۳۰ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۷:۴۰
کد خبر: ۷۳۲۹۳۱

قانون‌مداری درسی از «پوست شیر»

قانون‌مداری درسی از «پوست شیر»
«پوست شیر» سریالی است که در داستان تأکید بر قانون‌مداری داشته و در فرآید پخش و مراورده با ساترا هم آن را رعایت کرده است.
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، چند وقتی است فعالان شبکه نمایش خانگی بویژه پلتفرم فیلم نت به سراغ ژانر جنایی و معمایی رفته‌اند؛ بعد از سریال «آن‌ها» و «خون سرد»، «پوست شیر» جدیدترین سریال در این ژانر است، سریالی که به قطعیت می‌توان گفت بعد از سریال «شهرزاد» بیشترین استقبال را از سوی مخاطبان داشته است. حالا که داستان پول‌های کثیف باعث فراموشی زودرس «شهرزاد» شده است، شاید قانون‌مداری «پوست شیر» بتواند یادآور دوران تازه‌ای باشد.  
 
امروز قسمت پایانی سریال پوست شیر منتشر می‌شود و به همه حدس و گمان‌ها درباره قاتل ساحل پایان می‌دهد. قصه جوری روایت شده است که این قمست می‌تواند باعث بازخوانی دوباره از کل فیلم شود. باید منتظر ضربه آخر ماند تا عیار واقعی برادران محمودی مشخص‌تر شود.

سریال «پوست شیر» به کارگردانی جمشید محمودی و به نویسندگی مشترک او و رضا بهاروند جلوی دوربین رفته و نوید محمودی تهیه‌کنندگی آن را برعهده دارد، جمشید و نوید محمودی اصالتا افغانستانی هستند و نزدیک به یک دهه با ساخت آثارسینمایی وارد کار حرفه‌ای در کارگردانی شده‌اند؛ برادران محمودی آثار زیادی را در اکران و یا تلویزیون خلق کردند که بهترین اثرشان فیلم سینمایی «یک متر مکعب عشق» روایتی از مهاجرین افغانستانی است.

محمودی: با تعامل دوطرفه با ساترا می‌توان همه موارد را حل کرد

این دو برادر با ساخت سریال پرمخاطب «پوست شیر» نشان دادند بدور از هیاهو و جدال‌های مغرضانه، بین ساترا و پلتفرم‌ها می‌تواند همکاری خوبی شکل بگیرد. همانگونه که محمودی در خصوص رویکرد ساترا نسبت به این سریال در مصاحبه‌ای گفته است: نمی‌توانم بگویم ما و اعضای شورای صدور مجوز ساترا صد در صد با هم هم‌فکر و همراه بودیم و شعار بدهم، اما به معنای واقعی کلمه اعضای شورا به ما کمک کردند و اگر در مواردی اصلاحاتی داشت، با گفتگو و تعامل اصلاحات ضروری را انجام دادیم و در خصوص سایر موارد هم به نگاه نسبتا مشترک رسیدیم.

وی ادامه داد: این اتفاق به این دلیل بود که آن‌ها از هدف ما آگاه بودند و ما هم از نگرانی آن‌ها خبر داشتیم. اگر شما بدانید که ساترا به دنبال سانسور نیست و آن‌ها برای چه مسائلی نگرانند، می‌توانیم هم‌فکر باشیم. تجربه نمایش خانگی «پوست شیر» نشان داد با گفتگو و هم‌فکری می‌توان خیلی از چیز‌هایی که تابو هست را نمایش داد و مخاطب جذب کرد. من فکر می‌کنم با تعامل دو طرفه می‌توان همه مسائل را حل کرد.

داستان سریال

«پوست شیر» که بویژه فصل اول آن کاملاً بر اساس الگوهای سریال‌های جنایی/ معمایی آمریکایی نوشته شده و پیش رفته، تاکنون و در فصل سوم در پهن کردن داستان و جذب مخاطب موفق عمل کرده است.

گرچه داستان این سریال همان داستان تکراری پدرِ فرزند از دست داده در کنار پلیسی زخم خورده می‌باشد، اما نویسندگان «پوست شیر» در روایت داستان معمایی و جنایی خود یک نکته را بسیار خوب لحاظ کرده‌اند آن هم این است که همواره قدرت پیش‌بینی مخاطب را به چالش کشیده و او را بر سر انواع و اقسام حالت‌ها برای ادامه داستان قرار می‌دهند اما در نهایت به شکلی اتفاقات را رقم می‌زنند که بیننده اصلا تصورش را نمی‌کند.

به قولی نویسندگان همیشه یک قدم از مخاطبان جلوتر هستند. آنها خوب بلدند که گره کور ایجاد کنند، تمام نقاط رهایی را ببندند و بعد از روزنه‌ای کوچک برای حل معما اقدام کنند. یکی از دلایل استقبال از مجموعه هم همین است که مخاطب همواره ترغیب می‌شود که بفهمد «حالا چی میشه؟» گرچه گاهی این گره گشایی بسیار ساده لوحانه و کودکانه صورت می‌پذیرد؛ یادمان بیاید چگونه سرگرد مشکات دانه‌های گردنبندی را که حروف اسم صمد روی آن نقش بسته از میان انبوهی از بوته و گِل پیدا می‌کند!

قانون و قانون‌گریزی اصل اساسی داستان

همچون بسیاری از سریال‌های نمایش خانگی چون «زخم‌کاری» و «می‌خواهم زنده بمانم» بن مایه اصلی داستان «پوست شیر» بر قانون گریزی یا آنارشیسم استوار است، گریزی که در تمامی قسمت‌ها در مقابل با قانون پذیری قرار گرفته است تا هر دو بعد با تمامی وجه معرفی شود.

نعیم به‌رغم اطلاع اولیه به سرگرد مشکات از روند پیگیری پرونده توسط پلیس ناامید شده و همچون قهرمان‌های فیلم‌های دوره موج نو سینمای ایران خودش به دنبال انتقام از قاتل می‌رود.

نعیم همانند قیصر اعتقادی به قوانین رسمی و پیگیری‌های پلیس ندارد و خود به‌ تنهایی قصد به ثمر رساندن پرونده و انتقام از قاتل ساحل را دارد اما در این میان نقش تکمیل کننده داستان با محب مشکات شکل می‌گیرد.

سرگرد مشکات با بازی درخشان شهاب حسینی، پلیسی است که قصد تحقق عدالت را دارد، عدالتی که در تفکراتش تنها زیر سایه قانون‌مداری رخ خواهد داد تا جایی که سرگرد مشکات حتی در مواجهه با قاتل دخترش هم پایش را فراتر از قانون نگذاشته است؛ فیلم‌ساز در بسیاری از صحنه‌های سریال تلاش کرده است تا این دوگانگی را حتی میان دیالوگ‌های نعیم و محب قرار دهد.

اوج این دوگانگی در صحنه‌های متفاوت فیلم و عقب بودن پلیس از نعیم شکل گرفته است، صحنه‌هایی که شاید بسیاری از مخاطبین را بر این وادار کرده تا آرزو کنند نعیم با سرگرد مشکات همراهی کرده و خارج از قانون رفتار نکند.

فضای زندگی جنوب شهری چندوقتی است مورد توجه فیلم‌سازان جوان قرار گرفته است. بعد از فیلم «شنای پروانه» و سریال «یاغی» فیلم‌ساز تلاش می‌کند از گنده‌لات‌هایی چون نعیم و رضا پروانه قهرمانانی دوست داشتنی بسازد، خلافکارانی که برای رسیدن به هدف خود از هیچ کار مغایر اخلاق و شرع و قانون از دزدی و خفت‌گیری گرفته تا آدم‌ربایی و حتی قتل دریغ ندارند! اعمالی که درنهایت نتیجه‌ای نداشته و به مخاطب نشان می‌هد که آنارشیسم هرچقدر هم که قدرتمند و در ظاهر جلوتر از قانون باشد نتیجه‌ای به همراه نخواهد داشت.

بخش عمده‌ای از جغرافیای داستان در میان این لات‌ها و فضای پردود قهوه خانه می‌گذرد؛ مشخص نیست چرا فیلم‌ساز اصرار دارد شخصیت‌های داستانش انقدر سیگار بکشند؛ از نعیم و رضا گرفته تا صدرا. در واقع باید گفت اتمسفر داستان «پوست شیر» فضای پرازدود شکل گفته است.

در نهایت باید گفت تمامی زشتی‌ها و پرالتهابی قانون گریزی در «پوست شیر» نشان داده می‌شود تا با درک آرامش قانون زیر سایه پلیس (سرگرد مشکات) تفاوت این دو بعد از جامعه را نشان دهد.

زنان سریال؛ از ضعف ظاهری تا حمایت زنانه

زنان سریال «پوست شیر» نقش پررنگی در روند داستان دارند؛ لیلا برزگر(پانته‌آ بهرام) زنی است که پس از 15 سال زندگی مشترک، آن‌قدر زندگی متزلزلی دارد که زندگی مشترک دوباره‌اش را با دروغ شروع کرده و به بهزاد عملا خیانت کرده اما فیلم‌ساز سعی دارد او را پیش از اندازه مظلوم و بی‌گناه نشان دهد.

هرچند لیلا بعد از رانده‌شدنش از خانه با آزادگی و استقلال رنج دوری از محیط امن خانه را بر خود هموار می‌کند تا زیر دین همسرش نمانده و تحقیرهایش را تحمل نکند، لیلا آنچنان زندگی خود را از بهزاد خالی می‌کند که حتی توانایی پرداخت یک ماه اجاره در یک مسافرخانه درجه‌چندم را ندارد، شخصیتی که در فاصله چند روز از عرش به فرش می‌افتد اما تلاش می‌کند تا شغلی دست‌وپا کرده و با خیاطی زندگی‌اش را از نو شروع کند.

مژگان( ژیلا شاهی)زنی است که باوجود سال‌ها کارکردن در خانه مردم و تلاش برای برآمدن از پس زندگی‌اش توانایی اجاره یک اتاق برای زندگی را ندارد و از آواره شدن می‌ترسد و نهایت آرزویش این است که رضا او را به عقد دائم خود درآورد تا آینده‌اش تضمین شود و آواره نباشد، اما او هم تلاش می‌کند تا زندگی‌اش را به سمت بهبودی حرکت دهد.

نقش مژگان در سریال با وجود تمامی ضعف‌هایش آنچنان قدرتمند است که شخصیت رضا پروانه با وجود تمام گردن‌کشی‌هایش تنها از او حساب می‌برد، مژگان در ادامه همین موضوع ناجی جان یکی از شخصیت‌های اصلی سریال (رضا پروانه) می‌شود.

آخرین‌ زن داستان بعنوان نماینده نسل جوان و امروزی ساحل ( پردیس احمدیه) است، دختری که اگرچه به قتل رسیده است اما در قالب فلش‌بک‌های قصه، دائم با او و رفتارهایش همراه می‌شویم؛ ساحل دختری با شخصیتی است مجهول که برای شناختش ناچار به استفاده از فلش‌بک‌هایی هستیم که با استفاده از خاطرات شخصیت‌های مختلف سریال روایت می‌شود.

شاید تنها نقطه مبهم شخصیت ساحل در این سریال پشیمانی او برای ترک ایران به‌دلیل علاقه‌اش به صدرا باشد، اتفاقی که در مواجهه با پدرش رخ نداد تا نعیم عصبانی شده و تمامی این داستان‌ها اتفاق بیفتد.

کلام آخر

در پایان باید گفت در این قهقرا و برهوتِ نمایش خانگی که بدلیل عدم نظارت درست و صرف داشتن انگیزه مالی برای فیلمسازان، تولیدات قابل قبولی ندارد، سریال  «پوست شیر» به سبب کارگردانی قوی، بازی‌های درخشان، فیلم‌برداری حرفه‌ای و زاویه دید مناسب دوربین در راستای القای هیجان و دلهره، موسیقی مناسب و طراحی صحنه و نور استاندارد و دستمایه قراردادن یک داستان معمایی تمام عیار توانسته مورد استقبال مخاطبان قرار بگیرد، مخاطبانی که مشتاقانه در انتظار پخش قسمت آخر این سریال هستند.

اما در این میان نکته قابل تأمل در فرآیند ساخت «پوست شیر» همانی‌است که در داستانش هم وجود دارد، قانون‌مداری اصلی که چندوقتی است در ساخت سریال‌های شبکه نمایش خانگی فراموش شده و به تقابل سازنده ها با ساترا رسیده است، این‌بار و در مورد ساخته برادران محمودی رعایت شده است.

سازنده تمامی قسمت‌ها را با نظارت ساترا منتشر کرده و اتفاقا بیش‌ترین مخاطب را هم جذب کرده تا جایی که برای اکران‌های سینمایی‌اش هم مجوز گرفته و بلیت فروشی خوبی را هم تجربه کرده تا هم در ثابت کند همراهی با قانون نه‌تنها مخل کیفیت آثار نیست بلکه باعث اتفاقات مثبتی برای اثر خواهد شد.

برای اثبات تمامی این گزینه‌ها فقط کافی است «پوست شیر» و میزان مخاطبش را با برخی از آثار اخیر پلتفرمی مثل «فیلیمو» که همیشه آثارش با حواشی بسیار و درگیری با ساترا منتشر می‌شود مقایسه کنید.

حسن شیخی

ارسال نظرات