بزرگترين دستاورد ادعايي برجام خيالي است
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه جوان، «اگر توافق نميكرديم جنگ ميشد»، «برجام سايه جنگ را از سر ملت ايران برداشت»، «برجام امنيت ايران را تأمين كرد»
گزارههاي مذكور، نمونههايي از آن چيزي است كه تحت عنوان «بزرگترين دستاورد برجام» و به صورت تكراري از سوي حاميان اصلي توافق هستهاي بيان ميشود. آيا اين دستاورد برجام، يك واقعيت است يا امري كاملاً ذهني و به عبارتي خيالي است. طرفداران برجام طي يك سال گذشته و در روزهاي اخير در سالگرد برجام و در پاسخ به منتقدان برجام كه ميگويند برجام هيچ دستاورد قابلتوجهي بهرغم عمل ايران به تعهداتش نداشته، بر اين نكته متمركز شدهاند كه با برجام، ايران از فصل هفتم منشور سازمان ملل خارج و جنگ عليه كشورمان منتفي شد. نگارنده بر اين اعتقاد است كه اين دستاورد ادعايي يك خيال و توهم بيش نيست و با واقعيت فاصله دارد. براي اثبات اين نظر، تأمل در نكات زير كفايت ميكند:
1- از زمان ارجاع پرونده هستهاي ايران در سال 1384 به شوراي امنيت تا زمان رسيدن مذاكرات به نتيجه و انجام توافق در سال 1394، امريكاييها و صهيونيستها به صورت مرتب ايران را به حمله نظامي تهديد ميكردند. در ابتداي سال 1385، جمهوري اسلامي تنها به يك آبشار هستهاي و غنيسازي اورانيوم در سطح 5/3 درصد دست يافته بود و امريكاييها با تصويب قطعنامه در شوراي امنيت عليه جمهوري اسلامي در همان مقطع زماني، بهانه لازم براي حمله به تأسيسات هستهاي نطنز و جلوگيري از ادامه غنيسازي در ايران را داشتند.
2- امريكاييها و در كنار آنها صهيونيستها، با وجود چنين مجوزي براي حمله به ايران طي يك دهه، در حالي كه شاهد پيشرفت برنامه هستهاي ايران بودند، هرگز به سمت عملياتي كردن تهديدات خود نرفتند. چرا؟ پاسخ به اين پرسش بسيار مهم است.
3- در بررسي دلايل عملياتي نشدن تهديدات نظامي عليه جمهوري اسلامي، يك دليل از همه دلايل تعيينكنندهتر است و آن اراده و قدرت پاسخگويي قاطع ايران به متجاوز است. طي اين يك دهه و در پاسخ به تهديدات دشمنان به طرق مختلف اين پيام به آنان داده شد كه ايران پاسخ پشيمانكننده به متجاوز خواهد داد. به عنوان مثال، چند سال پيش وقتي صهيونيستها از حمله نظامي قريبالوقوع به تأسيسات هستهاي ايران و برخي ديگر از نقاط راهبردي كشورمان خبر دادند، رهبر حكيم و فرزانه انقلاب اسلامي به عنوان فرمانده كل قوا، با صراحت اعلام كردند اگر صهيونيستها دست از پا خطا كنند، تلآويو و حيفا با خاك يكسان خواهد شد. طي اين يك دهه روند توسعه قدرت جمهوري اسلامي از يك طرف و روند افول قدرت امريكا و رژيم صهيونيستي از طرف ديگر، به گونهاي بود كه عمده كارشناسان مسائل نظامي جهان، تهديدات امريكاييها و صهيونيستها عليه جمهوري اسلامي را «غيرمعتبر» و تهديدات ايران در پاسخ به تهديدات را «معتبر» ارزيابي ميكردند.
4- امريكاييها و صهيونيستها به همراه دولتهاي با سابقه استعمارگري اروپايي مصمم بودند با استفاده از تمامي ظرفيتهاي خود جلوي دستيابي ايران به چرخه سوخت را بگيرند. تهديدات نظامي آنان عليه جمهوري اسلامي، براي تحقق همين خواسته بود. در موارد مشابه مانند عراق، سوريه و ليبي، آنان از ابزار نظامي استفاده كرده و به نتيجه مورد نظر هم دست يافته بودند، اما در خصوص جمهوري اسلامي هرگز به سمت استفاده از قدرت نظامي نرفتند، چرا؟ غرب و خصوصاً امريكا بهرغم تهديدات پيدرپي در نهايت از موضع قبلي خود عقبنشيني كرده، حاضر به پذيرش غنيسازي و چرخه سوخت ايران شدند. چرا؟ جواب اين سؤال را آقاي اوباما، رئيسجمهور امريكا و در پاسخ به سؤالات منتقدين داخلي خود مبني بر اينكه چرا ايران هستهاي را پذيرفتيد و چرا به تأسيسات هستهاي ايران حمله نكرديد با صراحت بيان ميدارد. آقاي اوباما با صراحت اعلام كرد با جنگ، تأسيسات هستهاي ايران را نميتوان نابود كرد و اگر به ايران حمله ميكرديم، حزبالله لبنان امنيت تلآويو را به خطر ميانداخت. وي در جاي ديگري در پاسخ به همين نوع سؤالات ميگويد حمله به تأسيسات هستهاي ايران، يعني يك جنگ با سرنوشت نامعلوم ديگر در خليج فارس و اين جنگ با منافع ما سازگار نيست.
5- از مطالب ذكر شده در چهار بند بالا به دست ميآيد:
الف- آن چيزي كه سايه شوم جنگ را از سر يك ملت و از جمله ملت ايران برميدارد، قدرت دفاع آن ملت است. اين يك اصل است و نبايد از آن غفلت كرد. از زمان پايان دفاع مقدس تا به امروز اگر دشمنان بهرغم تهديدات پيدرپي مبني بر حمله نظامي به ايران، تهديدات خود را عملي نكردهاند، فقط و فقط به دليل اقتدار ملي و اقتدار نظامي و قدرت پاسخگويي ملت ايران به متجاوز بوده است. ب- براي دشمنان ملت ايران در صورت داشتن قدرت و جرئت براي حمله نظامي به ايران، پيدا كردن بهانه و اخذ مجوز از شوراي امنيت جهت توجيه تجاوزشان، كار سختي نخواهد بود. چگونه به افغانستان حمله كردند؟ چگونه به عراق حمله كردند؟ براي شيطان بزرگ كه هيچ پايبندي به اصول اخلاقي ندارد، بهانهتراشي، متهمسازي و مجوزگيري كار آساني است. بنابراين دشمن را فقط و فقط با «قدرت» ميتوان از دست زدن به تجاوز و راه انداختن جنگ بازداشت.
6- آقاياني كه براي برجام، روي اين دستاورد خيالي مانور ميدهند و مرتب براي موفق جلوه دادن برجام از اين دستاورد ياد ميكنند، مراقب باشند:
الف- با اين نوع تحليل از مسائل، بخشي از ملت را دچار خطاي محاسباتي نكنند. اگر در ميان مردم و بخشي از جوانان اين تصور پديد آيد كه ميتوان با توافق و مذاكره از جنگ جلوگيري كرد، در گذر زمان ممكن است نسبت به تقويت بنيه دفاعي و حفظ قدرت نظامي در سطح بازدارندگي غفلت شود. غفلت از تقويت بنيه دفاعي كشور، يعني فراهم ساختن شرايط براي وسوسه شدن دشمنان و آغاز جنگ. ب- با اين نوع تحليلها و نگاهها، دشمنان اين راهبرد و سياست را در پيش خواهند گرفت تا براي تحميل اراده و خواست خود در هر موضوعي به ملت ايران، آن موضوع را امنيتي كنند. وقتي امريكاييها موضوع هستهاي ايران را امنيتي كردند و ما توجيه ميكنيم كه بايد توافق كنيم تا از جنگ جلوگيري كنيم، آنان براي رسيدن به نتيجه در موضوع موشكي، مسائل منطقه، بحث تروریسم و غيره به راحتي با امنيتي كردن آن موضوعات، شرايطي را پديد ميآورند تا ما هم به ناچار براي جلوگيري از جنگ به خواست آنان تن دهيم و بعد خوشحال باشيم كه با اين توافق از جنگ جلوگيري كردهايم! سال گذشته كمتر از دو هفته بعد از اينكه آقاي روحاني با افتخار گفت بالاخره با تلاش ديپلماتيك سايه شوم جنگ را از سر ملت برداشتيم و امنيت واقعي را به كشور برگردانديم، آقاي اوباما اعلام كرد ايران بايد رفتارهاي خود را در منطقه تغيير و به دخالتهايش در كشورهاي همسايه پايان دهد. رئيسجمهور امريكا در ادامه ميگويد ما براي پايان دادن به دخالتهاي ايران در منطقه اگر لازم باشد از گزينه نظامي استفاده خواهيم كرد. آقاي اوباما در زماني از گزينه نظامي عليه ايران سخت گفت كه بهزعم عدهاي سايه شوم جنگ از سر ملت ايران با لغو قطعنامههاي شوراي امنيت برداشته شده بود.
7- شواهد نشان ميدهد كه امريكا و همپيمانانش روي برنامه موشكي ايران تمركز كرده و ميخواهند آن را امنيتي كنند. بر مبناي تحليل كساني كه بزرگترين دستاورد برجام را جلوگيري از جنگ اعلام ميكنند با فشارها و تحريمها و جنجالآفرينيها عليه برنامه موشكي چگونه بايد برخورد كنيم؟
آيا ممكن است كساني در ايران پيدا شوند كه بگويند بهتر است با مذاكره در خصوص برنامه موشكي و پذيرفتن يكسري محدوديتها از جنگ جلوگيري كنيم؟ متأسفانه در اواخر سال گذشته و در فضايي كه امريكاييها نشان دادند روي برنامه موشكي ايران تمركز كردهاند تا آن را محدود سازند، در توئيت يكي از شخصيتهاي سياسي كشور، مطلب نگرانكنندهاي انتشار يافت. آن مطلب كه منتسب به آقاي هاشميرفسنجاني بود، تصريح داشت كه دنياي آينده، دنياي مذاكره است نه دنياي موشك! اين مطلب آنقدر مهم و خطرناك بود كه مقام معظم رهبري در اولين ديدار سال جديد خود با اشاره ضمني به موضوع، فرمودند اينكه گفته ميشود دنياي آينده، دنياي مذاكره است نه موشك، اگر از روي ناآگاهي باشد كه نآاگاهي است، اما اگر از روي آگاهي گفته شود، خيانت است. حاصل كلام اينكه، سايه جنگ از سر ملت مؤمن و انقلابي ايران را با حفظ و بالا بردن «قدرت دفاعي» ميتوان برداشت. جنگ، آن روزي عليه كشورمان به وقوع ميپيوندد كه ايران ضعيف شده باشد. نقشه امريكا با برجام آن است تا توانمنديهاي ملت ايران را در گذر زمان از بين ببرد. بر اساس همين نقشه ذهني دشمن است كه آقاي اوباما با صراحت ميگويد از طريق توافق هستهاي با ايران، مسيري را طي ميكنيم كه با تغييرات در ايران، رئيسجمهور آينده امريكا در 15 سال آينده راحتتر ميتواند به ايران حمله كند!/998/102/ب3