۱۱ دی ۱۳۹۶ - ۲۰:۱۶
کد خبر: ۵۴۵۷۱۹
آیت الله مکارم شیرازی مطرح کرد؛

ایجاد بدبینی به نظام و انقلاب؛ بزرگ ترین توطئه فتنه گران

ايجاد يأس و بدبينى نسبت به نظام و انقلاب و ناکارآمد نشان دادن آن، از جمله بزرگترین هدف فتنه سازان و از جمله حيله هاى خطرناك منافقان است که در راستای تضعيف اراده ها و درهم شكستن قدرت جهاد و مقاومت، صورت می گیرد.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی

به گزارش خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله مکارم شیرازی از مراجع تقلید در یادداشتی به بررسی آثار و تبعات فتنه سازی پرداخت که متن آن به شرح زیر است:

در وهلۀ نخست باید گفت ريشه اصلى شکل گیری فتنه ها را باید در دو امر جستجو نمود: پيروى از هواى نفس و احكام دروغين خود ساخته كه مخالف كتاب خداست و بى شك اگر احكام قرآن در ميان مردم حاكم باشد و اصالت قوانين اسلام حفظ شود و بدعتهاى ناروا در دين خدا نگذارند و همچنين در اجراى قوانين ناب الهى هوى و هوس را حاكم نكنند فتنه اى پيدا نخواهد شد، چرا كه اين قوانين مجرى عدالت و حافظ حقوق همه مردم و بيانگر وظائف است، فتنه آن زمان شروع مى شود كه فزون طلبى ها آشكار گردد و قوانين الهى در مسير مطامع شخصى تحريف شود. حق و عدالت زير پا بماند و افراد و گروهها وظائف الهى خود را فراموش كنند و به بدعتها روى آورند.[1]

لذا ريختن خون بى گناهان، ستم بر تودۀ مردم و نظام ، دامن زدن به آتش فتنه و فساد، [2] و از بين رفتن امنيّت و صلح در جامعه تسری می یابد.[3]

در این میان منافقان داخلی در راستای تضعيف مسلمانان از هر فرصتى استفاده مى كنند؛ کسانی که در ميان مسلمانان تحت عنوان «مسلمان نما» كه قرآن مجيد آنها را «منافق» نام نهاده زندگى مى كنند كه نقش جاسوسى بيگانگان و ابزار اجرایی فتنه  بر عهده آنان است.[4]

اين گروه از منافقان، چنان از حقّ و حقيقت عارى، و چنان بركار خود مسلّط هستند كه مى توانند خود را در صفّ مسلمانان راستين جابزنند، بدون اينكه كسى متوجّه نفاق آنها بشود.[5]لذا منافقان داخلى در كار خود مسلّطتر و طبعاً خطرناك ترند، و مسلمانان بايد شديداً مراقب آن ها باشند، هرچند كه منافقان خارجى را نيز نبايد از نظر دور دارند.[6]

وقتی حق و باطل، مخلوط می شود...

ابزارى كه در تمام طول تاريخ از سوى همه هوا پرستان و جنايتكاران مورد استفاده قرار گرفته و به صورت يك سنّت هميشگى در آمده اين است  كه آنها هميشه براى رسيدن به مقاصد خود حق و باطل را به هم مى آميزند و حق را سپرى براى حمايت از باطل و يا پوسته شيرين و جالبى براى پنهان كردن زهر باطل قرار مى دهند، به تعبیر حضرت علی(علیه السلام) «اگر باطل از آميختن با حق جدا[7] مى گرديد بر كسانى كه طالب حقّند پوشيده نمى ماند، و اگر حق از آميزه باطل پاك و خالص مى شد زبان دشمنان و معاندان از آن قطع مى گرديد».[8]

چه تعبير جالب و گويايى، باطل اگر در شكل اصليش نمايان شود خريدارى ندارد و حق اگر به صورت خالص عرضه شود زبان بهانه جويان را قطع مى كند، لذا بديهى است نه حق خالص مشكل هوا پرستان را حل مى كند، چرا كه منافع آنها در باطل نهفته است، و نه باطل خالص آنها را به مقصد مى رساند، چرا كه مردم از آنها حمايت نخواهند كرد و اينجاست كه به سراغ آميختن حق و باطل مى روند، همان چيزى كه تمام سياستهاى مخرّب دنيا را مى توان در آن خلاصه كرد.[9]

در واقع آميزش حق و باطل چراغ سبزى است براى هوى پرستان و بهانه اى است براى پيروان شيطان كه وجدان خود را فريب دهند و در برابر ديگران استدلال كنند كه ما به اين دليل و آن دليل (اشاره به قسمتهايى از حق كه با باطل آميخته شده) اين راه را برگزيده ايم.[10]

آرى مستضعفين فكرى و ساده لوحان ممكن است در اين ميان ناآگاهانه در دام شيطان بيفتند، در حالى كه آنها نيز اگر رهبر و راهنمايى براى خود انتخاب مى كردند گرفتار چنين سرنوشتى نمى شدند. به اين ترتيب مردم در برابر آميزش حق و باطل به سه گروه تقسيم مى شوند:[11]

گروه اول حق طلبان آگاه و مخلصند كه به لطف پروردگار از توطئه هاى شوم فتنه جويان در امانند.[12]

گروه دوم هوى پرستان بهانه جو هستند كه مى خواهند به بهانه حق در راه باطل گام بگذارند و در واقع نيمه آگاهند و با پاى خود در دام شيطان مى روند.[13]

گروه سوم افراد ساده لوحى هستند كه تشخيص حق از باطل در اين آميزه خطرناك براى آنها مشكل است و ناآگاهانه گرفتار دام شيطان مى شوند مگر اين كه در پناه رهبر آگاه و فرزانه اى جاى گيرند.[14]

اینگونه است  که به تعبیر حضرت علی (علیه السلام)فتنه ها آن گاه كه رو آورند با حق مشتبه مى شوند، و هنگامى كه پشت كنند ماهيت آنها بر همه كس روشن مى گردد، فتنه همچون بادها دور مى زند به برخى از شهرها اصابت مى كند و از بعضى مى گذرد.[15]

آرى در جهان معاصر نیز  وضع چنين است و از آن به خوبى صدق كلام مولا امير مؤمنان عليه السّلام روشن مى شود كه فرمود: فتنه جويان بخشى از حق را با بخشى از باطل مى آميزند و دامهاى شيطان را مى گسترانند تا توده هاى ساده انديش را به دام بيندازند![16]

فتنه سازی با طعم شراکت منافقان داخلی و خارجی

بی شک فتنه و فساد ، خطوط پيروزى یک جامعه را محو مى کند و دسائس دشمنان را بر فضای اجتماعی كارگر مى کند.[17] لذا موجب می شود دشمنان براى جلوگيرى از گسترش دعوت اسلام و به منظور خفه كردن نداى حق طلبان و حتى باز گرداندن مؤمنان به سوى كفر اقدام کنند.[18]

در این بین افراد منحرف معمولاً مى كوشند  اعتراضات مردم را  دستاويز قرار داده و تفسيرى بر خلاف حق براى آنها درست كنند، تا در ميان مردم، فتنه انگيزى نمايند، و آنها را از راه حق گمراه سازند.[19]

منافقان به سرعت درميان مسلمانان ساده دل ايجاد فتنه و تفرقه و نفاق مى كنند[20]؛ در فتنه خفّاش ها به پرواز در مى آيند و منافقان داخلی و خارجی به جولان در مى آيند و آزمون بزرگ شروع مى شود!.[21]

لذا «فتنه » در واقع جنگ بر ضدّ مسلمانان است كه اگر منافقان پيشنهاد شود، به زودى اين دعوت را اجابت كرده و با فتنه جويان داخلی همكارى مى كنند.[22] اعتراضات اخیر نیز از عمق توطئه هاى منافقان حكايت مى كند[23]لذا باید مراقب تحرّكات جاسوسى منافقان بود.[24]

شایعه سازی و اخلال در امنیت اجتماعی

فتنه سازی موجبات افزایش فساد اجتماعى باشد، که اين امور گاه از كشتن هم دردناك تر است، يا سبب قتل و كشتارها در اجتماع مى شود،[25]لذا فتنه به معناى فساد كبير است. و فتنه به معناى فساد، از قتل بزرگتر و شديدتر است، همان گونه كه در قرآن «وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ؛  فتنه از کشتار هم بدتر است!»[26] و «وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ؛ و ایجاد فتنه، (و محیط نامساعد، که مردم را به کفر، تشویق و از ایمان بازمی‌دارد) حتّی از قتل بالاتر است » [27]به اين مطلب اشاره شده است.[28]

لذا فتنه سازان امنيّت جامعه را برهم می زنند که از كشتار و قتل خطرناك تر و شديدتر است.[29] البته «فساد» هر گونه نابسامانى و خرابى نظامات مختلف اجتماعى را شامل مى شود، مخصوصا ريخته شدن خون بى گناهان و ناامنى و مانند آنها.[30]

اینگونه است که  دشمنان اسلام و ایادی آنها در داخل، حدّاكثر استفاده را از فتنه مى كنند؛ شايعات زننده و تحريك آميزى را جعل كرده و به وسيله بعضى از افراد متعصب و ساده لوح نشر و توسعه مى دهند.[31]

لذا در این مسأله دو گروه ضربه زيادى به امنيّت جامعه مى زنند، و در حقيقت مرتكب فساد و فتنه مى شوند: يكى شايعه سازان، و ديگرى اراذل و اوباشى كه مخلّ به امنيّت اجتماعى اند.قرآن کریم به این مطلب اشاره دارد؛ لذا می خوانیم:«لَّئِنْ لَّمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِى قُلُوبِهِمْ مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِى الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَايُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا* مَّلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا؛[32] اگر منافقان و بيماردلان و آنها كه اخبار دروغ و شايعات بى اساس در مدينه پخش مى كنند دست برندارند، تو را بر ضدّ آنان مى شورانيم، سپس جز مدّت كوتاهى نمى توانند در كنار تو در اين شهر بمانند. و از همه جا طرد مى شوند، و هر جا يافته شوند گرفته خواهند شد و به سختى به قتل خواهند رسيد».[33]

با این تفاسیر امروزه عدّه اى از منافقين كه كار آنها پخش شايعه است و نیز  عدّه اى از اوباش، كه هر چند در اقليّت هستند، امّا امنيّت جامعه را برهم می زنند از جمله  دشمنان اصلى امنيّت اجتماعى هستند.[34]

در این میان قرآن مجيد[35] اخطار شديدى به اين دو گروه مى دهد. مى فرمايد: اگر شايعه سازان و اوباش دست از فساد و فتنه برندارند، به آنها اعلان جنگ بده، سپس آنها را از شهر اخراج كن، و آنها را هرجا يافتى به سختى به قتل برسان.[36]

آری قرآن مجيد در مقابل فتنه و فساد اجتماعى برخورد شديدى كرده است؛ زيرا زندگى در چنان جامعه اى بسيار مشكل است. و لذا براى تحصيل يا حفظ امنيّت جامعه بايد هر بهايى را پرداخت. تا آنجا كه اسلام به خاطر آن اجازه جنگ با اخلال گران امنيّت اجتماعى را صادر مى كند.[37]

فتنه گران و توهم تفرقه و ایجاد فاصله بین مردم و نظام اسلامی

از جمله مهمترین اهداف وسوسه هاى دشمنان و  فتنه گران، ایجاد اختلاف و پراكندگى و تزلزل مبانى عقيده اى مسلمانان است[38]دراین بین  قرآن مجيد به مسلمانان هشدار مى دهد كه اگر پيوند ارتباط و تعاون و برادرى را با هم محكم نكنند، و از دشمنان قطع پيوند و همكارى ننمايند روز بروز تشتت و پراكندگى در صفوف آنها بيشتر مى شود، و با نفوذ دشمنان در جامعه اسلامى، و وسوسه هاى اغواگر آنان پايه هاى ايمان سست و متزلزل مى گردد، و از اين راه فتنه عظيمى دامانشان را خواهد گرفت.[39]

اینچنین است که  بر اثر نبودن پيوند محكم اجتماعى و رخنه دشمن در صفوف آنها، انواع مفاسد، ناامنى، خونريزى و تباهى اموال و فرزندان و نابسامانيها در اجتماع آنها آشكار خواهد شد، و« فساد كبير» همه جا را فرا خواهد گرفت.[40]

لذا شاهدیم در روز های اخیر گروه زيادى از منافقان و دشمنان اسلام، دور هم جمع شده اند و با وسوسه هاى شيطانى، براى تفرقه افكنى و تضعيف روحيه مردم تلاش مى كنند.[41]

در این زمینه حضرت علی (علیه السلام)می فرماید: «ايّها النّاس شقّوا امواج الفتن بسفن النّجاة، و عرّجوا[42] عن طريق المنافرة[43]، وضعوا تيجان المفاخرة؛اى مردم! امواج سهمگين فتنه ها را با كشتيهاى نجات [44] بشكافيد و از راه اختلاف و پراكندگى و دشمنى كنار آييد و تاجهاى تفاخر و برترى جويى را از سر بنهيد!»[45]

اين نكته قابل توجّه است كه امام (علیه السلام) فتنه ها را به امواج كوبنده و شكننده تشبيه مى كند و براى مقابله با آن به استفاده از كشتيهاى نجات توصيه مى كند و مراد از كشتيهاى نجات، كشتيهاى محكم و بزرگى است كه توانايى بر شكافتن امواج و رساندن سرنشينان را به ساحل نجات دارد، و منظور در اين جا رهبران الهى و مخصوصاً اهل بيت پيامبر (ص) است [46] يعنى آنچه را ما مى گوييم گوش كنيد نه آنچه را خود مى خواهيد و در تأكيد بر اين معنى، اختلاف و تفاخر و برترى جويى گروهى و قبيله اى را به راه خطرناكى تشبيه مى فرمايد كه بايد هر چه زودتر از آن كناره گيرى كرد.[47]

آن حضرت در فرازی دیگر می فرماید:«شيطان راه هاى انحرافى خويش را براى شما آسان جلوه مى دهد، و مى خواهد (رشته هاى محكم) دين شما را گره گره بگشايد و به جاى اتحاد و هماهنگى، ايجاد تفرقه كند و به وسيله تفرقه، فتنه بر پا سازد. حال كه چنين است: از وسوسه ها و فريب هاى او روى بگردانيد و نصيحت را از كسى كه به شما هديه مى كند، پذيرا شويد، و آن را محكم در درون جان خويش نگهدارى كنيد».[48]

در واقع امام (علیه السلام) در اين سخن گهربارش انگشت روى نقطه اصلى دردهاى جانكاه جامعه بشريّت گذارده كه هميشه جنگهاى خونين و اختلافات و كشمكشها و كشت و كشتارها و ناامنيها از برترى جوييها و تفاخر سرچشمه مى گيرد، و اگر اين بت، شكسته شود بيشترين مشكلات جوامع بشرى حل خواهد شد و دنيا امن و امان و آرام مى گردد.[49]

ایجاد یأس و بدبینی نسبت به نظام و انقلاب؛ بزرگ ترین توطئه فتنه گران

ايجاد يأس و بدبينى نسبت به نظام و انقلاب و ناکارآمد نشان دادن آن، از جمله بزرگترین هدف فتنه سازان و از جمله حيله هاى خطرناك منافقان است که در راستای  تضعيف اراده ها و درهم شكستن قدرت جهاد و مقاومت، صورت می گیرد و اگر كارگر شود آثار بسيار زيانبارى دارد.[50]

اين موضوع در دنياى امروز كه فعاليت رسانه هاى جمعى به ویژه فضای مجازی ، بر همه جا سايه افكنده از گذشته خطرناك تر است. منافقانى كه در بيرون و درون كشورهاى اسلامى هستند با فتنه انگیزی و با استفاده از قدرت رسانه، براى مأيوس كردن مسلمانان از هر گونه برنامه هاى اصلاحى و از هرگونه پيشرفت و موفقيّت، وسائل شكست آنها را فراهم مى سازند. بايد در برابر اين شيطان صفتان با تمام قدرت ايستاد و پيوسته مردم را به ضرورت مطالبه خواهی صحیح از مسئولان و نیز توکل بر الطاف خفيّه و جليّه الهى و تلاش همگانی برای پيشرفت و پيروزى اميدوار ساخت .[51]

وظایف پنج گانۀ مردم در رويارويي با فتنه ها ازديدگاه امام علي

امام علی عليه السّلام به بخشى از وظايف مردم در فتنه ها و آشوب هاى سخت اشاره كرده و دستورات پنجگانه اى براى پيروان حق بيان مى كنند. نخست مى فرمايد: «فلا تكونوا أنصاب الفتن ، وأعلام البدع؛سعى كنيد شما پرچم هاى فتنه ها و نشانه هاى بدعت نباشيد»؛ اشاره به اين كه با سردمداران فتنه ها و بدعت ها همكارى نكنيد و خود را از اين معركه هاى خطرناك كنار بكشيد. [52]

آن حضرت در  دوّمين دستور مى افزايد: «و الزموا ما عقد عليه حبل الجماعة، و بنيت عليه أركان الطّاعة؛ از آن چه پيوند جماعت (و جامعه اسلامى) به آن گره خورده و اركان اطاعت بر آن نباشد، جدا مشويد»[53].

اشاره به اين كه تا مى توانيد قوانين و دستورات الهى را كه ضامن بقاى جامعه اسلامى و اطاعت پروردگار است، حتى درگير و دار فتنه ها تا آن جا كه مى توانيد محترم بشمريد؛ چرا كه اگر راه نجاتى از فتنه باشد پيروى از اين دستورات است. اين سخن مخصوصا برنامه هايى همچون كمك به محرومان و ستمديدگان را شامل مى شود؛ چرا كه حفظ آن ها سبب نجات از فتنه هاست.[54]

در سوّمين دستور مى فرمايد: «و اقدموا على اللّه مظلومين، و لا تقدموا عليه ظالمين؛مظلوم بر خداوند وارد شويد و ظالم وارد نشويد» [55]؛ مفهوم اين سخن آن نيست كه تن به ظلم بدهيد و تسليم ظالم شويد؛ زيرا اين كار از نظر اسلام ممنوع و نوعى كمك به ظالم و اعانت بر اثم است؛ بلكه منظور آن است كه اگر بر سر دو راهى قرار گرفتيد كه يا حقوق مردم را ببريد يا حق شما را ببرند، ترجيح دهيد كه از حق خود بگذريد تا به ظلم بر ديگران آلوده نشويد. با توجه به قاعده تقديم اهم بر مهم اين كار يك برنامه عادلانه و خدا پسندانه است.[56]

و در چهارمين دستور مى افزايد: «و اتّقوا مدارج الشّيطان و مهابط العدوان؛از گام نهادن در راه هاى شيطان و سراشيبى هاى ظلم و عدوان بپرهيزيد!»[57]

اشاره به اين كه به منطقه خطر (ظلم و فساد) نزديك نشويد؛ چرا كه لغزشگاه انسان است. تعبير به «مدارج» (پله ها) و «مهابط» (سراشيبى ها) اشاره به نكته لطيفى است؛ يعنى شيطان، انسان را از پله هاى طغيان بالا مى برد و هنگامى كه به اوج رسيد او را به پايين پرتاب مى كند و گاه به كنار دره هاى گناه مى كشاند تا پايشان بلغزد و در اعماق كباير سقوط كنند.[58]

در پنجمين و آخرين دستور مى افزايد: «و لا تدخلوا بطونكم لعق [59] الحرام، فإنّكم بعين من حرّم عليكم المعصية، و سهّل لكم سبل الطّاعة؛لقمه هاى حرام را هر چند اندك باشد وارد شكم خود نسازيد؛ چرا كه شما در معرض نگاه كسى هستيد كه گناه را بر شما حرام كرده و راه هاى اطاعت را براى شما آسان ساخته است»[60]

بى شك، به هنگام بروز فتنه ها اموال حرام در دست مردم زياد مى شود و استفاده از آن آثار بسيار شومى در وجود انسان دارد؛ قلب را تاريك و انسان را از خدا دور مى سازد و در مسير شيطان قرار مى دهد. امام عليه السّلام در اين زمينه هشدار مى دهد و در ضمن مى فرمايد: هيچ گاه راه طاعت و كسب حلال به روى شما بسته نمى شود؛ زيرا در هر شرايطى خداوند طرقى براى نجات از معاصى و روى آوردن به طاعت الهى به روى مردم گشوده است.[61]

در خاتمه باید گفت از یک سو حل مشكلات اقتصادى مهم ترين وظيفه حكومت است. اگر در اين قسمت وا بماند كارهاى ديگر او مردم را راضى نخواهد ساخت.[62] البته محال است مشكلات اقتصادى جامعه را بر اساس يك مكتب اقتصادى لیبرالی حل كرد، حتماً بايد دست به دامان اقتصاد مقاومتی شد.[63]

از سوی دیگر مردم و مسئولان باید با وحدت و انسجام در دو جبهه با دشمنان و فتنه گران پيكار كنند و شدت عمل به خرج دهند، دشمنان خارجی و عوامل نفوذى آنها كه در لابلاى صفوف مسلمين جاى گرفته و از هر فرصتى براى تضعيف حكومت اسلامى بهره مى گيرند. [64]

لذا  ما در مسير و هدف خود كمترين ترديدى نداريم بايد برويم و آتش هر گونه فتنه ای را خاموش كنيم، خدا يار و ياور ماست و روسياهى براى گروه منافق است.[65]

[1] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 2 ؛ ص562.

[2] پيدايش مذاهب ؛ ص235.

[3] پيام قرآن ؛ ج 10 ؛ ص298.

[4] يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ ؛ ص233.

[5] چهره منافقان در قرآن با استفاده از تفسير پر ارزش نمونه ؛ ص122.

[6] همان؛ ص 123.

[7] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج 2، ص: 564.

[8] همان.

[9] همان.

[10] همان؛ ص 565.

[11] همان.

[12] همان.

[13] همان.

[14] همان.

[15] ترجمه گويا و شرح فشرده اى بر نهج البلاغه ؛ متن وترجمه(ج 1) ؛ ص243.

[16] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 2 ؛ ص569.

[17] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 2 ؛ ص173.

[18] لغات در تفسير نمونه ؛ ص415.

[19] برگزيده تفسير نمونه ؛ ج 1 ؛ ص264.

[20] پيام قرآن ؛ ج 10 ؛ ص367.

[21] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 6 ؛ ص152.

[22] تفسير نمونه ؛ ج 17 ؛ ص230.

[23] پيام قرآن ؛ ج 8 ؛ ص71.

[24] همان ؛ ج 10 ؛ ص367.

[25] تفسير نمونه ؛ ج 2 ؛ ص23.

[26] سوره بقره؛آیۀ191.

[27] همان؛آیۀ217.

[28] از تو سوال مى كنند(مجموعه سوالات قرآنى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله) ؛ ص88.

[29] همان.

[30] تفسير نمونه ؛ ج 7 ؛ ص266.

[31] آيين ما (اصل الشيعة) ؛ ص13.

[32] سوره احزاب؛آیۀ61و60.

[33] از تو سوال مى كنند(مجموعه سوالات قرآنى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله) ؛ ص88.

[34] همان ؛ ص89.

[35] سوره احزاب؛آیۀ61و60.

[36] از تو سوال مى كنند(مجموعه سوالات قرآنى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله) ؛ ص89.

[37] همان.

[38] تفسير نمونه، ج 7، ص: 266.

[39] همان؛ ص 267.

[40] همان.

[41] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 2 ؛ ص211.

[42] « عرّجوا» از ماده« تعريج» به معناى متمايل ساختن يا متمايل شدن است و در اين جا به معناى كناره گيرى نمودن مى باشد.

[43] « منافرة» به گفته« مقاييس اللّغة» به معناى محاكمه نزد قاضى است كه لازمه آن خصومت و نزاع است،( پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 1 ؛ ص437).

[44] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 1 ؛ ص436.

[45] همان ؛ ص437.

[46]  در روايت مشهور و معروف از پيامبر اكرم( ص) آمده است:« مثل اهل بيتى كسفينة نوح من ركبها نجى و من تخلّف عنها غرق، اهل بيت من همچون كشتى نوحند كه هر كس بر آن سوار شد نجات يافت و هر كس تخلّف كرد غرق شد.( پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 1 ؛ ص437).

[47] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج 1، ص: 438.

[48] همان ؛ ج 5 ؛ ص221.

[49] همان؛ ج 1، ص 438.

[50] همان ؛ ج 7 ؛ ص609.

[51] همان.

[52] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج 6، ص 37.

[53]  همان.

[54] همان.

[55] همان.

[56] همان.

[57] همان.

[58] همان؛ص 38.

[59] « لعق» جمع در« لعقه» به معناى چيز كم است، به اندازه اى كه قاشق يا انگشت مى تواند از يك ماده غذايى بردارد.( پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 6 ؛ ص38).

[60] پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج 6، ص38.

[61] همان.

[62] همان ؛ ج 11 ؛ ص53.

[63] خطوط اقتصاد اسلامى ؛ ص124.

[64] پيام قرآن ؛ ج 10 ؛ ص307.

[65] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج 11 ؛ ص260.

/۱۳۲۳/د۱۰۳/ق

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۳ مهر ۱۳۹۸ - ۱۴:۲۰
مرجع انقلابی
0
0