۲۹ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۵:۳۲
کد خبر: ۴۹۲۱۶۹
نگاهی به یک کتاب؛

تصمیم‌گیری‌ در سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر چه مبنایی است؟

انقلاب اسلامی ایدۀ سیاست خارجی «حکومت اسلامی» را در عرصۀ عمل مطرح و اسلام را به‌عنوان جوهرۀ نظام سیاسی مطرح کرد و برای اولین بار این اسلام بود که به‌عنوان تعیین‌کنندۀ منافع و اهداف و راهبردهای سیاست خارجی از محوریت برخوردار شد.
کتاب

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از فارس، به‌جرأت می‌توان گفت که هیچ‌یک از جنبه‌های سیاست‌سازی مانند سیاست خارجی شگفت‌آور و پیچیده نیست. چراکه سیاست‌خارجیِ هر نظام سیاسی، تحت تأثیر دو عامل و متغیرِ کاملاً متفاوت است: از طرفی آنچه که درون کشور رخ می‌دهد (عوامل داخلی) و از سوی دیگری هر آنچه در صحنۀ بین‌الملل اتفاق می‌افتد. وجود این دو عامل متقابل، منجر می‌شود به اینکه سیاست‌ خارجی یکی از پویاترین و حساس‌ترین و پیچیده‌ترین چهره‌های دنیای سیاست باشد.

پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، برای نخستین‌بار پس از انقراض صفویه این امکان را فراهم کرد تا حاکمان ایران تصمیم‌های مستقل در حوزۀ تعاملات بین‌المللی بگیرند. از سوی دیگر انقلاب اسلامی ایدۀ سیاست خارجی «حکومت اسلامی» را در عرصۀ عمل مطرح و اسلام را به‌عنوان جوهرۀ نظام سیاسی مطرح نمود و پس از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای اولین‌بار طی 14 قرن گذشته، این اسلام بود که به‌عنوان تعیین‌کنندۀ منافع و اهداف و راهبردهای سیاست خارجی از محوریت برخوردارد شد.

اما اسلام بر اساس کدامین الگوی عینی و کاربردی قرار است در این عرصه تعیین‌کننده باشد؟ منطق اسلام در این عرصه دقیقاً چیست؟ آیا می‌توان الگویی طراحی کرد که از طرفی مبتنی بر مبانی نظری اسلام و انقلاب باشد و از سوی دیگر کاربردِ عملی روشن و مشخصی داشته باشد؟ این پرسش‌ها که پس از گذشت نزدیک به چهار دهه از انقلاب اسلامی، هنوز هیچ پاسخ روشن و علمی بدانها داده نشده، موضوع اصلی کتاب «الگوی تصمیم‌گیری در سیاست‌خارجیِ جمهوری اسلامی ایران» است که توسط یکی از اندیشمندانِ آشنا با مبانی اسلام و معتقد به مبانی انقلاب اسلامی و متخصص در تئوری‌های تصمیم در سیاست‌خارجی، به تحقیق و پژوهش گذاشته شده و در قالب یک کتاب در چهار فصل اصلی تدوین گردیده است.

فصل اول کتاب به بررسی الگوهایی پرداخته است که در میان اندیشمندانِ علوم سیاسی دنیا تا امروز برای تصمیم‌گیریِ سیاست‌خارجی طرح گردیده است. در این فصل پس از تشریح چیستی و ابعاد «الگوی عقلانیِ تصمیم‌گیری» که مبتنی بر عقلانیت ابزاریِ ماکس‌وبر است، توضیح داده می‌شود که به‌دلیل عوامل متعددی این الگو به گفتمان مسلط در نظریات تصمیم‌گیریِ سیاست خارجی تبدیل شد؛ اما به‌دلیل مشکلات و کاستی‌های جدیِ هستی‌شناختی و روش‌شناختی ای که داشت، دیدگاه‌های دیگری مطرح شد. نویسنده پنج دیدگاهِ رقیب را یک‌به‌یک طرح کرده و مفصلاً توضیح می‌دهد تا نهایتاً به این پرسش برسد که «دلالت‌ها و اشاره‌های این الگوها برای سیاست‌خارجیِ جمهوری اسلامی ایران چه می‌تواند باشد؟»

نویسنده در گفتار پایانی این فصل پس از تحلیل‌های دقیق و واقع‌بینانه بدین نتیجه رهنمون می‌شود که برای طراحی الگوی شاخص تصمیم‌گیری سیاست‌خارجی برای جمهوری اسلامی ایران اولاً از آنجا که قطعاً در دنیای امروز هیچ نظامی را نمی‌توان یافت که به‌لحاظ همۀ متغیرها شبیه نظام‌های سیاسی دیگر باشد و در نظام جمهوری اسلامی ایران هم مؤلفه‌ی «اسلامیت» کلیدی‌ترین ویژگی ماهوی و وجه تمایز این نظام از همۀ دیگر نظام‌های حکومتی است، لذا باید برای طراحی الگو به این شاخصه اهمیت محوری قائل شد. ثانیاً باید روشن شود که در نظام سیاسی ایران، کدامین مؤلفه‌ها و عناصر هستند که در سیاست‌خارجی تأثیرگذارند.

بنابر توضیحاتی که مؤلف در فصل اول می‌دهد، دیدگاه مرکزی خود را در فصل دوم مطرح کرده و در تحلیل نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران، الگویی سه‌ سطحی را طراحی می‌کند. در این الگو، سیرِ تصمیم‌گیری‌های سیاست‌ خارجی ایران را در سه لایه باید به تحلیل و بررسی تفصیلی نشست: 1. ابتدا باید روشن شود آن‌کسی که در نظام جمهوری اسلامی به‌عنوان نمایندۀ این دولت و حکومت تصمیم‌گیری می‌کند، بر اساس کدامین مبانی و اصول دست به اقدام و کنش و تصمیم‌گیری می‌زند؟ بنابراین در سطح اول باید مبانی نظری‌ای که در شخص یا سازمانِ «منطق تصمیم‌گیر» تأثیرگذارند، مورد کاوش و تحلیل قرار گیرند تا بتوان الگوی مزبور را به‌خوبی شناخت. 2. سیاست‌خارجیِ هر نظام سیاسی، برآمده از ساختارِ درونیِ آن نظام است که از طرفی تصمیم‌گیر را پشتیبانی می‌کند و از سوی دیگر در تصمیم‌ها نقش بسزائی دارد.

بنابراین در لایۀ دوم ویژگی‌های «ساختار تصمیم‌گیری» در نظام جمهوری اسلامی و همچنین نقش و اهمیت هریک از آن عوامل در تصمیم‌گیری، یک‌به‌یک تحلیل می‌شود. در این بخش نُه مؤلفه مورد بررسی قرار گرفته و نقش و تأثیر هریک روشن می‌گردد.  3. پس از آن‌که مشخص شد تصمیم‌گیر، براساس مبانی نظریِ ویژه‌اش و همچنین برآمده از چارچوبی که ساختار تصمیم‌گیریِ درون نظام تعیین کرده باید به تصمیم برسد، رویکرد‌ها و جهت‌گیری‌های نظام سیاسی نسبت به نظام بین‌الملل و ساختار قدرت و نهاد‌های بین‌المللی و هریک از دولت‌ها مشخص می‌شود. نویسنده در این سطح به‌طور مشخص توضیح می‌دهد که الگوهای دوستی و دشمنی و «جهت‌گیریِ تصمیم»ها در عرصۀ منطقه‌ای و جهانی کدام است.

پس از تشریح الگوی مورد نظر و تبیین همۀ ابعاد آن، نویسنده در فصل سوم براساس الگوی مزبور، به آسیب‌شناسی تصمیم‌گیریِ تا امروزِ سیاست‌خارجیِ جمهوری‌اسلامی‌ایران پرداخته و پس از بیان 5 آسیب راهبردی در این عرصه، ضرورت‌های راهبردی‌ای که در رابطه با تصمیم‌گیری‌های سیاست‌خارجی قابل طرح‌ هستند را تبیین می‌کند. نهایتاً در فصل پایانی کتاب، مبتنی بر مطالب پیش‌گفته و براساس الگوی طراحی‌شده،  به مطالعۀ موردیِ یکی از مهمترین تصمیم‌های تاریخ انقلاب اسلامی یعنی «پذیرش قطعنامۀ 597» می‌پردازد تا از طرفی کارآمدیِ الگو روشن‌تر گردد و ثانیاً اهمیت تصمیم‌گیری‌ها در هر نظام سیاسی نیز مبیّن گردد.

در این بخش می‌خوانیم: «دو عامل ناهماهنگی‌های بین سپاه و ارتش در عملیات‌های نظامی و همچنین وجود دو استراتژی بین جبهه و جنگ از یک‌طرف و دولت و دستگاه دیپلماسی از سوی دیگر، بیانگر عدم نهادینه شدنِ ساختارهای مؤثر در تصمیم‌گیری سیاست خارجی هستند که در دوران جنگ با توجه به حساسیت موضوع، می‌توانست از اهمیت خاصی در تصمیم‌گیری‌های سیاست خارجی برخوردار باشد.»

کتاب «الگوی تصمیم‌گیری در سیاست‌خارجی جمهوری اسلامی ایران» تألیف «غلامعلی سلیمانی» توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در 391 صفحه به‌قیمت 30000 تومان منتشر شده است./۱۳۲۵//۱۰۲/خ

ارسال نظرات