۲۸ تير ۱۳۹۶ - ۱۴:۲۵
کد خبر: ۵۱۲۴۴۷

دستور کار ناموفق آمریکایی در حل تنش عربستان و قطر

عربستان و سه کشور دیگر عربی، با قرار دادن سایر خواسته‌های خود از قطر زیر پوشش «قطع کمک به تروریسم اسلامی در منطقه»، شکل تبلیغاتی قابل توجیهی به رویارویی جاری با دوحه داده اند.
قطر عربستان

به گزارش خبرگزاری رسا، رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا، روز پنجشنبه ۲۲ تیرماه بدون چشم‌انداز حل بحران بین قطر، عربستان و متحدانش، به سفر چهار روزه خود به کشورهای حوزه خلیج فارس پایان داد.وزیر خارجه آمریکا پیش از بازگشت به واشینگتن دوبار با شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر و مقام‌های کویت به عنوان میانجیِ طرفین بحران دیدار و گفت‌وگو کرد.عربستان و متحدانش که ماه پیش با قطر قطع رابطه‌ کردند، در پی امضای تفاهم‌نامه آمریکا و دوحه برای مقابله با منابع مالی تروریسم، بیانیه‌ای صادر کرده و گفته‌اند اقدامات و تلاش‌های ایالات متحده را ارج می‌نهند، اما تاکید داریم این گام کافی نیست و چهار کشور از نزدیک جدیت مقام‌های دوحه در مبارزه علیه هرشکل از تامین منابع مالی تروریسم، حمایت و پشتیبانی از آن را، زیر نظر خواهند داشت. این توافق به یکی از اتهامات چهار کشور عربی علیه قطر که مدعی‌اند آن کشور از تروریسم حمایت می‌کند پاسخ خواهد داد. قطر این اتهامات را رد کرده است. در بیانیه‌ منتشرشده در خبرگزاری رسمی عربستان سعودی، قطر متهم شده‌است که پیش از این نیز توافق‌نامه‌ها و پیمان‌های امضاشده را زیر پاگذاشته است.آنها گفتند این توافق نامه ها  بدون هیچ شبهه‌ای نشان می‌دهد که «قطر به وعده خود عمل نکرده و تعهدات خود را کاملا نقض کرده است.این چهار کشور افزودند فهرست شروطی که در ماه ژوئن اعلام شده در راستای توافقات قبلی با قطر است و کاملا با روح این توافقات در انطباق است.

جزئیات نقشه راه «تیلرسون» برای حل بحران قطر

همچنین یک روزنامه کویتی از جزئیات نقشه راه وزیر خارجه آمریکا برای حل بحران قطر خبر داد. روزنامه کویتی الرای در گزارشی به نقل از یک دیپلمات عرب بلند پایه نوشت: نقشه راه رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا برای حل و فصل بحران قطر دربگیرنده این موضوعات است:توقف هجمه های رسانه ای میان کشورهای تحریم کننده قطر و دوحه،آماده سازی شرایط برای آغاز مذاکرات مستقیم بر اساس بازگشت به تواقف ۲۰۱۴ ریاض، توافق بر روی مفاد جدید میان کشورهای متخاصم که بر ضرورت محافظات از توافق نامه های همکاری بدور از زدو بندهای سیاسی،تقویت همکاری های جمعی برای مبارزه با تروریسم براساس تعهدات مشخص در سایه توافق کشورهای حوزه خلیج فارس و دیگر کشورها برروی ساز وکار نظارت و تضمین توقف حمایت مالی و فکری و رسانه ای از تروریسم،تاکید بر پایبندی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بر منشور این شورا و مصوبات آن در خصوص تقویت مواضع در قبال مسائل منطقه ای و عدم مداخله خارجی.

پیشتر تیلرسون در سفرهای منطقه ای خود طی ۴ روز به کویت،قطر وعربستان برای دستیابی به یک راه کار برای حل بحران قطر تلاش کرده و بدون ابراز نظر رسانه ای به آمریکا برگشت.همچنین ژان لودریان وزیر خارجه فرانسه پیشتر از نقشه راه تیلرسون سخن گفته بود. کشورهای عربی تحریم کننده قطر اعلام کرده اند هرگونه توافقی برای حل اختلافات با قطر می بایست شامل کلیه درخواست ها چهار کشور عربی از دوحه باشد.به ‌رغم گفت‌وگوهای فشرده وزیر خارجه آمریکا در قطر، کویت و عربستان، تنش بین قطر و چهار کشور عربی که دوحه را به حمایت از افراط‌گرایی و نزدیکی بیش‌ از حد به ایران متهم می‌کنند همچنان رو به وخامت است. مقامات آمریکایی می‌گویند رکس تیلرسون امید ندارد که به زودی بحران در مناسبات قطر و چهار کشور عربی حل شود و حل این بن‌بست ممکن است ماه‌ها طول بکشد.

پوشش «تروریستی» اختلاف ها با قطر

عربستان و سه کشور دیگر عربی، با قرار دادن سایر خواسته‌های خود از قطر زیر پوشش «قطع کمک به تروریسم اسلامی در منطقه»، شکل تبلیغاتی قابل توجیهی به رویارویی جاری با دوحه داده اند.واقعیت این است که بخش بزرگی از درآمدهای مالی گروههای افراطی اسلامی منطقه از درون همه کشور‌های عربی تامین میشود و قطر در این مورد دارای وضعیت انحصاری نیست.عربستان همسویی دوحه با تهران را در اوج اختلافات و رقابت ریاض با جمهوری اسلامی خلاف مصالح خود میبیند و دولت السیسی در مصر نیز پشتیبانی مالی و تبلیغاتی قطر از اخوان المسلمین را اقدامی غیر دوستانه تلقی میکند.اگر چه با شدتی کمتر از نفوذ منطقه‌ای جمهوری اسلامی، عربستان توسعه نفوذ ترکیه در حوزه خلیج فارس را هم در تقابل موقعیت خود میبیند و از این جهت خواستار بازگرداندن نیروهای محدودی است که آنکارا به عنوان اعلام پشتیبانی از قطر در آن کشور مستقر ساخته است.

قطر در تقابل با کشورهای عرب تحریم کننده

قطر به ویژه بعد از زمان روی کار آمدن حمدبن آل ثانی در سال ۱۹۹۵، همواره سعی داشته تا به عنوان یک بازیگر مستقل و اثرگذار شناخته شود. این کشور، با وجود مساحت و جمعیت کم، به پشتوانه درآمدهای نفتی و تجاری بالا، مصمم بوده تا یک عضو مستقل از قدرت های بزرگ منطقه ای باشد و همواره سیاست های متفاوتی را در پیش گرفته است.اینکه یکی از پایگاه های خبری مهم در جهان عرب، با نام الجزیره، متعلق به چنین کشور کوچکی باشد نشان می دهد که قطر تلاش کرده تا قدرت رسانه ای در راستای حمایت از سیاست های منطقه ای خود داشته باشد. این شرایط خصوصاً پس از وقایع ۲۰۱۱ کشورهای عربی برای قطر به مثابه فرصتی در نظر گرفته شد تا نقش منطقه ای خود را افزایش دهد.از این رو حمایت از اخوان المسلمین برای روی کار آمدن در مصر مورد توجه گسترده قطر قرار گرفت و جنبش های اسلامی دیگر متصل به اخوان در منطقه از سوی قطر مورد حمایت قرار گرفتند. در بحران سوریه نیز این کشور سعی در نقش آفرینی در راستای سقوط اسد و روی کارآمدن گروه هایی با اندیشه نزدیک به قطر داشته است. در مورد اخیر سیاست قطر در رابطه با برکناری اسد در تضاد با ایران و در وحدت با عربستان بود اما حمایت از گروه های معارض سوری متفاوت نقطه اختلاف عربستان با قطر بوده است.همچنین حمایت از اخوان المسلمین که چندان خوشایند عربستان نیست نقطه اتصال ترکیه و قطر شد. به نظر می رسد که سیاست مستقل قطر در راستای پیشبرد منافع خود همسویی و تضاد با قدرت های منطقه ای باشد به گونه ای که تحت تسلط هیچ یک بالاخص عربستان که خود را رییس اعراب می داند قرار نگیرد و خود به عنوان یک کشور تاثیر گذار و صاحب رای در منطقه شناخته شود. در چند سال اخیر سیاست های این کشور همه از این خط مشی پیروی کرده اند.با این وجود، تحولات به وجود آمده در جهان و منطقه اوضاع را پیچیده کرد. در حالی که در شرایط بحرانی منطقه به نظر می رسد با تضعیف عراق و چالش های داخلی مصر، افزایش نفوذ ایران در منطقه و چرخش سیاست خارجی ترکیه به سمت خاورمیانه، معادلات قدرت در منطقه بین سه کشور ایران، عربستان و ترکیه در جریان باشد، عربستان به دنبال سهم خواهی بیشتر از این مناسبات قدرت بوده است. در این راستا روی کار آمدن ترامپ که اولین سفر رسمی خود را به عربستان داشت و مواضع تندی علیه ایران گرفت این پیام را به عربستان داد که فرصت تاریخی برای سیادت بر منطقه را در دست خواهد داشت.

از این رو ریشه تنش و چالش کنونی در روابط قطر و اعراب را باید در این رفتار عربستان پیگیری کرد. در حقیقت این کشور با چراغ سبز ترامپ به دنبال یکپارچه سازی اعراب با ریاست خود برای قدرت نمایی در برابر ایران به صورت جدی و در درجه دوم ترکیه نه با شدت ایران، بود. بنابراین اولین هدف وی کشوری همچون قطر بود که سیاست مستقل از عربستان در پیش گرفته و بنابر اظهاراتی (که مورد تکذیب قطر قرار گرفت اما عربستان نپذیرفت) به نقش موثر ایران در منطقه و نیز حماس و حزب الله تاکید کرده بود.بنابراین پس از این اظهارات به همراه کشورهای مصر، بحرین و امارات رابطه خود را با قطر قطع کرده و به نوعی این کشور را در محاصره قرار دادند و شرایط  ۱۳گانه ای را برای رفع محاصره و حل تنش ارائه دادند که از جمله آن قطع هرگونه روابط با ایران، قطع حمایت از گروه های تروریستی و اخوان المسلمین، خروج نظامیان ترکیه از قطر، تعطیلی الجزیره و نیز پرداخت غرامت با این کشورها بوده است.در این زمینه قطر در واکنشی منفی اعلام کرد که اساس این درخواست ها برپایه جواب منفی دادن قطر بوده و این یعنی تلویحاً این کشورها به دنبال رفع تنش نیستند. بنابراین در جوابیه خود هریک از شروط را منوط به شرط متقابل کرد. برای مثال قطع روابط با ایران منوط به قطع روابط تجاری و اقتصادی بالای کشورهای خلیج فارس به ویژه امارات با ایران خواهد بود. تعطیلی الجزیره منوط به تعطیلی العربیه عربستان خواهد بود و پرداخت غرامت باید از سوی این کشورها به قطر صورت پذیرد. چنین واکنشی از سوی قطر در نشستی که توسط اعراب در قاهره انجام شد محکوم شد و رد این درخواست ها مصداق بارز حمایت قطر از گروه های تروریستی و نیز عدم همسویی با اعراب در نظر گرفته شد و اعلام گردید قطر خطر موضوع را درک نکرده بنابراین تحریم های شدیدتری در انتظار قطر خواهد بود و ادامه مسیر نامشخص است.در این میان اشتباه محاسباتی عربستان و متحدانش این است که سیاست مستقل هیچ کشور عربی را نمی پذیرند که این مصداق بارز دخالت در امور کشورهاست. عربستان می خواهد با ریاست خود بر منطقه چنین کشورهایی را با زور مجاب به پیروی از سیاست های خود کند؛ این در حالی است که قطر در دو دهه گذشته نشان داده است که می خواهد سیاست ورزی مستقل از قدرت ها داشته باشد.از این روی درخواست های عربستان از قطر را مصداق بارز از بین بردن حاکمیت خود می داند و نه راه حلی برای از بین بردن بحران. بنابراین به نظر نمی رسد که قطر به هیچ وجه زیر بار چنین مواردی برود. در عین حال تصور گزینه نظامی میان طرفین تا حدودی دشوار به نظر می رسد چرا که از یک سو غرب با این چالش مخالفت کرده و حامی عربستان نخواهد بود و از دیگر سو عربستان در یمن و سوریه به صورت فرسایشی درگیر شده و در عین حال راه اندازی یک جنگ دیگر علیه یک کشور عربی وجهه آن را خراب خواهد کرد.هزینه های وقوع جنگ در خلیج فارس نیز بسیار بالا خواهد بود. وقوع کودتا که قطر عربستان و متحدین را به قصد انجام آن متهم می کند محتمل خواهد بود اما در شرایطی که فشار بر قطر پاسخ ندهد. به نظر می رسد فعلاً فشارهای شدید اقتصادی و محاصره قطر در دستور کار اعراب قرار داشته باشد. قطر در صورت تجربه فشار شدید تنها در شرایطی حاضر به معامله با اعراب خواهد بود که درخواست های اعراب تعدیل چشم گیری داشته باشد. در غیر این صورت تنش نه تنها کاهش نخواهد یافت بلکه ممکن است به مراحل شدیدتری برسد.در این راستا قطر چشم به حمایت های ایران و ترکیه خواهد دوخت. بنابراین به نظر می رسد که افسانه اتحاد اعراب با اعمال عربستان رو به نابودی رفته و شورای همکاری خلیج فارس اعتبار خود را از دست خواهد داد چرا که بازگشت اعتماد میان این کشورها کاری بس دشوار خواهد بود.ادامه اختلافات کشورهای عربی و مدیریت نکردن بحرانی که شروع آن میراث خلا قدرت بجا مانده از دوران دولت اوباما است بدون تردید به تشدید سطح درگیری‌ها منجر می‌شود. در صورت تشدید اختلافات و مبادرت طرفین به اقدامات تنبیهی و یا تلافی جویانه بیشتر، منجمله مسدود کردن حسابهای بانکی قطر نزد کشور‌های عربی و یا قطع صدور گاز قطر به امارات که بیش از ۳۰ در صد نیازهای انرژی آن کشور‌های تامین می‌کند، رسیدن به سازش بدون تن دادن «عقب نشینی قهرمانانه» ممکن نخواهد شد./۹۹۴/ب۱۰۱/ف

کامران امیدی

ارسال نظرات