۰۸ دی ۱۳۹۷ - ۲۳:۵۹
کد خبر: ۵۹۱۶۴۷
یادداشت؛

سیاست‌های رنگ باخته!

سیاست‌های رنگ باخته!
بشار اسد هفت سال پیش گفته بود: آن دسته از اعراب که علیه ما توطئه می‌کنند، بعد از بحران آن‌ها را در دمشق خواهید دید که برای عذرخواهی آمده‌اند.
به گزارش خبرگزاری رسا، مسابقه کشور‌های مرتجع و هم‌پیمان تروریست‌های مواجب‌بگیر جنگ سوریه برای افتتاح سفارتخانه‌ها و مراکز دیپلماتیک خود در این کشور در حالی است که پیش‌ازاین، روزنامه «گاردین» به نقل از منابع خود، خبر داده بود که اتحادیه عرب قصد دارد در نشست آتی، از سوریه برای شرکت در آن دعوت به عمل آورد و نماینده رسمی دمشق را روی کرسی سابق خود بنشاند.
 
«بشار اسد»، رئیس‌جمهور قانونی و مشروع سوریه هفت سال پیش، چنین روزی را پیش‌بینی می‌کرد. وی در جمع گروهی از جوانان گفته بود: «آن دسته از برادران عرب ما که در حال حاضر علیه ما توطئه می‌کنند، بعد از بحران آن‌ها را در دمشق خواهید دید که برای عذرخواهی آمده‌اند».
 
برای تجزیه‌وتحلیل آنچه این روز‌ها در سوریه اتفاق می‌افتد و به‌منظور واکاوی دستپاچگی برخی کشور‌های عربی برای کلید انداختن به ساختمان‌های دیپلماتیک خود باید ابتدا به سیاست‌های گذشته و فعلی آمریکا به‌عنوان خالق تروریست‌ها نگاهی داشته باشیم و سپس بر این اساس، به عقب‌گرد کشور‌های عربی در خصوص سوریه نقبی بزنیم.
 
۱. اولین علت بازگشایی سفارتخانه کشور‌های پشیمان در سوریه به شکست توطئه‌های تو در تو و چندلایه آمریکا برای به‌اصطلاح سرنگونی حکومت دمشق و شکستن خط مقاومت از تهران و بغداد گرفته تا دمشق و بیروت بازمی‌گردد.
 
این ناکامی و فضاحت به بار آمده نیز قواعد و دلایل خاص خود را دارد، چراکه تبعات میدانی این حجم عظیم از سرمایه‌ها، توانمندی‌ها، کمک‌های لجستیکی و عملیات روانی گسترده از سوی سوریه و نیرو‌های هم‌پیمانش بااقتدار پشت سر گذاشته شد و باافتخار به قله ظفر و پیروزی رسیدند. برای درک عمق و ارزش این پیروزی دل‌چسب، در گام بعدی لازم است که ارزش و وسعت سرمایه‌گذاری‌های دشمن مورد کند و کاو قرار گیرد.
 
۲. «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا به کرات از بی‌فایده و هزینه‌ساز بودن حضور نظامیان آمریکایی در منطقه سخن به میان آورده و تاکنون چند بار از هزینه ۷ تریلیون دلاری در غرب آسیا ابراز نارضایتی و پشیمانی کرده است. وی که فرود مخفیانه و چراغ خاموشش به عراق این روز‌ها نقل محافل شده، در پایگاه «عین الاسد» در استان الانبار عراق دوباره از زخم هزینه‌های چند میلیارد دلاری آمریکا در منطقه به خود پیچید و ناله سر داد: «مایه تأسف است که ۷ تریلیون دلار در خاورمیانه هزینه کردیم، ولی مجبور شدم به دلایل امنیتی دوبار سفرم به عراق را لغو کنم.
 
این بار هم‌زمان فرود هواپیما همه چراغ‌ها را خاموش کردند. هیچ نوری نبود. در عمرم در چنین محیط تاریکی نبودم.» مضاف بر اینکه علیرغم درخواست مستقیم و رسمی ترامپ از مقامات رسمی عراق، هیچ‌یک از آن‌ها به دیدار وی نرفتند. این امر، بیانگر اوج خفت، ذلت و درعین‌حال دریوزگی آمریکا و سیاست‌های رنگ‌باخته واشنگتن در مقابل محور مقاومت به شمار می‌رود.
 
۳. آمریکا که بیش از ۴۸ پایگاه نظامی، هوایی، دریایی، جنگلی، زیرزمینی و جاسوسی در اطراف‌واکناف منطقه دارد، کشوری که منظومه‌ای از دولت‌های هم‌پیمان را در غرب آسیا و به‌ویژه در حاشیه خلیج‌فارس با خود همراه کرده، قدرتی که از ناوگان رسانه‌ای بسیار گسترده و پر پوشش برخوردار است، دولتی که جنایت‌هایش توسط وعاظ و سلاطین خودفروخته منطقه همیشه تنقیح و توجیه می‌شود و با نفوذ اقتصادی، اکثر آن‌ها را زیر یوغ خود گردآورده است.
 
در مقابل کشور‌های عضو محور مقاومت و چند سازمان چریکی زانو می‌زند که این امر اصالت، ثبات و پایداری اهداف، انسجام و تشکل این محور و حقانیتی که به آن ایمان راسخ دارند را بدون هیچ تردید و شبهه‌ای ثابت می‌کند. یانکی‌ها که رئیس‌جمهورشان بار‌ها فریاد زده که ارتش خود را به رایگان در اختیار کشور‌های منطقه قرار نمی‌دهد بلکه با دریافت اجاره و بکارگیری اراذل‌واوباش آدم‌خوار و آدمکش، آن‌ها را به هر نقطه که لازم باشد اعزام می‌کند، اکنون به شکستی تلخ و بی‌سابقه اقرار کرده و دست‌ها را به نشانه تسلیم بالا برده است.
 
۴. این فضاحت تنها به کاخ سفید تعلق ندارد، بلکه پشت همه کشور‌های منظومه کدخدا که پازل آمریکا را در جنگ سوریه پر می‌کردند نیز به خاک رسیده است. بدیهی است که اولین تجلی‌گاه شکست میدانی حریف در پای میز مذاکره برای نرخ‌گذاری فرصت‌ها و تهدیدات، ضرر‌ها و سود‌ها مشخص می‌شود و نخستین نمونه آن را در نشست مشاوره‌ای استکهلم سوئد در گفتگو‌های صلح یمن شاهد بودیم.
 
سازمان ملل، شورای امنیت و آمریکایی‌ها اقرار و اعتراف کردند که انصار الله یک طرف جدی در منازعه یمن به شمار می‌رود و چاره‌ای جز گفتگو با این گروه نیست و خوشبختانه خروجی آن جلسه، هم از منظر اخلاقی و معنوی و هم از زاویه میدانی به نفع انصار الله بود. ضمن اینکه کارشکنی و عدم رعایت آتش‌بس از سوی ائتلاف سعودی حاکی از خشم عربستان و شرکایش از باخت میدانی و سیاسی است.
 
۵. مصالحه صوری و ظاهری برخی کشور‌های عربی با سوریه از دریچه نگرانی آن‌ها بابت شکل‌گیری یک سوریه قوی و مقتدر قابل‌تحلیل است. رژیم صهیونیستی و مرتجعین تروریست پرور بیم دارند که سوریه ذیل محور مقاومت به یک ابرقدرت منطقه‌ای تبدیل شود که با استفاده از ضریب ایران و متحدانش، درصدد انتقام بر آید؛ لذا از رهگذر برقراری ارتباط دیپلماتیک با دمشق، عمدتاً به دنبال آن هستند که ایران را به‌زعم خود از سوریه دور کنند.
 
نگارنده این سطور به ضرس قاطع معتقد است که رویداد چنین اتفاقی ابداً ممکن نیست و اینکه بتوانند بااین‌همه قتل و جنایت و ویرانی به این مقصود برسند، رؤیای آشفته‌ای است که قطعاً تعبیر نخواهد شد.
 
توبه‌نامه‌ای که سودان، امارات، قطر، بحرین و ... برای بشار اسد نوشته‌اند، نوعی فرار روبه‌جلو محسوب می‌شود و مفهوم آن اولاً اقرار به شکست است و ثانیاً، به این منظور است تا سوریه را در فرایند بازسازی نمک‌گیر خود کنند، زیرا متوهمانه فکر می‌کنند که ایران و سوریه نمی‌توانند در بازسازی این کشور شرکت داشته باشند، درحالی‌که روز گذشته، مسکو و دمشق برای اجرای ۳۰ پروژه عمرانی به توافق رسیده بودند.
 
۶. از سوی دیگر، حرکت زبونانه و ذلیلانه این کشور‌ها خط بطلانی است بر آن شعار‌ها و دروغ‌های پرحجم در خصوص وقوع به‌اصطلاح انقلاب و بهار عربی و قتل‌عام مردم که شبانه‌روز در بوق و کرنا می‌شد.
 
گروه‌های تروریستی که پرچم سوریه در زمان اشغال فرانسوی‌ها را برافراشته بودند، در حال حاضر به کدام سوراخ گریخته‌اند؟ تکفیری‌هایی که زمانی ۷۵ درصد خاک سوریه را در دست داشتند، چه شد که اکنون در مربعی به نام «ادلب» محصور شده‌اند و عن‌قریب است که طومار آن‌ها درهم‌پیچیده شود؟
 
چرا بن سلمان که داعیه‌دار آزادی مردم سوریه بود، در برهه‌ای که متوجه شد از طریق نظامی نمی‌تواند حریف دمشق شود، مخفیانه نماینده‌ای به‌سوی بشار اسد گسیل کرد و پیغام داد که اگر از ایران فاصله بگیرد و دست دوستی به‌سوی صهیونیست‌ها دراز کند، افزون بر اینکه مادام‌العمر به‌عنوان رهبر سوریه ابقا می‌شود، این کشور را بهتر از گذشته بازسازی می‌کند؟!
 
با قرار دادن این اظهارات و مواضع در کنار یکدیگر، نمایی بسیار شفاف از خفت و رذالت این کشور‌ها دیده می‌شود، چراکه به‌خوبی دریافته‌اند بازی را باخته‌اند، باید با قدرت بلامنازعی به نام دولت سوریه کنار بیایند و اگر چنین نکنند، با شدت گرفتن ناآرامی‌ها در تونس، اردن، سودان و احتمالاً دیگر کشور‌ها احتمال اینکه سوریه بخواهد مقابله‌به‌مثل کند بالاست.
 
ازاین‌روست که با ترس و دستپاچگی به فکر احیای روابط خود با دمشق افتاده‌اند؛ روابطی که آن‌ها پیش‌قدم نوسازی آن شده‌اند و از این طریق، به شکست تاریخی خود و دست برتر ایران و محور مقاومت در تحولات منطقه اذعان و اقرار کردند. /۱۰۱/۹۶۹/م
منبع: حمایت
ارسال نظرات