۲۵ مهر ۱۳۹۴ - ۲۰:۲۰
کد خبر: ۲۹۵۹۵۵
حجت‌الاسلام دانشمند در گفت‌وگوی تفصیلی با رسا؛

قمه‌زنی چماق دشمن برای کوبیدن بر سر تشیع است/ حتی اگر یک بچه شیعه را از دست بدهیم ضرر کرده‌ایم

خبرگزاری رسا ـ نیامدن مردم پای منبر را نباید به حساب بی‌دینی مردم گذاشت. این موضوع را به طلاب جوان هم گوشزد کرده‌ام که اگر مردم پای منبری نیامدند، نباید این عدم حضور را پای بی‌دینی آن‌ها گذاشت؛ بلکه گاهی ما موضوعاتی را انتخاب می‌کنیم که مردم احساس نیاز نمی‌کنند.
حجت الاسلام دانشمند حجت الاسلام مهدي دانشمند محقق و مبلغ حوزه علميه حجت الاسلام دانشمند

 

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، هیئات مذهبی، محافل وعظ، خطابه و سخنرانی همواره از اهمیت ویژه‌ای در میان شیعیان به ویژه در کشور ما برخوردار بوده است. در تاریخ اسلام شاهد بوده‌ایم که منابر و محافل دینی نقش به سزایی در برانگیختن مردم برای فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشته‌اند. چه بسیار جنگ‌هایی که با یک مجلس وعظ و خطابه شروع و چه بسیار فتنه‌ها که یک منبر آن را خاموش کرد.

 

در عصر حاضر نیز شاهد هستیم که هیأت‌های مذهبی و محافل فرهنگی مذهبی در زمینه‌های مختلف فرهنگی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی تأثیر زیادی بر روی زندگی مردم دارند و شاهد بازخورد برخی جریان‌سازی‌هایی که از طریق این مجامع برای زندگی مردم صورت گرفته هستیم.

 

در کشور ما که مردم به ویژه در ایام ماه محرم ارتباط زیادی با سخنرانان و هیأت‌های مذهبی و مراسمات عزاداری دارند، با توجه به فضایی که در این ایام ایجاد می‌شود و اذهان مردم آمادگی بیشتری برای پذیرش افکار و مطالب ارائه شده از روی منبر پیدا می‌کند، باید توجه ویژه‌ای به منبر و منبری، مراسمات عزاداری و مداحی و سبک‌های عزاداری کرد؛ چرا که نه تنها ما به تأثیرات عمیق این محافل آگاه هستیم، بلکه حافظه تاریخی ما نشان می‌دهد همواره دشمنان در تلاش بوده‌اند تا از ابزار هیأت‌ و منبر برای پیشبرد اهداف فرهنگی و استراتژی‌های فرهنگی خود استفاده کنند.

 

در سال‌های اخیر با افزایش نفوذ جریان‌هایی که مورد حمایت غرب هستند، نظیر تشیع لندنی شاهد برخی انحرافات و بدعت‌ها در مجالس مذهبی و منابر و سبک‌های عزاداری بوده‌ایم که همه این مسائل زنگ خطریست برای دست اندرکاران و دلسوزان تا با دقت بیشتری به برگزاری مراسم عزاداری و محافل مذهبی و فرهنگی بپردازند.

 

حجت‌الاسلام مهدی دانشمند اصفهانی یکی از مبلغان و سخنرانان موفق و مشهور کشور است که به خوبی توانسته در زمینه جذب مخاطبان موفق باشد. همچنین شاهد حضور وی در محافل و مجالس مختلف در سراسر کشور و حتی خارج از کشور بوده‌ایم که همواره با استقبال مخاطبان مواجه بوده است. وی با بیش از سه دهه تجربه در سخنرانی، منبر رفتن و حضور مستمر در محافل فرهنگی مذهبی و مراسمات عزاداری، یکی از اشخاصی است که می‌تواند بایدها و نبایدها را برای منبر رفتن، سخنرانی کردن و برگزاری محافل فرهنگی مذهبی و هیأت‌های عزاداری مطرح کند.

 

اگر چه منبر، منبرشناسی و آسیب‌شناسی هیأت‌های عزاداری نیازمند بحث‌هایی مفصل‌، تألیف و تدوین مقالات و کتب متعدد با استفاده از تجربیات علما و کارشناسان دینی و مذهبی است،‌ ولی برای بررسی اجمالی این موضوع پای گفت‌وگوی حجت‌الاسلام دانشمند اصفهانی نشستیم که مشروح آن در ادامه تقدیم حضور علاقه‌مندان می‌شود؛

 

 

رسا ـ منبر و خطابه در اسلام به ویژه در مذهب شیعه چه جایگاهی دارد؟

 

زمانی که به سیره پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نگاه می‌کنیم، می‌بینیم پیام‌هایی که برای مردم مفید و مورد نیاز جامعه برای بصیرت و رشد تعلیم افکار است تا مردم به وظیفه خودشان عمل کنند و بدانند در چه شرایطی هستند، با خطبه‌ها و سخنرانی‌های ائمه معصوم(ع) صورت گرفته است و با این خطبه‌ها بود که مردم راه را از چاه تشخیص می‌دادند.

 

روایاتی که از اهل‌بیت(ع) برجا مانده، برگرفته از همان خطبه‌ها است. به ویژه امیرمؤمنان(ع) که «اخطب الخطباء» بوده‌اند و حتی در میان دشمنانشان به عنوان «اخطب الخطباء» معروف بودند و دشمنان نیز مولا(ع) را به عنوان بهترین خطیب معرفی می‌کردند، این خطبه‌ها بسیار مردم را تکان می‌داده و روشن می‌کرده است؛ حتی آن‌ها را تهییج و و تشویق می‌کرد و بعضاً در جنگ‌ها با یک خطبه هزاران نفر برای جنگ آماده می‌شدند.

 

در زمان غیبت و پس از ائمه اطهار(ع) مراجع، علما و بزرگان دین بر روی منابر و با سخنرانی‌ مردم را نسبت به طاغوت‌های زمان آگاه می‌کردند. در دوران معاصر نیز حضرت امام خمینی(ره) با آن سخنرانی معروف خود در بهشت زهرا(س) و پیش از آن در سال 42 در خطبه‌ای آتشین در فیضیه مردم را بیدار کردند. بسیاری در آن زمان خواب بودند و امام(ره) با آن خطبه‌ها و سخنرانی‌ها چارچوب فکری انقلاب و مبارزه با استکبار را در اذهان مردم زنده کردند. فکر مبارزه با طاغوت را با همان سخنرانی‌ها و خطبه‌ها در ذهن مردم ایجاد کردند.

 

امروز نیز رهبر معظم انقلاب با خطبه‌ها و سخنرانی‌های خود أثرگذاری فراوانی در جوامع اسلامی دارند. به عنوان نمونه در فتنه اخیر منا و مسجدالحرام که یهودیان مرموز و وهابی‌های بی‌دین مردم را کشتند؛ رهبر معظم انقلاب در سخنانی فرمودند: «برخورد سخت و خشن در صورت همکاری نکردن، پاسخ عربستان خواهد بود.» پس از این سخنان، 4 ساعت طول نکشید رژیم آل سعود که قصد داشت حتی پیکر شهدای ما را تحویل ندهد، تغییر رویه داد و پادشاه عربستان این فاجعه را تسلیت گفت.

 

 

حتی به سرعت شهدای منا به ایران برگردانده شدند و این‌ها در حالی صورت گرفت که پیش از سخنرانی رهبر معظم انقلاب، وزرای ما را به عربستان راه ندادند. حتی درخواست ملاقات وزیر امور خارجه ما را رد کردند؛ ولی با یک سخنرانی حضرت آقا ورق برگشت. همواره زمانی که علما و بزرگان دین با سخنرانی و خطابه یک قدم به جلو برمی‌دارند، دشمنان کیلومترها عقب نشینی می‌کنند و همه این‌ها بیانگر اهمیت منبر و خطابه است.

  

 

 

رسا ـ با توجه به گسترش تکنولوژی‌های ارتباطی، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی و افزایش ارتباط مردم با فضای مجازی، آیا به نظر شما این فناوری‌ها جایگزین منبر، وعظ و خطابه شده‌اند؟

 

ابداً چنین اتفاقی رخ نداده است. این موضوع را رهبر معظم انقلاب نیز فرمودند. در فرمایشات حضرت امام خمینی(ره) نیز بر اهمیت منبر، وعظ و خطابه تأکیده شده و خود مردم اقرار دارند که هیچ‌گاه ابزارهای مجازی نمی‌تواند جایگزین منبر و خطابه شود. ما هم که در این عرصه فعالیت می‌کنیم، شاهد این مطلب هستیم که خود مردم اقرار می‌کنند تلویزیون، ماهواره و دیگر وسایل‌ ارتباطی نتوانسته‌اند جای منبر را پر کنند.

 

رسا ـ چرا منبر تا این حد از قداست برخوردار است؟

 

منبر یادگاری حضرت رسول(ص) و ائمه اطهار(ع) است. مردم وقتی به منبر سیدالشهدا(ع) نگاه می‌کنند، چون جزء شعائر شیعه است، برای آن قداست قائل می‌شوند. هرچیزی که مردم را به یاد اهل‌بیت‌(ع) بیندازد، برای آن‌ها مقدس است. ساختمان مسجد، خشت، گل، سنگ و تیرآهن که بیشتر نیست، سازه و ساختمانی همانند دیگر ساختمان‌ها است، ولی چون نام مسجد بر آن نهاده می‌شود، برای مردم قداست پیدا می‌کند. وقتی چیزی به نام اهل‌بیت‌(ع) ثبت و جزئی از شعائر شیعه می‌شود، قداست پیدا می‌کند. قرآن نیز می‌گوید: زمانی که می‌خواهید تقوای قلوب و ایمان اشخاص را خوب لمس کنید، باید ببینید به شعائر دینی به چه میزان اهمیت می‌دهند. کسانی که واقعاً مقدس هستند، به شعائر دینی و اماکن مقدسه بیشتر احترام می‌گذارند.

 

رسا ـ به نظر شما رابطه روضه و منبر چگونه است؟ آیا روضه می‌تواند جایگزین منبر باشد؟ روضه و منبر رقیب یک‌دیگر هستند؟

 

روضه نتیجه منبر است. سخنرانی و خطابه همانند درخت است که روضه میوه آن خواهد بود. اگر اساتید عرصه خطابه و منبر را ببینید، متوجه می‌شوید که روضه و منبر آن‌ها در ارتباط هستند و تطابق دارند. خلاصه آن‌چه بالای منبر مطرح می‌شود، مصداق عملی آن روضه می‌شود. به عنوان نمونه وقتی در سخنرانی پیرامون «جوانی» سخن گفته می‌شود، روضه علی اکبر(ع) خوانده می‌شود. یا زمانی که در سخنرانی تأکید می‌شود انسان باید در راه اسلام عمر خود را صرف کند، در این راه مو سفید کند و در نهایت در راه دین جان خود را تقدیم کند، روضه حبیب بن مظاهر خوانده می‌شود. این کار سبب می‌شود برای نمونه وقتی فردی در پایان سخنرانی و هنگام روضه وارد مجلس شود، محتوای سخنرانی را از روضه بفهمد و متوجه شود که موضوع سخنرانی چه بوده است.

 

 

 

رسا ـ به نظر شما آیا اقبال مردم به منبر و سخنرانی کمتر نشده است؟ دلیل چیست؟

 

شاید این مسأله برای برخی رخ داده باشد. ولی بحمدلله بنده در سخنرانی‌ها و منبرهای خودم شاهد چنین موضوعی نبوده‌ام. برای بنده که استقبال خیلی بیشتر شده است. در جلسات خودم تاکنون شاهد کم رنگی نبوده‌ام. اتفاقا نسل جوان بیشتر در پای منبر و جلسات سخنرانی حاضر می‌شوند. تجربه نیز نشان داده به هر میزان مردم گرفتارتر می‌شوند و از دنیا و دیگران نا‌امید می‌شوند، به خداوند و سیدالشهدا (ع) پناه می‌برند. به نظر بنده این‌گونه نیست که استقبال مردم کمتر شده باشد. شاید برای بعضی بنابر دلایلی این اتفاق رخ داده باشد و مردم پای منبر آن‌ها حاضر نشوند.

 

نیامدن مردم پای منبر را نباید به حساب بی‌دینی مردم گذاشت. این موضوع را به طلاب جوان هم گوشزد کرده‌ام که اگر مردم پای منبری نیامدند، نباید این عدم حضور را پای بی‌دینی آن‌ها گذاشت؛ بلکه گاهی ما موضوعاتی را انتخاب می‌کنیم که مردم احساس نیاز نمی‌کنند.

 

اگر کسی اصول منبر را رعایت کند، موضوعاتی را انتخاب کند که برای مردم تازگی و جذابیت داشته باشد، مردم بسیار استقبال می‌کنند. حتی می‌آیند سؤال پرسیده و تشکر می‌کنند. مردم به بصیرت و بینشی رسیده‌اند که پای هر سخنرانی نمی‌نشینند. درک مردم بالا رفته است و برای وقت خود بیشتر ارزش قائل هستند.

 

شاید سال اول در یک مراسمی به خاطر تبلیغات حاضر شوند، ولی اگر ببینند که چیزی دستگیر آن‌ها نمی‌شود، سال بعد قطعا در آن مراسم حاضر نخواهند شد. واقعا مردم امروز برای وقت خود ارزش قائل هستند و ما نیز باید برای وقت مردم ارزش قائل شویم. ارزش قائل شدن برای مردم در هر صنفی باید عملی شود. روحانیان باید با مطالعه و ارائه مطالب مفید، جدید، علمی و اصولی به وقت مردم احترام بگذارند.

 

اگر روحانیت می‌خواهد حذف نشود و کنار زده نشود، باید مردم را عامی فرض نکند. امروزه بیشتر مخاطبان در مجالس سخنرانی تحصیل‌کرده هستند. در گذشته پای منبر روحانیان به اندازه انگشتان دست افراد با سواد و تحصیل‌ کرده حضور نداشت، ولی امروزه برعکس شده است. بعید می‌دانم در ایران دیگر بی‌سواد وجود داشته باشد.

 

گاهی اوقات از انتقاداتی که مردم به صنف ما می‌کنند، احساس می‌کنم که سطح مطالعاتی مردم بسیار بالا رفته است. یک روحانی وقتی بالای منبر می‌رود باید بتواند به صورتی صحبت کند که همه اقشار و افراد در سطوح مختلف از این منبر چیزی عایدشان بشود. این به معنای استفاده از واژه‌های ثقیل و سنگین نیست؛ یعنی یک منبری باید پخته و بامحتوا صحبت کند. همانند حضرت امام خمینی(ره) یا رهبر معظم انقلاب که در عین سادگی و روان بودن صحبت‌هایشان، همه اقشار مردم و همه جامعه از این صحبت‌ها استفاده می‌کنند. هر کسی به اندازه فهم، صنف، شغل و سن خودش از این سخنرانی‌ها استفاده می‌‌کند و در حقیقت این هنر سخنران است که بتواند مخاطب را جذب کند.

 

رسا ـ به نظر شما آیا همه طلاب باید منبری شوند یا تنها کسانی که علاقه‌مند هستند در این زمینه ورود پیدا کنند؟

 

طلبه باید یا مؤلف، یا مدرس و یا مبلغ باشد. در هر سه صورت باید محقق هم باشد. برخی‌ها توفیقاتشان بسیار است، همانند شهید مطهری که هم مؤلف خوبی بودند، هم محقق بزرگی بودند و هم مبلغ مؤثری بودند. استعداد همه به یک اندازه نیست. منبر رفتن، خطیب شدن و سخنرانی کردن نیازمند لوازم خودش است. اولاً منبری باید خوش‌ظاهر باشد. وقتی مخاطبان سخنران را نگاه می‌کنند، باید چهره روحانی به دلشان بنشیند. سخنران باید خوش صدا و خوش بیان هم باشد.

 

به قول رهبر معظم انقلاب، سخنران باید مسلح باشد به دو زبان؛ یکی زبان زمان و دیگری زبان جوان. یعنی باید هم زمانه و مسائل زمان را به خوبی بشناسد و هم جوانان و مسائل مورد نیاز آن‌ها را بداند تا بتواند در دل آ‌نها نفوذ کرده و بر فکر آن‌ها مؤثر واقع شود.

 

 

رسا ـ مهم‌ترین آسیب‌هایی که هیأت‌های مذهبی و مراسمات عزاداری را تهدید می‌کند، چیست و چه تأثیری بر آینده آ‌ن‌ها خواهد داشت؟

 

نخست این‌که مجالس در حال خالی شدن از علما و روحانیون هستند. هیأت‌ها مداح محور شده‌اند. البته نه این‌که مداح‌ها بد باشند؛ ولی حتی مادحین فهیم و بصیر نیز از این موضوع نگران هستند. برخی وقت‌ها نیز حرفایی مطرح می‌شود که جواب ندارد. برای نمونه مطرح می‌کنند در یک هیأت حدود 500 نفر جوان حضور دارد و شما ببینید حوزه‌های علمیه چند نفر مبلغ پرورش داده‌اند که بتوانند جوابگوی نیازهای این جوانان باشند. یعنی از طریق منبر بتوانند این جوانان را جذب کنند.

 

حاج محمود کریمی از معدود مداحانی است که هنگام جلساتش حتما پای منبر می‌نشیند تا دیگران هم یاد بگیرند. بنده شنیدم در یکی از جلسات حاج محمود کریمی، هنگام سخنرانی و منبر تعداد کمی حضور داشتند، ولی پس از منبر که نوبت مداحی می‌شود، جمعیت زیادی حاضر می‌شوند و در این موقع حاج محمود کریمی از سخنران درخواست می‌کند حالا که جمعیت زیادی حاضر شده‌ است، دوباره منبرش را تکرار کند و وقت خودش را به روحانی می‌دهد.

 

در هیأت، معرفت اصل است. رهبر معظم انقلاب مبحثی را تحت عنوان «شور و شعور» مطرح کردند. شور وسعت است و شعور عمق. مشکل هیأت‌های ما این است که شور آن‌ها به اندازه دریا است،‌ ولی عمق آن‌ها به اندازه بند انگشت نیست. البته این شامل همه هیأت‌های مذهبی ما نمی‌شود، ولی عمده هیأت‌ها این مشکل را دارند. اشخاص حاضر هستند شب تا صبح سینه بزنند،‌ ولی حاضر نمی‌شوند نیم ساعت برای شنیدن یک سخنرانی وقت بگذارند.

 

بنده در جزوه‌ای بیش از 30 آسیب را برای هیأت‌ها نوشته‌ام. افزون ‌بر کمبود مباحث معرفتی، شعرهایی که خوانده می‌شود، چندان عمیق و پخته و خط دهنده نیست. بلکه اشعاری محاوره‌ای است که رهبر معظم انقلاب هم این مسأله را متذکر شده‌اند. آقای «میثم مطیعی» به همین دلیل گل کرده است، چون مسائل سیاسی را هم در اشعار خود مطرح می‌کند. مداحان ما باید در این وادی وارد شوند که در کنار امام حسین(ع)، روضه و گریه، «هیهات من الذله» را هم مطرح کنند. در قالب شعر، جوانان را نسبت به آگاه شدن از تهدیدات دشمن، مشکلات جامعه، تبعیت از ولایت، تحصیل کردن و زندگی سالم ترغیب کنند.

 

دوم، یکی دیگر از آسیب‌های مهم هیأت‌ها دودی شدن آن‌ها است. پس از روضه، قهوه‌خانه رفتن بسیار ناپسند است. متأسفانه بعضی بچه‌های هیأت چندان درس‌خوانده نیستند و از نظر تحصیلی و علمی بسیار موفق نبوده‌اند. برخی از مداحان اهل‌بیت(ع) نیز چندان تحصیل‌کرده نیستند. چند نفر از مداحان اهل‌بیت(ع) یک مرتبه «منتهی الآمال» را خوانده‌اند؟ باید به این مسائل توجه داشت.

 

 

رسا ـ به نظر شما برخی سبک‌های عزاداری نظیر قمه زنی و زنجیر تیغی زدن چه آثاری در پی دارد؟

 

شاید زمانی قمه زنی و زنجیر تیغی جواب می‌داده است. برخی توجیه می‌کنند که ما دنبال تأیید دشمن نیستیم و برای ما نظر دشمن مهم نیست؛ حرف خوبی هم هست، ولی سؤال بنده این است که آیا تشخیص مسائل زمان حاضر را ما بهتر می‌فهمیم یا بزرگان و علمای ما؟

 

بنده به هیچ وجه به قمه‌زن‌ها توهین نمی‌کنم و قمه‌زنی را زیر سؤال نمی‌برم؛ ولی یک سؤال مهم دارم و آن این است که امروزه قمه‌زنی برای جهان تشیع چه سودی دارد؟ در قرن 21 وقتی یک جست‌وجویی در اینترنت می‌کنیم، شاهد هجمه‌ها، بی‌انصافی‌ها و بهانه‌گیری‌های دشمن هستیم. با این مسائل به این نتیجه می‌رسیم که دشمنان به خوبی از قمه‌زنی و مراسماتی از این دست استفاده می‌کنند. برای این‌که چماقی بسازند و بر سر شیعه بکوبند.

 

ما یا دلسوز شیعه هستیم یا این‌که تنها به گذارندن امروزمان فکر می‌کنیم. اگر دلسوز شیعه هستیم، باید بدانیم 1400 سال است که هیأت‌ها و علمای گذشته جنگیده‌اند تا یک حیثیتی برای شیعه درست کنند و امروزه این پرچم به دست ما افتاده است. قمه زنی جواب که نمی‌دهد هیچ، بلکه خیلی‌ها را زده می‌کند. در دنیا هم مسأله به همین صورت است.

 

داعشی‌ها را ببینید! پوشش آن‌ها، نوع ریش، محاسن و ظاهر آن‌ها دقیقا همانند شیعه‌های پاکستان و برخی کشورهای منطقه است تا وحشیگری که در دنیا از داعش دیده می‌شود به شیعه نسبت داده شود. مگر داعشی‌ها نظامی‌های دوره دیده و چریک نیستند؟ پس چرا لباس نظامی و به اصطلاح پلنگی نمی‌پوشند؟ چرا مشکی می‌پوشند و ریش بلند می‌گذارند؟ علت این است که می‌خواهند شبیه به رزمندگان جبهه مقاومت شوند. می‌خواهند شبیه به نوکران امام حسین(ع) یعنی عزاداران ایشان باشند.

 

داعشی‌ها حتی تلاش می‌کنند وحشیگری‌های خود را به گردن ما بیندازند. به گونه‌ای به ما ربط دهند. وقتی در قمه زنی شمشیر پر خون یک شیعه بالا می‌رود، به شمشیرها و چاقوهای خونی داعشی‌ها که سر می‌برند و از این جنایات در فضای مجازی فیلم منتشر می‌کنند، شباهت بسیار زیادی پیدا می‌کند.

 

من نوکر همه عزاداران و نوکران امام حسین(ع) هستم. من حتی خاک پای قمه زن‌های دل پاک امام حسین(ع) را به چشم می‌کشم؛ ولی امروزه قمه زنی این عزیزان برای امام حسین(ع) ضرر دارد. البته بنده معتقد هستم که نباید با قمه زنان برخورد بد داشت. همان‌گونه که بر رفتار صحیح و مناسب با اهل سنت تأکید داریم، این‌ها شیعه هستند، ولی جاهلند. بنده بسیاری از قمه زنان را با ادبیات مناسب و دوستانه جذب و اعتماد آن‌ها را جلب کردم.

 

قمه زنی مقداری هم سیاسی شد. بنده به عده‌ای از قمه زنان اصفهانی گفتم: اگر مسئولان دستور قمه زنی می‌دادند، چه کار می‌کردید؟ گفتند: «ما در این صورت حاضر به قمه زدن نبودیم.» بنده به آن‌ها گفتم: پس هدف شما عزاداری نیست، بلکه قضیه سیاسی شده است. برخی بیهوده شعار می‌دهند، درحالی که هدف آن‌ها از این سبک عزاداری‌ها سیاسی و نفسی است و این رفتار خیلی بد و به ضرر شیعه است.

 

 

رسا ـ رهنمودهای رهبر معظم انقلاب پیرامون عزاداری، سبک‌های عزاداری، کیفیت منابر و سخنرانی‌ها تا چه حد مؤثر واقع شده است؟

 

تأثیر رهنمودهای رهبر معظم انقلاب بسیار زیاد بوده است. به عنوان نمونه در زمینه سبک‌های مداحی، زمانی که ایشان به سبک‌های سخیف و برگرفته از ترانه‌ها اعتراض کردند، بحمدلله دیگر شاهد این معضل نبوده‌ایم. بنده پس از تذکر ایشان حتی شاهد یک مورد هم نبوده‌ام. بخشی از این کارها جهالت است و بخشی جوانی. مداحان اهل‌بیت(ع) گاهی نسبت به علما کم مهری می‌کنند، در حالی که باید رابطه بیشتری با علما داشته باشند.

 

رهبر معظم انقلاب هر سال سه بار با مداحان جلسه دارند. علت این موضوع این است که ایشان به خوبی بر تأثیر صحبت‌های خود بر مداحان آگاه هستند. رهبری می‌داند که این جلسات می‌توانند افراط و تفریط‌های موجود را از بین ببرد. مداحان به خوبی فرمایشات علما و بزرگان و رهبری را مورد توجه قرار می‌دهند. مادحین اهل‌بیت(ع) بازوی اسلام هستند. یک چشم دین روحانیت و علما هستند و چشم دیگر مداحان. بین روحانیان و مداحان نباید اختلاف باشد و کسانی که در منبر علیه مداحان صحبت می‌کنند، اشتباه می‌کنند.

 

 

 

رسا ـ نقش تشیع لندنی در آسیب‌ها و مشکلاتی که در زمینه عزاداری و منابر شاهد آن هستیم به چه صورت است؟

 

به نظر بنده این‌که امام خامنه‌ای نسبت به تشیع لندنی هشدار می‌دهند، برای متذکر شدن چند نکته است که اسلامی منهای روحانیت، جداسازی سیاست و دیانت و سکولاریزم، سیاسی نشدن مداح و روحانی، مشخص شدن حمایت دشمن از اشخاص و جریان‌های تفرقه افکن از مهم‌ترین این مسائل است.

 

عده‌ای در قلب اروپا و در لندن به سادگی به مراجع و مقدسات مذاهب توهین می‌کنند. به عنوان نمونه چندی پیش «یاسر الحبیب» در شبکه فدک برای فوت عایشه جلسه‌ای گرفت. بنده خودم برخی تصاویر این جشن‌ها را دیدم. ما محبت عایشه را نداریم، ولی باید آن‌ها پاسخگو باشند که برگزاری این جلسه، توهین و فحاشی نسبت به عایشه چه اثری داشت؟ آیا جز تفرقه و ریخته شدن خون شیعیان اثر دیگری هم داشت؟ آیا واقعا امام زمان(ع) از برگزاری جلساتی از این دست راضی هستند؟

 

در شرایط کنونی دشمنان به دنبال بهانه برای ایجاد تفرقه و جنگ‌های قومیتی و مذهبی هستند. در زمانی که دشمنان تهمت می‌زنند و بی‌انصافی می‌کنند، این کارها واقعا خطرناک است. بسیاری از علمای اهل‌سنت تا پیش از این جشن فتوا علیه شیعه نداده بودند، ولی با انتشار فیلم‌ها و تصاویر این جشن و توهین‌هایی که نسبت به مقدسات اهل‌سنت صورت گرفت، علیه شیعیان فتوا هم دادند.

 

اسلام ناب محمدی یعنی این‌که وحدت ملی و وحدت در جهان اسلام حفظ شود. اسلام ناب محمدی چهار موضوع را بسیار مهم می‌داند که شامل وحدت شیعه با شیعه، وحدت سنی با سنی، وحدت ادیان ابراهیمی و وحدت بشریت بر اساس علم، منطق، اخلاق و قوانین می‌شود. ما با هیچ کس سر جنگ و دعوا نداریم، ولی اگر کسی بخواهد به خاک، مال، ناموس و مقدسات ما تجاوز کند، علیه او با تمام توان اقدام می‌کنیم. ولی هرگز متعرض کسی نخواهیم شد.

 

رهبر معظم انقلاب ساخت بمب اتم را حرام اعلام می‌کنند، چون ما قصد کشت و کشتار نداریم. اسلام ناب به ما یاد می‌دهد که کسی حق توهین به مقدسات دیگران به ویژه اهل‌سنت را ندارد. در کشور ایران اقوام و ادیان و مذاهب مختلفی وجود دارند، ولی امنیت هم علیرغم این تنوع اقوام، ادیان و مذاهب وجود دارد. کسی حق تعرض به دیگری را ندارد. ما تبلیغ شیعه می‌کنیم. دستگاه امام حسین(ع) و اهل‌بیت(ع) را زنده نگه می‌داریم و مبلغ آن هستیم، ولی کسی حق لعن علنی و ایجاد تفرقه به این بهانه ندارد.

 

 

رسا ـ در پایان اگر نکته و توصیه‌ای دارید بفرمایید؟

 

خواهش بنده این است که برای جذب جوانان و نوجوانان تلاش کنیم. اگر حتی یک بچه شیعه را به هر دلیل از دست بدهیم، متضرر شده‌ایم. باید با جوانان رفاقت کرد و بنده نتیجه این دوستی با جوانان، هیأت‌ها، دانشجویان و حتی قمه زنان را دیده‌ام. باور کنید افراد قمه زن را با صحبت کردن منطقی و علمی جذب کردم.

 

طی جلسه‌ای با حضور حدود 200 نفر از یک هیأت قمه زن به آن‌ها گفتم: من هم بغض دشمنان اهل‌بیت(ع) و حب ائمه معصوم(ع) را دارم و همه آن‌ها این موضوع را به خوبی تأیید کردند. سپس گفتم: اما امروزه تکلیف ما تبعیت از ولایت، علما و مراجع است و همه آن‌ها این موضوع را نیز پذیرفتند. این‌ها شیعه هستند و بچه‌های خود ما. نباید آن‌ها را وارد وادی لجبازی و دشمنی کرد؛ بلکه باید با همان سرمشقی که حضرت آقا به ما دادند در این زمینه ورود پیدا کنیم تا بتوانیم به لطف خدا به نتیجه مطلوب دست پیدا کنیم.

 

/1304/401/ر

 

گفت‌وگو از متین فیروزآبادی

ارسال نظرات