۰۳ تير ۱۳۹۶ - ۱۶:۴۱
کد خبر: ۵۰۷۵۲۶
استاد حوزه علمیه تشریح کرد؛

ادله عدم عقاب در وسوسه و پاسخ برخی اشکالات

حجت الاسلام والمسلمین درایتی گفت: وسوسه، مادون نیت است و اگر نیت بخشیده شده، پس وسوسه به طریق اولی معفو عنه است. دلیل دیگر اینکه حدیث رفع که با سند صحیح هم نقل شده، قدرمتیقن از مرفوع، عقاب است، پس عقاب برای تفکر در وسوسه منتفی است.
درایتی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، حجت الاسلام والمسلمین حمید درایتی، استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه خراسان ظهر امروز در بیستمین جلسه تفسیر خود در مدرسه آیت الله خویی(ره) درباره اختیاری یا غیراختیاری بودن وسوسه گفت: مطابق آیات و روایات، مراحلی از وسوسه به خاطر سوء رفتار پیشین و مراحل دیگر آن، فعل شیطان است.

وی افزود: مطابق برخی قراین و روایات، گاهی این خطورات، نشانه خوب بودن شخص است یعنی اگر شخص فاسد باشد شیطان وسوسه اش نمی کند اما وقتی در اعمال و رفتار، صالح است، سراغ وسوسه می رود.

حجت الاسلام والمسلمین درایتی اضافه کرد: بر این اساس بخشی از وسوسه ها فعل شیطان است و چون غیراختیاری است در حوزه مسؤولیت داخل نمی شود اما برخی به خاطر سوء پیشینه است و این قسمتش می تواند اختیاری و داخل حوزه مسؤولیت باشد، حال باید دید برای این موارد وسوسه اختیاری، محاسبه و مجازات است یا بخشش و وعده عفو؟.

استاد سطح عالی حوزه در تشریح ادله عدم عقاب در وسوسه خاطرنشان کرد: وسوسه، مادون نیت است و اگر نیت بخشیده شده است، پس وسوسه به طریق اولی معفو عنه است. دلیل دیگر اینکه حدیث رفع که با سند صحیح هم نقل شده است، قدر متیقن از مرفوع، عقاب است. پس عقاب برای تفکر در وسوسه منتفی است.

وی در ادامه به برخی اشکالات به این استدلال اشاره و تصریح کرد: می گویند حدیث رفع، امتنانی است و این یعنی امت پیامبر(ص) همه این عقاب ها را داشته و مرفوع نبوده است بنابراین استحقاق عقاب ثابت است. پاسخ این است که رفع امتنانی، به لحاظ مجموع عوامل است نه جمیع و تک تک آن ها و مؤید آن نیز فقره «ما لایطیقون» در این حدیث است که عقاب نسبت به آنن(مالایطاق) قطعا قبیح است و امتنانی نیست بنابراین مجبوریم که نظریه امتنان به مجموع را بپذیریم.

حجت الاسلام والمسلمین درایتی اظهار کرد: اشکال دیگر این است که می گویند پیامبر(ص) فرمود: «لاتحملنا ما لا طاقة لنا به» و این یعنی تکلیف غیر مقدور، امکان دارد از سوی خالق صادر شود و نیاز است که برای انتفاء آن دعا کنیم. پاسخ ما این است که مراد از آیه، مجازاتی است که طاقتش را نداریم نه تکلیفی که طاقتش را نداریم چون تکلیف غیر مقدور که قطعا از او منتفی است و آن چه نیاز به دعا دارد، مجازات شدید است.

استاد سطح عالی حوزه با اشاره به روایتی که می فرماید: «ثَلَاثَةٌ لَمْ يَنْجُ مِنْهَا نَبِيٌّ فَمَنْ دُونَهُ التَّفَكُّرُ فِي‏ الْوَسْوَسَةِ فِي الْخَلْقِ وَ الطِّيَرَةُ وَ الْحَسَدُ إِلَّا أَنَّ الْمُؤْمِنَ لَا يَسْتَعْمِلُ حَسَدَهُ»، خاطرنشان کرد: مرحوم صدوق می فرماید این روایت یعنی پیامبر(ص) مبتلا به حسادت دیگران و فال بد دیگران و تفکر دیگران است و شاهد آن را هم آیه 131 سوره اعراف می داند. اما اشکال وارد به این ادعا این است که ذیل روایت می گوید «إِلَّا أَنَّ الْمُؤْمِنَ لَا يَسْتَعْمِلُ حَسَدَهُ» یعنی مومنین و انبیاء، حاسد هستند نه محسود. ضمن این که اصل احتمال صدوق، خلاف ظهور است./930/۲۰۲/ب۱

ارسال نظرات