۱۷ آذر ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۴
کد خبر: ۵۸۸۸۷۲
یادداشت؛

جنبش دانشجویى؛ پرچمدار گفتمان انقلابى گرى

در طول چهار دهه گذشته جنبش دانشجویى پرچمدار گفتمان انقلابی گرى بوده و مبتنى بر رهنمودهاى رهبر معظم انقلاب اسلامى، رسالت‌ها و مأموریت‌هاىی را بر دوش خود احساس مى‌كند که باید براى تحقق آنها تلاش نماید.
۱۶ آذر روز دانشجو

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در شهرکرد، شانزدهم آذرماه سرآغار تثبیت حركت جنبش دانشجویى در ریل انقلابى گرى و مبارزه با استعمار و استبداد است. درست در آن زمان كه در فرداى پیروزى كودتاى انگلیسى - آمریكایى ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ فصل حاكمیت مطلق استبداد و سركوبى مبارزان و انقلابیون و آزادى خواهان سر رسیده بود، این تنها دانشگاه و جنبش دانشجویى بود كه مى‌توانست بار دیگر پرچم مبارزه با استبدار و استعمار را در دست گیرد و از رسالتى تاریخى براى خود سخن گوید. جریان دانشجویى این خط و روند را تداوم بخشید و با تسخیر لانه جاسوسى در سال ۱۳۵۸ فصلى نوینى را در این مبارزه آغاز کرد.

در طول چهار دهه گذشته جنبش دانشجویى پرچمدار گفتمان انقلابی گرى بوده و مبتنى بر رهنمودهاى رهبر معظم انقلاب اسلامى، رسالت‌ها و مأموریت‌هاى زیر را بر دوش خود احساس مى‌كند و باید براى تحقق آن تلاش نماید:

۱. نقش آفرینى در فراگیرسازى گفتمان انقلابى گرى‌

۲. افزایش بصیرت و سطح آگاهى سیاسى و دینى‌

۳. داشتن تحلیل سیاسى و اعلام موضع به هنگام‌

۴. رسالت تبیین و آگاه‌سازى جامعه‌

۵. فساد ستیزى و مطالبه عدالت‌

۶. میدان‌دارى در جنبش نرم افزارى‌

۷. موتور محرك تحقق تمدن اسلامى‌

 

خیزش جنبش دانشجویى در برابر استكبار

در آستانه ۱۶ آذر ۱۳۳۲ خبر برقرارى روابط مجدد ایران و بریتانیا و هم‌چنین سفر ریچارد نیكسون معاون رییس جمهورى وقت آمریكا، حكایت از نمایش قدرت طراحان اصلى پشت صحنه كودتا در مقابل چشم ملت ایران داشت و این پیام را تداعى مى‌كرد كه هرگونه مقاومت در برابر سیطره ابرقدرت‌ها در نهایت به سرنگونى و كودتا خواهد انجامید! این حركت نمى‌توانست بدون واكنشى درخور از سوى صداى وجدان ملت همراه نباشد. این فرصت براى فریاد زدن در شب ظلمت زده كودتا، در نیمه آذرماه ۱۳۳۲ مهیا شد و با ریخته شدن خون سه شهید دانشگاه، نخستین سپیده شكست و رسوایى كودتا سر زد و ماهیت آمریكایى - انگلیسى كودتاگران عیان شد و این روز چون چراغ هدایتى براى جنبش دانشجویان شد تا حفظ روحیه انقلابى گرى و مبارزه با استعمار و استبداد را به‌ عنوان مهم‌ترین عنصر هویت بخش جنبش دانشجویى در ادوار مختلف در وجود خود تمرین و بازخوانى نماید.

از فرداى همان روز بود كه دشمنان این ملت كه از بیدارى دانشجویان به خشم آمده بودند، زخم خورده بر آن شدند تا راهبرد استحاله جنبش دانشجویى را با سرگرم كردن دانشجویان به نیازهاى حقیر، از روحیه انقلابى گرى تهى سازند، تا پیشگامان مبارزه با بیگانگان را عملا از صحنه مبارزه خارج نمایند! استفاده از شیوه‌هاى مختلف تهدید و تطمیع و تحریف و تقویت ایدئولوژى‌هاى التقاطى و الحادى و ماتریالیستى و مشغول ساختن جوانان دانشجویى به لذت‌هاى مادى و جنسى، مهم‌ترین شیوه‌هایى بود كه در طول ربع قرن حاكمیت پهلوى پس از كودتاى ۱۳۳۲ براى مهار دانشگاه دنبال شد، اما حاصل آن انقلابى الهى بود كه جوانان و دانشجویان در آن نقش مهمى برعهده داشتند.

جنبش دانشجویى با پیروزى انقلاب اسلامى با تحول و تعالى عمیقى مواجه شد و انقلاب اسلامى آرمان‌ها و فرصت‌هایى را پیش روى این جریان قرار داد كه پیش از آن فرصت ظهور و بروز آن فراهم نبود. سرآغاز حركت جدید جنبش دانشجویى را مى‌توان در ماجراى تسخیر لانه جاسوسى مشاهده نمود كه رهبر بزرگ نهضت ملت ایران آن ‌را «انقلاب دوم؛ انقلابى بزرگتر از انقلاب اول» نامید! این روز كه بعدها به روز ملى مبارزه با استكبار جهانى شهرت یافت، اوج تجلى روحیه انقلابى گرى و نفرت ملت ایران از جنایات و زیاده‌خواهى‌هاى آمریكایى‌ها در طول ربع قرن اخیر بود كه سردمدار این رسواگرى را جنبش دانشجویى بر عهده گرفت. در این روز جنبش دانشجویى جاسوس خانه آمریكایى‌ها را به سخره گرفت و تاریخ جدیدى از روابط ملت ایران و آمریكا آغاز شد كه تا به امروز نیز این رویارویى تداوم دارد.

جنبش دانشجویى و روحیه انقلابى‌

آنچه با مرور چند دهه‌اى به تاریخ شكل‌گیرى جنبش دانشجویى مى‌توان بدان اشاره كرد آن است كه عنصر حیات بخش هویت دانشجویى، عنصر «انقلابى گرى» است. در باب مفهوم انقلابى گرى سخنان فراوانى گفته شده و گرایش‌هاى سیاسى مختلف تلاش كرده‌اند تا با تعریف خود از كلید واژه انقلابى آن ‌را مطابق با جهت‌گیرى خود تعریف نمایند.

بخشى از جریان‌هاى سیاسى، انقلابى گرى را معادل روحیه نفى و مبارزه تعریف كرده و انقلابى را كسى مى‌دانند كه در چارچوب هیچ نظم و نظامى نگنجده و همواره در جایگاه اپوزیسیون و برانداز و ضدیت با نظام قرار دارد. در این نگاه اصالت با مبارزه است و با تبدیل انقلاب به نظام و پایان مبارزه، مرگ انقلاب فرا رسیده است. لذا انقلابى نباید تسلیم و عمله نظام مستقر گردد، چراكه فرآیند تبدیل نهضت به نظام، فرآیند مرگ انقلاب و انقلابى است!

اما در نگاه اسلام انقلابى، انقلابى گرى مرادف با گزاره «مبارزه به‌مثابه هدف» نیست. مبارزه در تفكر اسلامى معطوف به نتیجه معنا مى‌یابد و براى تحقق آرمان‌هاى بزرگترى چون عدالت، معنویت و اقامه دین حق به كار مى‌آید. انقلابى گرى یعنى تسلیم وضع موجود نشدن و براى تحقق آرمان‌هاى بزرگ الهى و انسانى مجاهدت و تلاش كردن و منافع فردى را در راه آرمان‌ها نادیده گرفتن. انقلابى گرى قرار نیست تنها در حد شعار دادن تقلیل یابد، بلكه تحقق عینى و عملى آمال انقلابیون واقعیتى است كه این مهم تنها از طریق تشكیل حكومت اسلامى ممكن خواهد شد و نظام اسلامى ساختارى است كه از تعیین روحیه انقلابى حاصل آمده است. با این نگاه تلاش براى حفظ نظام اسلامى مادامى كه هدف آن اقامه همه آرمان‌هاى الهى - انسانى است، خود عین انقلابى گرى و مهم‌ترین آن است.

در این نگرش وظیفه انقلابیون حفظ و نگهدارى و مراقبت از انقلاب در برابر وادادگى و تحریف و استحاله و نفوذ است. طبیعت آدمى میل به ثبات و محافظه‌كارى دارد، اما روحیه انقلابى گرى در تلاش است تا اراده‌ها را معطوف به هدف تعریف كرده و از تزلزل و تغافل پیش از رسیدن به قله آرمان‌ها جلوگیرى نماید. انقلابیون و روحیه انقلابى موتور حركت جامعه است و اگر این موتور خاموش گردد، دوران زوال تمدنى یك ملت و جامعه فرا خواهد رسید.

انقلابى گرى وضعیتى است كه هم در حوزه باورها داراى مؤلفه‌هایى است و هم در حوزه رفتارها شاخص‌هایى براى آن مى‌توان تعریف نمود. در این بین تبیین این مولفه‌ها و شاخص‌ها در هر عصرى نیازمند مفسرى حكیم است كه با توجه به شناخت موقعیت به درستى تصویر درستى از انقلابى گرى ارائه دهد. در این ‌راستا توصیه‌هاى حكیم فرزانه انقلاب اسلامى از اهمیت راهبردى برخوردار است، آن‌جا كه به تبیین شاخص‌هاى انقلابى گرى پرداختند كه جریان دانشجویى كشور به ‌عنوان پیشگام انقلابى گرى باید مدنظر قرار دهد:

شاخص اوّل: پایبندى به مبانى و ارزش‌هاى اساسى انقلاب‌

شاخص دوّم: هدف‌گیرى آرمان‌هاى انقلاب و همّت بلند براى رسیدن به آن‌ها؛ بدین معنا كه آرمان‌هاى انقلاب و اهداف بلند انقلاب را در نظر بگیریم و همّت براى رسیدن به آن‌ها داشته باشیم.

شاخص سوّم: پایبندى به استقلال همه‌جانبه‌ى كشور، استقلال سیاسى، استقلال اقتصادى، استقلال فرهنگى - كه مهم‌تر از همه است- و استقلال امنیتى.

شاخص چهارم: حسّاسیت در برابر دشمن و كار دشمن و نقشه‌ دشمن و عدم تبعیت از او؛ كه البتّه باید دشمن را شناخت. نقشه‌ او را فهمید و از تبعیت دشمن سر باز زد كه قرآن این عدم تبعیت را «جهاد كبیر» نام نهاده است.

شاخص پنجم: تقواى دینى و سیاسى كه این بسیار مهم است.

به فرموده معظم له «این پنج شاخص اگر در كسى وجود داشته باشد، قطعاً انقلابى است». قابل توجه آن‌كه در برابر تحقق هر یك از شاخص‌هاى برشمرده، جریان‌هاى معاند جنبش دانشجویى در تلاشند تا مانع شكل‌گیرى جنبش دانشجویى تراز انقلاب اسلامى شوند. كافى است تا رسانه‌هاى مختلف جریان معاند مرور گردد تا مشخص شود در جنگ نرم رسانه‌اى ایجاد شده، چطور تحریف و تخریب مبانى و ارزش‌هاى انقلاب اسلامى، زیر سؤال بردن استقلال و تشویق وابستگى، حساسیت‌زدایى از دشمن و اعتماد به آن، اباحى گرى و دنیا گرایى و سستى و رخوت و سبك زندگى غربى (بخوانید غیر انقلابى) به انحاء مختلف ترویج مى‌شود و جوانان انقلابى را به تسلیم دعوت مى‌كند!

با محور قرار دادن مؤلفه‌هاى برشمرده، جنبش دانشجویى خواهد توانست خود را در تراز پیشگام و پرچمدار انقلابى گرى در جامعه اسلامى مطرح سازد.

رسالت‌هاى انقلابى جنبش دانشجویى‌

جنبش دانشجویى به‌عنوان پرچمدار گفتمان انقلابى گرى در عرصه‌هاى مختلف وظایف و رسالاتى برعهده دارد كه مهم‌ترین آن بدین شرح اند:

۱. نقش آفرینى در فراگیرسازى گفتمان انقلابى گرى‌

یكى از وظایف مهمى كه در مسیر تقویت و فراگیر نمودن ارزش‌هاى انقلابى و روحیه انقلابى بر عهده دانشجویان است، مسأله گفتمان‌سازى است. دانشجویان وظیفه دارند تا آرمان‌ها و شعارهاى انقلاب اسلامى و به‌طور ویژه ابعاد مفهوم انقلابى گرى و مولفه‌هاى آن‌ را در جامعه بسط و گسترش دهند و این انتظارى است كه امروز از جنبش دانشجویى مى‌رود، همان‌طور كه سال‌ها به این وظیفه عمل كرده است. رهبر معظم انقلاب سال‌ها پیش در وصف این جنبش فرموده بودند: «دانشجوها گفتمان ‌ساز بوده‌اند، فضاى فكرى ساخته‌اند، گفتمان‌هاى سیاسى و انقلابى را در جامعه حاكم كرده‌اند كه در موارد زیادى این وجود داشته.» (۲۴/۹/۸۷)

ایشان تأكید دارند كه «دانشجو تصمیم‌ساز است؛ دانشجو گفتمان‌ساز است. شما وقتى كه یك آرمانى را دنبال مى‌كنید، مى‌گویید، تكرار مى‌كنید و بجد پاى آن مى‌ایستید، این یك گفتمان در جامعه ایجاد میكند، این موجب تصمیم‌سازى مى‌شود... كسى از عزیزان از قول مرحوم شهید بهشتى، نقل كردند كه ایشان فرمودند كه «دانشجو مؤذّن جامعه است؛ وقتى كه خواب بماند، مردم هم خواب مى‌مانند»؛ خب، تعبیر خوبى است؛ شما توانید بیداركننده باشید، مى‌توانید گفتمان‌ساز باشید، به‌هیچ ‌وجه تصوّر نكنید كه این كارهاى دانشجویى شما، كارهاى ‌بى‌اثرى است.» (۲۰/۴/۹۴)

۲. افزایش بصیرت و سطح آگاهى سیاسى و دینى‌

افزایش سطح آگاهى سیاسى و دینى یكى دیگر از وظایف خطیرى است كه در دانشجوى جوان در دنیاى پیچیده امروز براى ترویج گفتمان انقلابى گرى سخت بدان نیازمند است و به همین خاطر است كه رهبر معظم انقلاب تأكید دارند «سطح آگاهى سیاسى و دینى خودتان را افزایش بدهید. نگویید ما همه‌ چیز را بلدیم، به همه ‌چیز مسلّطیم؛ نه، گاهى سطح آگاهى‌هاى سیاسى كم است، گاهى سطح آگاهى‌هاى دینى كم است... آگاهى هاى علمى، دینى و سیاسى خودتان را افزایش بدهید»

رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشكل‌هاى مختلف دانشجویى بدان‌ها تأكید مى‌دارند: «تشكل‌هاى دانشجویى نوع برنامه‌ریزى و كار را به كیفیتى قرار دهید كه دانشجو قدرت تحلیل سیاسى پیدا كند؛ هر حرفى را به آسانى نپذیرد و هر احتمالى را به‌آسانى در ذهن خودش راه ندهد یا رد نكند؛ این‌قدرتِ تحلیل سیاسى، خیلى مهم است.» (۲۵/۷/۸۵)

۳. داشتن تحلیل سیاسى و اعلام موضع به هنگام‌

حضور در عرصه‌هاى مختلف و اعلام مواضع انقلابى یكى از مهم‌ترین انتظاراتى است كه از تشكل‌هایى دانشجویى وجود دارد. امروز حوادث مختلفى در عرصه‌هاى گوناگون سیاسى، اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى مى‌افتد كه اعلام نظرى برخاسته از آرمان‌ها و فارغ از تعلقات سیاسى - جناحى بسیار راهگشا خواهد بود. در این‌راستا رهبرى معظم انقلاب به دانشجویان توصیه مى‌كنند كه «حضور فكرى؛ مواضع شما روشن باشد... تحلیلتان را مردم بدانند، منعكس كنید» (۱۲/۴/۹۵)

البته لازمه انجام این وظیفه داشتن درك و تحلیل سیاسى است. سال‌ها پیش در دوران سازندگى كه متولیان امر دانشگاه‌ها چندان تمایلى به سیاسى شدن دانشگاه‌ها نداشتند، رهبرى معظم انقلاب اسلامى در اظهاراتى اعتراض‌گونه فرمودند: «این وضعِ دانشگاهى كه امروز هست، من به شما صریح بگویم: من این وضعیت را نمى‌پسندم. دانشجویى كه اصلاً نفهمد در دنیا چه مى‌گذرد، این دانشجو، دانشجوى زمان خودش نیست؛ مرد زمان خودش نیست. دانشجو باید احساس سیاسى داشته باشد، درك سیاسى داشته باشد، تحلیل سیاسى داشته باشد. (بیانات در دیدار دانشجویان و دانش آموزان به مناسبت روز ملى مبارزه با استكبار۱۲/۸/۷۲)

۴. رسالت تبیین و آگاه‌سازى جامعه‌

مقوله تبیین و روشنگرى یكى دیگر از وظایفى است كه از جریان دانشجویى پیشرو انتظار مى‌رود. امروزه در عرصه جنگ نرم دشمن و با توجه به گسترش و عمومى شدن رسانه‌ها و فضاى مجازى، فرصت مناسبى براى هجمه به همه باورهاى انقلابى فراهم آمده است كه مقابله با آن جهادى عظیم و همه‌جانبه طلب مى‌كند كه دانشجویان به‌مثابه افسران جوان جنگ نرم، در خط اول این صف‌آرایى و مبارزه قرار دارند. به فرموده حكیم انقلاب «تبیین اساس كار ما است. ما با ذهن‌ها مواجهیم، با دل‌ها مواجهیم؛ باید دل‌ها قانع بشود. اگر دل‌ها قانع نشد، بدن‌ها به راه نمى‌افتد، جسم‌ها به‌كار نمى‌افتد؛ این فرقِ بین تفكّر اسلامى و تفكّرات غیر اسلامى است.» (۱۲/۴/۹۵)

۵. فساد ستیزى و مطالبه عدالت‌

پیشگامى در مبارزه با فساد را مى‌توان یكى دیگر از شاخص‌هاى عینى روحیه انقلابى دانشجویان دانست. دانشجویان همواره در طول تاریخ انقلاب اسلامى پرچمدار عدالت‌خواهى بودند و با مظاهر اشرافیت و فساد مقابله كرده‌اند. تداوم این وضعیت و پیشگامى در این عرصه یكى از مطالباتى است كه بارها توسط امام جامعه اسلامى مورد تأكید قرار گرفته است. بالاخص در پایان دهه چهارم انقلاب كه پیشرفت و عدالت بر آن نام نهاده‌اند. حقیقت تلخ آن است كه امروزه فساد در برخى عرصه‌هاى جامعه ریشه دوانده و به معضلى پیش روى پیشرفت كشور بدل گردیده است. آفت فساد نه تنها چرخش اقتصاد كشور را دچار مشكل مى‌كند، كه مهم‌تر از آن، عرصه اعتقاد و فرهنگ جامعه را تهدید مى‌كند، چراكه بستر را براى ‌بى‌اعتمادى براى افكار عمومى فراهم مى‌آورد و از دیگر سو، فرهنگ سلامت روحى و رفتارى جامعه را تهدید مى‌كند. لذا بدون مبارزه با فساد، تحقق عدالت ممكن نخواهد بود.

تحقق این مهم بدون‌شك نیازمند علم، شجاعت، حریت و آزادگى است كه تجمیع همه این موارد در روحیه انقلابى گرى است. به هر حال رهبر انقلاب انتظار دارند كه «مطالبه‌ عدالت به ‌معناى این است كه عدالت، گفتمان غالب در محیطهاى جوان و دانشجویى شود؛ عدالت را مطالبه كنند و آن‌را از هر مسؤولى بخواهند» (۲۲/۲/۸۲)

۶. میدان‌دارى در جنبش نرم افزارى‌

مقوله بنیادین دیگرى كه بدون‌شك جزو وظایف ذاتى و شاید انحصار دانشجویان و جنبش دانشجویى است، مسأله «تولید علم» و «جنبش نرم افزارى» است. خیز جدیدى كه در سال‌هاى اخیر آغاز گردیده و دستاوردهاى بزرگى در حوزه علمى براى كشور به همراه داشته و به گفتمانى قدرتمند در سطح جامعه بدل گردیده، همچنان باید با شتاب بالایى ادامه یاید و این نیز تنها با تقویت روحیه انقلابى گرى در دانشگاه ممكن است. در جمهورى اسلامى است كه ارائه چنین طرحى جامع و همه ‌جانبه مبتنى بر آموزه‌هاى اسلامى نیازمند جهاد فكرى - علمى در حوزه‌هاى مختلف دانش است. در این عرصه، جایگاه «جنبش دانشجویى» به‌عنوان سربازان پیشگام و كلیدى «جنبش نرم افزارى» قابل توجه و بررسى است. دانشگاه در كنار حوزه‌هاى علمیه ب ه‌عنوان دو بازوى تولید علم و دانش در كشور رسالت بزرگ تحقق جنبش نرم افزارى را برعهده داشته و مؤظفند آینده انقلاب اسلامى را با تلاش همه‌جانبه خود تضمین نمایند.

در همین سخنرانى، حكیم فرزانه انقلاب اسلامى یكى از وظایف خطیر جریان‌هاى دانشجویى را چنین بر مى‌شمارد: «یكى از مسؤولیت‌هاى جریان دانشجوئى، تلاش براى فهمیدن است؛ یعنى تفكر. من به نظرم مى‌رسد یكى از كارهاى لازم، تشكیل جلسات فكرى وسیعى است كه مجموعه‌ دانشجوئى، همراه با مجموعه‌ حوزوى، با برنامه‌ریزى خوب، مى‌تواند به‌وجود بیاورد تا بنشینند درباره‌ مسائل گوناگون فكر كنند. گسترش فكر و پراكندن فكرِ درست و صحیح مى‌تواند همان ثمراتى را ببخشد كه ما در زمینه‌هاى مسائل علم و فناورى و پیشرفت علوم از دانشجو توقع داریم؛ یعنى شكوفائى، آوردن حرف نو به میدان اندیشه، با یك حركت صحیح و جهت‌گیرى درست. یكى از كارها این است.»

ایشان در جاى دیگر نیز فرموده بودند: «دانشگاه باید بتواند یك جنبش نرم‌افزارى همه‌جانبه و عمیق در اختیار این كشور و این ملت بگذارد تا كسانى‌كه اهل كار و تلاش هستند، با پیشنهادها و با قالب‌ها و نوآورى‌هاى علمى خودى بتوانند بناى حقیقى یك جامعه‌ آباد و عادلانه‌ مبتنى بر تفكّرات و ارزش‌هاى اسلامى را بالا ببرند. امروز كشور ما از دانشگاه این‌را مى‌خواهد.» (۹/۱۲/۷۹)

۷. جنبش دانشجویى موتور محرك تحقق تمدن اسلامى‌

تلاش براى رسیدن به تمدن اسلامى، آرمانى است كه جمهورى اسلامى با همه توان براى تحقق آن تلاش مى‌كند. بدون‌شك با دستیابى به یك جامعه الگو و ممتاز است كه انقلاب اسلامى خواهد توانست مقدمه ظهور موعود(عج) را فراهم آورد. در این مسیر پیشگامان و پیشرانان تحقق تمدن اسلامى جوانان مومن انقلابى و در راس آنان جریان‌ها ى دانشجویى كشور هستند. حكیم فرزانه انقلاب اسلامى در پاسخ به این سؤال كه «راه برافراختن پرچم تمدّن نوین اسلامى چیست؟» چنین مى‌فرمایند:

«راهش تربیت نسلى است با یك خصوصیاتى كه آن خصوصیات این‌ها است؛ یك نسلى باید به‌وجود بیاید شجاع، باسواد، متدین، داراى ابتكار، پیش‌گام، خودباور، غیور... بایستى ایمان داشته باشد، سواد داشته باشد، غیرت داشته باشد، شجاعت داشته باشد، خودباورى داشته باشد، انگیزه‌ كافى براى حركت داشته باشد، توان جسمى و فكرى حركت داشته باشد، هدف را در نظر بگیرد، چشم را به اهداف دور متوجّه بكند و به تعبیر امیرالمؤمنین «اَعِرِ اللهَ جُمجُمَتَك»؛ زندگى خودش و وجود خودش را بگذارد در راه این هدف و با جدّیت حركت كند؛ در یك كلمه یعنى یك موجود انقلابى... ما یك چنین نسلى لازم داریم. این نسل، نسل جوان ما است. سرمایه‌ این حركت، این نسل است و موتور محرّكه‌ این حركت هم نخبگان جوانند؛ نخبگان این‌جورى هستند. شماها موتور محرّكید. اگر شما خوب كار كردید، این نسل جوان در همین جهتى كه عرض كردم، حركت خواهد كرد. علّت این‌كه بنده به نخبگان اهمّیت مى‌دهم و وجود آن‌ها را قدر مى‌دانم این‌ها است. نخبه ارزش دارد.» (۲۸/۷/۹۵)

 

آفت جنبش دانشجویى‌

جنبش دانشجویى در مسیر انجام رسالت تاریخى و تمدن ساز خود با آفات و آسیب‌هایى چون دور شدن از آرمان‌ها، افراطى‌گرى، سطحى نگرى، شعارزدگى، جناحى شدن، نفوذ و... رو به رو است كه باید براى جلوگیرى از آلودگى شدن به این انحرافات نیز چاره‌اندیشى كند. رهبر معظم انقلاب اسلامى سال‌ها پیش در جمع دانشجویان دانشگاه شریف (۱/۹/۷۸) به برخى از آفاتى كه جنبش دانشجویى ممكن است بدان مبتلا گردد را برشمرده‌اند:

۱. نفوذ و بهره‌بردارى از جنبش دانشجویى‌

یكى از آفات حركت دانشجویى این است كه عناصر و مجموعه‌هاى ناباب به آن طمع بورزند و بخواهند از آن سوءاستفاده كنند.

۲. دور شدن از آرمان‌ها

یكى دیگر از آفات جنبش دانشجویى دور شدن از آرمان‌هاست.

۳. پشت كردن به آرمان‌ها

یكى از آفات جنبش دانشجویى، پشت كردن به آرمان‌ها، فراموش كردن آرمان‌ها و از یاد بردن آرمان‌هاست.

۴. سطحى شدن‌

یكى دیگر از آفات مهم جنبش دانشجویى، سطحى شدن است. عزیزان من! از سطحى اندیشى به‌شدت پرهیز كنید. خصوصیت دانشجو، تعمق و تدقیق است. هر حرفى را كه مى‌شنوید، رویش فكر و دقت كنید.

۵. افتادن در دام احزاب سیاسى‌

یكى دیگر از آفات، به دام احزاب و گروه‌ها افتادن است. مواظب باشید، اختاپوس خطرناك احزاب و گروه‌هاى مختلف به سراغتان نیاید و شما را به دام نیندازد. از آن مجموعه آزاداندیش، اغلبِ خصوصیات مثبت را خواهند گرفت؛ كه اگر این شد، آن وقت انسان در خدمت دشمنان انقلاب قرار مى‌گیرد و چیز خطرناكى مى‌شود و زندگى و سرمایه و آینده انسان حقیقتاً به باد مى‌رود و انسان دچار حسرت مى‌گردد.

۶. گم كردن اهداف‌

تشكل‌هاى دانشجوئى مواظب باشند هدف‌هایشان را گم نكنند. هدف‌هاى اصلى تشكل‌هاى دانشجوئى همان چیزهائى است كه بر روى طاق بلند جنبش دانشجوئى نوشته شده: ضدیت با استكبار، كمك به پیشرفت كشور، كمك به اتحاد ملى، كمك به پیشرفت علم، حضور و شركت در مبارزه و پیكار همگانیِ ملت ایران برای غالب آمدن بر توطئه‌ها و بر دشمنى‌ها؛ این‌ها هدف اصلى است؛ این‌را باید فراموش نكنند./9457//۷۰۳/خ

یادداشت از سجاد محمدی فارسانی

ارسال نظرات