۲۰ آبان ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۴
کد خبر: ۶۶۸۰۸۰
بررسی مفهوم عقلانیت در نگاه و عملکرد رهبر انقلاب؛

عقلانیت تعالی محور در مقابل عقلانیت خودبنیاد

عقلانیت تعالی محور در مقابل عقلانیت خودبنیاد
در عقلانیت رهبر انقلاب که مبتنی بر مسأله‌شناسی و نگاه سیاسی است، حمایت از مظلوم و عدالت‌گرایی باید مبتنی بر معنویت باشد.
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، رهبر انقلاب اسلامی در ارتباط تصویری با مراسم مشترک دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری (۹۹/۷/۲۱) در تبیین مبنای اقتدار در جمهوری اسلامی فرمودند: «مبنای اقتدار در جمهوری اسلامی یک مبنای «عقلانیّتی» است؛ یعنی ما اقتدار را بر اساس احساسات و عواطف و توهّمات و مانند اینها دنبال نمیکنیم. محاسبه‌ی اقتدار ملّی یک محاسبه‌ی عقلانی است؛ یعنی یک محاسبه‌ِی درست و منطقی... بعضی‌ها اسم عقل و عقلانیّت را که می‌آورند، منظورشان از عقلانیّت ترسیدن است؛ وقتی میگویند عاقل باشید، یعنی بترسید، یعنی منفعل باشید، یعنی از مقابل دشمن فرار کنید! نه، ترسوها حق ندارند اسم عقلانیّت را بیاورند. عقلانیّت یعنی محاسبه‌ِی درست. البتّه دشمن سعی میکند عقلانیّت به آن معنای غلط را تلقین کند، بعضی هم نادانسته گاهی حرفهای دشمن را تکرار میکنند».
 
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR برای بررسی بیشتر مفهوم عقلانیت در نگاه و عملکرد رهبر انقلاب گفتاری از آقای دکتر عباسعلی رهبر، استاد علوم سیاسی و عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) منتشر می‌کند.

مقدمه
 
یکی از موضوعات مهمی که در بحث حکمرانی صالحانه و سیاست‌ورزی و سیاست‌مداری مهم است، بحث توجه به اصول عقلانی است. طبیعی است که این توجه به عقلانیت ما را می‌تواند به خیلی از موضوعات مختلف، محورهای گوناگون و همچنین پیامدها و نتایج احتمالی یک تصمیم سوق بدهد. از این جهت با توجه به نقش مهمی که رهبر انقلاب در اداره‌ی کشور و مدیریت کلان کشور به عهده دارند، در این مقال به‌دنبال این هستیم که بدانیم سیره‌ی نظری و عملی ایشان در ارتباط با تمسک به بحث عقلانیت چگونه است و چه راهبردها و چه نگاه‌ها و مفاهیمی را در این قالب توانستند ایجاد کنند.

جمهوری اسلامی ایران در دوره‌ی چهل سالگی‌اش حفظ ارزش‌ها و هنجارهای نظام انقلاب اسلامی که مبتنی بر استقلال، جمهوریت، اسلامیت، آزادی و عدالت است را مرهون و مدهون خون شهدا، حضور مردم و رهبری داهیانه و منصفانه و عالمانه‌ی رهبران نظام جمهوری اسلامی ایران است. در اینجا به دور از بحث‌های کلیشه‌ای و مسائل و نگاه‌های شخصی سعی می‌شود بحث عقلانیت تعالی‌محور و مسأله‌شناسی حکمی سیاسی از منظر رهبر انقلاب توضیح داده شود تا بتواند جواب بسیاری از سؤالات و مباحثی که در این زمینه مطرح می‌شود را بدهد.

در عقلانیت تعالی‌محور و مسأله‌شناسی حکمی سیاسی، اوّل نیاز به یک مقدمه‌ای داریم که بحث عقلانیت و مفهوم‌شناسی عقلانیت را در غرب و اسلام دنبال کنیم. مقدمه‌ی دوم، بحث خود مسأله‌شناسی و شناخت مسأله است و ویژگی‌های مسأله چیست و چه عواملی یک مسأله را ایجاد می‌کند. در نهایت بحث اصلی در قالب این دو مفروض اوّل به‌دست می‌آید که هم عقلانیت تعالی‌محور و هم مسأله‌شناسی است. این مسأله‌شناسی هم مصلحت و منفعت است و هم حاوی حکمتی است که می‌تواند سیاست کشور را به سربلندی، سعادت و موفقیت برساند. این یکی از مطالب و نگاه‌های بومی است که رهبر انقلاب توانستند در قالب عقلانیت تعالی‌محور و مسأله‌شناسی حکمی سیاسی تولید کنند.

یکی از مباحث مهمی که اینجا مطرح می‌شود این است که رهبر انقلاب در بحث هویت‌شناسی و نگاه به مردم ایران برخلاف بسیاری از روشنفکران، نگاه بسیار مناسب و خوشبینانه و مثبتی نسبت به مردم ایران دارند و همیشه از ملت ایران به نیکی و سپاس یاد می‌کنند و مردم را یکی از موتورهای مهم رشد، توسعه‌ و پیشرفت همه جانبه‌ی کشور می‌دانند. ایشان بیانی دارند که می‌فرمایند ملت ایران راه خودش را پیدا کرده و حرکت را با منطق و خردگرایی و با توکل به خدا، با قدرت و همچنین با توکل به پیش برده است. نکته‌ی بسیار مهم این است که رهبر انقلاب یک بحثی را مطرح می‌کنند که حرکت ملت ایران نه بر مبنای یک شور عمومی و هیجانی، بلکه کلاً با منطق و خردگرایی است که این خردگرایی را توأم با اطمینان به وعده‌های الهی می‌دانند. از این جهت هم بحث‌های عینی به‌وجود می‌آید، مثل اتفاقاتی که در رابطه با زمینه‌ی علم و تولید علم و ساخت‌وسازهای مختلفی که صورت می‌گیرد، همه در این قالب است.

نکته‌ی بعدی اینکه نتیجه‌ی عقلانیت ملت و اطمینان به وعده‌های الهی این است که رهبر انقلاب ترسیم می‌کنند که کشور به آرمان‌های مطلوب خودش خواهد رسید. ایشان بحثی را مطرح می‌کنند که جمهوری اسلامی اصلاً با فضای منطق و عقلانیت به‌صورت خاصی عجین است؛ یعنی معتقدند که جمهوری اسلامی از همان آغاز با منطق حرکت کرده است و مثال جنگ تحمیلی را می‌زنند که منطق مبنای کار کشور قرار داده شد. این منطق در قبول قطعنامه و در قضایای گوناگون بعد از جنگ تا امروز هم وجود داشته است. مثلاً در انتخابات بعضی‌ها به‌دنبال این بودند که بتوانند انتخابات را جور دیگری مدیریت کنند، ولی رهبر انقلاب با خردگرایی و منطق عقلانی که داشتند سعی کردند در چهارچوب قانون و به دور از هیجانات سیاسی مدیریت صحیح انتخابات را انجام دهند. یکی دیگر از بحث‌های عینی در جمهوری اسلامی که با راهبری ایشان دارد حرکت می‌کند بحث صلح‌آمیزبودن انرژی هسته‌ای است که اینجا هم یک منطق و یک عقلانیت مناسبی پشتش نهفته است.

امّا بحث بسیار مهم این است که ببینیم عقلانیتی که در منطق ایشان است آیا برگرفته از عقلانیت غربی است یا عقلانیتی که ایشان مطرح می‌کنند یک نوع نگاه تلفیقی و ترکیبی با عقلانیت غرب است و یا یک مفهوم دیگری از عقلانیت را در فضاهای اجتماعی- سیاسی نشان می‌دهند؟

سیر تاریخی نگاه مادی به عقل

به‌طور خلاصه آنچه که ما در دوره‌ی کلاسیک در تاریخ غرب و در دوره‌ی قرون وسطی و در دوران مدرن و پسامدرن می‌بینیم با آنچه که رهبر انقلاب در رابطه با بحث عقلانیت می‌گویند به لحاظ معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی بسیار متفاوت است. شاید در بعضی مصادیق و در بعضی از محورها شباهت‌هایی بین این عقلانیت‌ها پیدا شود؛ امّا در بحث مبنایی کاملاً با عقلانیت در غرب متفاوت است.

در دوره‌ی کلاسیک یک خاستگاه عقل، فرابشری می‌شود و عمل بر طبق نظام طبیعت صورت می‌گیرد. در دوران قرون وسطی بحث تقدیر الهی خاستگاه عقل الهی می‌شود. در حالی که در دوران مدرن بحث بسیار پیچیده، مهم و جهان‌سوز را ایجاد می‌کند به نام عقل خودبنیاد انسان که اینجا انسان بماهو انسان مورد توجه قرار می‌گیرد. از این جهت است که ما وقتی می‌خواهیم از عقل جدید صحبت کنیم عقل به‌مثابه‌ی منبع و ابزار شناخت مطرح می‌شود؛ خودبنیادی عقل مورد توجه قرار می‌‌گیرد و نسبیت در صدق و کذب گزاره‌ها مورد التفاط است و در نهایت هم بحث حقیقت‌سازی است. از اینجا است که طرح معنایی عقل دچار مباحث مختلفی می‌شود و موضوعات و مباحث مختلف را با نگاه و نگرش ابزار می‌تواند نگاه کند. به‌عبارتی، خروجی این عقل مدرن می‌تواند به‌عنوان یک ابزار در این مبنا کار کند؛ نه به‌عنوان مبنای اصل، بلکه مبنا، مبنای ابزاری است نه مبنای اصلی و حقیقی. این کلیاتی در رابطه با بحث عقل بود که مورد توجه خود غرب است.

عقل در نگاه اسلامی

امّا به عقل در بحث‌های اسلامی یک نگاه دیگری می‌شود که رهبر انقلاب هم به‌نوعی سرچشمه‌ی فکری‌شان از همین مباحث با توجه به مقتضیات زمان و مکان گرفته شده است. تقریباً ۲۶۷ بار از بحث عقل و بحث‌های مختلفی که ما در عقل داریم در قرآن مورد توجه قرار گرفته است و آن را به‌عنوان یک موضوع جدی مطرح می‌کند. در سوره‌ی یوسف آمده است که من دعوت می‌کنم خودم را و کسانی که پیرو من هستند بر سیره و بصیرت عقلانیت؛ این بصیرت مبنای دعوت و رسالت تمام پیامبران است. حتی این بصیرت مورد توجه توحید هم قرار می‌گیرد و تأثیر بر توحید انسان می‌‌گذارد. در روایات هم ما چند موضوع را می‌بینیم. اساس و مبنای عقل، عقلی که انسان را می‌تواند به دنیا و آخرت توجه دهد، عقلی است که با وحی در ارتباط باشد. به‌عبارت دیگر، عقلانیت تعالی‌محور است که مورد توجه قرار می‌گیرد نه عقلانیت خود بنیاد. همین عقل مبنای قبولی طاعت و مبنای مسئولیت اجتماعی-سیاسی در عرصه‌ی دینی، فرهنگی و سیاسی می‌شود. از امام حسین علیه‌السلام سؤال می‌شود و ایشان یک بحثی را مطرح می‌کنند که کثرت روزه و نماز وقتی اهمیت دارد که عقل کامل باشد؛ یعنی عمل و ثواب هر فردی به میزان عقلانیت او خواهد بود.

این بحث‌ها هم بر جنبه‌های نظری عقل و هم بر جنبه‌های عملی عقل تأکید می‌شود. یکی از بحث‌های مهمی که ما می‌توانیم در آیات و روایات در بحث عقل مطرح کنیم این است که اولاً کارآمدی هر فرد، هر جامعه و هر نظامی در گروی این نوع از عقلانیت است. ثانیاً نشانه‌ی این عقلانیت هم در قالب کارآمدی است که خودش را نشان می‌دهد. نشانه‌ی دیگر این عقلانیت در قالب تدبیر و تمشیت امور است. به این جهت وقتی از عقل در آیات و در روایات صحبت می‌کنیم در منطق بومی بحث قدرت، نوع و انتخاب نیک مورد توجه قرار می‌‌گیرد.

ویژگی های عقلانیت رهبر انقلاب
 
امّا مکتب عقلانیت رهبر انقلاب از کجا نشأت گرفته است؟ عقلانیت به‌نوعی در مقابل افراط و تفریط قرار می‌‌گیرد و تجربه نشانی از عقلانیت می‌شود. مثلاً ایشان بحث‌های مختلفی را از قبل از انقلاب و کودتای ۲۸ مرداد از موضوعات مختلف در رابطه با دشمنی دیرینه‌ی آمریکا نسبت به ایران می‌گویند. یا در مورد برجام عقلانیت رهبر انقلاب مقتضی به این موضوع بود که بارها فرمودند که ما از دشمن نباید دو بار گزیده بشویم و تجربه‌ی دشمن چه قبل از انقلاب و چه در بعد از انقلاب به ما می‌گوید که نباید اطمینان کنیم. این یک بحث کاملاً عقلانی و یک بحثی است که در فراگرد بحث‌های زمینی این را می‌توانیم بشناسیم. پس عقلانیت رهبری و منشأ فکری عقلانیت رهبری مبتنی بر یک عقلانیت تعالی‌محوری است که در کنار مسائل و موضوعات و آیات و روایات؛ مسئولیت‌پذیری، انتخاب بین خوب و بد، تدبیر و تجربه را مورد توجه قرار می‌دهند.

مسأله‌شناسی جزء شاهکارهای حضرت آیت‌اللّه خامنه‌ای است. ما خیلی انسان‌های عاقلی داریم که فضاهای عاقلانه‌ای ایجاد می‌کنند، امّا از درک مسائل بسیار عاجز هستند. لذا یکی از موضوعات و مباحث مهم رهبر انقلاب، مسأله‌شناسی است که ایشان مسائل اجتماعی و سیاسی را خیلی دقیق، خوب و با یک نگاه وسیع می‌شناسند. وقتی ما از مسأله صحبت می‌کنیم چند ویژگی برای مسأله‌ی اجتماعی به لحاظ جامعه‌شناسی سیاسی مطرح می‌کنیم. اوّلین نکته‌ی مسأله این است که ما نشان دهیم یک چیزی اشتباه است و یک ادراک عمومی روی این قسمت وجود دارد. به این موضوع خیلی تأکید می‌کنند و این بحث را بسیار جدی تلقی می‌کنند و به ادراک عمومی و به حرکت جمعی مردم بسیار توجه می‌کنند. یکی از تفاوت‌های بارز ایشان نسبت به عناصر روشنفکری در همین است که ایشان ادراک عمومی را به‌عنوان یک معیار مهم در نظر می‌گیرند.

دومین نکته، دشوار و جدی‌بودن مسأله است. توکل، اعتماد و اعتقاد ما به آخرت و امدادهای الهی باعث نمی‌شود که ما از دشواری‌ها و جدی‌بودن در مسأله دست بکشیم و این را ما در نگاه ایشان می‌بینیم. نکته‌ی بسیار مهم این است که اصلاً مسأله جایی به‌کار می‌رود که انسان بتواند آن را حل کند. یکی از نکات مفهومی و نظریه‌پردازی ایشان این است که وقتی مسأله را طرح می‌کنند، هیچ موقع به بن‌بست نمی‌رسند. الان در فضای فعلی و در اوج تحریم‌ها، کرونا، نارضایتی‌های اقتصادی و ناکارآمدی بعضی از کارگزاران، ایشان بیانیه‌ی گام دوم را در اوج امید، عزت و خوش‌بینی به آینده مطرح می‌کنند.

سومین نکته تحلیل عقلانیت سیاسی ایشان است. اوّلین مسأله‌ای که ایشان مطرح می‌کنند این است که آیا لازم است بعد از چهل سال، پنجاه سال یا هفتاد سال مبانی، هنجارها و ارزش‌های خودمان را تغییر بدهیم؟ آیا جمهوری اسلامی نیاز به یک استحاله‌ی جدی دارد یا ندارد؟ رهبر انقلاب به نکته‌ی جالبی اشاره می‌کنند و می‌فرمایند دشمن با وجود اینکه مرتب می‌خواهد محاسبات ما را عوض کند، امّا چون از روز اوّل محاسبات ما و محاسبات نظام مبتنی بر منطق، خرد و عقلانیت بوده نمی‌تواند محاسبات ما را عوض کند. در بحث عقلانیت، رهبر انقلاب سود و زیان و هزینه فایده‌ها را در نظر می‌گیرند و در دو قالب خودش را نشان می‌دهد. یکی اعتماد به خدا و نگرش توحیدی ایشان است و دیگری بی‌اعتمادی به دشمن و شناخت آن؛ لذا نظام محاسباتی رهبر انقلاب از دو اصل اساسی و مبنایی ریشه می‌گیرد: یکی «لاحَوْلَ وَ لاقُوَّةَ إلاّ باللّه‌ِ العَلیّ العَظیم» است و دیگری «أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیم»؛ البته شیطان یا دشمن در لایه‌ها و روزنه‌های مختلفی وجود دارد. یا بحث دیگری که ایشان مطرح می‌کنند این است که ما اگر بخواهیم برای عقلانیت یک فرآیند مناسبی را صورت دهیم لازم است که حفظ استقلال و عدم وابستگی را به‌عنوان بحث جدی مورد توجه قرار دهیم. این موضوع می‌تواند بسیار برای ما کمک‌کننده باشد. درواقع رهبر انقلاب منطق استکبار را به‌عنوان عنصر مخالف با عقلانیت سیاسی می‌دانند و هرجا که ما با استکبار مخالفت کردیم و دشمن را خوب شناختیم آنجا توانستیم با عقلانیت سیاسی قدم برداریم.

در بحث آفت عقلانیت ایشان معتقدند که اگر انسان حال را ببیند و آینده را نبیند یا موارد نقد را مشاهده کند، ولی کارهای بلندمدت را نبیند، این آفت بزرگی برای عقل و سعادت انسان خواهد بود. در بحث برجام ایشان یک پیوست چند ماده‌ای صادر کردند و آینده‌نگری کردند که اگر به همان مباحث به‌طور جدی عمل می‌شد شاید خیلی از این اتفاقات در کشور ما به‌وجود نمی‌آمد و الان ما منتظر این نبودیم که ببینیم در آمریکا چه کسی انتخاب می‌شود، در حالی که ما می‌توانستیم با یک عقلانیت سیاسی که ایشان ترسیم کردند این فضا را مدیریت کنیم.

وقتی ما از عقلانیت صحبت می‌کنیم، عوامل ضد عقلانیت را هم باید عمل و توجه کنیم. جهل، تعصب، خودخواهی، کوتاهی در تأمل و اندیشه از آفات بسیار مهم عقلانیت است. ایشان نکته‌ای را می‌فرمایند که اگر ما عقل را با جهالت‌ها و با تعصب‌ها و با خودخواهی‌ها و با کوتاهی‌کردن در تأمل و اندیشه پوشاندیم از راه هدایت منحرف می‌شویم. بحث‌های ایشان در رابطه با بحث عقلانیت بسیار مهم است که اگر به این‌ها اشاره کنیم خودش یک کتاب در بحث‌های عقلانی- سیاسی می‌شود.

از نگاه ایشان جامعه‌‌ اگر جامعه‌ی عقلانی شد، نصرت الهی و امدادهای غیبی شامل این جامعه خواهد شد و حفظ منافع ملی و پیشرفت کشور در عقلانیت صورت می‌گیرد. نکته‌ی بسیار مهم دیگری که عقل را تقویت می‌کند، بُعد معنوی عقلانیت؛‌ یعنی تقوای فردی و اجتماعی است. رهبر انقلاب می‌فرمایند بعضی‌ها عقلانیت را با محافظه‌کاری یکی می‌دانند. در حالی که دیدگاه محاسبه‌ی عقلانی ایشان یک دیدگاهی است که با محافظه‌کاری کاملاً متفاوت است. درواقع این عقلانیت انقلابی است که از بحث‌های ایشان بیرون می‌آید؛ یک عقلانیت تحول‌خواه، یک عقلانیت روشن‌اندیش و یک عقلانیت عمق استراتژیک نظام است که این عقلانیت می‌تواند با آفت‌های مختلفی روبه‌رو شود و آفت‌های مختلفی را از بین ببرد. یکی از آن آفت‌ها هم مماشات و چشم‌پوشی بر اساس ترس و منافع ظاهری است. درواقع عقلانیتی که ایشان توصیه و مطالبه‌ می‌کنند در نگاه به همین فضای تربیت جامعه و ایجاد بصیرت است که تزریق روح اعتماد به نفس و خوداتکایی را می‌توانند در جامعه ایجاد کنند.

در عقلانیت سیاسی مورد نظر ایشان دین به‌عنوان سرمایه‌ی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مطرح می‌شود. این نوع عقلانیت برآمده از دین و هویت ملی می‌تواند پشتوانه‌های مهمی برای ایجاد تعادل سیاسی در عقلانیت برای ما ایجاد کند. یکی از آفت‌های مهمی که ایشان همیشه مطرح می‌کنند، مصلحت‌سنجی ابزاری است که باعث اختلافات می‌شود که این اختلافات خارج از نظام عقلانی و خارج از نظام استحکام قدرت درونی نظام بودند. یا بحثی که مطرح می‌کنند که اگر فکر کنیم به هدف می‌توانیم برسیم، امّا هزینه‌ای ندهیم با عقلانیت جور در نمی‌آید. بالاخره هر حرکتی و هر مشارکتی ممکن است یک‌سری هزینه‌ها و فوایدی داشته باشد.

در عقلانیت رهبر انقلاب که مبتنی بر مسأله‌شناسی و نگاه سیاسی است، حمایت از مظلوم و عدالت‌گرایی باید مبتنی بر معنویت باشد. بحث اعتدالی که ایشان بیان می‌کنند با اعتدالی که شاید در ذهن بعضی از ماهاست متفاوت باشد. اوّلین نکته‌‌ی اعتدال دشمن‌شناسی است. اعتدالی که ایشان مطرح می‌کنند اولویت جناح مؤمن انقلابی در امور فرهنگی است. اعتدالی که ایشان مطرح می‌کنند عدم سرسپردگی به دشمن است. اعتدالی که ایشان مطرح می‌کنند تأکید بر ظرفیت‌های داخلی و تأکید بر همراهی مؤمنانه با فضای سیاسی- اجتماعی است.

کشور ما اگر بخواهد به رشد، توسعه و پیشرفت همه جانبه‌ی خودش ادامه دهد، باید در راستای عقلانیت گام بردارد. از آفات مهم عقلانیت که رهبر انقلاب آن را مطرح کردند این است که ترسوها حق ندارند اسم عقلانیت را بیاورند؛ زیرا اساس عقلانیت مبتنی بر شجاعت، حکمت، عدالت و معنویت است. جبن و ترس از درون و برون، ترس از خانواده و جناح و دشمن درون و بیرون عامل بسیار مهمی است که عقلانیت را ضایع می‌کند. رهبر انقلاب یک بحث مهمی را در اینجا مطرح می‌کنند و تأکید می‌فرمایند وقتی که عقلانیت در جامعه و محاسبات عقلانی در جامعه ایجاد شد و به شجاعت عقلانی مبتنی بر نگاه عقلانیت تعالی‌محور ایجاد شد، هم مسئولین و هم مردم با آرامش مشغول کارهای اساسی می‌شوند و به کارهای حاشیه‌ای نمی‌پردازند. به‌جای اینکه دنبال فضاهای اصلی و اصول بنیادین کارآمدی باشند، به‌دنبال موضوعات فردی و آدرس غلط‌دادن نمی‌روند.

رهبر انقلاب در نکته‌ای دیگر می‌فرمایند که دشمن همیشه در تلاش است با معنای غلط عقلانیت را تلقین کند. این یاوه‌گویی‌های دشمن هم ناشی از همین ترس و عقب‌ماندگی‌اش است که به‌دست آورده؛ امّا همه‌ی این‌ها دنبال این هستند تا بتوانند به‌نوعی این فضاسازی‌ها و دستگاه محاسبات عقلانی را دچار مشکل کنند، ولی ایشان بر اساس آن نگاه حکمی که نسبت به مسأله‌شناسی دارند، معتقدند که به لطف خداوند جمهوری اسلامی در همه‌ی عرصه‌ها پیش خواهد رفت. درواقع ظلم‌ستیزی، عدالت‌خواهی و مبارزات اجتماعی عالی که ایشان مطرح می‌کنند باید بر اساس یک منطق باشد. آن منطق هم همان منطق عقلانیت تعالی‌محور است که از جهل نامقدس، روشنفکری مقدس‌نما و زاهدگرایی دوری می‌کند و اصل و فرع را با هم اشتباه نمی‌بیند.

امیدوار هستیم که مقوله‌ی معرفتی و نظام معرفتی رهبر انقلاب مورد توجه همگان قرار بگیرد و به‌صورت جدی با مانیفست نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران نه در مقام شعار، بلکه در مقام عمل به این مقوله‌ی عقلانی تعالی‌محور و مسأله‌شناسی حکمی سیاسی توجه شود./841/د102/ب1
ارسال نظرات