۲۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۸:۲۴
کد خبر: ۴۴۳۱۱۱

انتشار صد و شانزدهمین شماره ماهنامه ملیکا

صد و شانزدهمین شماره ماهنامه ملیکا(ماهنامه فرهنگی کودکان ایران) از سوی مؤسسه آینده روشن(پژوهشکده مهدویت) چاپ و روانه بازار شد.
ملیکا

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، شماره 116 ماهنامه ملیکا(ماهنامه فرهنگی کودکان ایران) ویژه مرداد‌ماه 1395 به مدیرمسؤولی سید مسعود پورسیدآقایی از سوی مؤسسه آینده روشن(پژوهشکده مهدویت) منتشر شد.

 

در این شماره می‌خوانیم: «مهدی یار»، «روزهای ماه/ مرداد»، «قند و پند/ دعای مادر»، «شعر/ پیک نوبهار»، «حیوانات قرآنی/ من یک پرنده واقعی شدم»، «طمع»، «گل نرگس» و «چشم به راه/ وقتی مهربانی برگردد».

 

در ذیل موضوعی با عنوان مهدی یار آمده است: «مردادماه، ماه خوب و قشنگی است که دو تا اتفاق خیلی خوب در آن افتاده؛ تولد امام رضا علیه السلام و تولد حضرت معصومه سلام الله علیها. امام رضا علیه السلام به اجبار حاکم زمان خودش، مجبور شد به مشهد برود و در آنجا زندگی کند.

 

او هم رفت، مدتی بعد خواهرش معصومه سلام الله علیها خیلی برای دیدن برادر دلتنگ شد، وسایلش را جمع کرد و همراه کاروان به اطراف ایران به راه افتاد. در زمان های قدیم سفر رفتن خیلی سخت بود. آنها باید در سرما و گرما با شتر از بیابان عبور می کردند. حضرت معصومه سلام الله علیها در بین راه بیمار شد، برای همین نتوانست به سفر خودش ادامه بدهد، و از دنیا رفت.

 

او خواهر خوب و مهربانی بود که با این کارش به همه نشان داد که باید همه خواهر و برادرها قدر یکدیگر را بدانند و با هم دوست و مهربان باشند، بعضی وقت ها خواهر و برادرها به خاطر مسائل خیلی کوچک با هم دعوایشان می شود. ولی باید مثل امام هایمان با یکدیگر دوست و مهربان باشیم».

 

دعای مادر عنوان یکی دیگر از موضوعات این ماهنامه است که ذیل آن می خوانیم: «روزی حضرت موسی علیه السلام از خداوند خواست تا همنشین او را در بهشت به او نشان بدهد، جبرئیل گفت: ای موسی همنشین تو یک جوان قصاب است و نشانی های آن مرد را هم به او داد. حضرت موسی علیه السلام خانه آن جوان را پیدا کرد و پرسید: مهمان می خواهید؟ جوان به مهربانی او را به داخل خانه دعوت کرد.

 

جوان به طبقه بالای خانه رفت و پیرزنی را که داخل سبد بود همراه خود به پایین آورد، دست و روی او را شست، به او غذا داد و دوباره به سر جایش برگرداند. پیرزن چیزهایی زیر لب می گفت. حضرت موسی علیه السلام پرسید: ای جوان این پیرزن چه کسی بود؟ جوان گفت: او مادرم است. من پولی ندارم تا برای او خدمتکار بگیرم برای همین کارهای او را خودم انجام می دهم.

 

حضرت موسی علیه السلام گفت: وقتی او را به طبقه بالا می بردی چه می گفت؟ جوان گفت: هر روز وقتی غذا به او می دهم و دست و روی او را می شویم، برای من دعا می کند و می گوید، خدا تو را همنشین موسی در بهشت قرار دهد. حضرت موسی علیه السلام لبخند زد و گفت: جبرئیل به من خبر داد که تو هم همنشین من در بهشت خواهی بود. مرد جوان بسیار خوشحال شد و خدا را شکر کرد».

 

صد و شانزدهمین شماره ماهنامه ملیکا(ماهنامه فرهنگی کودکان ایران) ویژه مرداد‌ماه 1395 به مدیرمسؤولی سید مسعود پورسیدآقایی از سوی مؤسسه آینده روشن(پژوهشکده مهدویت) و با قیمت 5000 تومان چاپ و روانه بازار شده است./907/پ202/ق

ارسال نظرات