۲۰ آذر ۱۳۹۵ - ۲۰:۵۵
کد خبر: ۴۶۶۴۱۲

راه های انقلابی ماندن حوزه از نگاه آیت الله مصباح یزدی

عضو جامعه مدرسين گفت: اگر بخواهيم حوزه علميه انقلابي بماند، در دو زمينه بايد کار شود؛ اول اين‌که فقه اجتماعي اسلام را تقويت کنيم و دوم اين‌که خود سازي کرده و با هواي نفس، آسايش طلبي و راحت طلبي خود مبارزه کنيم.
آیت الله مصباح یزدی

به گزارش خبرگزاری رسا، آيت‌الله مصباح يزدي، رئيس مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) در سي‌ودومين نشست انجمن فارغ‌التحصيلان اين مؤسسه، با اشاره به موضوع نشست با عنوان «راهکاري‌هاي انقلابي‌ماندن حوزه» اظهار داشت: اين موضوع داراي پيش‌فرض‌هايي است، از جمله اين‌که انقلابي صورت گرفته که خداپسندانه است و بقاي آن اهميت دارد، و به خاطر همين اهميت، نهادهاي مؤثر در انقلاب، از جمله حوزه علميه، لازم است که انقلابي بمانند.

آيت‌الله مصباح يزدي با اشاره به شروع نهضت امام خميني(ره) از سال 42 اظهار داشت: همان‌گونه که تحقق انقلاب مرهون روحانيت و به خصوص شخص حضرت امام(ره) بود، بقاي آن نيز در گرو حضور فعال روحانيت است؛ از همين‌روست که مقام معظم رهبري انقلابي‌نماندن حوزه را سبب تهديد جدي نظام اسلامي مي‌دانند؛ چراکه با جدا شدن حوزه از انقلاب، نظام، اسلاميتش را از دست مي‌دهد.

عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم با بيان اين‌که تحقق نهضت اسلامي مرهون تغيير نگرشي بود که حضرت امام درباره مسائل دين و اجتماع به وجود آورد، ادامه داد: در گذشته، دين تنها منحصر در امور فردي مانند نماز و روزه و عزاداري بود، و مبارزه با ظلم و کفر و استعمار و نظاير آن، اصلاً امري ديني تلقي نمي‌شد.

وي افزود: حتي باب امر به معروف و نهي از منکر در فقه هم که يک مقوله ديني- اجتماعي است، کمتر مورد توجه علماي حوزه بود؛ حتي اگر هم مورد توجه معدود افرادي از حوزه قرار مي‌گرفت، توجيه مي‌شد که از جمله شرايط امر به معرف و نهي از منکر، نداشتن خطر جاني، مالي و آبرويي براي آمر به معروف است، و از آن‌جا که مبارزه با ظلم، استعمار و استکبار خطراتي در پي داشت، لذا در عمل، نهايتا دايره امر به معروف و نهي از منکر به عدم رعايت حجاب در زنان و تراشيدن محاسن در آقايان محدود مي‌شد.

عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم با اشاره به اين‌که به ندرت افرادي پيدا مي‌شدند که پا را از اين فراتر مي‌گذاشتند، به حرکت مرحوم آيت‌الله حاج آقا حسين قمي در دوره رضاخان اشاره کرد، و ادامه داد: بعد از حرکت علما با محوريت حاج آقا حسين قمي و تحصن در حرم حضرت عبدالعظيم(عليه‌السلام)، درس قرآن و تعليمات ديني دوباره در دروس مدارس گنجانده شد.

آيت‌الله مصباح يزدي با اشاره به اين‌که در دوران محمدرضا نيز مقابله با دين و تمسخر و توهين به افراد متدين ادامه داشت، افزود: امام(ره) حرکتي را شروع کردند، و اين امر با سخنراني‌ها، اعلاميه‌ها و نامه‌نگاري به مقامات مملکتي، سازمان‌هاي بين‌المللي و علماي ديگر ادامه پيدا کرد، و برخي علما و مراجع نيز با اختلاف مراتب، به حمايت برخاستند تا اين‌که نهايتا بعد از 15 سال، اين حرکت به ثمر نشست و انقلاب اسلامي پيروز شد و نظام اسلامي در ايران مسقر شد.

وي با اشاره به اين‌که نهضت اسلامي توسط يک عالم حوزه که مورد احترام همگان قرار داشت، صورت گرفت، ادامه داد: آن‌چه براي حوزه‌هاي علميه جاي افتخار است، اين است که علما عليرغم همه اختلاف نظرها، وقتي پاي دين به ميان آمد، به خوبي همراهي کرده و ايستادند. به عنوان نمونه، کساني که با فلسفه و عرفان ميانه خوبي نداشتند، بلکه نماد ضديت با فلسفه بودند، بدون توجه به اين اختلاف سليقه به کمک نهضت امام(ره) شتافتند، و برخي از آن‌ها در پست‌هايي نيز به خدمت به نظام پرداختند. حتي برخي مراجع در پاسخ به سئوالات مقلدين در زمينه‌هاي اجتماعي، مرجع پاسخ گويي به سئوال را حضرت امام خميني(ره) معرفي مي‌کردند.

وي با اشاره به تغيير نگرشي که همراه با نهضت اسلامي در جامعه پديد آمد، گفت: امام(ره) نگرش‌ها به دين را که مقوله‌اي فردي تلقي مي‌شد، تغيير داد، و نيمي از احکام اسلام (احکام اجتماعي) را که سال‌ها به فراموشي سپرده شده بود، احيا کرد.

آيت‌الله مصباح يزدي ستون خيمه انقلاب را ولايت‌فقيه دانست و افزود: اگر کمترين لطمه‌اي به ولايت‌فقيه وارد شود، به اصل انقلاب، بلکه به اسلام ضربه‌اي مهلک وارد مي‌شود؛ چرا که اگر عمود خيمه‌اي بيفتد، ديگر خيمه‌اي نخواهد ماند.

عضو جامعه مدرسين با بيان اين‌که بعد از گذشت بيش از 50 سال از شروع نهضت اسلامي، هنوز نتوانسته ايم ابعاد مختلف ولايت‌فقيه را تبيين کنيم، ادامه داد: لذا اولين وظيفه، شناخت اسلام به عنوان يک کل هماهنگ جامع به همراه احکام اجتماعي آن است، و هر چه معرفت افراد در اين زمينه بيشتر شود، آسيب پذيري نظام کمتر مي‌شود.

وي با اشاره به اين‌که هر چند معرفت لازم است، اما کافي نيست، افزود: چه بسيار کساني که به مسأله‌اي علم دارند، اما مخالف علم خود عمل مي‌کنند؛ لذا علاوه بر علم، انگيزه صحيح هم لازم است؛ از اين رو خودسازي تکليف دوم است.

وی با تأکيد بر نقش دنياطلبي در انحرافات عملي، افرود: بر کسي پوشيده نيست که طبق تاريخ، عمر سعد هرگز گمان هم نمي‌کرد که براي مقابله و کشتن سيدالشهدا(عليه‌السلام) اقدام کند، اما وقتي حکومت ري در مقابل کشتن حسين(عليه‌السلام) قرار گرفت، ترديد کرد و بعد از تأمل، جنگ با سيدالشهدا(عليه‌السلام) را پذيرفت.

عضو جامعه مدرسين، بصيرت را در کنار علم و خود سازي به عنوان شاخصه سوم يک فرد انقلابي مورد تأکيد قرار داد و افزود: چه بسيار افراد متقي و عالمي که به خاطر عدم شناخت از جامعه و بصيرت لازم، مي‌توانند به آلت دست دشمنان اسلام تبديل شوند.

وي ضمن انتقاد از کمبود توجه علمي به مباحث اجتماعي اسلام در حوزه‌ها، اظهار داشت: چگونه است که در باب صلوة و طهارت که کتاب‌هاي متعددي در مورد آن نوشته شده و اتفاقا دشمني چنداني نيز نسبت به آن از سوي دشمنان اسلام وجود ندارد، اين مقدار اهتمام ورزيده مي‌شود، اما نسبت به امر به معروف و نهي از منکر و حکومت اسلامي که اتفاقا مورد تهاجم همه جانبه دشمنان از جمله شيطان بزرگ است، به بهانه اين‌که يک کتابي در اين زمينه منتشر شده است، کار نمي‌شود؟!

آيت‌الله مصباح با اشاره به لقب شيطان بزرگ که از سوي حضرت امام(ره) به آمريکا داده شد، اظهار داشت: از عنايات خداوند متعال به امام(ره) بود که چنين تعبيري را در مورد آمريکا به کار ببرد، چرا که امروز هم مي‌بينيم، بسياري از مشکلات عالم زير سر آمريکاست.

وي با اشاره به آيه‌اي از قرآن کريم اظهار داشت: القاي شبهات از سوي شياطين عجيب نيست، اما عجيب اين است که مؤمني به راحتي تحت تأثير اين شبهات -که بسياري از آن‌ها واهي و مضحک هستند- قرار گيرد.

استاد اخلاق حوزه علميه قم عوامل نفساني، از جمله آسايش‌طلبي، را از موانع انقلابي ماندن حوزه دانست و افزود: روح تنبلي و آسايش طلبي سبب مي‌شود که فرد دنبال اموري که زحمت و خطر جاني، مالي و آبرويي دارد، نرود؛ زيرا دوست دارد در نهايت احترام بوده، جايگاه ديني خود را هم داشته باشد.

وي افزود: امام حسين(عليه‌السلام) نيز براي امر به معروف و نهي از منکر قيام کرد؛ هرچند مي‌دانست به قيمت جانش تمام مي‌شود؛ و در اين عصر نيز امام(ره) اين مسأله را درک کرد و اسلام را احيا کرد.

علامه مصباح يزدي در پايان اظهار داشت: اگر بخواهيم حوزه علميه انقلابي بماند، در دو زمينه بايد کار شود؛ اول اين‌که فقه اجتماعي اسلام را تقويت کنيم و طبيعتاً اين فعاليت، از يک طرف مباني علمي و اعتقادي آن، و از سوي ديگر، بصيرت سياسي در عمل را شامل مي‌شود؛ و دوم اين‌که خود سازي کرده و با هواي نفس، آسايش طلبي و راحت طلبي خود مبارزه کنيم، و خود را آماده هرگونه فداکاري ولو فدا کردن جان و مال و آبرو نماييم./1323/د102/ج

ارسال نظرات