۳۰ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۷:۳۳
کد خبر: ۵۲۷۱۳۵

آینده داری دانایان از نگاه آیت‌الله صافی گلپایگانی

حضرت ‌آیت الله صافی گفت: نشان‌یافتن و نشان‌داشتن از خدا، همان دارا بودن اخلاق كریمه الهی است كه مهمترین و سرآمد آنها علم و قدرت، دانایی و توانایی است. این دو صفت با هم ملازمت و مصاحبت ضروریه وتنگاتنگ دارند و افتراق و جدایی آنها از یكدیگر ممكن نیست.
آیت الله صافی گلپایگانی

به گزارش خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در یادداشتی به مناسبت آغاز سال تحصیلی در کشور به تبیین اهمیت علم آموزی پرداخت که به شرح زیر است:

بسم ‎الله الرحمن الرحیم
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

« أَلا اِنَّ اللهَ یحِبُّ بُغاةَ الْعِلْمِ » (1)
آگاه باشید كه خداوند، طالبان علم را دوست دارد

 

 لزوم آراستگی به اخلاق الهی
 
نشان‌یافتن و نشان‌داشتن از خدا، همان دارا بودن اخلاق كریمه الهی است كه مهمترین و سرآمد آنها علم و قدرت، دانایی و توانایی است. این دو صفت با هم ملازمت و مصاحبت ضروریه وتنگاتنگ دارند و افتراق و جدایی آنها از یكدیگر ممكن نیست.
 در روایات آمده است كه « تَخَلَّقُوا بِاَخْلاقِ اللهِ » (2) یعنی به اخلاق خدا، خود را آراسته نمایید و خود را به صفات خداوند بیارایید. در بین صفات خداوند متعال، صفت علم، اشرف صفات و اسم «العالم» اعظم اسمای صفاتیه است. بیشتر اسما و صفات جمالیه و جلالیه، به این اسم و اسم «القادر» و صفت قدرت بر می‎گردد. بنابراین تزین به زینت و زیور علم و آراسته شدن به این صفت، از اخلاق دیگر بالاتر و ارزنده‎تر است.
 
هر كجا دانایی باشد، توانایی هست و هر كجا توانایی باشد، دانایی نیز هست. پس در میان آنچه بشر می‌خواهد و می‎جوید و مطالب و خواسته‎هایی كه دارد، خواسته و مطلوبی از علم بالاتر نیست كه هر چه طالب آن، به مطلوب می‎رسد، باز طلبش بیشتر و آن را بیشتر و بهتر می‌خواهد.
 
 
درس بخوانید تا ...
 
باید فرصت علم‌آموزی را غنیمت شمرد، درس خواند تا آگاهی و معرفت پیدا كرد. درس خواند تا خود و جامعه و اسلام را عزیز و سربلند نمود. درس خواند تا خود و دیگران را از ظلمت جهالت نجات داد.
 
باید درس خواند، برای اینكه مشكلاتی را كه در رشته‎های گوناگون علمی تاكنون لاینحل مانده، حل نمود و با سرپنجه بینش و دانش گره‎های باز نشده از كار بشر را باز كرد.
 
باید درس خواند تا دانشمند شد؛ باید فهمید كه دانش‌آموزان و دانشجویان ما از دیگران در استعداد و نیل به مدارج عالیه كمال و معارج سامیه ابتكار و اختراع كمتر نیستند، بلكه قوی‎تر و رشیدترند.
 
 
 آینده برای ملّت‌های عالم و داناست
 
در اسباب و وسایل ظاهری، هیچ وسیله‎ای بر غلبه و پیروزی بر استكبار و استبداد قوی‎تر از علم نیست.
 
باید دانست كه دنیا و آینده آن برای ملّت‌های عالم و دانا است، و این دانش‌پژوهان هستند كه باید ملت اسلام را به مجد و عزت دیرین و بیشتر از آن برسانند.
 
خداوند متعال به بشر و این مخلوق هنوز هم ناشناخته، لیاقت تسخیر كاینات زمینی و آسمانی را عطا كرده، یا به بیان دیگر، آنها را مسخّر او گردانیده است.
 
باید پیش رفت و اسرار كاینات و آیات علم و قدرت خدا را كشف نمود. عزّت و قوّت و استقلال و هر چیز خوبی كه فطرت سالم و پاك بشر، طالب آن است، با علم فراهم می‎شود و ذلّت و ضعف و زبونی، نتیجه جهل و ناآگاهی است.
 
 
 علم‌آموزی، جهاد در راه خدا
 
باید دانش‌آموزان خود را برای اسلام و برای اعلای كلمة ‎الله و حصول اهداف الهی، قرآنی و برای خدمت به محرومان و نجات مستضعفان آماده سازند و هر رنج و تلاشی را كه در تحصیل علم متحمل می‎شوند، با نیت خالص و پاك آن را فی سبیل‎الله و در راه خدا و راه آسایش خلق خدا محسوب دارند، تا از اجر و ثواب بسیار برخوردار شوند.
 
باید این عزیزان بدانند كه همه در انتظار آنها هستند؛ خداوند متعال از آنها سعی و عمل و مجاهدت می‎خواهد. اسلام و پیامبر عظیم‎الشأن در انتظار تحصیلات دبستانی و دبیرستانی و دانشگاهی، و بعد هم تحقیقات علمی آنها هستند. ائمه طاهرین علیهم‎السّلام بخصوص حضرت بقیة‎الله، امام عصر ارواح العالمین له الفداء از آنها انتظار دارند.
 
نظر همه و تمام جامعه به این مراكز علمی و كلاس‌های تعلیماتی و درس دوخته شده كه آنها چگونه عمل می‎كنند، چگونه تلاش می‎كنند و چگونه خود را برای خدمت به انسان‌ها آماده می‎نمایند؟
 
 
ضرورت اجتناب از آسیب‌های علم‌آموزی
 
دانش‌پژوهان عزیز باید سعی نمایند چنان باشند كه از فهم و بینش بیشتر و آگاهی زیادتر لذت ببرند؛ اوقات خود را به بطالت، معاشرت‌های بیهوده و بعضی بازی‌ها و مسابقات بیهوده، كه كمالی از آن نه برای روح و نه برای جسم حاصل نمی‎شود، و ارزش حقیقی انسان‌ها را بالا نمی‎برد، تلف نكنند. در پی كسب كمالات حقیقی و سیر الی ‎الله باشند. آیه كریمه:  « اَفَحَسِبْتُمْ اَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً » (3) و « ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا اِلّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ » (4) و مضامین بلند تعالیم نورانی قرآن را فراموش نكنند. از ملاهی و مناهی پرهیز نمایند و از سرگرم شدن به بازی‌های وقت بر باد ده خود را دور نگهدارند. بعضی از بازی‌ها موجب افت تحصیلی جوانان و دانش‎آموزان می‎شود گرچه با نام تقویت فكر و ذهن باشد.

اگر می‎خواهند در تحصیل كمالات حقیقی موفق شوند و اگر مدرسه و محیط خانواده علاقه به توفیق آنها دارند، همه باید در دور بودن از ملاهی و مناهی، با آنها همراهی و همكاری نمایند، و خلاصه تلاش كنند عمر، وقت، حیات و فرصت‌هایی را كه دارند و همه خواه و ناخواه از دست خواهد رفت، به رایگان با بهای كم از دست ندهند. برای این نعمت‎های بزرگ الهی، بها و ارزشی، غیر از علم، معرفت، رضای خدا، ثواب خدا و سیر الی الله نیست، كه حضرت امیرالمؤمنین، علیه‎السلام، می‎فرماید: « اَلا حُرٌّ یدَعُ هذِهِ اللُّماظَةَ لأَهْلِها اِنَّهُ لَیسَ لأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ اِلَّا الْجَنَّةَ فَلا تَبیعُوها اِلّا بِها؛ آیا آزاده‎ای نیست كه این دنیا را كه در كم‎ارزشی، همچون ته‎مانده طعامی است كه در دهان باقی می‎ماند، به اهلش واگذارد. به راستی كه جز بهشت، هیچ ارزشی برای جان‌هایتان نیست؛ پس جان‌هایتان را به غیر از بهشت، نفروشید.»(5)
 
خود را متعهد بدانند و متعهد بسازند كه از كارهای زشت و ناشایست و حرام اجتناب كنند و واجبات و فرایض را انجام دهند و مخصوصاً به نماز، كه معراج مؤمن است، اهمیت بدهند. در جمعه و جماعات شركت نمایند و وقار دانش‎آموزی و دانشجویی را پاس دارند.
 
خداوند متعال را در همه حالات فراموش نكنند و درس و تدریس و تعلیم و تعلّم را برای رضای او و اتصاف به صفت الهی علم قرار دهند و از او استعانت و كمك بخواهند.
 
به مولی الوری حضرت بقیة ‎الله مولانا المهدی ارواح العالمین له الفداء متوسل باشند و بدانند كه وجود مقدس و بزرگوار آن حضرت، كه امروز در این عالم، آیتی اعظم و اكبر از وجود او برای خدا نیست، از موفقیتی كه نصیب آنها می‎شود، بیشتر مسرور و خوشحال می‎گردند و همه بدانند كه فرزندان روحانی آن حضرت‌اند و آن حضرت بیش از هر پدری توفیق فرزند را در علم، و عمل و كسب كمال، دوستدار و خواهانند.
 
 
هدایتگران راه سعادت
 
نكته دیگری هم كه لازم است آن را مطرح كرد، نقش ویژه معلمان و استادان در هدایت‌گری برای پیمودن این راه بزرگ سعادت است.
شغل شریف معلّمی از مشاغلی است كه عقل و شرع بر احترام آن اتفاق دارند و علوّ منزلت و رتبه معلّم در بین تمام ملل و امم همواره مورد تصدیق و تأیید بوده و هست.
خداوند متعال طبق فرموده خود، در قرآن مجید، معلم كلّ انسان‌ها و معلم آدم ابو البشر و معلم حضرت رسول خاتم صلی الله علیه و آله است و تمام ممكنات، زیر پوشش تعلیم و تربیت تكوینی، تشریعی و فطری او قرار دارند.
انبیای عظام یكی از بزرگترین وظایفشان، تعلیم و تربیت است و حضرت رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلّم افضل مخلوقات و خواجه كاینات در تقدیر و تعظیم مقام معلم طبق فرموده خودشان، « اِنَّما بُعِثْتُ مُعَلِّماً » (6)، معلم كتاب و حكمت بود.
امیرالمؤمنین و سایر ائمه اطهار سلام الله علیهم مظاهر صفت تعلیم و تربیت جامعه الهیه هستند. مدرسه تعلیم و بیان علوم و معارف و احكام آن بزرگواران، از همان صدر اسلام گشایش یافت و تا به امروز، یگانه مدرسه جهانی است كه هزاران معلم در آن پرورش یافته و در اطراف و اكناف جهان، شهر و روستا، مساجد و حسینیه‎ها، مدارس و دانشگاه‌ها و منازل، شغل مقدّس آموزگاری دارند.
 
معلّم قرآن، معلّم احكام، معلّم اخلاق، معلّم اعتقادات و اصول دین، معلّم خطّ و نگارش، معلّم تاریخ و سرگذشت عبرت انگیز گذشتگان، معلّم علوم ادب، معلّم علوم پزشكی، معلّم فیزیك، شیمی، ریاضیات، هیأت و نجوم، معلّم انواع صنایع، معدن شناسی، زمین شناسی، گیاه شناسی و ... همه فضیلت دارند، و تعلیم همه را می‎توان به عنوان خدمت به جامعه و عزت و شوكت اسلام و مسلمین و رفع نیاز از بیگانگان، برای كسب ثواب و رضای خداوند متعال انجام داد. البته بدیهی است كه در اینجا مقصود از تعلیم و معلّم، تعلیم علوم مشروعه و كمالات مفیده است.
 
در صورتی كه معلّم با این شعور و ادراك عالی و هدف مقدس، علومِ مذكوره را تعلیم دهد، هیچ یك از متاع‌های دنیوی را نمی‎توان با ارزش كار او برابر شمرد.
هر چه خلوص نیت معلّم، در این راه بیشتر و اهتمام او در تربیت افراد مفیدتر و كامل‌تر باشد، ارزش معنوی كار او بیشتر می‎شود.
 
در جامعه اسلامی، وقتی سخن از تعلیم و معلّم و شأن و مقام معلّم به میان می‎آید، تعلیم و تعلّم در رشته‎های مذكور است، هر چند تعلیم علوم اسلامی و علوم قرآن و شرعیات را موقعیتی خاص است، امّا چون همه این علوم برای كمال دین و آخرت و نظام معاش و معاد و نفی فقر و جهل لازم است، و از طرفی معلّم در همه این رشته‎ها می‎تواند در ضمن تدریس، دانش آموزان را با اسلام و معارف و مكتب حق اهل بیت علیهم السلام آشنا سازد، شغل معلم فرصت بسیار خوبی برای او است كه دانش‎آموزان را به راه راست اسلام هدایت نماید، و بالعكس، چنانچه خدای ناكرده، معلّم، متعهّد نباشد و سلامتی اخلاقی و عقیدتی نداشته باشد، در هر رشته‎ای كه تدریس كند، ممكن است بر افكار و عقاید و اخلاق دانش‎آموز، اثر سوء بگذارد.

در این میان هم، رشته‎هایی از آداب و فنون فساد انگیز می‎باشد كه آموزش و تعلیم آنها جایز نیست و حساب معلمان حقیقی، كه با انبیا و ائمه علیهم السلام همكاری دارند و از مكتب آنها الهام می‎گیرند، از كسانی كه به آموزش این فنون مبتذل و حرام عمر خود و دیگران را ضایع می‎نمایند، جداست.
 
 لزوم تجلیل از مقام معلّم
 
و معلّمانی كه با این خصوصیات در راستای ترویج دین به این شغل شریف پرداختند باید قدردانشان بود؛ چرا كه در روایات از معلم به پدری و ابوت تعبیر شده است؛ شأن معلم و متعلم، همان شأن مولی و عبد است؛ اگر چنان كه باید قدردانی از معلم نشود كفران نعمت، و اگر در جامعه چنان باشد كه از بازیگر و بلكه خواننده و نوازنده بیش از معلم یا هم طراز با معلم احترام كنند و جوائز كلان را به اصطلاح به هنرمندان و اصحاب ملاهی بدهد، علامت انحطاط اخلاقی است.
 
اساتید و معلّمان بزرگوار و محترم، باید اهتمام داشته باشند تا كار خود را برای خدا و در راه خدا قرار دهند و با دانش‎آموزانی كه در كلاس آنها هستند، با كمال مهر و محبت و فروتنی رفتار كنند؛ مسئولانه در كلاس حاضر شده و از امانت‌هایی كه به آنها سپرده شده و می‎شود، خوب نگهداری كنند كه عمر و وقت آنها، كه نه فقط به خودشان، بلكه به كلّ جامعه مربوط است، تلف نشود.
 
 آینده جامعه، مرهون اخلاق معلّمان
 
بدانند كه اخلاق، آداب، روش و گفتار و كردار معلّم، حتی ظاهر لباس و سر و صورت او، بر دانش‎آموز تأثیر می‎گذارد و بعد از خانه و محیط منزل، یا مهم‌تر از خانه، محیط انسان‎ساز، محیط مدرسه و كلاس درس و اخلاق معلّم است. « وَالْبَلَدُ الطَّیبُ یخْرُجُ نَباتُهُ بِاِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذی خَبُثَ لایخْرُجُ اِلّا نَكِداً »؛ زمین پاك گیاهش به اذن پروردگارش می‎روید و آنچه پلید است جز [حاصلی] ناچیز نمی‌پروراند.» (7)

پی‌نوشت‌ها : - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[1]. كلینی، محمّد؛ كافی، ج 1، ص 30، ح 1.
[2]. علامه مجلسی؛ بحار الأنوار، ج 61، ص 129.
[3]. مؤمنون، آیه 115؛ آیا چنین پنداشتید كه ما شما را بیهوده آفریدیم؟
[4]. عنكبوت، آیه 64؛ این دنیا، چیزی نیست، مگر لهو و لعب.
[5]. نهج البلاغة، حكمت 456.
[6]. سنن دارمی، ج 1، ص 100؛ تنها برای تعلیم، برانگیخته شدم.
[7]. اعراف، آیه 58.

/۱۳۲۳/ ۱۰۳/ص

ارسال نظرات