۲۵ تير ۱۳۹۵ - ۲۳:۳۴
کد خبر: ۴۳۸۲۰۶

سکوت پسابرجامی مشاطه‌ها

انگار همین دیروز بود؛ موج رسانه‌ای بسیار سنگینی که برای دفاع از سندی مبهم به نام برجام به راه افتاد و درهای بی‌شمار باغ‌های سبز و دستاوردهای تاریخی برای طلوع آفتابی تابان در آسمان ایران وعده داده شد.
برجام

به گزارش سرویس پیشخوان  خبرگزاری رسا به نقل از فارس، علیرضا قربانی کارشناس مسایل سیاسی در سالگرد توافق هسته‌ای یادداشتی را با عنوان «سکوت پسابرجامی مشاطه‌ها» در اختیار فارس قرار داد که متن این یادداشت به شرح ذیل است:

 

انگار همین دیروز بود؛ موج رسانه‌ای بسیار سنگینی که برای دفاع از سندی مبهم به نام برجام به راه افتاد و درهای بی‌شمار باغ‌های سبز و دستاوردهای تاریخی برای طلوع آفتابی تابان در آسمان ایران وعده داده شد.

 

«راحت شدیم»، «صبح بدون تحریم»، «فروپاشی تحریم»، «حصر ایران شکست»، «کلید تدبیر قفل تحریم‌ها را گشود»، «خورشید درخشان شد»، «کلید چرخید، ایران خندید»، «جهان تغییر کرد»، «پیروزی بدون جنگ»، «انفجار اتمی بدون بمب» و ... نمونه‌هایی از عنوان‌های اصلی صفحه اول روزنامه‌هایی است که همه تلاش‌شان را برای بزک کردن توافقی به خرج دادند که از همان ابتدا، با برداشت‌های به‌کلی متفاوتی در دو طرف میز توافق همراه بود و البته هنوز هم هست.

 

توافقی که در سایه تذکرات مکرر دلسوزان نظام و در رأس همه رهبر خردمند انقلاب اسلامی نسبت به بدعهدی طرف اصلی مذاکرات یعنی حکومت ایالات‌متحده آمریکا سرانجام به امضا رسید و قرار بود به قول رئیس‌جمهور روحانی «همه تحریم‌ها»ی ظالمانه علیه مردم و نظام جمهوری اسلامی را لغو کند، دارایی‌ها و سرمایه‌های گروگان گرفته‌شده ایران در خارج کشور را آزاد کند و سیل سرمایه‌ها و سرمایه‌گذاران خارجی را روانه ایران کند  تا «رونق اقتصادی» را جایگزین «رکود سنگین» کند.

 

در آن روزها بعضی با خوش‌بینی ساده‌لوحانه نسبت به آمریکا و غرب، وعده معجزه‌های بزرگ پسابرجامی دادند، اما بسیاری هم با واقع‌نگری وقوع آن وعده‌ها را دست‌کم در کوتاه‌مدت دور از انتظار می‌دانستند و پاسخ رهبر انقلاب به نامه رئیس‌جمهور پس از توافق برجام مبنی بر اینکه «مراقب عهدشکنی طرف مقابل در این گام مهم باشید» نیز نشان داد که ماجرا آن‌گونه که بعضی بزرگ‌نمایی کردند، ساده نبوده است. نه برجام آن آفتاب تابان موعود بود و نه طرف‌های مقابل این قرارداد اراده‌ای برای پیاده شدن از خر مراد تحریم داشته‌اند.

 

هرچند بی‌انصافی است در کوتاه‌مدت انتظار داشته باشیم که همه آن درهای باغ‌های سبز سراب‌گونه یکجا به روی ایران گشوده شود، اما واقعیت آن است که باوجود گذشت یک سال از آن ایام پر امید و اضطراب و سروصدا، هنوز خبری از گرمای «آفتاب تابان» رئیس‌جمهور روحانی نیست و سایه سنگین ابرهای متراکم تحریم همچنان پابرجاست.

 

این نوشته کوتاه فرصت بازگشت دوباره به‌نقد متن سند برجام – که احتمالا حالا دیگر فایده‌ای بر آن مترتب نباشد- و یا حتی ارزیابی عملکرد طرف مقابل در اجرای برجام نیست، اما واقعیتی غیرقابل‌انکار است که نه برجام از صراحت کاملی برای جلوگیری از تفسیر به رأی طرف‌های بدعهد برخوردار بوده است و نه در عمل طرف‌های مقابل اراده‌ای برای انجام کاری تأثیرگذار در راستای برخورداری کشورمان از نتایج برجام و امتیازات نقد داده‌شده انجام داده‌اند، و متأسفانه نه در این سوی میز مذاکره، مطالبه جدی برای تحقق اهداف برجام و یا برخوردمناسب با بدعهدی‌های پرشمار.

 

بلکه رفتارهایی چون اظهارات دبیر کل سازمان ملل و مسئولان بعضی از اعضای 1+5 در آستانه سالروز امضای توافق برجام، با طرح بهانه‌های جدیدی درباره توان دفاعی ایران و برنامه موشکی کشورمان سعی می‌کنند، طفل نحیف برجام را در تنگناهای تازه قرار دهند تا مگر خواسته آمریکایی‌ها برای وادار کردن ایران به پذیرش برجامی دیگر برای نجات برجام پسین تحقق یابد!

 

اگر به فراز نخست این نوشته برگردیم، مقایسه صفحه اول روزنامه‌های حامی برجام در این ایام و روزهای مشابه سال پیش، اما از هر چیز دیگری عبرت‌آموزتر و تأمل‌برانگیزتر است. پیشخوان روزنامه‌فروشی‌ها در بامداد 23 تیر 95، «تقریباً هیچ»، حرف تازه‌ای برای گزارش از نتایج یک‌ساله آن توافق ندارد.

 

اکثر قریب به‌اتفاق بزک‌کنندگان آن توافق مبهم، سکوت محض اختیار کرده‌اند و واکنش یکی دو روزنامه از آن جمع، تنها از «فروش 32 تن آب‌سنگین به آمریکا» به‌عنوان نتایج برجام خبر داده‌اند و مهم‌ترین واکنش به نقض برجام در خبر «تماس تند ظریف به بان‌کی‌مون» خلاصه‌شده است، بدون اینکه اعلام شود که این تماس تند حاوی چه ادبیات قاطعی بوده و چه نتایجی در پی داشته است.

 

شاید مهم‌ترین عنوان اختصاص‌یافته به این مهم در صفحه اول روزنامه‌ای که سال گذشته تیتر زده بود که «جهان تغییر کرد» منعکس‌شده است که حالا نه در اولویت نخست که به «قانون ماهواره باید اصلاح شود» تعلق‌گرفته، بلکه در زمینه‌ای سیاه به این عبارت بسنده کرده است که «برجام، برجا ماند»! به چه قیمتی؟!/836/د102/ل

ارسال نظرات