۰۳ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۴:۱۸
کد خبر: ۵۶۵۹۲۴

انتشار کتاب «سفرنامۀ هامون، زهکلوت و آن حوالی»

«سفرنامۀ هامون، زهکلوت و آن حوالی»، سفرنامۀ مرحوم امیرحسین فردی به زهکلوت، منطقه‌ای بین استان سیستان و بلوچستان و کرمان است.
زه

به گزارش خبرگزاری رسا، انتشارات سورۀ مهر کتاب «سفرنامۀ هامون، زهکلوت و آن حوالی» نوشته مرحوم امیرحسین فردی را منتشر شده است.

«سفرنامۀ هامون، زهکلوت و آن حوالی»، سفرنامۀ مرحوم امیرحسین فردی به زهکلوت، منطقه‌ای بین استان سیستان و بلوچستان و کرمان است. فردی فرهنگ و آداب و رسوم مردم منطقه را تشریح می‌کند و از محرومیت و زندگی مردمی سخن می‌گوید که از کمترین امکانات زندگی بی‌بهره هستند. نویسنده برای آشنایی بیشتر مخاطبان با جغرافیای منطقه در ابتدای کتاب نقشۀ محل سفر را نیز درج کرده است.

 در بخشی از این سفرنامه می‌خوانیم:

ابتدا چند تایی از مردها سوار وانت می‌شوند. می‌گوییم بچه‌ها را هم بیاورید که فیلم تماشا کنند. مردها از این پیشنهاد خوشحال می‌شوند و بچه‌هایشان را به اسم صدا می‌کنند: «عبدوست، عباس، دادمحمد، بی بی...» اما بچه‌ها همچنان با وحشت نگاه‌مان می‌کنند. ناچار پدرها پایین می‌روند و دست بچه‌ها را می‌گیرند و کشان کشان به طزف ماشین می‌آورند. بچه‌ها می‌ترسند. بعضی‌ها ضجه می‌کشند و پا را بر زمین ستون می‌کنند تا از مادر و خانه‌شان جدا نشوند. از راننده می‌پرسم: «چرا این کار را می‌کنند؟» با خنده می‌گوید:«از ماشین می‌ترسند تا حالا سوار نشده‌اند.»

به نزدیکیِ روستایی می‌رسیم. هنگام عبور از کنار آن، ناگهان شعار مرگ بر گران‌فروش از پشت وانت شنیده می‌شود. از راننده می‌پرسم: «چه خبر است؟ مگر اینجا هم گران‌فروش پیدا می‌شود؟»

می‌گوید: «بله، اینجا یک مغازه است که مردم این اطراف از آن جنس می‌خرند، مثل اینکه او هم گران حساب می‌کند، برای همین هم مردم این طور می‌گویند.»

شعارِ مرگ بر گران‌فروش، بیشتر از شعار مرگ بر خان تکرار می‌شود. می‌بینم که جای نیش این خان تازه، سوزش بیشتری در جانِ این بندگانِ محروم ایجاد کرده است و به همین دلیل با کینه و خشم آرزوی مرگ این خانی را می‌کنند که تازه متولد شده است./925/ د 103/ش

ارسال نظرات