۱۷ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۹
کد خبر: ۲۶۵۷۱۹

حلقه‌ای که وابستگی را تئوریزه می‌کند

خبرگزاری رسا ـ استقلال یکی از شعارهای اساسی انقلاب اسلامی بوده که ریشه در آموزه‌های دینی و اسلامی داشته و در جمهوری اسلامی ایران نیز به یکی از اصول تغییرناپذیر تبدیل‌شده است.
استقلال و آزادي

به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، رهبر معظم انقلاب اسلامی در سالگرد ارتحال حضرت امام (ره) به موضوع استقلال به‌عنوان یکی از اصول شاکله اندیشه امام اشاره کردند و فرمودند: «یکی دیگر از نقاط اصلی و خطوط اصلی تفکر امام، مسئله استقلال کشور، ردّ سلطه‌پذیری [است]؛... متأسفانه کسانی هستند که تئوری‌سازی می‌کنند برای نفی استقلال کشور، استقلال را گاهی به انزوا معنا می‌کنند، گاهی به این عنوان که امروز استقلال کشورها یک ارزش به‌حساب نمی‌آید، قلم‌زنی می‌کنند و حرف می‌زنند؛ این حرف‌ها هم در بین جامعه پخش می‌شود. کسانی این‌جوری حرکت می‌کنند. این یک غلط بزرگ، یک خطای بسیار مهم و خطرناک است».

 

در این نوشتار خواهیم کوشید نگاهی گذرا داشته باشیم بر تفکری که به دنبال تئوریزه کردن تفکر وابستگی و نفی استقلال در پوشش توسعه است.

 

می‌دانیم که استقلال یکی از شعارهای اساسی انقلاب اسلامی بوده که ریشه در آموزه‌های دینی و اسلامی داشته و در جمهوری اسلامی ایران نیز به یکی از اصول تغییرناپذیر تبدیل‌شده است. به تعبیر امام راحل‌ «ما خواهان استقلال هستیم و روابط خود را با جهان غرب بر این اساس پی‌ریزی می‌نماییم. ما می‌خواهیم ملت ایران غرب‌زده نباشد و بر پایه‌های ملی و مذهبی خویش به‌سوی ترقی و تمدن گام بردارد».

 

با این حال در دو دهه گذشته جریانی در محافل علمی و البته بعضی از نهادهای رسمی کشور نضج یافته است که راهبرد «توسعه‌یافتگی» را در دلبستگی تجویز می‌کند. بدین معنا که منشأ توسعه را جهان غرب دانسته و با اصرار بر توسعه برون‌زا آن را در مدل «تعامل‌گرایی» پیشنهاد می‌دهد. در نگاه این جریان هدف کلان نظام باید توسعه‌یافتگی به معنای رایج و متعارف غربی آن باشد و با توجه به برتری سرمایه‌ای و فناورانه غرب، ناچار به تعامل با غرب و پذیرش منویات آن در حوزه مسائل بین‌المللی، منطقه‌ای و حتی داخلی کشورمان باشیم.

 

این تفکر عمدتاً در دو دهه گذشته در میان بخش‌های رسمی کشور در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام ارائه و تثبیت شده و افرادی همچون دکتر محمود سریع‌القلم - که اکنون نیز قرابت‌های فکری آشکاری با برخی مسئولان اجرایی دارد- به‌شدت مدافع آن هستند.

 

اکنون آنچه قابل‌تأمل است، رویکرد این جریان به مقوله استقلال به‌عنوان یکی از مهم‌ترین شعارها و آرمان‌های انقلاب اسلامی است.

 

سریع‌القلم- به‌عنوان یکی از افراد محوری حلقه نیاوران- معتقد است که حتی چنین واژه‌ای دیگر کاربرد ندارد. او در یکی از مقالات خود تصریح می‌کند: «ما در دنیا لفظ، مفهوم و تعبیری به نام استقلال اصلاً نداریم. استقلال تعبیری است که در دهه 1950 میلادی کشورهای آفریقایی برای دوره استعمارزدایی استفاده می‌کردند. مفهومی بود که مؤثر افتاد و در کسب حاکمیت ملی برای ایران در دوران پس از انقلاب اسلامی مفید بود، اما امروز لغت استقلال کاربرد ندارد».

 

حلقه فکری نیاوران معتقد به‌نوعی توسعه وابسته است که در یک فرآیند به‌اصطلاح بین‌المللی- که تحت مدیریت و سلطه غرب است- شکل می‌گیرد.

 

 سریع‌القلم در جای دیگر چنین می‌نگارد: « مفهوم استقلال در سه دهه اخیر معنای سنّتی خود را از دست داده و کشورها عموماً به دنبال اختلاط و همکاری و وابستگی‌های متقابل هستند. امروزه حتی ژاپن و آلمان و امریکا که نزدیک به 60 درصد از تولید جهانی را در اختیار دارند مستقل نیستند و به‌شدت به یکدیگر وابسته‌اند. برداشت غلط و حفظ معنای 40 سال گذشته از استقلال باعث شده است که ارتباطات فکری، سیاسی و اقتصادی کشور ما با خارج تحت‌الشعاع نوعی انزواطلبی درونی قرار گیرد و از تعامل و اختلاط معقول که فرآیندی مؤید فراگیری متقابل است پرهیز کنیم. کشور ما هم‌اکنون دارای استقلال سیاسی است و خود تصمیم می‌گیرد و لزومی ندارد اندیشه‌های قدیمی را که امروزه دیگر معنایی ندارند مبنای فرهنگ سیاسی خود در داخل و خارج قرار دهد».

 

این‌گونه اظهارنظرهای استقلال‌ستیز تنها به شخصی همچون سریع‌القلم ختم نمی‌شود و حتی بخشی از کسانی را که مسئولیت رسمی و کلان دارند نیز شامل می‌شود. محمود واعظی، وزیر کنونی ارتباطات و فناوری اطلاعات که سال‌ها معاون مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده است، نیز صراحتاً الگوی توسعه مطلوب را در تضاد استقلال‌خواهی معرفی می‌کند. او حتی استقلال‌خواهی و خودکفایی را در ردیف انزواگرایی معرفی می‌کند: «بر این اساس، راهبردهای تحقق توسعه، از الگوهای گذشته که بر پایه مفاهیمی مانند خودکفایی، استقلال و انزوا استوار بودند، ازنظر محتوایی فاصله گرفته‌اند و به الگوی توسعه برون‌گرا نزدیک می‌شوند که البته در این الگو مفاهیم خودکفایی و استقلال بازتعریف شده‌اند. شاخص توسعه‌گرایی حاکم بر جهان کنونی بر اساس راهبرد تعامل است، چراکه راهبرد انزواگرایی مانع از توسعه می‌شود. در این شرایط، هر برنامه کلان توسعه ملی برای دستیابی به موفقیت نیازمند تعامل با جریانات اصلی نظام اقتصاد سیاسی بین‌الملل و استفاده از امکانات جهانی است، چراکه این الگوی توسعه مبتنی بر وابستگی متقابل است و یک ضرورت به‌حساب می‌آید».

 

این‌چنین است که در ادبیات اینان، مفهوم استقلال با همه ابعادش نفی می‌گردد. سریع‌القلم، در کتابی که توسط مرکز تحقیقات استراتژیک با مقدمه دکتر حسن روحانی منتشر گردیده، چنین استقلال اقتصادی را نفی می‌کند: «اگر کشور میان‌پایه و درحال‌توسعه‌ای تصمیم گرفت در این فرآیند [جهانی شدن] وارد شود باید به دنبال استقلال اقتصادی نباشد، بلکه اقتصاد خود را در معرض تاروپود اقتصاد جهانی به‌خصوص غرب قرار دهد».

 

او همچنین استقلال سیاسی را در تناقض با پیشرفت می‌داند: «جمهوری اسلامی با یک پارادوکس مهم روبه‌روست، ازیک‌طرف می‌خواهد رشد و پیشرفت کند و از طرف دیگر در پی حفظ استقلال سیاسی و همین‌طور عدالت در بیرون از مرزهای کشور است. در واقع، ریشه پارادوکس در نوع نگاه به خود و نظام بین‌المللی است».

 

نگاه برون‌زای توسعه‌گرای حاکم بر اعضای حلقه فکری نیاوران موجب می‌شود مسیر توسعه ایران را آکنده از تعارض‌ها با غرب ببیند و بنابراین تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی را مخالف رشد اقتصادی معرفی می‌کند. زیربنای چنین تفکری عدم خودباوری و غیرممکن دانستن پیشرفت بر اساس ساخت اقتدار درونی است. به اعتقاد اینان: «مشکل از آنجا آغاز می‌شود که تحقق قدرت و توسعه‌یافتگی محتاج ابزاری است که نزد ایران نیست».

 

البته باید گفت موضوع تجویز وابستگی اختصاص به دوره اخیر نداشته و عمری به درازای بیش از یک سده در ایران معاصر داشته است. از نخستین روزهای ورود تجدد بخشی از شبه‌روشنفکران غرب‌زده علناً و آشکارا بر طبل وابستگی کوفته‌اند و به‌شدت از آن دفاع کرده‌اند. بااین‌حال پیروزی انقلاب اسلامی پایانی بود بر تجویز وابستگی به نام ترقی و پیشرفت.

 

اکنون و پس از گذشت بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، به رغم تلاش‌های امام و امت برای نهادینه‌سازی استقلال همه‌جانبه در این مرزوبوم، هنوز هم هستند کسانی که به نام علم و ترقی و در قالب ادبیات جدید همان مفاهیم کهنه استعماری را عرضه می‌دارند. شوربختانه‌تر آنکه چنین محافلی تنها به برخی مدعیان روشنفکری محدود نشده و در برخی بخش‌های حساس اجرایی کشور نیز رسوخ یافته است./907/د101/س

 

منبع : روزنامه جوان

ارسال نظرات