۱۳ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۹:۵۴
کد خبر: ۲۴۴۴۴۱
آیت‌الله جوادی آملی:

از عقل نباید انتظار صراط ‌سازی داشت

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت‌الله جوادی آملی با اشاره به این‌که اثربخش بودن باور به معاد اگر از اثربخش بودن باور به توحید بیشتر نباشد، کمتر نیست به سخن مشرکان که خداوند را قبول داشتند اما معاد را انکار می‌کردند اشاره کرد و گفت: مهم‌ترین عاملی که جامعه را می‌سازد، احساس مسؤولیت است.
آيت الله عبدالله جوادي آملي

به گزارش خبرگزاری رسا، حضرت آیتالله عبدالله جوادی آملی روز دوشنبه در مسجد اعظم در ادامه درس تفسیر قرآن به تفسیر سوره مبارکه غافر پرداخت و با اشاره به پرسشهایی از مباحث قبل گفت: درباره مرگ نسبت به دنیا و نسبت به برزخ تفاوتهایی وجود دارد، مرگ در دنیا این گونه است که همه میمیرند، یعنی خداوند در دنیا برای هیچ کسی خلود و جاودانی ندارد و هم پیامبر(ص) و هم دیگران میمیرند و نحوه مرگ هم این است که انسان آن را میچشد نه اینکه مرگ انسان را بچشد.

وی افزود: در مرگ در برزخ سخن از چشیدن نیامده است، تنها نفخه صور است که فرمود با آن نفخه عدهای صعقه میزنند و گروهی مستثنا هستند، این صعقه همان مدهوشی و مانند آن است، کسانی که وارد برزخ شدند آن جا مرگ را میچشند و بعد وارد قیامت میشوند تا ما بگوییم هر ذائقی مذوق را حذف میکند، بلکه همه صعقه دارند و مدهوش میشوند.

مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به اینکه در برزخ همه نمیمیرند، اظهار کرد: نفخه صور که شد، استثنایی هم دارد، اما در دنیا هیچ استثنایی وجود ندارد، همه میمیرند، فرق دیگر این است که وقتی نفخ صور شد همه صعقه میزنند مگر آن که خدا بخواهد، اگر درباره بهشتیان گفته شده است که تنها یکبار مرگ را میچشند شاید به این دلیل است که آنان جزو استثنا هستند.

وی ادامه داد: قیاس موت دنیا و موت برزخ مع الفارق است، زیرا در دنیا هیچ کسی زنده نیست، یکی دیگر اینکه مرگ دنیا به صورت ذوق است اما در برزخ سخن از صعقه است، توفی و وفات نیز نشان از اخذ تام است، یعنی معنای زوال و نابودی در وفات نیست و آن معنای چشیدن مرگ را تأیید میکند.

حضرت آیتالله جوادی آملی با بیان اینکه مرگ بدن پوسیدن آن است و مرگ روح در دنیا مفارقت از بدن است، ابراز کرد: حتی عزراییل(ع) مرگ دارد و حتی خود مرگ هم مرگ دارد که این مطلب در روایات است و مرگ را میمیرانند تا مشخص شود که دیگر تحول و تغیری نیست و همه ثابت میشود.

تفاوت بدعت و سنت حسنه

وی بیان کرد: در بدعت آن است که انسان آن چیزی را که در دین نیست به دین اسناد داده شود، اما سنت آن است که یک سری کلیات است و انسان میخواهد آن را اجرا کند و نحوه اجرا را خودش انتخاب میکند، مثلا گفتند حدیث کسا اگر در مجلسی خوانده شود، برکات دارد حالا یک هیأتی در یک روز این حدیث را میخوانند این سنت است بدون اینکه آن را به شرع اسناد بدهند.

نویسنده کتاب مفاتیحالحیات خاطرنشان کرد: جریان وحدت و استکبارستیزی و حمایت از مظلومان این چنین است، هیچ کس از اهلبیت(ع) نگفته که آخرین جمعه ماه رمضان راهپیمایی کنید، بلکه دین فقط حمایت از مظلوم را گفته است، دهه کرامت و ولایت این چنین است، هیچ کس اینها را به دین که امام یا پیامبر(ص) فرموده باشد، اسناد نمیدهد، برای اینکه سامان و سازمان بپذیرد و اثر بیشتری داشته باشد یک روز و هفته خاصی را مشخص میکنند.

وی گفت: اگر چیزی منشأ اسلامی نداشته باشد سنت سیئه میشود، چهارشنبه سوری یک سنت سیئه است، اما راهپیمایی روز قدس، دهه کرامت اینها ریشه دینی دارد، نگفتند که دقیقا فلان روز را انجام دهید، اما یک هیأتی میگوید فلان روز برای ما بهتر است، هیچ کس نمیگوید که روایت داریم که دین گفته فلان روز جمع شوید و حدیث کسا بخوانید، این فرق جوهری بدعت و سنت حسنه است.

بهشت منتظر انسان فردی است که دارای قلب منیب است

حضرت آیتالله جوادی آملی با اشاره به اینکه خداوند مقلب القلوب و الابصار است، بیان کرد: در روایت است که قلب فرد باایمان در زیر دو انگشت خداوند است، اگر خدا بخواهد با یک اشاره کوچک این قلب را میتواند زیر و رو کند، خداوند میخواهد این قلب را احیا کند، با دو انگشت بیانگشتی این کار را انجام میدهد، خداوند منزه از آن است که دست داشته باشد اما در روایت است که هر دو دست خداوند دست راست و بابرکت است.

وی اظهار کرد: اگر انسان دارای قلب منیب باشد بهشت منتظر اوست و اگر کمتر باشد درجهاش پایینتر است، این درجات معارج و مراقی میشود، که سورهای به این نام است که خداوند دارای درجههایی است، هر نمازی تا اندازهای خاص عروج دارد و هر فرشتهای نیز تا درجهای خاص میتواند بالا برود.

مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به اینکه اگر کسی از درجههای الهی بالا رفت، مراتب قرب را طی میکند، اظهار کرد: به نیت قرب الهی انسان قدم به قدم بالا میرود تا به عرش الهی نزدیک میشود و از آن به بعد برخی قلوب هستند که «قلب المومن عرش الرحمن» است، و آن گاه اگر این قلب برنجد عرش خداوند را میلرزاند.

وی افزود: گاه یک انسان میتواند یک عذاب را از یک ملت برهاند، این حضرت زکریا که در قبرستان شیخان دفن است، به امام معصوم فرمود که آیا اجازه هست من از قم بیایم بیرون؟ گفتند نه شما بمان در قم تا خداوند به برکت شما عذاب را از این امت بردارد، اگر کسی به این مقام برسد توجه به او توجه به عرش خداوند و بیاعتنایی به او بیاعتنایی به عرش خداوند است.

حضرت آیتالله جوادی آملی با اشاره به آیه «هُوَ الَّذِی یُرِیکُمْ آیَاتِهِ وَیُنَزِّلُ لَکُم مِّنَ السَّمَاءِ رِزْقًا وَمَا یَتَذَکَّرُ إِلَّا مَن یُنِیبُ ﴿13﴾»، خاطرنشان کرد: حاملان عرش و فرشتگان عرش برای کسانی که آیات خداوند را پذیرفتند طلب مغفرت میکنند، یک عده کفر ورزیدند و یک عده اهل انابه هستند که خداوند فرمود «فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ ﴿14﴾».

عقل تنها راهبین است و از او صراطسازی ساخته نیست

وی ادامه داد: عقل چراغ است، از چراغ هیچ چیزی ساخته نیست، صراط از آن شارع است، عقل مهندس و راهساز نیست و عقل راهبین است، عقل مانند نقل راه را میبیند، مهندس ذات اقدس اله است که به وسیله انبیا ابلاغ میکند، ذرهای از این راه را عقل مشخص نمیسازد که این حلال و حرام است و شارع این را گفته که قرینه عقل داریم یا قرینه نقلی داریم.

مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به اینکه عقل راهبین است و شارع صراط دارد، گفت: شرع در قبال عقل نیست، شرع و وحی مقابل ندارد، صراط مقابل ندارد، اما عقل در برابر نقل است، عقل میفهمد کدام راه و کدام چاه است، میفرماید با این عقل راه را طی کنید و به مقام فرشتگان برسید.

وی با قرائت آیه «رَفِیعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ یُلْقِی الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِیُنذِرَ یَوْمَ التَّلَاقِ ﴿15﴾»، گفت: برخی به عرش الهی نزدیک میشوند و معارج را طی میکنند و اگر معارج را طی کردند ذات اقدس اله با آنان نجوا دارد، شما سعی کنید یکی پس از دیگری این درجات را طی کنید تا به صفات الهی نائل شوید، نه اینکه بخواهد تنها برای آشنایی صفتهای خداوند را گفته باشد.

احساس مسؤولیت نسبت به عمل مهمترین عامل ساختن جامعه است

حضرت آیتالله جوادی آملی بیان کرد: همین خدایی که ذوالعرش است، مراتب را گذاشته است که فرشتگان از این معارج بیایند پایین تا افراد را بالا ببرند و از طرف دیگر انسانهای دیگر هم از این نردبان و از این درجهها بالا بروند، همان طور که نماز معراج فرد باایمان است، صوم و عمره و درس و بحث و زیارت نیز این چنین است.

وی خاطرنشان کرد: خدا میگوید من نردبان دارم و یک عده را پایین میآورم تا حرفهای من را به شما برسانم، هر آیه و هر سورهای یک نردبان الهی است، اینجا راه و رونده یکی است، این که به نام نماز میخوانیم راه است، خود صوم و صلاه راه است، منتها راه عین رونده است، سالک عین مسلوک است.

نویسنده کتاب مفاتیحالحیات ادامه داد: «یُلْقِی الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ»، خداوند وحی الهی را به هر کسی که صلاح بداند عطا میکند، چون شرط اولیهاش عصمت است و غیر از خدای سبحان احدی از مقام عصمت دیگران باخبر نیست، این کار به دست دیگری نیست، خداوند این وحی را میفرستاد برای تعلیم کتاب و حکمت و تزکیه و تبشیر و انذار است اما برابر سیاق آیات و آن که برای ما اثربخشتر است، این ترس از معاد است.

وی با تأکید بر این نکته که مهمترین عاملی که جامعه را میسازد، احساس مسؤولیت است، ابراز کرد: اینکه انسان بداند یک روزی بالاخره رسوا میشود و رسواییاش هم قطعی است، اگر اختلاس و کمفروشی است به این خاطر است که یومالحساب فراموش شده است، اعتقاد به معاد آن قدر قوی است که اثربخشیاش از اعتقاد به توحید کمتر نیست، اگر کسی قیامت را باور داشته باشد، این عقیده جامعه را میسازد./914/پ201/ج

ارسال نظرات