۱۹ فروردين ۱۳۹۱ - ۱۵:۵۳
کد خبر: ۱۲۶۱۰۴

مصادره مولانا به نفع فرهنگ اباحه گرای غرب

خبر گزاری رسا ـ شبکه های رسانه ای غرب برای ترویج فرهنگ غربی و نابودی فرهنگ و ارزش های ملل مختلف، حتی از تحریف حقیقت و مصادره اسطوره های فرهنگی آنان به نفع تمدن مادی ابا ندارد.
مصادره مولانا به نفع فرهنگ اباحه گرای غرب


به گزارش خبر نگار خبر گزاری رسا، چندی قبل، مستندی درباره شاعر نامی ایران، مولانا جلال الدین محمد رومی از یک شبکه ماهواره ای پخش شد. این مستند به کارگردانی حسین صدر و تهیه کنندگی شارِل وِرپورتِن تولید شده است. این مستند به بهانه سفر به قونیه در ترکیه و در ضمن بازدید از بناها و مناسک مرتبط با مولانا، به بررسی آراء، اندیشه ها، مسلک، آیین و همچنین دیدگاههای پیرامون وی می‌پردازد.

نکته مهم در این مستند این است که آنچه این شبکه از مولانای ایرانی و مسلمان معرفی می کند تا حدودی مغایر است با آنچه بوده و ما می شناسیم.

اما نکته مهمتر این است که این مستند، چه در گفتار و چه در نشانه های بصری خود، مطالبی را القاء یا ترویج می کند که به هر روی با فرهنگ شیعی و ایرانی ما و حتی فرهنگ دیگر مذاهب اسلامی سازگار نبوده و می تواند تأثیر منفی بر اندیشه و باورهای بینندگان خود بگذارد.

در این یادداشت به گوشه ای چند از این نشانه ها و معانی اشاره می کنیم.

مولانای رومی
گوینده ی  این مستند که "ساینا یاوری" نام دارد، در جای جای سخن خود، برای اختصار کلام و عدم استفاده از نام کامل شاعر، به جای استفاده از عنوان مرسوم مولانا که برای بیننده ایرانی نیز بسیار آشناتر و روشن تر است، از عنوان مختصر رومی استفاده می کند. یقیناً استفاده مکرر از این عنوان به جهت جا انداختن این نام به جای مولانا و بالطبع تمام باورهای پیامد آن در ذهن مخاطب است، همچنین ذهن ناخودآگاه بیننده ایرانی نسبت به جعل تاریخی مولانا یا به عبارتی سرقت تاریخی این شاعر ایرانی و پارسی سرای، حساسیت زدایی شده و با این مسئله ی ملّی به آسانی کنار می آید.

ابوبکر صدیق؟؟؟
مجری دیگر این مستند، شالی سفید بر گردن انداخته که روی آن به رنگ طلایی و به شکلی درشت و قابل رؤیت نوشته شده بود: ابوبکر صدیق.

چه توجیهی می توان برای این کار داشت جز ترویج مذهب اهل تسنن با استفاده از نام و محبوبیت مولانا؟ و این نشان دهنده این است که گردانندگان این حرکتها حاضرند هر چیزی را جایگزین تشییع کنند. 

تشرف به آیین صوفی
اگرچه بسیاری مولانا را صوفی می دانند اما گاه میان عارف و صوفی دیواری بلند از تفاوت نشسته است. و البته در تصوف نیز آیین ها گوناگون است. نمایش صحنه هایی نمادین از آیین تصوف و مناسک تشرف به این آیین، آن هم به نام عرفان مولانا، چه حقیقت باشد، چه نباشد، بی شک ترویج تصوف و تشویق بیننده به تکرار تجربه تشرف است.

عرفان از شریعت بری است
در گفتگوها و مصاحبه های این مستند، چندین بار این اصل تکرار و بر آن پافشاری می شود که اگرچه شریعت خوب است و از فقها انتظار همراهی نیز با مظاهر عرفان، همچون رقص و موسیقی می رود، ولی به هر حال عرفان را با پیچ خم های شریعت، کاری نیست و عارف از تعلّق به شریعت بی نیاز است.

و چون حجاب برافتد
اگرچه عرفان و معرفت بالله به معنای افتادن حجابهای معرفتی از برابر دیدگان عارف است، ولی گویا سازندگان این مستند برآنند تا ثابت کنند، حجابی که در مسیر عرفان می افتد همان حجاب شریعت است و نمود آن نیز کشف حجاب از زنی مولانا شناس است.

یکی از کارشناسان این برنامه به نام نهال تجدّد (نویسنده کتاب" عارف جان سوخته") فارغ از حجاب به خواندن اشعار مولانا مشغول می شود و از عشق و معرفت بالله می گوید.

همه این موارد تنها بخشی از ظواهر و نشانه های باطل در این مستند است و این همه غیر از مضامین صوفیانه بسیاری است که در خلال این مستند ترویج می شود.

روشن است که شبکه ای معاند و وابسته به دستگاه استکباری غرب، که هدفی جز نابودی فرهنگهای اصیلی همچون فرهنگ ریشه دار ایران اسلامی و سیطره دادن و جهانی سازی فرهنگ منحط غرب ندارد، اگر برنامه ای در تعریف و تمجید شاعر نامی ایران مولانا جلال الدین بلخی نیز پخش کند، نه تنها او را رومی نام می نهد، تا او را به نام مهد تمدنی غرب ثبت کند، بلکه در خلال آن برنامه، همان هدف اصلی خویش را در نابودی فرهنگ ایرانی اسلامی دنبال می کند.

البته تا زمانی که ما نتوانیم از ظرفیتهای فرهنگی خویش استفاده کرده و از داشته های فرهنگیمان حراست کنیم، جای تعجب ندارد که دیگران، داشته های فرهنگیمان را مصادره کرده و به صورت ضد فرهنگ در می آورند.

برای مقابله با این موج مسموم رسانه ای، ابتدا لازم است نسبت به اهداف شوم و پلید آنان روشنگری صورت گیرد، تا مردم از نیات و همچنین ترفندها و شگردهای آنان آگاه شوند. سپس نسبت به رفع شبهات منتشر شده در جامعه اقدامی جدّی صورت گیرد. اما در مقام پیشگیری و به عنوان حرکتی پیش دستانه، شناخت تمام ظرفیتهای فرهنگی و استفاده تامّ و تمام از آنها، امری مهم است که همه فعّالان عرصه فرهنگ باید به آن توجه جدّی داشته باشند./ امیر حسین شباهنگ

/925/ی702/ر


ارسال نظرات