۱۲ آذر ۱۳۹۱ - ۱۰:۲۲
کد خبر: ۱۴۸۴۱۸

لزوم توجه به معیشت مسلمانان از منظر آیات و روایات

خبرگزاری رسا _ فقر وتهیدستی ازجمله عواملی که سبب دین گریزی یا تضعیف باورها و اعتقادات شده و به سستی مردم در انجام تکالیف و وظایف شرعی می انجامد.
لزوم توجه به معیشت مسلمانان از منظر آیات و روایات

آشنایی با حقیقت دین می تواند راه های نفوذ عوامل دین گریزی و دین ستیزی را مسدود کند. قرآن و احادیث، برترین راه کارها را در این زمینه برای آدمی به ارمغان گذاشته اند.

 

حقیقت دین

 

دین استوارترین ستون حیات مادی و معنوی و امنیت روانی آدمی است که به او عزت و شرافت بخشیده و نور ایمان و اخلاص را در جانش بر افروخته و او را از زنجیر های اسارت نابخردانه آزاد می سازد.

 

دیدن داری، نهادینه کردن تعالیم و ارزش های دینی است که در همه ابعاد حیات آدمی ثمرات بی شماری دارد و در لباس یقین، صبر و تسلیم و رضا، امانت داری، راستی، حیا، پاکدامنی، وفاداری، پارسایی و ... جلوه می کند. اما پیوسته عواملی به صورت پیدا و پنهان، دین داری را تهدید می کنند.

 

این عوامل به صورت آفت ها، آسیب ها و موانع بازدارنده در راه اندیشه دینی و گرایش فرد به دین قرار می گیرند و زمینه دین گریزی و دین ستیزی اش را فراهم می آورند.

 

لغویان برای واژه "دین" معانی گوناگونی ذکر کرده اند که برخی از آنها عبارتند از: طاعت، جزا، عادت، قهر، استیلا، تدبیر، سیره و ....

 

اما برخی دیگر یک معنای اصلی برای این واژه بیان کرده اند و سایر معانی را به آن بازگردانده اند. بعضی نیز برای این واژه بیش از بیست و پنج معنا برشمرده اند.

 

معنای دین و حقیقت آن بر مبنای قرآن، تسلیم و خضوع و فرمان برداری کامل و خالص در برابر احکام تکوینی و تشریعی خداوند است که ظهور واقعی این حقیقت در آخرت نمایان می شود. از این رو آن روز را "یوم الدین" گویند.(آیات 46 سوره مدثر، 17 سوره انفطار، 4 سوره فاتحه، 20 سوره صافات، 56 سوره حج و 16 سوره غافر)

 

انسان برای رسیدن به سعادت، نیازمند برنامه و قانون در سه حوزه گسترده و قلمرو ارتباطی است، که عبارتند از: جانب فردی و ارتباط با خویشتن یعنی قوانین و اخلاق شخصی، حوزه اجتماعی و ارتباط با اجتماع و تعامل با مردم و حوزه ارتباط انسان با خالق.

 

تنها چیزی که می تواند برای این سه نوع ارتباط، برنامه کامل و هماهنگ و قانون جامعی بیان کند تا زندگی و حیات دنیوی و اخروی فرد تامین گردد، دین الهی است.

 

ارتباط و پیوند دین با زوایای زندگی و زمینه های مختلف آن از قبیل عقاید و معارف، علوم و اخلاق، امور اجتماعی و روابط جمعی و نیز امور شخصی و مسائل فردی و نفوذ و گستردگی حیطه آن ما را به ارزش والا و اهمیت به سزای این گوهر ارزشمند رهنمون می سازد.

 

اگر دین از گزند آفت ها و آسیب ها محفوظ بماند، ما را به سوی سعادت و کام یابی راهنمایی کرده و باعث خوشبختی در دنیا و آخرت می گردد .

 

امام علی(ع) می فرماید: کسی که بر یکی از صفات خوب استوار و پابرجا باشد، وی را می پذیرم و از نداشتن صفات دیگرش می گذرم، ولی از نداشتن عقل و دین چشم پوشی نمی کنم زیرا جدایی از دین، جدایی از امنیت است و بی خردان فقط با مردگان مقایسه می شوند و بس.(کلینی، اصول کافی،جلد یک صفحه27)

 

آثار تدین

 

دین به مردم سکون و آرامش می دهد و قوانین دنیوی سکوت را برای وی به ارمغان می آورند؛ در حالی که نیاز اصلی بشر سکون و آرامش است، نه سکوت.

 

قوانین انتظامی و قوانین مدنی و جزایی تنها می تواند در ظاهر مانع بروز تعدیات و جنایات گردند، ولی نمی توانند از جنایات و قانون شکنی های پنهانی جلوگیری کنند. اما با نفوذ و گسترش دین در جان مردمان، جلوی این تجاوزات گرفته می شود و پیداست که قانون دین بهتر می تواند در مقابل تعدیات بایستد.

 

زلیخا یوسف را به امری ناپسند و نامشروع فرا خواند؛ با این که از نظر قانون می دانست کسی که همسر دیگری است، حق ندارد با دیگری روابط جنسی داشته باشد و به همین جهت هنگامی که به مراد خویش نرسید و خیانت او آشکار شد، یوسف را متهم کرد. یعنی قانون نتوانست جلوی زلیخا را بگیرد اما دین توانست حضرت یوسف(ع) را از گناه باز دارد و مانع لغزش وی شود.

 

در تاریخ به افرادی بر می خوریم که حاضر شدند برای سلامت دین خویش سخت ترین کارها و شدیدترین شکنجه های جسمی و روانی را تحمل کنند و دست از عناوین و منصب ها بکشند تا دین و دین داری شان در معرض آسیب قرار نگیرد. از این شخصیت ها می توان به بهلول از شاگردان خاص امام صادق(ع) و ابوذر غفاری اشاره کرد.

 

به نظر برخی محققان و مفسران، دین چیزی جز شیوه و روش زندگی نیست، روشی که هر انسانی بر اساس باورها، ملکات نفسانی و رفتارش بر گزیده و در مسیر دنیا، ناگزیر از پیمودن آن است. هدف از آن نیز رسیدن به سعادت واقعی می باشد.

 

عوامل دین گریزی

 

از جمله عواملی که سبب دین گریزی یا تضعیف باورها و اعتقادات می شود و به سستی مردم در انجام تکالیف و وظایف شرعی می انجامد، فقر و تهیدستی است.

 

این عامل به شدت دین و دین داری را تهدید می کند و خطری بزرگ برای دین داری مردم و مانعی جدی در راه عمل به احکام دین و رشد اخلاقی و تعالی معنوی است. ای بسا موجب سقوط در ورطه ی کفر و گمراهی هم بشود.

 

بنابراین، بر سیاست گذاران و برنامه ریزان اسلامی لازم است که با برنامه های شایسته اقتصادی ریشه های فقر را قطع کرده و از محرومان حمایت کنند؛ تا دین خدا بتواند در اجتماع تجسم و تحقق پیدا کرده و دین داران بتوانند بهتر به وظایف خود عمل کنند.

 

امام علی(ع) از فقر تعبیر به بلا نموده است و می فرماید: آگاه باشید که از جمله بلاها، فقر و نداری است.(نهج البلاغه، حکمت388)

 

یکی از دعا های امام باقر(ع) این بود: خدایا! تا در دنیا هستم، از تو معیشتی با آسایش می خواهم و به فقر که بدبختم سازد گرفتارم مکن.(بحارالانوار،جلد97،صفحه379)

 

پیامبر(ص) فقر را چنان برای جامعه متدین و امت اسلامی خطرناک می دید که در پایان زندگی اش به زمام داران پس از خود درباره آن سخت هشدار داد.

 

امام صادق(ع) این مطلب را اینگونه روایت می کند: جبرئیل به پیامبر(ص)، خبر وفاتش را اعلان نمود، در صورتی که تن درست بود و دردی نداشت. به دستور پیامبر(ص) فریاد زدند: تا همه مردم گردآیند، پیامبر(ص) به مهاجر و انصار دستور داد تا سلاح برگیرند. مردم جمع شدند؛ پیامبر(ص) بر منبر آمد و خبر نزدیک شدن وفات خود را به آنها داد و سپس فرمود: خدا را به یاد هر حاکم و والی پس از خود می آورم درباره عمل به وظایفش از جمله این که مبادا با توده های مسلمانان نامهربانی کند و به آنها زیان برساند تا خوارشان کند و باید مردم را نیازمند و فقیر نکند که دینشان آسیب بیند و کافرشان سازد.(اصول کافی، جلد یک،صفحه 406)

 

از این روایت استفاده می شود که وظیفه حاکم اسلامی و دولت اسلامی آن است که با پدیده فقر و عوامل آن مبارزه کند و برای تقویت دین و دین مداری مردمان به سامان معیشتی و رفاهی آنها بیشتر توجه کند. در غیر این صورت، جامعه اسلامی در باورهای دینی و یا در انجام وظایف و تکالیف دین خود دچار سستی و تزلزل شده، دین گریز و دین ستیز بار می آید.

 

زیبا کیومرثی

 

/936/703/ر

ارسال نظرات