توسعه گردشگری پایدار؛ مبانی، شاخصهها و الزامات سیاستگذارانه
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از موسه مطالعات و تحقیقات مبین، مقاله ذیل ترجمۀ آزاد فصل اول، تحقیقی است با عنوان گردشگری پایدار بهسوی توسعه. این تحقیق توسط سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) و با حمایت مالی کمیسیون اروپا و در قالب پروژۀ «افزایش توانمندیها برای توسعۀ گردشگری پایدار» به انجام رسیده است.
هدف این تحقیق، افزایش دانش و مسئولیتهای عمومیپیرامون گردشگری پایدار است. این تحقیق، سعی دارد نشان دهد چگونه گردشگری از مجرای تحقق بایستهها و سیاستهای توسعهای، میتواند وسیلهای مناسب برای رشد اقتصادی و اجتماعی باشد، درحالیکه کمترین آثار منفی اجتماعی، فرهنگی و محیطی را از خود بر جای میگذارد. بهمنظور تحقق هدف مزبور، ابتدا مفهوم گردشگری پایدار و شاخصههای آن تبیین شدهاند، سپس بخشها و زیربخشهای دخیل در تحقق توسعۀ گردشگری پایدار و مسئولیتهای آنها معرفی شدهاند، پسازآن، اصول هنجاری و روشی روابط متقابل بخشها باهم در راستای شکلگیری فرایندهای توسعهای بیان شدهاند.
۱- گردشگری پایدار بهمثابه ابزاری توسعهای
در طی پنجاه سال گذشته گردشگری به یکی از بزرگترین بخشهای اقتصادی جهان تبدیل شده است؛ بهگونهای که طبق آمارهای موجود ۹ درصد از سرانۀ درآمد جهانی (GDP) و بیش از ۲۰۰ میلیون شغل را به خود اختصاص داده است. سفرهای گردشگری بینالمللی، بهطور مداوم در طول سالیان گذشته رشد نموده است و در سال ۲۰۱۲ به حدود ۱۰۳۵ میلیون سفر بالغ گردیده است. سهم اقتصادهای پویا در جذب سهم بیشتری از این میزان سفر بیشتر بوده است. سازمان گردشگری جهانی وابسته به سازمان ملل گزارش داده است که روند گردشگری سالانه با نرخ ۵٫۶ درصد در حال افزایش است و به نظر میرسد این روند افزایشی تا سال ۲۰۳۰ به رقم ۱٫۸ میلیارد سفر در سال برسد. با لحاظ آمارها و روند تغییرات قابل پیشبینی در زمینۀ گردشگری، به چند نتیجۀ مشخص میتوان دستیافت:
۱) گردشگری به یکی از بخشهای زاینده و پویای اقتصادی تبدیل شده است؛ لذا تغییرات در این حوزه میتواند منجر به تأثیرات مثبت یا منفی در کل زنجیرۀ عملکردهای اقتصادی شود. روشن است که استفادۀ شایسته از این ظرفیت میتواند موجب اشتغالزایی، افزایش درآمدها و کاهش میزان فقر شود.
۲) رشد گردشگری در کشورهای درحالتوسعه و کمتر توسعهیافته، سریعتر از کشورهای توسعهیافته است؛ بهگونهای که طبق آمارها حدود ۵۰ درصد از کل سفرهای گردشگرانه در این کشورها رخ میدهند. بسیاری از کشورهای درحالتوسعه، ارزشها و مزیتهای قابلتوجهی در حوزۀ گردشگری دارند و ازاینجهت، مستعد رشد و جهش هستند. بسیاری از این کشورها دارای مزیتهای فرهنگی، هنری، مناظر زیبا، حیاتوحش و کوههای مرتفعی هستند که میتوانند بهعنوان مقاصد گردشگری موردتوجه قرار گیرند.
۳) گردشگری در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه و کمتر توسعهیافته، یکی از منابع عمده و در برخی دیگر از این کشورها، اصلیترین منبع کسب درآمدهای خارجی است؛ ازاینرو، گردشگری منبعی دارای دوام و پایدار در توسعۀ اقتصادی و کاهش فقر در آن کشورها میتواند باشد. کارایی و اثربخشی گردشگری بهعنوان یکی از پیشرانهای توسعۀ اقتصادی در بسیاری از کشورها مشاهده شده است. بهعنوانمثال، در سالهای اخیر گردشگری یکی از عوامل اصلیِ رشد اقتصادی در بوتسوانا، مالدیو و کیپ ورد در میان کشورهای کمتر توسعهیافته بوده است. علیرغم تأثیرات مثبت گردشگری بر توسعۀ اقتصادی کشورها، برخی از آسیبها نیز از گردشگری نشئت مییابند. ذیلاً به برخی از آسیبهای توسعۀ گردشگری اشاره میشود.
۱) گردشگری یکی از عوامل مؤثر بر تغییرات آب و هوایی است؛ چراکه بر طبق آمارهای جدید حدود ۵ درصد از تولید و پخش CO2 در سطح جهان مربوط به حملونقلهای مرتبط با فعالیتهای گردشگرانه است.
۲) آلودگیهای خاکی و آبی ناشی از زبالههای خشک و تر برجایمانده از صنعت گردشگری، برای برخی از مناطق میتواند مشکلآفرین باشد.
۳) فعالیتها و صنایع مرتبط با هتلداری و اسکان گردشگران مصرفکنندگان اصلیِ منابع گرانبها و تجدیدناپذیرِ زمینی، آبی و انرژی هستند.
۴) توسعۀ ناسالم پایگاههای گردشگری و فعالیتهای نامناسب میتوانند موجب نابودیِ تنوع زیستی در مناطق حساس گردد. همچنین مدیریت ضعف میتواند باعث ایجاد آثار منفی بر میراث فرهنگی مناطق هدف گردشگری شود.
۵) گردشگری میتواند از طریق ایجاد محدودیت در دسترسی به منابع و نیز افزایش دادن جنایت و بهرهکشیهای جنسی و نیز تهدید نمودن سنتها و ارزشهای اجتماعی و فرهنگی، آثاری منفی بر جوامع محلی بر جای گذارد.
۶) عملکرد اقتصادی یک بخش از اقتصاد، همچون گردشگری، همواره مستعد تأثیرپذیری از عوامل بازار است، عواملی نظیر شرایط اقتصادی، حوادث طبیعی و ملاحظات امنیتی.
۷) باوجود اینکه گردشگری شغلهای زیادی را در دسترس قرار میدهد لکن همواره شرایط تضعیفکنندۀ یک بخش اقتصادی حضور دارند و گردشگری نیز از این دسته آسیبها مبری نیست.
آسیبهایی که در بالا برشمردیم این ملاحظۀ جدی را با خود به همراه دارد که توسعۀ گردشگری در همۀ کشورها بایستی بهدقت برنامهریزی و مدیریت شود. مدیریت و کنترل گردشگری مستلزم آن است که دولتها و حاکمیتها در مشارکت با سایر فعالان در بخش گردشگری، سیاستهای روشنی را برای کنترل و مدیریت تأسیس و اجرایی نمایند.
۲- اصول زیربنایی گردشگری پایدار
یکی از الزامات بنیادین بخش گردشگری آن است که بایستی اصول گردشگری پایدار را شامل شود و بر روی نیل به اهداف توسعۀ پایدار تمرکز نماید. درواقع، اصول گردشگری پایدار، شرایط کلی عملکرد بخش گردشگری هستند و توجه به آنها مستلزم پایدار شدن فعالیت گردشگری است. سازمان جهانی گردشگری ملل متحد (UNWTO) گردشگری پایدار را بهمثابه گردشگریای تعریف کرده است که به همۀ ابعاد گردشگری ازجمله آثار کنونی و آتی اقتصادی، اجتماعی و محیطیِ گردشگری، نیازهای مشخص گردشگران، صنایع مرتبط، محیطزیست و جوامع محلی و میزبان، توجه دارد. درواقع، پیچیدگیهایی که در نگاه سازمان جهانی گردشگری ملل وجود دارد، ارجاع به برخی نکات دارد که ذیلاً مورد اشاره قرار میگیرند:
استفادۀ بهینه از منابع طبیعی که مؤلفههای کلیدیِ توسعۀ گردشگری را تشکیل میدهند و نگهداری از فرایندهای زیستبومشناختیِ زیربنایی و کمک به حفظ میراث طبیعی و تنوع گیاهی و جانوری؛
توجه و احترام به اَصالت اجتماعیـفرهنگیِ جوامع میزبان، حفظ نمودن ساختار و میراث زندگی فرهنگی و ارزشهای سنتی ایشان و همراهی نمودن با فهم درونـفرهنگی و برخورداری از روحیۀ مدارا و مسالمتجویی؛
اهتمام داشتن به موفقیت، پیادهسازی فرایندهای طولانیمدت اقتصادی، فراهم کردن منافع اجتماعیـاقتصادی برای تمامیفعالان در زمینۀ گردشگری و توزیع منصفانۀ منافع، ایجاد فرصتهای شغلی پایدار و فرصت کسب درآمد و دریافت خدمات اجتماعی برای جوامع میزبان و مشارکت در کاهش فقر در این جوامع.
جدول شاخصهها و اهدافِ مندرج تحت عنوان گردشگری پایدار
رشد و حیات اقتصادی |
فراهم نمودن رشد و حیات رقابتیِ اقتصادی در مقاصد گردشگری و بنگاههای اقتصادیِ مرتبط با این مناطق، بهگونهای که این مناطق و بنگاهها بتوانند در درازمدت به شکوفایی بخشیدن و آزادسازی منافع استحصال نشده بپردازند. |
رونق، رفاه و شکوفایی منطقهای |
افزودن سهم گردشگری در رونق، رفاه و شکوفایی منطقۀ میزبان، بدینگونه که هزینههای گردشگر در منطقه انجام شده و آثار اقتصادی آن در همان منطقه خود را نشان دهد. |
کیفیت شغلی |
افزایش تعداد و کیفیت شغلهای ایجادشده و حمایتشده توسط گردشگری از نظر سطح پرداختی، شرایط ارائۀ خدمات و در دسترس بودن فرصتهای شغلی بدون ملاحظۀ نژاد، قومیت یا هرگونه محدودیت بلادلیل دیگر |
عدالت و برابری اجتماعی |
پیجوییِ توزیع گستردۀ مزایای اقتصادی و اجتماعی ناشی شده از گردشگری برای همۀ گیرندگان و ذینفعان اجتماعی بهگونهای که موجب ارتقای میزان فرصتها، درآمد و خدمات کاهشدهندۀ فقر شود. |
ارضای خاطر گردشگران |
فراهم نمودن بستر بهرهمندی از تجربهای ایمن، رضایتبخش و کامل برای گردشگران |
کنترل محلی |
درگیر نمودن و اجازه دادن به مجامع محلی در برنامهریزی و تصمیمسازی دربارۀ مدیریت و توسعۀ آیندۀ گردشگری در منطقۀ خودشان در مشارکت با دیگر همکاران |
بهروزی اجتماعی |
حفاظت نمودن و استحکام بخشیدن به کیفیت زندگی در مجامع محلی از طریق استوار ساختن ساختارهای اجتماعی و ایجاد دسترسی به منابع، تسهیلات و خدمات رفاهی و نظامهای حمایتی و تأمینی، و پرهیز از هرگونه تحقیر یا بهرهکشی و استثمار اجتماعی |
غنای فرهنگی |
محترم شمردن و ارج نهادن به میراث تاریخی، فرهنگیِ معتبر، سنتها و تمایزات جوامع میزبان |
یکپارچگی فیزیکی |
حفاظت نمودن و ارتقا بخشیدن به کیفیت مناظر و عرصههای طبیعی، چه شهری و چه روستایی و پرهیز از تخریب فیزیکی و بصری محیط |
تنوع بیولوژیکی |
حمایت از حفظ منابع و مناطق طبیعی، زیستگاهها و حیاتوحش و کاستن از تخریب آنها |
کارایی منابع |
کاستن استفاده از منابع نادر و کمیاب در توسعه و اجرای امکانات و خدمات گردشگری |
پاکیزگی محیطی |
کاستن آلودگی هوا، آب و زمین و کاهش دادن تولید زباله توسط بنگاههای گردشگری و گردشگران |
متن کامل مقاله حسین رمضانی، پژوهشگر حوزه علمیه قم را می توانید از اینجا دریافت کنید./998/د101/س