۱۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۵
کد خبر: ۵۱۶۴۷۴
بررسی حذف صفر از پول ملی؛

«پول» نماد ملی است، مراقب باشیم

وقتی نام سلمان فارسی، ابوعلی سینا یا ملاصدرا را می‌شنویم به راحتی، هر سه گزاره ایران، اسلام و تشیع را درمی‌یابیم؛ از این رو باید در طراحی سکه و اسکناس ایرانی به این گزاره‌ها توجه داشت.
پول

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، واژه هایی چون پول، اسکناس، سکه، قِران، ریال، پشیز، دریک، دینار، درهم، فلوس، روپیه، تومان، پاره، شاهی، عباسی، پاپاسی، بیستی و مانند آن در ادبیات مالی و اقتصادی ما ایرانیان از دیرباز تا کنون مانده و موزه‌ها و کتاب‌های پژوهشی و تاریخی، دیباچه‌ای  برای ژرف نگری در تاریخ و پیشینه این عنصر مهمِ داد و ستد و بازرگانی گشوده است.
 
چندی است به دلیل گذشت زمان و انباشت اثرات تورم ملایم و گاه تند در اقتصاد ایران، ارزش پول ملی کاسته شده و صفرهای بی مصرفی در محاسبات تجاری حضور یافته‌اند که کاری جز دشوار ساختن حساب و کتاب ندارند!
 
حذف صفر تجربه‌ای است که دیگر کشورها نیز دارند و البته قرار نیست با حذف این صفرهای بی‌مصرف، اتفاق جدیدی در وضعیت اقتصادی پیش بیاید یا از تورم کاسته شود گرچه شاید آسانیِ داد و ستدها و شمارش‌ها بتواند اثر مثبتی بر اندیشه‌های عمومی اقتصادی بگذارد و از حیف و میل‌ها بکاهد.

دولت‌های پیشین جمهوری اسلامی، طرح‌هایی در این زمینه داشتند اما اخیرا دولت یازدهم در روزهای پایانی خود، تصویب کرد واحد پول ایران را از ریال به تومان، تغییر دهد که به معنای حذف یک صفر از پول ملی است همراه با تغییر واحد آن.

به نظر می‌رسد دولت یازدهم می‌خواسته با کم‌ترین هزینه، واحد پول رایج میان مردم را جایگزین واحد پول رسمی کشور بکند چرا که از سویی مردم ایران،‌ هرگز از کلمه ریال استفاده نکردند و از سوی دیگر، چون عملاً مردم، یک‌دهم واحد رسمی را در محاورات تجاری به رسمیت می‌شناسند، حذف یک صفر، چندان هزینه‌ و زحمتی نخواهد داشت. در واقع دولت از مردم خواهد خواست به صورت خود جوش، یک صفر روی اسکناس‌ها را با خودکار خط بزنند و به جای ریال، بنویسند تومان!

در این باره اما سخنی هست چرا که چنین تغییراتی باید از نظر اقتصادی،‌ تاریخی و فرهنگی، مورد عنایت قرار بگیرد. هم‌اکنون ما باید به تاریخ جواب بدهیم که چرا رژیم پهلوی،‌ واحد پول را به ریال تغییر داد درحالی که بستر ادبی و گفتاری آن را در نظر نگرفت و مردم نتوانستند این واژه را بپذیرند و ما هنوز گرفتار یک عدد و واحد بی‌مصرف هستیم!‌

پیشینه پول و اسکناس
 
نیکو است بدانیم قرآن کریم هم به تبادل پول میان مردمان قدیم اشاره دارد:

در قرآن از واژه " ورق" برای پول یا حواله استفاده شده که در داستان اصحاب کهف می‌فرماید: « فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هذِهِ إِلَى الْمَدينَةِ فَلْيَنْظُرْ أَيُّها أَزْكى‏ طَعاماً فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَ لْيَتَلَطَّفْ وَ لا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَداً » (19 کهف):  اينك يكى از خودتان را با اين پول خود به شهر بفرستيد، تا ببيند كدام يك از غذاهاى آن پاكيزه‏تر است و از آن، غذايى برايتان بياورد، و بايد زيركى به خرج دهد و هيچ كس را از [حال‏] شما آگاه نگرداند.

با توجه گزارش این واقعه در عهد عتیق، جریان برگه بهادار باید به دوران پیش از ظهور حضرت مسیح علیه السلام بازگردد.

همچنین در قرآن از واژه "درهم" در داستان حضرت یوسف علیه السلام استفاده شده که می‌فرماید: «وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ وَ كانُوا فيهِ مِنَ الزَّاهِدينَ » (20 یوسف) : و او را به بهاى ناچيزى -چند درهم- فروختند و در آن بى‏رغبت بودند.

پس از آن واژه دینار را در یک مثل آموزنده قرآنی می‌یابیم که می‌فرماید: « وَ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَ مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدينارٍ لا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلاَّ ما دُمْتَ عَلَيْهِ قائِماً» (75 آل عمران) و از اهل كتاب، كسى است كه اگر او را بر مال فراوانى امين شمرى، آن را به تو برگرداند؛ و از آنان كسى است كه اگر او را بر دينارى امين شمرى، آن را به تو نمى‏پردازد، مگر آنكه دايماً بر [سرِ] وى به پا ايستى.

از این آیات روشن می‌شود داد و ستد مالی از دیرباز جایگزین مبادلات پایاپای بوده و از برگه و سکه‌های نقره و طلا استفاده می‌شده است.

در ایران نیز از واحدهای گوناگونی در تاریخ مالی استفاده شده که برخی از آن‌ها بدین صورت است:

یک غاز : 5 دینار
یک شاهی : 5 دینار
بیستی : 20 دینار
یک پولی: 25 دینار
پول سیاه: 50 دینار
یک عباسی : 200 دینار
نادری : 500 دینار
یک قرانی : 1000 دینار
یک تومان: 10000 دینار

قِران واژه عربی است و منشأیی فلکی و نجومی دارد و به کسی "صاحب قران" گفته می‌شد که هنگام انعقاد نطفه یا تولدش، قِران عُظمی بین سیارات رخ داده باشد؛ مانند قران زهره و مشتری. گفته می‌شد چنین کسی را دوام سلطنت خواهد بود و شاهان بسیاری را صاحب قران می‌خواندند.

حافظ شیرازی نیز لقب "صاحب قرانی" را به کار بسته است آن جا که می‌گوید:
 
گفتم که خواجه کی به سر حجله می‌رود
گفت آن زمان که مشتری و مه، قران کنند
 
ناصرالدین شاه در سالگشت سی‌امین سال سلطنت، سکه صاحب قرانی در تبریز ضرب کرد که هنوز به یک قرانی مشهور است؛ در مثل‌های عامیانه چون: " یک قرون بده آش  به همین خیال باش ". بعدها یک ریال جایگزین یک قران شد.
 
ریال واژه‌ای فرنگی است که از دوره استعمار پرتغال و اسپانیا به جا مانده و رژیم پهلوی آن را واحد پول ملی! اعلام کرد اما مردم بیشتر ترجیح دادند از همان واژه قران و تومان استفاده کنند. تومان معادل ده قران یا ده ریال است.
 
واژه تومان که امروزه رایج است و حتی به مکاتبات و اطلاعیه‌های دولتی نیز راه یافته، واژه‌ای است ترکی به معنی " ده هزار" اما حکمت این که به ده ریال، یک تومان گفته می‌شد در این است که هر ریال معادل هزار دینار قدیم بوده است و ده ریال معادل ده هزار دینار.
 
جالب این است که مردم برای فرار از کلمه ریال حتی به سکه 5 ریالی می‌گفتند "پنج زاری" یعنی پنج هزاری! و آن را به دینار می‌شمردند.
 
باز در ادبیات کوچه و بازار، عبارت هایی چون "صنار سشهی" برابر صددینار و سی شاهی، چندرغاز، پول سیاه، پاپاسی و پشیز و حتی بیستی و عباسی به گوش می‌خورد که هرکدام داستانی تاریخی دارد.

به هر حال از گذشته با تغییر حکومت‌ها، واحد پول، تغییر می‌کرده و در سکه‌های جدید، صفرهای متورم نیز حذف می‌شده است. یکی از سکه‌های ماندگار دوره اسلامی سکه رضوی است که به نام امام رضا علیه السلام و به عنوان ولیعهدی ایشان، ضرب شده است.
 
حذف صفر از پول ملی
 
در دوره کنونی، محاسبات اقتصادی، به عهده بانک‌های مرکزی و زیر نظر دولت‌ها است و نهادهای گوناگونی بر امر تجارت و اقتصاد، نظارت دارند. بسیاری از کشورها پس از یک دوره تورمی به حذف صفر رو می‌آورند. این تورم گاه شیب ملایمی دارد و اندک اندک به صفرهای پول ملی در برابر ارزش یک کالا می‌افزاید و گاه در بحران‌های اقتصادی، با شیبی تند، دولت را  به چاپ اسکناس با صفرهای بیشتر مجبور می‌کند!
 
به هر حال، زمانی که تعداد این صفرها در محاسبه‌های مالی یا تلفظ عمومی، مشکل ایجاد کرد یا سرانه اسکناس بیش از حد معمول شد باید طبق روال قدیم، از این صفرها کاست و اعداد اسکناس و سکه را اصلاح کرد.
 
فارغ از مسائل سیاسی و نگاه جناحی باید گفت، بی‌دقتی مردم و مسئولان در ارقام نجومی بودجه کشور و نیز حیف و میل‌های بیت‌المال، به دلیل همین بزرگی اعداد است؛ چرا که باعث می‌شود درک درستی از حجم اموال و اعتبارات، پدید نیاید و تخلفات نیز کلان و گسترده‌تر گردد.

البته آشکار است که حذف صفر، از عوارض تورم است و قرار نیست آن را از بین ببرد اما این کار، اثرات مثبت روانی خواهد داشت؛ وانگهی اصل بحث در این است که دولت یازدهم تصمیم گرفت تنها یک صفر را حذف کند و این یعنی مشکل همچنان باقی خواهد ماند. حقیقت این است که تغییر واحد پول و حذف صفر، کاری نیست که زود به زود قابل انجام باشد و باید برای سال‌ها آینده‌نگری کرد.

به نظر می‌رسد در مرحله‌ای هستیم که باید چهار صفر از پول ملی کسر شود و اگر کارگزارن اقتصادی کشور، هنوز برای این کار آمادگی ندارند نباید عجله کرد. در این مورد، دیر اقدام کردن بهتر از اقدام ناقص است. البته با تمهیداتی می‌توان هزینه چاپ اسکناس و ضرب سکه را کاهش داد که در ادامه اشاره خواهد شد.

ناگفته نماند که حذف چهار صفر، مشکلاتی هم در ابتدای کار ایجاد خواهد کرد چه این که کم ترین واحد پولی کشور به ارزش هزارتومان خواهد شد و باید برای خریدهای جزء، فکری کرد. مشکل دیگر در برابری ارز است که پای اعداد اعشاری را به محاسبات باز می‌کند؛ گرچه عمومیت ندارد و صرافان و بانک ها بیشتر با آن سروکار دارند.
 
تغییر واحد پول ملی

حذف صفر، فرصت و بهانه خوبی است برای تغییر واحد پول ملی. اما نباید اشتباه رژیم پهلوی را تکرار کرد. این کار باید به دست کارشناسان فن به ویژه ادبا و فرهنگ شناسان صورت پذیرد تا واژه‌ای مأنوس و فراگیر برگزیده شود و مدتی نیز برای عمومی شدن آن فرهنگ سازی شود.

این کلمه می‌تواند از واژه‌های پیشین مانند قران و تومان یا واژه‌های تازه ساخت برگزیده شود؛ اما اصرار بر فارسی بودن بدون درنظر گرفتن پویایی زبان فارسی که از واژگان عربی بهره جسته یا اصرار بر واژگان قدیم و مندرس چون "دریک" که ادا و تلفظ آن آسان نیست و با لهجه یونانی قرابت دارد، درست نیست.

همان گونه که رسمیت دادن به تومان هم چندان صحیح نیست چرا که اولاً یک واژه عرفی است و ثانیاً خودش یک ضریب است به ارزش ده‌هزار برابر. در واقع تومان نمی‌تواند واحد پول باشد چنان‌که کرور یا میلیون نمی‌تواند.

واژه‌ای که برای واحد پول ملی انتخاب می‌شود باید آسان ادا شود، کوتاه باشد، در گویش‌های محلی معنای بدی نداشته باشد، با زبان‌های عربی و ترکی که در کشور میلیون‌ها گویشوَر دارد ناسازگار نباشد، در ادب و شعر بتواند جا باز کند، ایرانی باشد و ذهنیت استعماری یا وارداتی و منفی نداشته باشد.

شاید ساخت کلمه یورو از واژه اروپا برای واحد پول این قاره، تجربه خوبی باشد برای ساخت کلمه‌ای از میان واژگان و نام‌های خوش لفظ ایرانی.

اگر نخواهیم تنها به کلیات، اکتفا کنیم؛ می‌توان یک پیشنهاد اولیه برای واحد پول جدید مطرح کرد. واژه «دَشَنْ» در لغتنامه به معنای پولی است که کاسب‌ها در اولین دریافت روزانه به دست می‌آورند که در فرهنگ عامه به آن «دشت» می‌گویند. این واژه هیچ حرف مشکلی ندارد مثلا از حرف ژ یا ک یا ق یا پ، شکل نیافته و در همه گویش‌ها و لهجه‌های ایرانی قابل ادا است بدون آن‌که نیازی به تغییر و ادغام داشته باشد و ترکیبات مختلف آن هم به سادگی،‌ تلفظ می‌شود مثل دشنات (جمع عربی)، دشنلیک (عبارت ترکی). از طرفی معنای مالی و تجاری هم دارد. البته این یک مثال است که این کار را شدنی بنماید.

نماد پول ملی

به نظر می‌رسد مهم‌ترین بخش این تغییر و تحول مالی، همان نماد پول ملی باشد. آیندگان درباره ارزش پول امروز یا نام آن چندان نظری نخواهند داشت؛ اما این هنر امروز است که با نقش برروی سکه و اسکناس، موزه‌های آینده را مزین خواهد کرد.

امروزه نیز طرح و نقش پول ملی بسیار اهمیت دارد. در کشورهای منطقه از پول ایران به "خمینی" یاد می‌شود که اهمیت سیاسی این مسئله را نیز گوشزد می‌کند و برگرفته از طرح آن است.

برای طراحی نماد پول ملی نیز باید کارشناسان فن به ویژه طراحان و خطاطان و گرافیست‌ها نظر بدهند و به هنرنمایی بپردازند اما کلیاتی در این زمینه مطرح است.

پول ایرانی باید نماد ایران، اسلام و حاکمیت تشیع باشد. برای روشن تر شدن بحث، از نمونه تاریخی مثال می‌زنیم. وقتی نام سلمان فارسی، ابوعلی سینا یا ملاصدرا را می‌شنویم به راحتی، هر سه گزاره ایران، اسلام و تشیع را درمی‌یابیم. همچنین کلماتی چون ایمان و دانش و آزادگی را. از این رو باید در طراحی سکه و اسکناس ایرانی به این گزاره‌ها توجه داشت. به دیگر سخن، انتشار این پول ملی باید نماینده دوره حکومت جمهوری اسلامی ایران در تاریخ باشد.

نکته دیگر آن که نقش‌های گوناگون اسکناس‌ها و سکه‌های رایج امروز، به نظر درست نیست و نماد یکدست و شعارگونه‌ای ارایه نمی‌دهد. نباید ضرب سکه و چاپ اسکناس را با انتشار تمبر، اشتباه کرد و به هر مناسبت، طرحی نو درانداخت. این است که باید در طراحی نماد واحد پول ملی دقت فراوان به خرج داد و نیکو است ضرایب مختلف واحد پول ملی نیز از یک طرح مشترک برخوردار باشد اما رقم و اندازه و رنگ را می‌توان تغییر داد.

در پایان باید گفت این کار اقتصادی اگر با اندیشمندی و هنرمندی همراه شود و فرصت کافی برای جا افتادن آن در نظر گرفته شود، سند افتخار دیگری خواهد بود از عزم ایرانیان برای شکوفایی در پیشرفت و عدالت.

ضمن این که تغییر واحد پول ملی، حذف چهار صفر و چاپ و ضرب پول ایران اسلامی با نماد متمایز،‌ لازم نیست در یک مرحله و یکجا صورت بگیرد. دولت می‌تواند پس از معرفی پول جدید، به مقدار محدود و معدود، این پول را منتشر کند بی‌آنکه ریال، فوراً از گردونه خارج شود. البته لازم است در تجارت الکترونیک و اسناد مالی، پول جدید، ملاک عمل باشد.  با این کار، مردم به تدریج با پول جدید آشنا می‌شوند و هزینه هنگفتی برای چاپ اسکناس جدید لازم نیست و می‌توان هر ساله برای جایگزینی اسکناس‌های مندرس، اسکناس پول جدید را چاپ کرد و در اعیاد، توزیع نمود. محاسبه کالاهای ارزان‌تر از واحد پول جدید نیز برای مدتی با همین ریال انجام می‌شود تا آن که آرام آرام در قیمت‌گذاری‌ها، حجم و میزان آن، مطابقت ایجاد شود. به نظر می‌رسد مردم در آینده همچنان از کلمه تومان، برای ده‌برابر واحد پول جدید استفاده کنند که طبیعی است./۹۰۱/ی۷۰۱/س

حجت الاسلام حامد عبداللهی، نویسنده پژوهشگر حوزه علمیه قم

 

ارسال نظرات