۲۷ آبان ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۰
کد خبر: ۵۳۸۶۶۶
یادداشت؛

روشنگری رضوی در برابر عقاید انحرافی

هرچند جریان سلفی‌گری و نسخه‌های وارونه از اسلام سعودی– آمریکایی در برهه فعلی فرصت جولان پیداکرده‌اند، اما بطلان و انحراف این جریانات، قرن‌ها پیش توسط امام هشتم شیعیان از طریق برپایی جلسات مناظرات تبیین شد.
یادداشت

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از روزنامه «حمایت»، این روزنامه در یادداشتی از «محمدصادق کوشکی» نوشت:

اولین پیامی که خداوند در قالب وحی به بشر ابلاغ کرد، امر به خواندن و علم‌آموزی بود. آمیختگی ایمان با مفهوم «عقلانیت» و «علم» از حوزه‌های اختصاصی اسلام است و شاید هیچ‌کدام از ادیان الهی دیگر، به این میزان آمیخته به این دو پارامتر کلیدی نباشند.

در آیات قرآن نیز فراوان دیده می‌شود که عقلانیت و علم، پیش‌شرط ایمان ذکرشده‌اند به‌نحوی‌که خداوند متعال، ایمان را بدون عقلانیت و علم محقق نمی‌داند.

وقتی ارکان دینی تا این اندازه بر عقلانیت استوار باشد، طبیعتاً در تمام حوزه‌های دیگر نیز به این دو فاکتور مهم تکیه دارد. یکی از این عرصه‌ها، عرصه معرفی، تبلیغ و ترویج دین مبین اسلام است و ازآنجاکه شریعت پیامبر خاتم (ص) کاملاً منطبق بر قواعد عقلانی و علم، رشد و توسعه پیداکرده، «اسلام ناب محمدی» در همه اعصار و قرون، از جذابیت و تلألؤ خاصی برخوردار است.

از زمان امام ششم به بعد، وجه دیگری از عقلانیت توأم با معنویت تجلی پیدا کرد و سیره اهل‌بیت(ع) به این شکل تجلی یافت که عقاید حقه اسلام را از طریق بحث و گفتگوی علمی و تحریک تفکر انسان‌ها ترویج نمایند. جلسات مناظره‌ای که امام رضا(ع) با حضور علما و دانشمندان ادیان و مذاهب دیگر برای «تبیین» و «دفاع» از آموزه‌های حیات‌بخش وحیانی در آن‌ها شرکت می‌کردند، یکی از نقاط عطف تاریخ اسلام به شمار می‌آید که باگذشت قرن‌ها از آن مقطع، مرور استدلالات بدیع آن حضرت(ع)، هنوز هم نکات جدیدی را به جویندگان حق و حقیقت ارزانی می‌دارد.

 هدف این مناظرات، صرفاً این نبود که طرف مقابل با محاجه و استدلال، شکست بخورد بلکه منظور از این نشست‌وبرخاست‌ها آن بود که زوایای اسلام ناب محمدی ثابت و پیرامون آن روشنگری شود. در تاریخ اسلام متأسفانه شاهد رشد عقاید باطل بسیاری بوده‌ایم؛ اما امام رضا(ع) در احتجاجات خود به‌شدت با این عقاید انحرافی برخورد نمود و در جهت تثبیت اعتقادات عقلانی و منطقی در میان مردم از هیچ کوششی دریغ نکرد.

برخی از شبهات آن دوره، از نگاه خشک و متعصبانه به دین از سوی اهل حدیث و مکاتب انحرافی فرقه‌های مختلف برآمده بود، همان چیزی که اکنون جهان اسلام به آن گرفتار آمده است. افکار انحرافی امروز مانند سلفی گری که پیروان آن با حمایت مرتجعین منطقه به تسلیحات نظامی نیز مجهز شده‌اند، در آن زمان نیز جولان می‌دادند اما زمینه به‌گونه‌ای نبود که به کشتارهای وسیع امروزی بینجامد، بلکه محوریت آن دوره بر پایه مجادلات علمی، مناظره و گفت‌وگو بود و عالم آل محمد(ع) در پالایش ادیان الهی به‌طور عمومی و اسلام به‌طور اخص نقش برجسته‌ای داشتند. منازعات علمی پیشوای هشتم شیعیان که کرسی‌های آزاداندیشی امروز، برگرفته از ابتکار آن حضرت در معرفی اسلام واقعی است، کارکردی بی‌بدیل در حل بحران‌های فکری و شبهات آن دوره داشت و برخی اختلافات حال حاضر مسلمانان، بی‌شک ناشی از فاصله گرفتن از مکتب اهل‌بیت(ع) است.

در همین راستا باید گفت برخی کشورهای به‌اصطلاح اسلامی که تحت تأثیر نظام سلطه قرار دارند، اندیشه‌های منحرف فکری و تکفیری را به نام اسلام ترویج کرده و برخلاف نهج و سیره ائمه معصومین(ع) در «جدال احسن» با سایر مذاهب و ادیان، صاحبان هر اندیشه‌ای که برخلاف رأی و نظر آن‌ها بیندیشند را به تکفیر و خروج از دین محکوم می‌کنند.

 هرچند جریان سلفی‌گری و نسخه‌های وارونه از اسلام سعودی – آمریکایی در برهه فعلی فرصت جولان پیداکرده‌اند، اما بطلان و انحراف این جریانات، قرن‌ها پیش توسط امام هشتم شیعیان از طریق برپایی جلسات مناظرات تبیین شد و به برکت همان‌ روشنگری‌ها است که امروز شاهدیم میلیون‌ها نفر از سایر مذاهب اسلامی در مقابل داعشی‌ها و اذناب آن‌ها قرار گرفته‌اند.

از طرفی، با اینکه مسلمانان از ناحیه توطئه‌های دشمنان داخلی و خارجی جهان اسلام، متحمل مصائب فراوانی شده‌اند ولی در عین حال، فرصت مناسبی نیز فراهم شده است که با تبیین مناظرات و سخنرانی های امام رضا(ع) و بویژه حدیث «سلسله الذهب»، افکار عمومی جهان را به این سمت سوق دهیم  که اسلام اهل‌بیت(ع) با اسلام آل سعود و داعش فرسنگ‌ها فاصله دارد؛ چراکه بسیار شنیده‌شده که غیرمسلمانان و حتی برادران اهل تسنن، از قرائت تکفیری‌ها و خشونت زائدالوصف آن‌ها به ستوه آمده و از خط‌مشی آن‌ها ابراز انزجار کرده‌اند.

بر این اساس است که در عصر حاضر، تعارض اسلام اهل‌بیت(ع) با دیدگاه تکفیری، به بحث روز تبدیل‌شده که البته نتیجه آن بر معادلات منطقه‌ای و جهانی، نیازی به واکاوی ندارد.

 ایران اسلامی با تبعیت از این آموزه‌ها، به قلعه امن و لنگر آرامش منطقه تبدیل‌شده و در عوض، پیروی گروه‌های تروریستی از القائات سلفی‌ها، حاصلی جز خونریزی و مهیاکردن زمینه تبلیغات سوء دشمنان علیه کلیت اسلام نداشته است؛ به‌گونه‌ای که نه‌تنها مردم سراسر دنیا بلکه مسلمانان را هم از خود بیزار کرده‌اند.

نمونه عینی دیگر تمسک به فرهنگ اصیل امامان معصوم(ع)،‌ راهپیمایی بزرگ اربعین حسینی است. ظرفیت بالای این همایش عظیم به‌گونه‌ای بود که از همه ادیان و فرق، اعم از مسلمان و غیرمسلمان و از ملیت‌های مختلف وارد این جریان پرخروش شده و شاهکاری از صمیمیت، یکدلی و دوستی را به نمایش گذاشتند. به‌بیان‌دیگر، امام رضا(ع) که این روزها سوگوار آن حضرت هستیم،‌ مسیری را ترسیم کردند که تداوم آن، در مجمع بزرگ دلدادگان اباعبدالله(ع) بروز و ظهور یافته و آزادگان دنیا را به شناخت حقیقت دین پیامبر خاتم(ص) ترغیب می‌کند. به همین دلیل است که بزرگ‌ترین راهپیمایی مذهبی جهان یا در رسانه‌های دنیا بازتاب نداشت، یا با اشاره‌ای جزیی از کنار آن عبور کردند و یا درصدد سیاه‌نمایی آن برآمدند؛ کما اینکه مأمون عباسی نیز در تلاش بود که حقایق حجت خدا را کتمان کرده و می‌کوشید که از شأن و جایگاه ایشان بکاهد.

ازاین‌رو، خصومت‌ورزی دشمنان با کشورمان را می‌توان از این منظر نیز موردبررسی قرار داد که آن‌ها به‌شدت واهمه دارند مبادا نسخه رحمانی و حقیقی اسلام از طریق بسط قدرت ایران اسلامی، بر منطقه و جهان مسلط شود و نقشه‌های تفرقه‌افکنانه آن‌ها نقش بر آب گردد.

 آمریکا و استکبار، برای اینکه به منافع خود در همه جنبه‌ها (اقتصادی، سیاسی، نظامی و...) دست یابند، قرائت اسلام انحرافی سعود‌ی‌ها و ارتجاع منطقه را بهترین و سریع‌ترین ابزار می‌دانند و هر عاملی که بخواهد نسبت به آن روشنگری کند، عامل« تشنج»، «ناامنی» و «بی‌ثباتی» قلمداد می‌کنند. ازنظر آن‌ها حمایت عربستان از تکفیری‌های سفاک، بلامانع است ولی تأثیرگذاری فکری و معنوی ایران (که ثمره اخیر آن، ریشه‌کن شدن داعش در عراق است)‌، تهدیدی برای منطقه جلوه داده می‌شود!

بالاخره آنکه جهان اسلام، نیازمند بازگشت به این الگوهای ناب است و حل مشکلات، درگیری‌ها و خشونت‌هایی که امروز گریبان مسلمانان را گرفته، راهکاری جز بازگشت به مکتب اهل‌بیت‌(ع) ندارد. لذا انقلاب اسلامی به‌عنوان پرچم‌دار این گفتمان، از بازگشت همه مذاهب به اندیشه اسلام ناب استقبال می‌کند؛ اسلام نابی که از آن وحدت، همبستگی، عقلانیت و تمدن اسلامی بیرون می‌آید و نه خلافت انحرافی که نتیجه‌ای جز تکفیر و کشتار ندارد./۱۳۲۵//۱۰۳/خ

ارسال نظرات