۰۴ آبان ۱۴۰۲ - ۱۹:۲۰
کد خبر: ۷۴۴۵۷۴

اینجا همه شهید به دنیا می‌آیند!

اینجا همه شهید به دنیا می‌آیند!
روزی که داوید بن گورین، اولین نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی گفت: «فلسطینی‌ها هرگز به خانه‌های خود باز نمی‌گردند. پیر‌ها خواهند مرد و جوان‌ها فراموش خواهند کرد.»، نمی‌دانست در سرزمینی که مادران به جای نوزاد، رزمنده به دنیا می‌آورند و در گوشش لالایی شهادت می‌خوانند، مرگ، معنایی ندارد.

روزی که داوید بن گورین، اولین نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی گفت: «فلسطینی‌ها هرگز به خانه‌های خود باز نمی‌گردند. پیر‌ها خواهند مرد و جوان‌ها فراموش خواهند کرد»، نمی‌دانست در سرزمینی که مادران به جای نوزاد، رزمنده به دنیا می‌آورند و در گوشش لالایی شهادت می‌خوانند، مرگ، معنایی ندارد. نمی‌دانست در جغرافیایی که هر مبارز به مثابه یک ققنوس است و وقتی بر خاک می‌افتد، از خاکستر سوخته او، ققنوس دیگری‌زاده می‌شود، دو چیز هرگز فراموش نخواهد شد؛ اول، بازپس‌گیری خانه پدری و دوم، جنایات تروریست‌های صهیونیست. حالا در زمانه‌ای که شیر‌بچه‌های حماس، طوفانی به پا کرده‌اند از غیرت و شجاعت و وطن‌دوستی، هر فلسطینی در قامت یک لشکر در مقابل دشمن غاصب قد علم کرده و این بار مصمم است خانه را از لوث وجود متجاوزان پاک کند؛ حتی اگر در آن روز باشکوه، خودش دیگر در این دنیا نباشد. دنیای ظلم و غصب و استکبار نمی‌داند وقتی ملتی میان خود و وطن، دومی را انتخاب می‌کند، شکستش محال است...

وقتی اسراییل ما را خواهد کشت، چرا نجنگیم و با افتخار نمیریم؟
«طوفان الاقصی» که صبح شنبه ۱۵مهر سرزمین‌های اشغالی را درنوردید و وحشت را مهمان خانه صهیونیست‌های غاصب کرد، جماعتی در دنیا انگار از یک خواب عمیق و طولانی پریده باشند، شروع به انتقاد از نیرو‌های حماس کردند که چرا دست به حملات پیش‌دستانه زده و باعث مرگ هزاران بیگناه شده؟ آن‌هایی که در ۷۵سال گذشته، چشم‌هایشان را روی تجاوز و غصب و کودک‌کشی رژیم جعلی اسراییل بسته بودند، ناگهان دلسوز مردم فلسطین شدند و در مقام اعتراض، حماس را مقصر کشتار آن‌ها معرفی کردند! جواب این گروه را اما خود مردم فلسطین با حمایت تمام‌قد از رزمندگان قهرمان حماس دادند.

مثل یکی از فعالان فلسطینی که در گفت‌و‌گو با شبکه بی‌بی‌سی، با دفاع از حماس در اجرای عملیات طوفان الاقصی، این بغض سربازکرده را حاصل یک قرن ظلم و ستم اروپایی‌ها و صهیونیسم دانست و گفت: «حمله پیش‌دستانه مقاومت فلسطین، مشروع و اخلاقی است. امروز غزه علیه ۱۰۰سال استعمارگری و اشغالگری اروپایی‌ها و صهیونیسم به پا خاسته است. چرا مردم فلسطین باید بهای نژاد‌پرستی، ‌یهود‌ستیزی و نازیسم اروپایی‌ها را بدهند؟ ما بیش از ۷۵سال است تحت استعمار زندگی می‌کنیم... بنابراین فلسطینیان همانگونه که انتظار می‌رفت، دست به حمله پیش‌دستانه علیه تروریسم و اشغالگری صهیونیست‌ها زدند.»

در منطق طرفداران «حقوق بی بشر»، رژیم اشغالگر اسراییل حق دارد از خود دفاع کند اما فلسطین، نه!

جان کلام را اما جملات بعدی این شهروند فلسطینی بیان کرد؛ آنجا که با افتخار از مرگ باعزت در راه دفاع از وطن و هویت یاد کرد و گفت: «در ماه مارس ۲۰۲۳، اسراییل چند تن از رهبران فلسطین را ترور کرد با این ادعا که برنامه حمله به اسراییل داشته‌اند. خب، در‌حالی‌که اشغالگری اسراییل همچنان وجود دارد، فلسطینیان کاملاً حق دارند با همه توان و هر ابزاری که در دست دارند، با او بجنگند... ما می‌دانیم اسراییل در هر صورت ما را خواهد کشت. ما گرسنگی می‌کشیم، محاصره شده‌ایم، آواره شده‌ایم، بی‌خانه و کاشانه شده‌ایم. اسراییل به هر حال می‌خواهد همه ما را بکشد. پس چرا نجنگیم و با افتخار نمیریم؟ ... چیزی که غربی‌ها و اسراییلی‌ها باید بدانند این است که: نمی‌توانید بیش از ۱۰۰سال مردم یک کشور را سرکوب کنید و انتظار داشته باشید آن مردم برای دفاع از موجودیت خودشان واکنش نشان ندهند.»

با وجود حملات وحشیانه صهیونیست ها، مردم غزه حاضر به ترک خرابه های خانه های خود نیستند

تصمیم گرفته‌ایم در خانه خودمان بمیریم
به گفته سخنگوی وزارت بهداشت فلسطین، در هجدهمین روز حملات مستمر رژیم صهیونیستی به نوار غزه مصادف با ۲آبان، تعداد شهدای فلسطینی به ۵۷۹۱نفر رسید که از این میان، ۲۳۶۰کودک و ۱۲۹۲زن بودند. برای درک بهتر فاجعه، خوب است بدانید تعداد کودکان کشته‌شده اوکراینی در ۲۰ماه جنگ، ۵۵۴نفر بوده است. همه این‌ها اما باعث نشده اهالی غزه از خانه و کاشانه‌شان دست بکشند. حتی آن‌هایی که در ابتدای حملات برای حفظ جان بچه‌ها شهر را ترک کرده بودند، حالا یکی یکی دارند بر‌می‌گردند. چرایی‌اش را بپرسی، می‌گویند دلشان می‌خواهد در آغوش شهر مادری و در خانه خودشان بمیرند. خبرنگار فلسطینی الجزیره که با وجود تهدید رژیم صهیونیستی برای تخلیه شمال غزه، به‌اتفاق دو خانواده دیگر به خانه‌شان در محله تل الهوی در غزه بازگشته، یکی از همین‌هاست.

این مادر فلسطینی درباره این حرکت به ظاهر عجیب می‌گوید: «می‌دانم در غزه، هیچ نقطه امنی وجود ندارد اما هیچ‌جای نوار غزه، امن نیست. دیروز و تمام دیشب و امروز صبح، بمباران در بخش‌های جنوبی نوار غزه ازجمله خان یونس و رفح اصلاً قطع نشد. به همین دلیل بسیاری از خانواده‌هایی که خانه‌های خود را تخلیه کرده بودند، در حال بازگشت هستند. اگر قرار است بمیریم، با عزت در خانه های خود خواهیم مرد. ما در خان یونس، آب و برق و اینترنت نداشتیم. درواقع دسترسی ما به جهان به‌طور کلی قطع شده. می‌دانم در شهر غزه هم آب و برق و اینترنت نخواهیم داشت ولی حداقل در خانه‌های خودمان هستیم.»

«بیان»، دیگر دختر خبرنگار فلسطینی هم در توییتی خطاب به تمام مردم دنیا نوشت: «من، بیان هستم. ۲۷سال در شهر زیبای خود، غزه، زندگی کردم و شاید امروز، آخرین روز من در اینجا باشد. من و خانواده‌ام، اشتباه روز نکبت در سال ۱۹۴۸ را تکرار نمی‌کنیم و خانه خود را به سمت جنوب ترک نمی‌کنیم. همه ما تا آخرین نفس به فلسطینی بودن خود افتخار می‌کنیم. من، جهان را از شرق تا غرب، به خاطر آنچه بر سر ما خواهد آمد، نمی‌بخشم و‌امیدوارم تصاویر ما تا آخر عمر شما را آزار دهد.»

بازسازی صحنه کنفرانس خبری مظلومانه بعد از بمباران بیمارستان المعمدانی در دانشگاه صنعتی امیرکبیر


وقتی پسرک قاری قرآن، اتاق عمل را نورانی کرد
روزانه چند صد شهید؛ آن هم در شهر کوچکی که با ۲ میلیون و سیصد هزار نفر جمعیت در مساحتی حدود ۳۶۵ کیلومتر مربع، سومین نقطهٔ پرتراکم دنیاست. این، حکایت این روز‌های غزه مظلوم است. روزی نیست که بیمارستان‌های غزه، پیام هشدار دریافت نکنند؛ هشدار از رژیم اشغالگر برای تخلیه. تخلیه برای چه؟ برای اینکه ساختمان بیمارستان برای فرود آمدن بمب‌های بی‌رحم صهیونیستی، آماده و مهیا شود! معرکه خونبار بیمارستان «المعمدانی» با بیش از هزار شهید، گرچه خیلی‌ها را در چهارگوشه دنیا از خواب پراند و مُهر سکوت را از روی لب‌هایشان برداشت اما محکومیت جهانی آن اقدام وحشیانه، باعث نشد ماشین جنگی اسراییل از بمباران و تخریب بیمارستان‌ها صرفنظر کند. از پزشکان و گردانندگان بیمارستان های غزه اما اگر بپرسید، می‌گویند دیگر نیازی به بمب‌های کور اشغالگران نیست. با محاصره کامل غزه و قطع آب و برق و جلوگیری از ارسال نیاز‌های اولیه، سوخت تمام بیمارستان‌های غزه تمام شده و تا تبدیل آن‌ها به گور‌های دسته‌جمعی، چیزی باقی نمانده.

در همین حال هم اما اگر در راهرو‌های تاریک بیمارستان‌ها بگردی و در اتاق‌های عملی که با نور ضعیف موبایل‌ها روشن شده، سرک بکشی، جلوه‌های عظیم معجزه را خواهی دید؛ معجزه‌ ایمان و صبر. مثل اتفاقی که در حین عمل جراحی یک پسربچه رقم خورد. جراحی شروع شد اما نه از نور در اتاق عمل خبری بود و نه از داروی بیهوشی. قلب آقای دکتر از آنچه قرار بود به سر پسرک بیاید، تیر کشید و از ته دل آرزو کرد خدا فرجی برساند. مرغ آمین انگار همان حوالی بود که دعایش را بالا برد و با مُهر اجابت برگرداند. خدا انگار به زبان یکی از حاضران در اتاق عمل جاری کرد که بگوید: «قرآن بخوان.» همین‌که پسرک با صدای ضعیفی که گاه از شدت درد به لرزش می‌افتاد، شروع به خواندن قرآن کرد، دکتر جرأت پیدا کرد دست به تیغ جراحی ببرد. صدای قاری کوچک که در فضا پیچید، زور تاریکی و درد، کمتر و کمتر شد...

 

جنینی که در شکم مادرش شهید شد و فرصت پیدا نکرد آغوش گرم مادر را تجربه کند

 

اسم شهید چیست؟ فرصت نشد برایش اسم انتخاب کنیم...
«اگر از تو درباره غزه پرسیدند
بگو به آن‌ها در آنجا شهیدی است
که شهیدی آن را حمل می‌کند
و شهیدی از وی عکس می‌گیرد
و شهیدی او را بدرقه می‌کند
و شهیدی بر وی نماز می‌خواند»
این تصویر بی‌نظیری است که «محمود درویش»، شاعر فلسطینی، از غزه قهرمان پیش چشم مردم دنیا ترسیم کرده.

 

رژیم کودک کش اسراییل در حملات بعد از طوفان الاقصی، در هجده روز، ۲۳۶۰کودک را به شهادت رسانده است

اینجا در غزه، وقتی بچه‌ها چشم به دنیا باز می‌کنند، به جای هیاهوی خانواده و اقوام و دوستان در جشن تولد، این صدای بمب و موشک و خمپاره‌هاست که به آن‌ها خوشامد می‌گوید. از همان موقع، دختر و پسر‌های کوچولو، همان‌طور که زیر بارش بمب‌ها و در کوچه پسکوچه‌های ویران‌شده قد می‌کشند، مقاومت و شهادت را مشق می‌کنند. در نگاه شیربچه‌های غزه، مسیر آینده فقط از جاده مقاومت می‌گذرد؛ جاده‌ای که مقصد میانی‌اش، شهادت و مقصد نهایی‌اش، پیروزی و آزادی است. اینطور است که رویا‌ها و آرزو‌های کودکان دنیا اصلاً به قلب و ذهن بچه‌های غزه راه پیدا نمی‌کند. شاهدش سؤال و جواب مادر و کودک فلسطینی به روایت خانم خبرنگار. مادر از پسرکش پرسیده بود: دوست داری وقتی بزرگ شدی، چه کاره شوی؟ پسرک در جواب گفته بود: بچه‌های فلسطین، بزرگ نمی‌شوند. شهید می‌شوند...

«نبیله نوفل»، شهید ۷روزه غزه

چند خانه آن طرف‌تر، «نبیله نوفل» خیلی زودتر با واقعیت زندگی در غزه، رو‌به‌رو شد. دنیا فقط ۷روز به این فرشته کوچولو فرصت داد طعم زندگی و آغوش گرم مادر را بچشد. صبح یکی از روز‌های بعد از طوفان مقاومت، بمب‌های اشغالگر، دست او را از دست مادر جدا کرد... با اینهمه، شهیده ۷روزه غزه، خوش‌اقبال‌تر از همشهری بی‌نامش بود. همان دخترکی که خلاصه تمام آرزو‌های مادر بود اما حتی یک‌بار، آغوش امن مادر را تجربه نکرد. همان جنینی که زیر بمباران کور صهیونیست‌ها، در شکم مادرش شهید شد و مادر و پدر فرصت پیدا نکردند نامی برایش انتخاب کنند...

بیایید بریم شهید بازی!
دنیا برای بچه‌های غزه، یک شکل دیگر است. در پناهگاه‌های غزه، در بیمارستان‌ها و مسجد‌ها و کلیسا‌ها که جان‌پناه زنان و کودکان شده، خبری از پارک و تاب و سرسره و بازی های معمول نیست. در شرایطی که هر روز چندین نفر از جمع بچه‌ها و مادر‌ها کم و داغی به داغ‌های قبلی اضافه می‌شود، دختر کوچولو‌ها برای خودشان یک بازی خاص ابداع کرده‌اند. فارغ از جنگ بی‌رحمانه و نابرابری که بیرون در جریان است، در راهرو‌های پناهگاه راه ‌می‌روند، سرخوشانه می‌خندند و «شهید بازی» می‌کنند!
این، تکرار غریزی صحنه‌ای است که این روز‌ها دائماً در مقابل چشم بچه‌هاست یا تمرین مسؤولیتی است که چند سال بعد باید بر عهده بگیرند، نمی‌دانم. هرچه هست، دخترکان غزه خوب می‌دانند سرنوشت خیلی از اعضای خانواده، دوستان و همشهری‌هایشان همین واقعیت خواهد بود؛ شهادت. اما نقطه عطف این شهید بازی بچه‌ها، نگاه شاد و زیبای آن‌ها به شهادت است؛ نگاهی که از مادران‌شان به ارث برده‌اند. دخترکی که فیلم شهید بازی او و دوستانش در فضای مجازی پربازدید شده، می‌خندد و با اشاره به نوزادی که حمل می‌کنند، می‌گوید: «این، خواهر منه. مثلاً شهید شده و ما داریم اون رو حمل و تشییع می‌کنیم. موقع حمل اون هم، شعار می‌دیم: الشهید، حبیب‌الله. شهید، دوست خداست...»

اینجا، بمب‌ها را به تمسخر می‌گیرند
برای مردم دنیا که این روز‌ها حیران و پریشان، شاهد جنایات رژیم اسراییل نسبت به مردم فلسطین و سکوت و بی‌عملی مجامع بین‌المللی در مقابل این مصیبت‌ها هستند، مواجهه با استقامت و روحیه تزلزل‌ناپذیر مردان و زنان و کودکان فلسطینی، تجربه عجیبی را رقم‌زده. همه از هم می‌پرسند منشأ این شجاعت، صبر و مقاومت که در ۷۵سال گذشته، هر روز بیشتر از روز قبل بوده، کجاست؟ مادران و پدران و کودکان فلسطینی چه دیده‌اند که غرش بمب‌های وحشی را به تمسخر می‌گیرند، برای دشمن غاصب رجز می‌خوانند و حتی حاضر به ترک خرابه‌های خانه‌های خود هم نیستند؟!

از هرکدام از مردم فلسطین که با «طوفان الاقصی» تصمیم گرفته‌اند به جای اینکه هر روز به دست دشمن غاصب صهیونیستی کشته شوند، یک‌بار با عزت بمیرند و برای همیشه طومار رژیم اسراییل را در هم بپیچند، پاسخ این سؤال‌ها را بخواهی، حواله‌ات می‌دهند به مادران و پدران شهدا. همان شیرزنان و شیرمردانی که با‌ ایمان و صبر مثال‌زدنی‌شان، معلم مقاومت و شهادت بوده‌اند برای فرزندان سرزمین زیتون و حماسه. مثل مادر قهرمانی که در مراسم تشییع فرزندش و هنگام وداع با او، رجزخوانی می‌کرد و می‌گفت: «پسرم! خون تو رنگین‌تر از خون حسن(ع) و حسین(ع) نیست. آن‌ها را هم کشتند و ذبح کردند. خدا به همراهت پسرم...»

مادر شهید! کاش مادر ما در جایگاه تو بود...
دختران و پسران فلسطین هم، خوب شاگردانی بوده‌اند برای پیشینیان و بزرگتر‌های عاشق و مقاوم‌شان. شهادت‌طلبی را با شیر از مادران‌شان گرفته‌اند و وطن‌دوستی و استقامت در مقابل دشمن را زیر سایه پدران‌شان مشق کرده‌اند و حالا، هرکدام در قامت سربازی هستند در راه آزادسازی سرزمین مادری‌شان و آماده‌اند برای شهادت در این راه. شاهدش، کودکانی که شهادت را سرنوشت خود می‌دانند و برای ثبت هویت‌شان برای شناسایی در فردای شهادت، صف می‌کشند تا بزرگتر‌ها اسامی آن‌ها را روی دست‌ها و پا‌های کوچک‌شان بنویسند.

شاهدش، دختران جوانی که در نگاهشان، شهادت، اتفاق مبارکی است که باید برایش جشن گرفت و هلهله کرد. دخترانی که تا خبردار می‌شوند جوانی از جوانان محله با شهادت عاقبت بخیر شده، با افتخار به دیدار مادرش ‌می‌روند، برایش کِل می‌کشند و بر سرش نقل می‌پاشند. مثل دخترانی که به دیدار مادر شهید «محمد» رفته بودند. دختران جوانی که به جای اشک و آه، با چهره‌های بشاش به «ام محمد» تبریک می‌گفتند و برایش می‌خواندند: «خوش به حالت ‌ام محمد. کاش مادر ما در جایگاه تو بود.»

نسل جدید فلسطین، با تمام قدرت از ایده مقاومت دفاع می کند

نوجوان فلسطینی: بگویید اسراییل بیاید، ما آماده‌ایم برای آزادی نسل آینده شهید شویم
برای آن‌هایی که هنوز هم خود را به خواب زده‌اند و با چشم‌پوشی از جنایات سابقه‌دار رژیم اشغالگر اسراییل، انگشت‌اتهام را به طرف حماس و جبهه مقاومت گرفته‌اند، نتایج جدیدترین افکارسنجی مؤسسه گالوپ از مردم فلسطین شاید راهگشا باشد. بر مبنای این افکارسنجی، ۸۴ درصد از نوجوانان و جوانان ۱۵ تا ۲۵ ساله فلسطینی، مخالف‌ ایده دو دولتی و صلح با اسراییل هستند و این یعنی نسل جدید شهروندان فلسطین، با اعتقاد و جدیت بیشتری از مقاومت در مقابل اسراییل حمایت می‌کند و برای بازپس‌گیری سرزمین‌های اشغالی مصمم است.

هرکس باور نمی‌کند، پای صحبت‌های «احمد» بنشیند؛ نوجوان قهرمانی که با رجزخوانی حماسی‌اش، دشمن صهیونیستی را به هماوردی می‌طلبد و با منطق شهادت، هیمنه پوشالی این رژیم جعلی را هدف می‌گیرد. احمد در جواب خبرنگاری که از تهدید‌های اسراییل برای شروع جنگ زمینی و ورود به اردوگاه‌ها در نوار غزه خبر می‌دهد، می‌گوید: «باشد. بیاید. بگو بیاید. می‌خواهیم شهید شویم؟ بعد از شهدا، نسل بعدی به دنیا می‌آیند. ما همیشه مقاوم هستیم و دماغ‌شان را خواهیم شکست. بمباران خانه‌های ما، یک اتفاق عادی است. هرچقدر می‌خواهند، ماشین‌هایمان را منفجر و خانه‌هایمان را خراب کنند... کودکان شهید شدند. جوانان شهید شدند. همه، فدای فلسطین. همه، فدای سرزمین‌مان.»

مردم فلسطین ایمان دارند شکست اشغالگران و آزادی فلسطین، نزدیک است

مژده بده به صابران...
... و آخرِ تمام این رنج‌ها، نور و آرامش و خوشبختی است. «حتی اگر تمام کودکان غزه را هم بکشند، باز هم مادری کودکش را در سبدی خواهد گذاشت و خدا او را بزرگ خواهد کرد؛ آنقدر بزرگ که کاخ فرعونیان را فرو بریزد»...

بالاخره روزی می‌رسد که سپاه آخرالزمانی سربازان خدا از راه برسند و لشکر فرزندان صهیونیستی شیطان را در هم بشکنند. بالاخره می‌آید روز خوب پیروزی که از خون جوانان سرفراز سرزمین زیتون، دشت‌های لاله سربرآورد و خاک فلسطین از لوث وجود اشغالگران پاک شود. شاهدش، برق چشم‌های خیس کودکان فلسطین...

احسان قنبری نسب
منبع: فارس
ارسال نظرات