و مسؤولان کشور اقدام به تعهد به FATF کرد.

 آقای طیب نیا به عنوان امضا کننده کار در گفت وگوی ویژه خبری شبکه دو در شهریور95 می گوید «بر اساس مذاکرات با FATF در یکی از تبصره‌های ماده آمده است، شورای امنیت ملی مصادیق تروریستی را تعیین می‌کند، هیچ گونه اعتراضی به آن ندارد، ضمن اینکه  حق شما است که مصادیق گروه‌های تروریستی را تعیین کنید، ضمن اینکه در حقوق بین الملل هیچ گونه تعریف متحدی نسبت به تروریسم وجود ندارد و هیچ گونه فهرستی از گروه‌های تروریستی هم در FATF وجود ندارد.

ایراد آنها در بخش اول تبصره ماده یک بود زیرا ما گروه‌هایی را که در راه مبارزه با استثمار و نژادپرستی می‌جنگند گروه تروریسم نمی‌دانیم اما آنها معتقدند که گروه‌های تروریسم را باید تعریف کرد، بنابراین، تعریف را اصلاح کنید و پاسخی که ما دادیم این بود که ما در چارچوب قانون اساسی برای اعمال  آمادگی داریم و سؤال برای آنها پیش می‌آید که منظور شما از قانون اساسی چیست؟»

سؤال از دولت آقای روحانی این است که آیا شما واقعا قصد دارید بر اساس قانون اساسی عمل کنید؟ اگر می خواستید طبق قانون اساسی عمل کنید چرا وقتی قانون مجلس در زمینه مبارزه با تروریسم مصوب شد 3 ماه بعد تعهدات پنهانی در این زمینه به دیگران دادید؟

رسا ـ برخی از دولتمردان مدعی هستند که ایران می تواند FATF را با شروط خود و حق تحفظ بپذیرد، آیا این امکان وجود دارد؟

FATF اعلام کرده که استثنایی وجود ندارد و قانون اساسی و شروط  باید کنار گذاشته شده و کارها به صورت کامل اجرایی شود، در بند 8 برنامه اقدام اصلاح قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم ذکر شده است و آمده است که« اصلاح قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم به منظور حذف معافیت جرم تأمین مالی تروریسم برای گروه های مشخص شده"تلاش برای مقابله با اشغال خارجی، استعمار و نژاد پرستی"»

FATF اصرار دارد که این بخش از قانون ایران در زمینه مقابله با تروریسم اصرار شود، در همان زمان برخی از روزنامه ها که تنها پول می گیرند، حقایق را کنار گذاشتند؛  روزنامه دنیای اقتصاد طرفدار دولت نیز تحت عنوان 11 پرسش در مورد FATF و در مقام دفاع از آن در شهریورماه 1395 می نویسد آیا متعهد شده‌ایم از محور مقاومت حمایت نکنیم زیرا تعهد شده تبصره ماده یک قانون مبارزه با تروریسم حذف شود؟

این روزنامه در پاسخ می آورد: در قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم ایران قید شده است که سازمان‌ها و گروه‌های آزادیبخش که برای مبارزه با استعمار و نژادپرستی و ... فعالیت می‌کنند و مصادیق آنها را شورای عالی مبارزه با تروریسم تعیین می‌کند، تروریست تلقی نمی‌شوند. آنچه گروه اقدام مالی درخواست کرده حذف عبارت "اعمالی برای مقابله با اشغال خارجی، استعمار و نژادپرستی" است.

نتیجه این می شود که حزب الله، مردم یمن، مردم فلسطین، سوریه و کشورهای دیگر که از خود دفاع می کنند تروریست هستند، با این تعریف ایران و افرادی مانند حاج قاسم سلیمانی مدافع تروریسم می شوند که حتی صریحا اسم آورده شده و می گوید که چه برخوردهایی باید صورت گیرد.

آقای عراقچی در کمیسیون ویژه برجام حضور پیدا کرده بود و اعلام کرد که بر اساس قطعنامه 2231 و برجام 700 فرد و نهادی که تحت تحریم بودند خارج شدند، البته کسی عملا خارج نشده است، ایشان می گفت 178 فرد و نهاد از تحریم ها خارج نشدند، سؤال کردیم که چرا این افراد و نهادها را خارج نکردید که پاسخ داد این افراد به بهانه های غیر هسته ای تحریم شده اند.

آقای طیب نیا در همان مصاحبه شهریور 95 می گوید «شما مستحضرید در مذاکرات هسته ای، مسأله هسته ای و تحریم های مرتبط با بحث هسته ای مورد بحث بود. وقتی قطعنامه 2231 در شورای امنیت سازمان ملل تصویب و تحریم های هسته ای ما لغو شد، یک پیوستی وجود دارد که تحت عنوان SDN معروف است. در آنجا فهرستی از افراد یا شرکت ها آمده که آنها بدلیل عوامل غیر هسته ای، مشمول تحریم شدند. این فهرست ضمیمه قطعنامه 2231 است و این افراد در تحریم باقی مانده اند. ما الان نهادها و شرکت هایی را در زیر مجموعه دولت داریم و در تحریم باقی مانده اند.»

در قطعنامه 2231 آمده که 23 فرد و 61 نهاد تحت تحریم ها باقی می مانند، با توجه به این  که نهادها زیرمجموعه هایی دارند این عدد به 178 فرد و نهاد می رسد، در لیست 23 فرد مورد تحریم نام حاج قاسیم سلیمانی وجود دارد، نهادها تحریم شده نیز نهادهایی هستند که می توانند موشک تولید کنند.

SDN اداره کنترل دارایی های خارجی آمریکا است و هر تحریمی از این طریق انجام می شود، این لیست بیش از هزار صفحه است که به روز می شود و رییس بانک مرکزی که اخیر تحریم شده نیز در آن آورده شده است، بر اساس لیست SDN نام حاج قاسم با اشکال مختلف نوشته شده است، نشان می دهد که ضربات بسیاری دیدند که اصرار بر این موضوع دارند./1323/

ارسال نظرات