۲۱ مهر ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۳
کد خبر: ۵۸۲۲۳۹
بازخوانی گفت‌وگو با مرحوم حجت‌الاسلام شجاعی؛

اینکه کسی از روی دفترچه منبر برود، هنر نیست

رییس سابق جامعه مبلغین در مصاحبه‌ای می‌گوید: طلبه‌ها باید از حافظه‌شان کار بکشند تا موفق شوند. اینکه کسی از روی دفتر چه منبر برود، هنر نیست؛ زیرا همه می‌توانند اینگونه به منبر بروند.
مرحوم حجت‌الاسلام سیدابوالقاسم شجاعی رئیس جامعه مبلغین

به گزارش خبرگزاری رسا، مرحوم حجت‌الاسلام سیدابوالقاسم شجاعی رئیس جامعه مبلغین و شاگرد و مروج شیوه منبرداری مرحوم فلسفی در گفت‌‌وگویی به بیان خاطرات خود پرداخته که متن این گفت‌وگو در ادامه می‌‌آید:

تهران قبل از انقلاب نزدیک به ۲۲ منبری معروف و بزرگ در خط اول داشت

*بفرمایید که خطیبان نامی و تأثیرگذار شهر تهران در دوران نوجوانی و جوانی شما چه کسانی بودند؟

- در گذشته با جمعیت محدودی که شهر تهران داشت، نزدیک به ۲۲ منبری معروف و بزرگ در خط اول بودند و مجالس مذهبی را اداره می‌کردند و چون در آن زمان وسایل ارتباطی و سرگرم‌کننده، مثل رادیو، تلویزیون، رایانه و... نبود، لذا آنچه که برای مردم اهمیت داشت منبر بود و برای بهره‌برداری از سخنان و منابع معارف اسلامی، جمعیت زیادی پای منبرها می‌نشستند و به سخنان منبرها گوش می‌دادند.

با این اوصاف خطبای نامی شهر تهران عبارت بودند از: در درجه اول مرحوم آقای حسین علی راشد، مرحوم آقای فلسفی، آقای طبسی، آقای حاج سلطان واعظین، آقای شیخ محمود حلبی، مرحوم آقای شیخ علی اکبر ترک، مرحوم آقای سقا زاده، مرحوم آقای کمال مرتضوی و پدر ایشان. در قسمت سادات شیرازی هم می‌‌توان به مرحوم حاج حشمت، مرحوم حاج آقا کمال حشمتی و در طبقه‌های بعدی به حاج میرزا علی هسته‌ای که از اصفهان به تهران می‌آمد و نیز مرحوم ترابی، مرحوم اشراقی و همچنین آقای انصاری که از شهرستان به تهران می‌آمدند و همچنین آیت‌الله العظمی وحید خراسانی که مدتی منبر تهران را اداره می‌کردند، اشاره کرد.

در آن زمان تمام عشق و علاقه مردم منبر بود و منبری‌ها هم با توجه به ذوق و سلیقه خود در یک دهه مسأله‌ای را عنوان می‌کردند. به عنوان نمونه در دوران کودکی با مادرم به مجالس می‌رفتیم و مرحوم آقای کاتوزیان که منبری ماهر و امام جماعت مسجد بود آداب می‌گفت.

استادم مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقا جعفر خنداق آبادی که از شیوخ منبر و از افراد تحصیل‌کرده و مطلع بود به اخبار و روایات تکیه می‌کرد. مرحوم آقای حاج سلطان در مسأله اثبات ولایت امیرالمؤمنین و حق امامت صحبت می‌کرد که کتاب شب‌های پیشاور یکی از مسائل آشکار دوران منبر ایشان بود. مرحوم آقای فلسفی مباحث اجتماعی آن روز را مطرح می کردند و مرحوم شیخ علی اکبر ترک و آقایان دیگری که از آذربایجان بودند نیز منبرهای خوبی می‌رفتند.

حوزه باید طلبه‌ها را سوپر مارکتی بار بیاورد/شیوه منبرداری را مرحوم فلسفی متحول کرد

*در روش و سبک، خطیبان آن زمان چه ویژگی‌ها و نوآوری‌هایی داشتند؟

- عرض کردم، مرحوم آقای فلسفی مباحث اجتماعی آن روز را مطرح می‌کردند و مطالب ایشان به روز بود. مرحوم شیخ علی اکبر ترک و آقایانی که از آذربایجان بودند در اول منبر مسأله‌ای را عنوان می‌کردند و در رابطه با آن سخنرانی می‌نمودند و لذا هر کدام از این آقایان سبک خاصی داشتند.

مرحوم آقای مظفری در اول منبر با صوت زیبا شعرهایی از مولوی را می‌خواند و بعد آن‌ها را شرح می‌داد. مرحوم آقای واعظ و مرحوم آقای سیدجواد صدیقی در برانگیختن عواطف و احساسات مردم بسیار ماهر بودند که مرحوم حاج سیدجواد صدیقی در برانگیختن احساسات افراد در عزای اهل بیت ید طولایی داشت. همانطور که قبلاً اشاره کردم، هر کدام از منبری‌ها در یک رشته‌ای از معارف سخنرانی می‌کردند، ولی تنها سبکی که در آن روز معروف بود، سبک مرحوم آقای فلسفی بود. خطبا صحبت می‌کردند، اما معلوم نبود که مخاطبانشان چه کسانی هستند، آن‌ها مطالبی را در ذهن داشتند و می‌گفتند و گاهی هم چشمانشان را می‌بستند و می‌گفتند، خواه مستمع بفهمد و یا نفهمد.

به عنوان مثال مقدمه منبر یکی از آقایان اهل منبر قارّ الذات و غیر قارّ الذات بود و اصلاً مستمع این مسأله را درک نمی‌کرد، ولی خوبی آن این بود که می‌گفتند: خوب صحبت می کند و لذا در آن زمان اگر کسی به صورت خیلی علمی و غرّا صحبت می‌‌کرد ولو اینکه مخاطبین چیزی نمی‌فهمیدند، این کار خیلی جلوه می‌کرد، اما مرحوم آقای فلسفی آمد و بحث را به باب مفاعله برد؛ یعنی دید مستمع، حرکت صورت مستمع و بیان گوینده. این سبک را آقای فلسفی عوض کرد و با افکار و مطالب روز با مردم صحبت می‌کرد و چون من با مرحوم فلسفی مأنوس بودم و تربیت شده ایشان و مکتب آقای خنداق‌آبادی بودم، بیشتر تحت تأثیر مرحوم فلسفی بودم و لذا من در منبر به گونه‌ای تربیت شده‌ام که متد و روش مشخصی ندارم و همین الان هر چه عنوان کنید، می‌توانم درباره آن صحبت کنم؛ یعنی مطلبی نبود که درباره آن متاعی نداشته باشم.

روزی با دوستانمان به سمت آبعلی رفتیم، در آنجا کوهی بود که آن را برداشته و جاده را هموار کرده بودند. دوستان به من گفتند: اگر شما بخواهید در اینجا صحبت کنید به مردم چه می‌گویید؟ گفتم: قال علی (ع): «همة الرجال تقطع الجبال»، من سوپر مارکت بودم و عقیده دارم که حوزه باید طلبه‌ها را سوپر مارکتی بار بیاورد؛ یعنی طلبه باید متاعی داشته باشد و اگر خواست صحبت بکند، بتواند برای هر گروهی متناسب با آن گروه سخن بگوید و بتواند همان جا مطلب را بسازد، نه اینکه از قبل مطالعه کند و بعد صحبت نماید.

مردم از منبر چهار ساعته مرحوم قوام سیر نمی‌شدند

*در منش و تعامل با مردم چه خصوصیات برجسته‌ای از خطیبان آن زمان سراغ دارید؟

- شخصی به نام مرحوم حاج مقدس داشتیم، که ایشان در امر به معروف منبری معروفی بود و لذا هر کس که ریش نداشت، اصلاً پای منبر ایشان نمی‌آمد. چون خطاب‌های ایشان تند بود. از حیث منبر بعضی از افراد بودند که بی‌نهایت متکبر بودند و اصلاً اعتنایی به خلق خدا نمی‌کردند و لذا روشی را برای خود انتخاب کرده بودند که هر چه سنگین‌تر و متین‌تر باشند، محترم‌تر هستند. بنابراین هر منبری برای خود یک نوع سبک و مریدانی داشت مثلاً در مورد مرحوم قوام و مرحوم دری شاعری گفته است:

بعد از طبسی و شمس سرمست هر کس که به کاخ منطق افتاد شکست | در محشر تحقیق قوامی دری قطبی سخن فلسفی و راشد است

مرحوم قوام در ماه مبارک رمضان ساعت یک منبر می‌رفت و ساعت چهار بعد از ظهر از منبر پایین می‌آمد و جمعیتی مالامال عرفانی داشت. حدود چهار ساعت صحبت می کرد، ولی مردم از سخنان ایشان سیر نمی‌شدند، از بس روی روح و فکر مردم کار می‌کرد.

اینکه کسی از روی دفتر چه منبر برود، این کار هنر نیست

*چه خاطرات سودمند و درس آموزی از آن بزرگان به یاد دارید که برای مبلغان و اهل منبر مفید باشند.

-چون بیشتر معاشرت من با مرحوم آقای فلسفی بود و لذا اکثر خاطرات من درباره این مرد بزرگ است و لذا با تأسی از ایشان توصیه من به مبلغان عزیز این است که منبر را وسیله اغراض خود قرار ندهند. مرحوم آقای فلسفی در تمام دوران منبر با هر کس هم که اختلاف داشت، با منبر کاری نداشت و در منبر از گوشه و کنایه زدن به آن‌ها خودداری می‌کرد. مرحوم آقای فلسفی صفات اخلاقی‌ای را که مطرح می‌کرد، خود عامل به آن صفات بود؛ یعنی حسد و عجب نداشت و اهل کینه نبود و در مراتب اهل منبر بیشتر هدفش ارشاد بود و منبر بهترین عشق مرحوم آقای فلسفی بود؛ یعنی لذتی که از منبر می‌برد از هیچ چیز دیگری نمی‌برد.

مرحوم آقای فلسفی از حافظه خودش به خوبی استفاده می‌کرد و اگر کاغذی هم به دست می‌گرفت به خاطر این بود که به مستمع بگوید من مطالعه کرده‌ام و با مطالعه به منبر آمده‌ام. طلبه‌ها باید از حافظه‌شان کار بکشند تا موفق شوند. اینکه کسی از روی دفتر چه منبر برود، این کار هنر نیست، زیرا همه می‌توانند اینگونه به منبر بروند. من وقتی درس می‌خواندم تمام کتب درسی خودم را حفظ می‌کردم و هنوز هم حفظ هستم؛ از کتاب تصریف و شرح امثله گرفته تا سیوطی و مغنی و غیره. برای اینکه طلبه‌ها منبری خوبی شوند باید پای منبر زیاد بنشینند و وقتی را برای این کار بگذارند و منبرها را نقد کنند، که چه اشکالی در این منبر بود و آن را بررسی کنند. من یک بار به قم آمدم و به من یک فرصت کوتاهی به مدت ۵ دقیقه دادند که من در آن پنج دقیقه، هم آیه خواندم، هم روایت. هم خاطره گفتم، هم روضه خواندم و هم انتقاد کردم و در عین حال سه ثانیه اضافه آوردم. در زمان ما منابع خیلی کم بود و سخت‌ گیر می‌آمد، ولی الان منابع به راحتی در اختیار طلاب است و منبر رفتن باید به مراتب آسان‌تر باشد.

منبری باید جمعیت را ببیند و بر سخنانش مسلط باشد

توصیه دیگر من به طلبه‌ها این است که کتاب‌های استاد شهید مرتضی مطهری، به خصوص کتاب داستان راستان ایشان را مطالعه کنند که برای نسل جوان بسیار مفید است و از آقای مطهری درباره منبر که با چه صورتی و با چه لحنی و با چه واژه‌ای با مردم مواجه شوند، مطلب و کتاب زیاد است آن‌ها را مطالعه کند. کتاب آقای فلسفی برای هر منبری نه واجب، بلکه اوجب است.

منبری باید جمعیت را ببیند و بر سخنانش مسلط باشد. اگر منبری مقهور مستمع شود، موفق نخواهد شد. از سخن نترسد و وقتی بالای منبر می‌رود فکر کند که از همه بیشتر می‌داند و با این کار اعتماد به نفس خودش را افزایش دهد تا بتواند سخن بگوید و مجلس را تصاحب کند، نه اینکه مجلس او را تصاحب کند. بنابراین هر گوینده‌ای که مردمی سخن بگوید، موفق خواهد شد. در گذشته منبری‌ها بدون توجه به مخاطب صحبت می‌کردند، ولی امروز باید مخاطب داشته باشند؛ یعنی ببینند که مردم چه می‌خواهند و چه دردی در اجتماع وجود دارد، تا همان را عنوان کنند و در رابطه با آن سخن بگویند.

بنا به این گزارش، این واعظ و خطیب معروف تهران که بیش از ۷۰ سال از عمر خود را صرف تبلیغ تشیع کرده است، پس از یک دوره بیماری از ناحیه پا و ضعف مفرط جسمانی، به حالت اغما رفته و شامگاه جمعه ۲۰ مهر ماه درگذشت./۹۶۹//۱۰۲/خ

منبع: فارس

ارسال نظرات