۰۴ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۰:۴۳
کد خبر: ۵۹۴۷۲۳
یادداشت؛

رد پای طالبان در انتخابات افغانستان

رد پای طالبان در انتخابات افغانستان
نکته قابل توجه در حمله انتحاری به یک مجتمع نظامی در افغانستان، رابطه آن با ثبت نام نامزد‌های انتخابات ریاست جمهوری و تشکیل صف‌بندی‌های سیاسی جدید است.
به گزارش خبرگزاری رسا، تنها یک روز بعد از اینکه فرصت نام‌نویسی برای داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری افغانستان تمام شد، انفجار مهیبی یک مجتمع نظامی در ولایت میدان وردک واقع در مرکز افغانستان را در هم کوبید. در حالی که گفته می‌شد حدود ۱۰۰ عضو نظامی در این حمله انتحاری کشته شده‌اند، بعداً معلوم شد که تعداد کشته‌ها ۱۲۶ تن بوده و همگی هم جزو نیرو‌های نظامی بوده‌اند.
 
ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان، مسئولیت این حمله را به عهده گرفته تا اینکه نشان بدهد طالبان به موازات جریان مذاکرات و تحرکات و سفر‌های اخیر زلمی خلیل‌زاد، نماینده ویژه امریکا برای صلح افغانستان، گزینه نظامی را نه تنها کنار نگذاشته بلکه با انجام عملیاتی نظیر این برخوردار از توان بالایی نیز هست. نکته قابل توجه در ارتباط دست کم نمادین این حمله با ثبت نام نامزد‌های انتخابات ریاست جمهوری و تشکیل صف‌بندی‌های سیاسی جدید است که طالبان هم می‌تواند نیم‌نگاهی به این صف‌بندی‌ها داشته باشد.
 
رقابت بین محمد اشرف غنی و دکتر عبدالله عبدالله برای انتخابات ریاست جمهوری در تیرماه آینده از قبل روشن بود چرا که این دو در انتخابات قبلی برای فروپاشی کامل سیاسی کشور مجبور به مصالحه‌ای تحت عنوان دولت وحدت ملی و تقسیم قدرت شدند و حالا که زمان انتخابات جدید رسیده دیگر نیاز به این عنوان و فرمول نیست. به این دلیل بود که معرفی این دو به عنوان نامزد‌های انتخاباتی مایه تعجب کسی نشد، اما آمدن بازیگران پرنفوذ دیگر با تیم‌هایی غیرمنتظره به طور کلی صحنه رقابت را هم برای این دو و هم برای کل افغانستان تغییر داده است.
 
محمد حنیف اتمر یکی از این افراد است که کارنامه‌ای از فعالیت در وزارت امنیت ملی (خاد) در زمان ببرک کارمل، محمد نجیب‌الله تا مشاور امنیت ملی اشرف غنی از او شخصیتی پیچیده ساخته است. او از هم اکنون یونس قانونی، رهبر حزب افغانستان نوین و محمد محقق، یکی از رهبران حزب وحدت اسلامی، را به عنوان معاونین خود تعیین کرده تا بتواند در جبهه خود دو شخصیت با نفوذ از اقوام تاجیک و هزاره داشته باشد.
 
نکته جالب توجه اینجا است که اشرف غنی و عبدالله عبدالله هم به موضوع قومیت در انتخاب معاونین خود توجه دارند، به نحوی که اشرف غنی امرالله صالح از قوم تاجیک را به عنوان معاون اول و سرور دانش از قوم هزاره را به عنوان معاونین اول و دوم خود انتخاب کرده و عبدالله عبدالله هم به ترتیب عنایت‌الله بابر فرهمند، رئیس دفتر ژنرال دوستم، از قوم ازبک و اسدالله سعادتی از قوم هزاره را انتخاب کرده است.
 
این نوع نگاه قومیتی در تیم گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی افغانستان، هم دیده می‌شود که باید او را پدیده جدید و قابل توجه این دوره از انتخابات ریاست جمهوری افغانستان دانست. هرچند که او با انتخاب فضل‌الهادی وزین از قوم ازبک و حفیظ‌الرحمن نقی از قوم تاجیک به عنوان معاونین خود نگاه قومیتی را حفظ کرده و دیدار یک ماه قبل او با ژنرال دوستم هم تأییدی است بر این نکته، اما باید توجه داشت که تکیه اصلی او بر قوم پشتون افغانستان است که چیزی حدود ۴۲ درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند.
 
در واقع، او می‌خواست از سوی ائتلافی از احزاب نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود، اما بعد از ناکامی در این کار، منحصراً از سوی حزب خود معرفی شده که حزبی از قوم پشتون است. بنابراین، حکمتیار در این دور از انتخابات رقیبی جدی برای اشرف غنی است که او هم تباری پشتون دارد و گفته می‌شود جناح تکنوکرات پشتون از او حمایت می‌کند. در این میان، طالبان با ترکیب عمدتاً پشتون نقش تعیین‌کننده‌ای در رقابت بین اشرف غنی و حکمتیار دارد و هر کدام که بتواند حمایت این گروه را به خود جلب کند، خواهد توانست رأی بیشتری را از پشتون‌ها به دست بیاورد.
 
باید گفت که شانس حکمتیار در این کار بیشتر از اشرف غنی است، زیرا نه تنها مثل غنی کارنامه ضد طالبانی ندارد بلکه سال‌ها با طالبان هم جبهه بود و با وجود پیوستن به فرایند صلح در دو سال قبل، اما به نظر نمی‌رسد که کانال‌های خود با طالبان را از دست داده باشد.
 
علاوه بر این، باید توجهی خاص به نقش پاکستان داشت که قبل از پیوستن به این فرایند در آن کشور مستقر بود و از او حمایت می‌شد. در واقع، حکمتیار در نظر پاکستان می‌تواند گزینه‌ای مناسب‌تر از دیگر رقبا و حتی اشرف غنی باشد تا در صورت رسیدن او به قدرت فضایی برای ورود طالبان به قدرت باز کند و در این صورت، نه تنها فرایند صلح افغانستان جهت مشخصی پیدا کند بلکه خیال پاکستان از چگونگی ترکیب قدرت در افغانستان راحت بشود.
 
بنابراین، حملاتی نظیر میدان وردک را نمی‌توان صرفاً در جهت سابق ارزیابی کرد بلکه می‌توان از این حملات طالبان زاویه‌ای به انتخابات باز کرد به این معنا که حالا و با حضور حکمتیار امکان تشکیل یک جبهه متحد پشتون برای طالبان به وجود آمده است. /۱۰۱/۹۶۹/م
محمدرضا محمودخانی
ارسال نظرات