۱۵ آبان ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۲
کد خبر: ۵۳۶۷۱۵

مبارزه با وهابیت، تلاش بن سلمان برای عوامفریبی

بن سلمان ولیعهد سعودی با اجرای چند مورد از اصلاحات ساده و موردی در نظر دارد با فریب افکار عمومی، چهره ای موجّه از خود نشان داده و سرمایه گذاری خارجی در عربستان را جذب کند.
محمد بن سلمان

به گزارش خبرگزاری رسا، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، محمد بن سلمان، ولیعهد و وزیر جنگ عربستان سعودی، برای سرپوش گذاشتن به شکست های سیاسی این رژیم به ویژه در مورد جنگ پر هزینه و بی فایده با همسایه جنوبی خود یعنی یمن و نیز فشارهای بی نتیجه بر قطر، از بحث اصلاحات استفاده کرده است.

همه تبلیغاتی که برای اصلاحات صوری بن سلمان شده است، بیشتر حالتی نمادین داشته تا واقعی چرا که این اصلاحات محدود به لغو ممنوعیت رانندگی زنان و نیز کاستن از اختیارات پلیس شرعی این کشور می شود. صرف نظر از این دو موضوع ساده، حکومت عربستان سعودی همچنان سلطنتی مطلقه بوده و محمد بن سلمان، ولیعهد، بعد از کودتای نرم علیه بن نایف، اختیار تمام امور را دردست خود گرفته است؛ حکومت عربستان هنوز یک دیکتاتوری است که هنوز بسیاری از امور ساده در آن ممنوع تلقی می شود. عربستان کشوری با 33 میلیون جمعیت و 55 درصد جمعیت زیر 25 سال با آمار 35 درصدی بیکاری است که هنوز با سیستمی متحجر تحت فشار روحانیان وهابی متعصب اداره می شود و مانند یک ظرف بخار هر لحظه بیم انفجار و از هم پاشیدگی آن می رود.

بن سلمان به تازگی برای اثبات کفایت خود در مصاحبه ای مدعی شد: «من عربستان را به اسلام میانه­رو باز خواهم گرداند». اما این ادعا از نظر تاریخی غیر واقعی است چرا که پایه های خاندان آل سعود بر وهابیت بنا شده و همواره بر اساس آن اداره شده است.

پروپاگاندای بن سلمان و ایران هراسی

متن ادعای بن سلمان که سراسر تناقض و مطالب ناصحیح است این گونه بود: «ما (عربستان) در حال بازگشت به چیزی هستیم که پیش از این پیرو آن بودیم؛ یعنی اسلام میانه رو و استقبال کننده از همه ادیان. آنچه که در 30 سال گذشته در عربستان رخ داده است، چهره واقعی ما نیست. آنچه که در 30 سال گذشته در منطقه رخ داد است، چهره واقعی خاورمیانه نیست. بعد از انقلاب ایران در سال 1979، ملت ها در کشورهای دیگر از جمله عربستان خواستار تقلید از آن شدند.  ما نمی دانستیم که چگونه باید با آن (انقلاب اسلامی ایران) برخورد کنیم بنابراین مشکلات در سراسر دنیا آغاز شد. اما حالا زمان آن رسیده است که از این مساله خلاص شویم».

تلاش بن سلمان برای مقصر دانستن انقلاب ایران برای مشکلات منطقه ای و نیز در ایجاد نگرشی افراطی از اسلام، بیشتر شبیه تئوری توطئه آمریکا علیه کومونیستم در زمان جنگ سرد است که از آن با نام « دکترین دومینو» یاد می شود.

در فضای ایران هراسی موجود، ادعای بن سلمان در مورد ایران مطمئنا موجب خوشنودی غرب به ویژه آمریکا خواهد شد اما این ادعا از نظر تاریخی غلط است. چرا که شاه سابق سعودی یعنی ملک فیصل بن عبدالعزیز بین سال های 1964 تا 1975 قصد انجام اصلاحات در عربستان از جمله منع کامل برده داری را داشت اما به دست برادر زاده تندوری وهابی خود به قتل رسید. بنابراین روند افراط گرایی و خشونت در عربستان از سال 1975 آغاز شد و هیچ ربطی به انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 نداشت.

(در اینجا به این نکته نیز باید اشاره کرد که سرنوشت ملک فیصل می تواند برای بن سلمان نیز هشداری باشد چرا که بن سلمان با ژست های اصلاح گرایانه، بسیاری از شاهزادگان سعودی را بازداشت و یا قدرت آنان را محدود کرده است. همچنین داعیه مبارزه با وهابیت افراطی را دارد.)

صرف نظر از این مسائل، طرح اسلام میانه رو در عربستان، مساله ای متناقض است چرا که اساس و بنیان عربستان بر کنترل اعتقادات و کلیه رفتار اجتماعی مردم از طریق ایدئولوژی وهابیت است. در واقع بدون وهابیت و روحانیان تندروی آن، آل سعود به خانه ای پوشالی تبدیل خواهد شد.

تناقض در رفتار و گفتار

از طرف دیگر میان گفتار و رفتار سردمداران رژیم سعودی تفاوت وجود دارد. آنان در 40 سال اخیر از گروه های جهادگرای افراطی حمایت کرده و در سراسر جهان مساجدی با روحانیان افطرای و وهابی تاسیس کرده اند. همین امر موجب حمایت گسترده آنان از تروریسم شده است و تا به طور قطعی از اقدامات خود در حمایت از تروریست ها دست نکشیده و اقدامات آنان را محکوم نکنند، نمی توان گفت تغییراتی در عربستان رخ داده است. همچنین اگر در جامعه عربستان روحانیان وهابی دست از اقدامات خشن خود مانند دخالت در مسائل اجتماعی مردم دست بر ندارند، نمی توان گفت که چیزی تغییر یافته است.

در واقع سخنان و ادعاهای مقامات آل سعود در راستای محدود کردن وهابیت و روحانیان آن، مملو از نفاق و دو رویی است چرا که بدون حمایت روحانیان وهابی، رژیم سلطنتی مطلقه و دیکتاتوری عربستان، زیر سوال می رود و با در نظر گرفتن جمعیت و فشار طبقاتی موجود، رو به فروپاشی خواهد رفت.

با در نظر گرفتن مسائل فوق، حرف های پرطمطراق و سرشار از ادعای بن سلمان، تنها برای گمراه کردن اذهان عمومی است و فقط در راستای منافع مادی است. چرا که وی قصد دارد با نشان دادن سرابی از یک جامعه آزاد به جهانیان، اسباب سرمایه گذاری خارجی در عربستان را فراهم آورد. به گفته کارشناسان بن سلمان در نظر دارد با به دست آوردن سرمایه خارجی به اندازه 500 میلیارد دلار، سرمایه انجام پروژه های جاه طلبانه ای از جمله ایجاد یک پل طولانی بر روی دریای سرخ میان عربستان و مصر و نیز ایجاد منطقه ای تجاری به شکل دبی را تامین کند.

طبق این دکترین که پایه ای توهمی برای ترساندن کشورهای دنیا از کمونیسم داشت، آمریکا مدعی می شد که هر گاه کشوری، متمایل به کمونیسم شود، کشورهای اطراف آن نیز مانند دومینو رو به کمونیسم می آورند./۸۴۷/ب۹۰۱/ف

امیر رحیمیان
ارسال نظرات