۲۲ مهر ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۱
کد خبر: ۵۸۱۷۲۱

یادداشت | تالار عزا یا دالان بدعت

امروزه شاهد ظهور پدیده ای نه چندان دلچسب در مراسم های ترحیم هستیم. حضور در تالارها و سالن همایش ها برای برگزاری غیرمتعارف آیین ترحیم یکی از ناهنجاری هایی است که دامنگیر جامعه شده است.
مجلس ترحیم، مرگ

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا،‌ فرهنگ و آداب و رسوم چیزی درهم تنیده و ماندگار است. تغییر و تحول در آن در طول زمان بسیار سخت و دارای شرایط است. قطعا هم فرهنگ صحیح وجود دارد و هم فرهنگ غلط؛ اما مانایی این فرهنگ در بستر زمان نکته ای حائز اهمیت است.

آیین‌هایی که در مناطق مختلف در حال اجراست نشأت گرفته از فرهنگ هر قومی است. حال عده ای چه خواسته و چه ناخواسته در حال تغییر و یا استحاله آن است.

آیین‌های عزاداری در هر منطقه ای از ایران از لحاظ ظاهری و اسلوبی با هم متفاوت است؛ اما در اصول مشترک اند. این آیین ها دارای ریشه ایرانی و اسلامی است و تار و پود فرهنگی دارد.

در گذر زمان و با تغییر نسل ها، بعضا مقدار کمی از این آیین ها تغییر کرده است؛ اما عمدتا با اصول ثابت خود همراه است.

یکی از آیین های عزاداری در بین ایرانیان مسلمان، مراسم ترحیم درگذشتگان است. اقوام ایرانی این آیین را به صورت های گوناگونی در ظاهر اجرا می کنند؛ اما در باطن آن، فرهنگ دینی و مذهبی در آن پررنگ است.

زمینه دینی فرهنگ مراسم ترحیم نشان از عرق مذهبی مردم ایران دارد. مراسم تشییع، سوم، هفتم و چهلم نشات گرفته از آیین های دینی است.

مراسم عزاداری برای حضرت حمزه علیه السلام توسط پیامبر و حضرت زهرا علیهماسلام و یا مراسم اربعین امام حسین علیه السلام نمونه های بارز اینگونه آیین های اصیل دینی است که سفارش شده است.

وقتی حرف از آیین عزاداری با رویکرد دینی به میان می آید طبیعتا بایستی رنگ دینی بگیرد و باورهای دین در آن آشکار شود

سخنرانی یک روحانی دینی به عنوان مجلس وعظ به جهت درگذشتن و یا مرگ مسلمانی، یکی از این رسوم زیباست. امام رضا علیه السلام  درباره گریه کردن بر حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام می فرمایند:‌ «اى پسر شبیب! اگر خواستی براى چیزى گریه کنى براى امام حسین علیه السلام گریه کن!» اینجاست که مراسم وعظ به مجلس ذکر مصائب امام حسین علیه السلام گره می خورد.

این پیوند نورانی و مبارک در آیین های عزاداری مرسوم است؛ اما به دلیل ورود فرهنگ بیگانه در بسیاری از امور زندگی نظیر خوراک و پوشاک و مسکن و مانند اینها، آیین عزاداری نیز از این قضیه جان سالم به در نبرده و با ناهنجاری ها و بعضا فراموشی آیین اصیل دینی همراه است.

عمدتا در تهران، نوع برپایی عزاداری برای درگذشتگان متفاوت شده است. امروزه شاهد ظهور پدیده ای نه چندان دلچسب در  مراسم های ترحیم هستیم. حضور در تالارها و سالن همایش ها برای برگزاری غیرمتعارف آیین ترحیم یکی از ناهنجاری هایی است که دامنگیر جامعه شده است.

اساسا سالن های همایش از فرهنگی دیگر نشات گرفته و کاربری دیگری دارد اما متاسفانه امروزه با عنوان مکان لاکچری برای اینگونه مراسم ها اجرا می گردد.

از دیگر ناهنجاری های وارداتی مراسم ختم درگذشتگان، حذف سخنرانی روحانی است و عملا مجلس وعظ برای آگاهی بخشی و تلنگر پیرامون مرگ و قیامت از بین رفته است و حالت مجلس دورهمی به خود گرفته است!

جالب این جاست اخیرا برخی مجالس ختم، به صورت مختلط برگزار می شود و حریم زن و مرد نیز تحت الشعاع قرار می گیرد!

اختلاط مسلمان بودن و عمل به مدرنیته، عملا معجونی نافرم برای جامعه امروز ما ساخته که تناقض هایش بسیار عجیب و آزار دهنده است.

ماهیت مجلس ختم، ماهیت عزاداری و یاد مرگ و از دست رفتن فردی مسلمان است که ما را یاد قبر و قیامت می اندازد و باید مانعی باشد برای دنیاگرایی صِرف، اما ظاهر مدرنیته این مجلس خاص را به مجلس خانوادگی دورهمی تغییر داده که فقط خرج تراشی و بعضا لاکچری بازی را رواج می دهد.

این پایان ماجرا نیست، بلکه جایگزین هایی برای برنامه های اصیل مراسم عزاداری ورود پیدا کرده است نظیر خواندن آواز در اینگونه مراسم. البته این قضیه در تمامی مراسم وجود ندارد اما تکرار آن باعث نهادینه شدن می شود.

دسته گل های عجیب و غریب، سنگ قبرهای قیمتی و خاص یا خرید قبر منحصر به فرد و مانند اینها هیچ سنخیتی با فرهنگ اسلامی نداشته و ماهیت این نوع مراسم را خدشه دار می کند.

به راستی متکفل سامان دهی اینگونه حرکت های غیرمتعارف و از بین رفتن هنجارهای ایرانی اسلامی چه کسی یا چه کسانی هستند؟

نتیجه آن که، یاد مرگ انسان را خدایی کرده  و کمک به تعالی او می بخشد و باعث تلنگری می شود که بر روح و جسم انسان اثر می گذارد. اصلا هنجارهایی که اسلام برای اینگونه مراسم درنظر گرفته مانند 11 قدم در تشییع جنازه مسلمان حرکت کردن، سه بار زمین گذاشتن میت، تلقین و مانند این ها همه نشان دهنده اهمیت مرگ و شناخت آن و آمادگی برای آن و ساختن عالم آخرتمان است.

بی تردید اگر یک فرهنگ از بین رفت یا کمرنگ شد به این سادگی ها قابل بازگشت نیست و باید سال ها تلاش کرد که فرهنگ کم رنگ شده باز گردد. /829/ی۷۰۳/س

محمدمهدی مرادی

منابع

بحار الانوار، جلد44،‌ص286؛ امالی شیخ صدوق، ص130؛ عیون اخبار الرضا ج1، ص299

 

ارسال نظرات