۰۹ مهر ۱۳۹۵ - ۱۶:۰۴
کد خبر: ۴۵۲۶۸۳
عبدالباری عطوان:

آمریکا به‌سرعت متحد سعودی خود را به «دشمن» تبدیل کرد

روابط استراتژیک آمریکا و عربستان بر اساس قاعده‌ای ایجاد شد که گمان می‌رفت مستحکم باشد یعنی «حمایت آمریکا مقابل نفت عربستان سعودی». ولی نیاز آمریکا به نفت به پایان رسید؛ از این‌رو این حمایت پایان یافت و متحد در یک چشم به‌هم زدنی به دشمن تبدیل شد.
عبدالباری عطوان

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از تسنیم، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته جهان عرب و سردبیر روزنامه فرامنطقه‌ای «رای الیوم» در مقاله‌ای در این روزنامه به تصویب قانون موسوم به «جاستا» علیه عربستان سعودی در کنگره آمریکا و بی‌اثر شدن وتوی «باراک اوباما» رییس‌جمهوری این کشور در این مورد، پرداخت و نوشت: رای قاطع دو مجلس سنا و نمایندگان آمریکا، که به شکست «وتوی» باراک اوباما، رییس‌جمهوری آمریکا علیه قانونی، که به خانواده‌های قربانیان حملات یازدهم سپتامبر سال 2001 اجازه می‌دهد علیه حکومت عربستان سعودی اقامه دعوا و درخواست غرامت کنند، ما را شگفت‌زده نکرد. آن‌چه ما را شگفت‌زده کرد سرعت رای‌گیری برای خنثی کردن این وتو آن هم با اکثریت قاطع و همچنین رای بی‌سابقه علیه این وتوست.

در مجلس سنا به طور مثال تنها یک نفر از مجموع 97 سناتور به نفع وتو رای داد و این وضعیت حجم کینه و نفرت از عربستان سعودی- که مطمئن‌ترین متحد واشنگتن در منطقه خاورمیانه و جهان طی بیش از 70 سال محسوب می‌شود- را نشان می‌دهد. آیا منطقی است که این متحدی، که در همه جنگ‌های آمریکا مشارکت داشته است، در مجلس سنا تنها یک رای موافق داشته باشد.

این، قانون «عدالت علیه حامیان تروریسم» نیست بلکه همانطور که از نامش پیداست قانونی انتقام‌جویانه از متحدی است که تحقیقات کمیته کنگره، آن را از هرگونه نقش‌آفرینی رسمی، مستقیم یا غیرمستقیم در این حملات تبرئه کرده است؛ زیرا نقش آن (عربستان سعودی) به پایان رسیده است و ائتلاف با آن، دیگر فایده‌ای ندارد.

***

روابط استراتژیک میان عربستان سعودی و آمریکا، که پایه‌های اولیه آن  در دیدار ملک «عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل سعود» پادشاه وقت عربستان سعودی و «روزولت» رییس‌جمهوری آمریکا روی عرشه یک ناو جنگی در کانال سوئز در سال 1945 بنا نهاده شد، به پایان رسید، یا اینکه از جانب آمریکا پایان یافت؛ زیرا گاو شیرده عربستانی سقوط کرد و منبع مالی آن خشکید و آمریکا دیگر نیازی به نفت این کشور ندارد.

این روابط استراتژیک بر اساس قاعده‌ای ایجاد شد که گمان می‌رفت مستحکم باشد یعنی «حمایت آمریکا مقابل نفت عربستان سعودی». ولی نیاز آمریکا به نفت به پایان رسید آن هم به لطف نفت شیل (10 میلیون بشکه در روز) و دستیابی به منابع جایگزین دیگر؛ از این‌رو این حمایت پایان یافت و متحد در یک چشم به‌هم زدنی به دشمن تبدیل شد.

عربستان سعودی اکنون در لبه پرتگاه فرآیند «باج‌گیری» مالی و سیاسی بی‌سابقه‌ای قرار گرفته است آن هم در شرایطی که ذخایر مالی آن کاهش یافته و رو به افول است و دولت آن مالیات‌ها و سیاست‌های ریاضتی علیه شهروندانش به منظور کاهش کسری شدید در بودجه‌هایش اعمال کرده است. عربستان 750 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری، سپرده و اوراق بهادار در آمریکا از جمله اینها 119 میلیادر دلار به شکل اوراق بهادار در خزانه این کشور دارد که آمریکا روی این دارایی‌ها به عنوان اولین بخش از چندین بخش احتمالی برای پرداخت غرامت به خانواد‌ه‌های قربانیان حملات یازدهم سپتامبر، که کارشناسان مبلغ این غرامت را حدود 3.3 تریلیون دلار تخمین زده‌اند، دست خواهد گذاشت و مصادره خواهد کرد این بدان معناست که اگر این تخمین‌ها صحت داشته باشد، نفت عربستان سعودی به مدت ده‌ها سال در گرو آمریکا خواهد بود تا غرامت‌های درخواستی را از عربستان دریافت کند.

آمریکا، عربستان سعودی را در جنگ سوریه، نیز در جنگ‌های یمن و لیبی و پیش از این نیز در افغانستان گرفتار کرد سپس پشت آن را و این کشور را به حال خود رها کرد تا با تنهایی با سرنوشت خود مقابله کند آن هم در چارچوب طرح‌های انتقامجویانه‌ای، که چندین سال پیش در اتاق‌های سیاه و تاریک طرح‌ریزی شده است.

آمریکا به تهدیدهای «عادل الجبیر» وزیر خارجه عربستان سعودی مبنی بر خارج کردن سرمایه‌های این کشور اهمیتی نداد و موضع‌ آن با سفر چند ماه پیشِ شاهزاده «محمد بن‌سلمان» جانشین ولیعهد عربستان تغییری نکرد و همچنین به پیشنهادهای خرید سلاح و پمپاژ سرمایه‌های جدید برای تجدید حیات اقتصادی آن اعتنایی نکرد؛ زیرا «موسسه» آمریکایی تصمیم گرفت که شمشیر دشمنی و انتقام را بر ضد عربستان بیرون بکشد و مجلس‌های نمایندگان و سنا چاره‌ای جز اجرا نداشتند و وتوی اوباما چیزی جز پاشیدن خاکستر در چشم‌ها نیست.

روزهای پیش رویِ حکومت عربستان سعودی در تمامی سطوح بسیار دشوار خواهد بود آن هم پس از آن که متحد آمریکایی‌اش از جلو و از پشت و همزمان با جیب به این کشور پادشاهی، که در شرایطی بسیار دشوار در تاریخ معاصرش قرار داد، با تمام سنگدلی خنجر زد.

کشورها هیچ مصونیتی ندارند... هم‌پیمانان هیچ مصونیتی ندارند... دوستی با اعراب وجود خارجی ندارد... تمامی این ملاحظات ساقط می‌شود زمانی که «موسسه» آمریکایی حاکم تصمیم بگیرد آن را، بدون ارج دادن به کسی که در کاخ سفید ساکن است، ساقط کند.

از عراق آغاز کردند... و سپس سراغ لیبی رفتند... و پس از آن به سوریه منتقل شدند و عرب‌ها و اتحادیه‌های‌شان و پول‌های‌شان را در این عملیات ویرانگر مورد استفاده قرار دادند و اکنون نوبت عربستان سعودی فرار رسیده است که بدون هیچ تردیدی و بلکه خیلی مشتاقانه در تمامی این جنگ‌ها نقش‌آفرینی کرد.

هرگز با آمریکا نبودیم و در اردوگاهش هم هرگز قرار نگرفته‌ایم و به نیت‌هایش اعتماد نداریم و فریب وعده‌های شیرین آن درباره عدالت و دموکراسی‌مان را نخورده‌ایم و همواره در اردوگاه دیگر ایستاده‌ایم به همین دلیل وجدانی راحت داریم.

رهبران عربستان در برابر این نمک‌نشناسی متحدشان چه کاری می‌توانند انجام دهند؟

ما بر این باور نیستیم که کمک گرفتن از برخی از صهیونیست‎های آمریکایی- همان‌گونه که می‌بینیم- برای به خدمت گرفتن‌شان در «لابی‌های» دفاع از عربستان فایده‎ای داشته باشد و گمان نمی‌کنیم که نزدیکی به صهیونیست‌ها- همان‌گونه که برخی از عادی‌سازان روابط در میان سعودی‌ها به آن توصیه می‌کنند- راه‌حل باشد. چنین وضعیتی ایجاب می‌کند که چندین «انقلاب» در همه سیاست‌های سابق ایجاد شود. ولی ما بر این باور نیستیم که دستگاه رهبری سعودی از این انقلاب‌ها استقبال کند مگر آن که خارج از مرزهایش و در کشورهای عربی رخ دهد که در اردوگاه عربستان قرار ندارند./847/ب102/د

ارسال نظرات