۲۱ مهر ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۲
کد خبر: ۵۸۱۶۷۸
یادداشت؛

امنیت؛ نعمتی مجهول

پلیس براى انجام وظایف ذاتى خود و ارائه بهترین خدمات به مردم، نیازمند دو مقوله‌ اصلى اقتدار و اعتماد مردمى است؛ اقتدار سبب ایجاد توانایى اقدام است و امین دانسته‌ شدن از سوی مردم زمینه ‌ساز موفقیت پلیس در انجام وظایف و اقدامات خود است.
امنیت و نیروی انتظامی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در شهرکرد، امنیت یكى از نیازهاى اصلى همه‌ جوامع بشرى است. پلیس یا نیروى انتظامى را از جمله نهادهاى اصلى دخیل در ایجاد، حفظ و افزایش امنیت دانسته‌ اند. پلیس براى انجام وظایف ذاتى خود و ارائه بهترین خدمات به مردم، نیازمند دو مقوله‌ اصلى اقتدار و اعتماد مردمى است. اقتدار سبب ایجاد توانایى اقدام است و امین دانسته‌ شدن از سوی مردم زمینه ‌ساز موفقیت پلیس در انجام وظایف و اقدامات خود است.

نتایج تحقیقات متعدد نشان دهنده‌ آن است كه پلیس براى آنكه بتواند به اقتدار لازم دست یابد باید از زمینه‌ها و عوامل ایجاد اقتدار برخوردار شود كه برخى از مهم‌ترین این عوامل عبارتند از: اتكا و وابستگى به خداى متعال به ‌عنوان اصلى‌ترین عامل اقتدار و قدرت و تلاش مداوم براى كسب معنویت، اتصال به مردم و كسب حمایت مردمى، سخت‌كوشى، مجاهدت و آمادگى براى فداكارى، آموزش و تربیت صحیح نیروى انسانى، اعتماد به نفس و باور به توانایى‌هاى خود، سازماندهى و مدیریت مناسب، نظم و انضباط نظامى، قانون‌گرایى و پایبندى به اصول در عین انعطاف، همكارى و هماهنگى با سایر نهادهاى حكومتى، آشنایى با رسانه‌ها و جنبه‌هاى رسانه‌اى اقتدار و استفاده صحیح از ابزارهاى نوین رسانه‌اى و در نهایت برخودارى از تجهیزات و امكانات لازم. پلیسى كه این ویژگى‌ها و شاخصه‌ها را در خود گردآورى كند، مورد اعتماد و اطمینان مردم نیز قرار مى‌گیرد.

در عین حال عوامل زیر را مى‌توان در جلب اعتماد مردم بسیار مؤثر دانست: معنویت حقیقى و كار براى خدا، تأمین معاش و رسیدگى مادى و مالى لازم به نیروهاى انتظامى، رفتار مهربانانه پلیس با مردم در عین اقتدار، و كارآمدى و توانمندى پلیس در انجام وظایف و ایجاد امنیت.

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): نِعْمَتَانِ مَجْهُولَتَانِ الْأَمْنُ وَ الْعَافِیَةُ. (فتال نیشابورى، ۱۳۷۵ش، ج‌۴۷۲:۲) ترجمه: حضرت رسول اعظم(ص) فرمودند: دو نعمت است كه قدر و جایگاه آن نزد مردم مجهول و ناشناخته است، امنیت و عافیت.

امنیت یكى از نیازهاى اصلى همه‌ جوامع بشرى است. پلیس یا نیروى انتظامى را از جمله نهادهاى اصلى دخیل در ایجاد، حفظ و افزایش امنیت دانسته‌اند. مشخص است كه تأمین امنیت به ‌صورت جامع آن منحصر در وظایف پلیس نیست و نهادهاى مختلفى در تأمین امنیت دخالت دارند اما پلیس در هر كشورى با این شاخصه برجسته شده است كه نام آن با امنیت گره خورده و یكى از اصلى‌ترین عوامل ایجاد، حفظ و افزایش امنیت در جامعه است.

امروزه وظایف پلیس در عرصه‌هاى مختلف به ‌حدى پیچیده و گسترده شده است كه تقریبا همه‌ آحاد جامعه به‌نحوى از انحاء با برخى از ماموران نیروى انتظامى و نیروهاى پلیس سر و كار دارند. گستردگى وظایف و وسعت خدماتى كه پلیس قرار است در اختیار مردم بگذارد سبب شده است كه در هر كشورى پلیس آن كشور نمادى از حاكمیت و یكى از چهره‌هاى اصلى حكومت محسوب شود كه قضاوت در مورد آن كشور و وضعیت آن از سوی مردم با قضاوتى كه از پلیس و عملكرد آن دارند رابطه دارد. از ورزش گرفته تا سیاست، در شهرها و روستاها و جاده‌ها، در سفر و در منزل مردم به ‌نحوى از انحاء از خدمات پلیس برخوردارند و به ‌نوعى نیازمند به‌سر و كار داشتن با پلیس هستند.

به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامى: «اهمیت نیروى انتظامى كه این ‌قدر ما روى آن تكیه مى‌كنیم، ناشى از اهمیت مأموریّت نیروى انتظامى است. اهمیت هر انسانى به ‌قدر آن مسؤولیّتى است كه بر دوش مى‌گیرد و این انسان یا این مجموعه یا این سازمان به همان اندازه اهمیت پیدا مى‌كند. مأموریّتى كه شما آن‌ را بر عهده گرفته‌اید، استقرار امنیت در كشور است. امنیت خیلى مهم است؛ آن‌جایى كه امنیت نیست، مردم قدر امنیت را مى‌فهمند؛ آن‌جایى كه مرد از خانه خارج مى‌شود، زن از خانه خارج مى‌شود، جوان و فرزند از خانه خارج مى‌شوند بدون این‌كه خاطر جمع باشند كه دوباره به خانه بر خواهند گشت؛ خیابان ناامن است، كوچه ناامن است، بیابان ناامن است، حوادث در انتظار شهروندان است؛ آن‌جایى كه انسان‌ها در داخل خانه‌ خودشان احساس ناامنى مى‌كنند، اینجا است كه انسان مى‌فهمد امنیت چقدر مهم است. ایجاد این امنیت، استقرار این امنیت، عمومیّت بخشیدن به این امنیت، كار شما است. مهم‌ترین سازمانى و مجموعه‌اى كه این وظیفه‌ مهم را بر دوش گرفته است، نیروى انتظامى است و این خیلى كار مهمّى است. بنابراین سازمان با نگاه به این مأموریّت اهمیت پیدا مى‌كند.» (بیانات در دیدار فرماندهان نیروى انتظامى جمهورى اسلامى، ۶/۰۲/۱۳۹۴)

از سوى دیگر پلیس براى انجام وظایف ذاتى خود و ارائه بهترین خدمات به مردم، نیازمند دو مقوله‌ اصلى اقتدار و اعتماد مردمى است. اقتدار سبب ایجاد توانایى اقدام است و امین دانسته ‌شدن از سوی مردم زمینه‌ساز موفقیت پلیس در انجام وظایف و اقدامات خود است. پلیسى كه مقتدر نباشد توان انجام وظایف و كارویژه‌هاى خود را پیدا نمى‌كند و پلیسى كه امین مردم نباشد و مردم به آن اعتماد و اطمینان نداشته باشند در انجام وظیفه‌ خود به تقابل با مردم رسیده و دچار شكست و فشل مى‌شود.

عوامل دخیل در اقتدار:

به نظر مى‌رسد كه عوامل متعددى در اقتدار نیروى انتظامى مؤثر هستند. از جمله مهم‌ترین این عوامل مى‌توان به موارد زیر اشاره كرد:

 

1. تكاى به خدا و كسب معنویت‌

از منظر اسلامى اقتدار حقیقى و منشاء قدرت فقط خداى متعال است. از این جهت هر نوع عزت و قدرت و جایگاهى كه از جانب خداى متعال نباشد، دروغین و غیر واقعى است. این سخن البته جنبه‌هاى فلسفى، كلامى و عقیدتى جدى دارد و اگر بخواهیم به دقت سخن بگوییم اقتدار و قدرت تنها از آن خداى متعال است. به تعبیر قرآن كریم: «الَّذینَ یَتَّخِذُونَ الْكافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ أَ یَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعا» (النساء: ۱۳۹) ترجمه: همان كسانى ‌كه كافران را به جاى مؤمنانْ سرپرست و دوست خود مى‌گیرند؛ آیا عزت و قدرت را نزد آنان مى‌طلبند؟ یقیناً همه عزت و قدرت فقط براى خداست.

خداى متعال این معنا را در قرآن كریم بارها به مؤمنان متذكر شده است كه قدرت و عزت و اقتدار از آن اوست: «وَ لا یَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً هُوَ السَّمیعُ الْعَلیم» (یونس: ۶۵) ترجمه: و گفتار [بى‌اساس و تبلیغاتِ نارواىِ ]مخالفان، تو را غمگین نكند؛ زیرا همه عزت و توانمندى براى خداست؛ او شنوا و داناست.

بر همین اساس است كه در توصیه‌هاى بزرگان دینى ما تأكید بر بعد معنوى در كار پلیس همیشه مورد توجه بوده است. به ‌همین ‌دلیل رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مسؤولان و روحانیون عقیدتى سیاسى نیروى انتظامى، با اشاره به ارتباط بسیار نزدیك نیروى انتظامى با آحاد مردم و مسؤولیت این نیرو در تأمین امنیت و آرامش مردم تأكید كردند: «به‌ دلیل حساسیت وظیفه نیروى انتظامى و تأثیرگذارى عمیق عملكرد این نیرو در جامعه، نقش عقیدتى سیاسى در نیروى انتظامى و ارتقاى ارزش‌هاى معنوى این نیرو بسیار مهم است.» (بیانات رهبرى در جمع مسؤولان و روحانیون عقیدتى سیاسى نیروى انتظامى، ۷ /اسفند/ ۱۳۸۰)

مشخص است كه این اعتقاد به معنى نفى اسباب و علل مادى و ظاهرى نیست بلكه به معنى متوقف نشدن در این اسباب و علل است. به عبارت دیگر همه عوامل دیگرى كه براى اقتدار در این مقاله ذكر مى‌شود و یا در جاهاى دیگر بیان شده است، در طول این عامل مطرح مى‌شود و نه در عرض آن.

 

2. اتصال به مردم و حمایت مردمى‌

جایگاه مردم در ایجاد اقتدار جایگاهى بسیار مهم است. اصولا چون اقتدار را به معنى اعمال زور و قدرتى گرفتیم كه مردم آن‌ را بپذیرند و مشروع و مقبول بدانند، پس متصل به مردم بودن و حمایت مردمى داشتن از عوامل اصلى اقتدار نیروى انتظامى خواهد بود. پلیسى كه مردم او را قبول دارند و براى دستورات او احترام و حرمت قائل هستند از اقتدار بالاترى برخوردار خواهد بود و حمایت و پشتیبانى مردمى سبب موفقیت و اثر گذارى اقدامات آن خواهد شد. به‌طور كلى در همه‌ اجزاء حكومت این قاعده صادق است كه اتصال به مردم و حمایت مردمى زمینه ساز موفقیت آن‌ها شود. در نظام اسلامى ما نیز امام خمینى(ره) همیشه بر نقش و جایگاه حمایت مردم در موفقیت نظام اصرار داشتند و به این مناسبت بود كه فرمودند: «اگر یك ملتى پشتوانه حكومتى نباشد این حكومت نمى‌تواند درست بشود. این نمى‌تواند برقرار باشد.» (امام خمینى، ۱۳۷۸ش، ج‌۴۵۹:۱۱)

از این ‌رو امام خمینى خطاب به نیروهاى انتظامى متذكر مى‌شدند كه با پشتیبانى ملت مى‌توان بر همه‌ شرارت‌ها و مشكلات فائق آمد و این اتصال به مردم است كه نیروهاى انتظامى را در انجام وظایف خویش موفق مى‌سازد: «شما امروز قواى انتظامى مملكت اسلامى هستید و رهبر همه شما و همه ما وجود مبارك بقیه الله است و باید ماها و شماها طورى رفتار كنیم كه رضایت آن بزرگوار را كه رضایت خداست به دست بیاوریم. شما در سرتاسر كشور، با تعهد باید از داخل شهرها، را حفظ كنید و امروز با شما ملت هم موافق هستند و پشتیبان شما هستند و شما باید با پشتیبانى ملت مى‌توانید كه این شرارت‌هائى كه گاهى در سطح شهرها مى‌شود، جلویش را بگیرید با نصیحت و الا با قدرت.» (امام خمینى، ۱۳۷۸ش، ج‌۱۴۰:۱۴)

پس یكى از عوامل مهمى كه مى‌توان اقتدار نیروى انتظامى را ایجاد و در آن مؤثر باشد اتصال به مردم و كسب حمایت مردمى است.

 

۳. سخت‌كوشى و مجاهدت و آمادگى فداكارى‌

از دیگر عوامل مؤثر در اقتدار نیروى انتظامى آن است كه نیروى انتظامى آماده‌ فداكارى و انجام كارهاى سخت و سنگین باشد و این اقدامات را خدمت به ملت خود و مجاهدت در راه خدا بداند. دستگاهى كه براى مردم خود فداكارى كند و مردم شاهد از خود گذشتگى نیروهاى آن براى خدمت به خود باشند، به‌ طور قطع حمایت مردمى بیشترى را كسب مى‌كند و در نتیجه اقتدار و توانایى آن در انجام كارها افزایش مى‌یابد. به ‌عنوان مثال وقتى مردم جانفشانى نیروهاى انتظامى كشور را در حفظ مرزهاى كشور مى‌بینند و یا شاهد خدمات شبانه‌روزى نیروهاى پلیس در سطح جاده‌هاى كشور در ایام تعطیلات و... هستند، به طور طبیعى میل و علاقه‌ آن‌ها به همكارى با پلیس بیشتر می شود و این امر سبب افزایش اقتدار پلیس است. رهبر معظم انقلاب اسلامى در بیان همین امر و اثر این اقدام در افزایش اقتدار نیروى انتظامى بیان مى ‌دارند: «جوانان مؤمنِ ما در سازمان‌هاى مسلّح از جمله در نیروى انتظامى با كمال رشادت و قدرت ایستاده‌اند و از امنیّت این كشور دفاع كرده‌اند. من مى‌خواهم به شما بچه‌هاى عزیزم، جوان‌هاى عزیزم بگویم شما تنها سازمانى هستید كه در سرتاسر كشور در مقابل چشم مردم حضور دارید. خدمت شما را، تلاش شما را، فداكارى شما را مردم مى‌بینند؛ در شهرها، در روستاها، در جادّه‌ها، در مرزها، در پایانه‌هاى مسافرى، در كوه‌ها و دشت‌ها، در مناطق خطرناك، در همه جا؛ در همه‌ فصول سال، نیروى انتظامى جلو چشم مردم است. ما هیچ سازمانى را نداریم كه این ‌طور در یك پهنه‌ با این وسعت، همیشه در مقابل چشم مردم باشد. توانایى‌هاى شما، آبروى نظام جمهورى اسلامى است. قدرت شما، رشادت شما، اقدام شما، حركت بجا و به موقعِ شما، مایه‌ افتخار و سربلندى نظام جمهورى اسلامى است. هنگامى كه شما با یك جریان مفسده‌آمیز -مثلاً جریان موادّ مخدر، جریان شرارت در شهرها، جریان سرقت، جریان ناامنى‌هاى گوناگون- سینه به سینه مواجه مى‌شوید، فداكارى مى‌كنید و در این ‌راه زحماتى را متحمّل مى‌شوید، مردم به چشم خودشان تلاش شما را مى‌بینند. علاوه بر این‌كه نیاز مردم را كه امنیّت است، تأمین مى‌كنید، براى نظام اسلامى هم آبرو تأمین مى‌كنید. این براى یك كشور مایه‌ آبرو است.» (بیانات رهبرى در مراسم دانش‌آموختگى دانشجویان دانشگاه علوم انتظامى، ۲۶/۶/ ۱۳۹۶)

 

4. اعتماد به نفس و باور به توانایى‌هاى خود

عامل مهم دیگرى كه در اقتدار نیروى انتظامى اثرى جدى دارد، مسأله اعتماد به نفس و باور به توانایى‌هاى خود است. در این عرصه هم پرسنل نیروى انتظامى باید به چنین باور و اعتمادى برسند و هم فرماندهان و مدیران و تصمیم گیران بالا باید چنین ایده و نظرى داشته باشند تا اقتدار و توانایى عملى پلیس در واقع افزایش یابد. اگر این ایده و فكر به جامعه منتقل شود، فضاى فكرى و اندیشه‌اى حاصل از چنین ایده‌اى سبب دو چندان شدن اقتدار و توانایى عملى نیروى انتظامى مى‌گردد.

از همین روست كه رهبرى معظم انقلاب اسلامى با اشاره به برنامه دشمن براى تضعیف روحیه مردم، مسؤولان و نیروهاى مسلح و القاى روحیه «نمى شود و نمى‌توانیم»، خاطرنشان كردند: «نیروهاى مسلح جمهورى اسلامى ایران باید با توكل بر خدا و اعتماد به ‌نفس، روز به روز توانایى‌ها و ظرفیت‌هاى خود را افزایش دهند و با ابتكار و همت بلند، كمبودها و خلأها را جبران كنند... ایشان، پیشرفت‌هاى نظامیِ كنونی كشورمان را غیرقابل مقایسه با دوران جنگ دانستند و گفتند: با توكل به خدا، اعتماد به نفس، و انضباط و پیگیرى مدیریتى، امروز نیز مى‌توانیم موانع را برطرف كنیم. ایشان هم‌چنین با اشاره به تلاش دشمن در جلوگیرى از تقویت نیروهاى مسلح، خاطرنشان كردند: دشمن، هر یك از بخش‌هاى نیروهاى مسلح همچون ارتش، سپاه، نیروى انتظامى و بسیج را به ‌نحوى مى‌كوبد تا از درون تهى شوند اما نیروهاى مسلح باید از لحاظ سازماندهى روز به روز قوى تر شوند.» (رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار فرماندهان ارشد نیروهاى مسلح، ۲۰ /۱/۱۳۹۶)

 

۵. سازماندهى و مدیریت مناسب‌

روحیه و معنویت مناسب یك عامل مؤثر در موفقیت و اقتدار نیروى انتظامى است اما نباید از عامل سازماندهى مناسب، مدیریت كارآمد، تخصصى‌سازى و برنامه‌ریزى هدفمند، توجه به عوامل جدید امنیت زدا، توجه به شیوه‌هاى نوین امنیت‌ سازى و عواملى از این دست غفلت كرد. روحیه و معنویت بالا، بدون سازماندهى و مدیریت صحیح و عواملى كه ذكر شد نمى‌تواند همه‌ بار نیروى انتظامى را بردوش بكشد. بر همین اساس است كه رهبرى معظم انقلاب در همین فرازى كه از ایشان نقل شد معنویت را در كنار سازماندهى و مدیریت مناسب مطرح كردند: «با توكل به خدا، اعتماد به نفس، و انضباط و پیگیرى مدیریتى، امروز نیز مى‌توانیم موانع را برطرف كنیم.» (رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار فرماندهان ارشد نیروهاى مسلح، ۲۰ /۱/۱۳۹۶)

 

6. نظم و انضباط نظامى‌

مشخص است كه نیروى انتظامى از عوامل اصلى ایجاد نظم و جلوگیرى از بى‌نظمى در جامعه است. چنین نیرویى به‌ عنوان بخشى از نیروهاى مسلح باید خود از نظمى مثال زدنى برخوردار شود تا بتواند در عرصه‌ اقتدار و كارآمدى موفق باشد. اگر نیروى انتظامى خود از نظم لازم برخوردار نباشد و یا انضباط جدى نظامى را رعایت نكند، به ‌طور قطع جایگاه اجتماعى و حمایت مردمى لازم براى رسیدن به اقتدار مورد نیاز را پیدا نخواهد كرد. از این جهت تخلف و اشكال در پلیس نسبت به هر جاى دیگر كشور بدتر و زشت‌تر جلوه مى‌كند زیرا پلیس خود حافظ نظم است ونظمى و تخلف در آن از هرجاى دیگرى بدتر خواهد بود.

رهبر معظم انقلاب اسلامى در بیان این تذكر به مسؤولان و فرماندهان نیروى انتظامى متذكر مى‌شوند: «شما با نیروهاى نظامى دیگر فرق دارید؛ شما بین مردمید و مردم با شما مماسّند؛ خداى نكرده هرگونه تخلّفى، اشكالى، ایرادى، كج‌رفتارى‌اى، بدعملى‌اى فوراً بین مردم منعكس مى‌شود؛ بیش از سایر دستگاه‌ها. شاید كمتر دستگاهى در سطح كشور داریم كه به‌ قدر شما با مردم مخلوط باشد و همراه باشد؛ لذا اگر خداى نكرده اشكالاتى وجود داشته باشد، خطایى باشد، خیانتى باشد، مشكلى باشد، بلافاصله در بین جامعه منعكس مى‌شود؛ وقتى منعكس شد، آن‌ وقت فقط آبروى نیروى انتظامى نیست كه مى‌رود - همان‌طور كه عرض كردیم، نیروى انتظامى نماینده‌ حاكمیّت اسلامى است، نماینده‌ نظام جمهورى اسلامى است در مردم - آبروى همه خواهد رفت.» (بیانات در دیدار فرماندهان نیروى انتظامى جمهورى اسلامى، ۶/۰۲/۱۳۹۴)

۷. قانون‌گرایى و پایبندى به اصول در عین انعطاف‌

اصولا اقتدار نیروى انتظامى براى اجراى قانون است. این‌كه گفته مى‌شود نیروى انتظامى باید اقتدار داشته باشد براى آن است كه قانون در كشور اجرا شود. اگر نه از اقتدار منظور قدرت نمایى به مردم و یا ارعاب و ترس ایجاد كردن نیست. بر همین مبنا نیروى انتظامى براى كسب اقتدار لازم باید خود مجرى قانون و پایبند به قانون و عمل‌كننده‌ به آن باشد. به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامى: «یك مسأله‌ دیگرى هم كه خیلى به ‌نظر من مهم است قانون‌گرایى است. این قانون‌گرایى دو عرصه دارد؛ یك عرصه در مواجهه‌ با مردم؛ یعنى شما ببینید كه كجا تخلّف از قانون مى‌شود، آن‌جا در مقابلش بِایستید، یك عرصه‌ى دیگر در درون سازمان؛ به‌معناى این‌كه عضو نیروى انتظامى در داخل سازمانِ نیرو به‌معناى واقعى كلمه قانون‌گرا باشد و رعایت قوانین را بكند؛ آن‌جا قانون‌گرایى بایستى بیش از همه‌جا در جریان باشد؛ و طبعاً سلامت نیرو؛ سلامت. من به فرماندهان محترم قبلى هم در طول این چند سال همواره سفارش مى‌كردم، حالا هم به فرمانده‌ محترم و مسؤولان نیروى انتظامى تأكیداً سفارش مى‌كنم كه مسأله‌ سلامت نیرو را دستِ‌كم نگیرید؛ سلامت نیرو. (بیانات در دیدار فرماندهان نیروى انتظامى جمهورى اسلامى، ۶/۰۲/۱۳۹۴)

البته باید توجه داشت كه اقتدار نیروى انتظامى در یك نظام اسلامى باید قدرت در عین عطوفت و اقتدار همراه با انعطاف باشد. از همین رو رهبرى معظم انقلاب اسلامى متذكر شدند: «ما این‌را كه بیاییم و حالت و شكل به‌ اصطلاح بازى سینمایى و هالیوودى بدهیم به كار پلیس خودمان در خیابان، نمى ‌پسندیم. ما مى‌خواهیم كار به ‌معناى واقعى كلمه انجام بگیرد؛ یعنى قاطعیّت، اقتدار در عین‌ حال با عدالت، با مروّت، با ترحّم؛ جاهایى بایستى با ترحّم همراه باشد؛ این مظهر اسلام است. ذات مقدّس پروردگار از این طرف رحمانِ رحیم است، از آن طرف صاحب عذاب الیم است؛ یعنى این دو در كنار هم مورد توجّه قرار مى‌گیرد. این باید بیاید همین‌ طور در پایین این هرم و پخش بشود در زندگى ما و رفتارهاى ما و كارهاى ما كه از جمله در مورد پلیس این معنا بایستى وجود داشته باشد.» (بیانات در دیدار فرماندهان نیروى انتظامى جمهورى اسلامى، ۶/۰۲/۱۳۹۴)

 

8. همكارى سایر نهادهاى حكومتى‌

نیروى انتظامى یك دستگاه از مجموعه حاكمیت نظام است. در هر كشور پلیس بخشى از حاكمیت یا دولت است كه ذیل هر بخشى از حاكمیت كه قرار داشته باشد، از این جهت فرقى نمى‌كند كه نیازمند همكارى و همراهى سایر نهادها و دستگاه‌هاى حكومتى است. پلیس به ‌علت گستردگى وظایف و وسیع بودن محدوده‌ عمل خود نیازمند همكارى نهادهاى مختلف است. به‌ عنوان مثال پلیس براى انجام وظایف مختلف خود با نهادهاى مختلف زیر همكارى جدى دارد: قوه مجریه از جمله وزرات كشور، وزارت راه، وزرات دادگسترى، وزارت صنایع، وزرات ارتباطات و فن‌آورى اطلاعات، وزرات بهداشت و... قوه قضائیه از جمله پزشكى قانونى و...، شهردارى‌ها، صدا و سیما و رسانه‌ها، مجلس و... تقریبا كمتر نهادى را در كشور مى‌توان یافت كه پلیس براى انجام بخشى از كارهاى خود مجبور به همكارى و همراهى با آن‌ها نباشد، از ثبت احوال و اسناد كشور تا راه‌سازى و... در چنین شرایطى اگر سایر نهادها به وظایف خود به‌ خوبى عمل كنند و نیازمندى‌هاى پلیس را در انجام مقتدرانه وظیفه خود فراهم نمایند امكان داشتن یك پلیس مقتدر فراهم مى‌شود. در غیر این صورت اگر قانون مناسب براى مبارزه با ناامنى یا جرم نباشد و یا دستگاه قضا با مجرمان دستگیر شده از سوى پلیس به ‌صورت مناسب برخورد نكند و یا شهردارى و راه‌سازى و... وظایفى را كه در قبال ایجاد امنیت دارند انجام ندهند پلیس در انجام وظایف خویش ناتوان جلوه خواهد كرد.

 

9. رسانه‌ها و جنبه‌هاى رسانه‌اى اقتدار

باید توجه داشت كه در فضاى رسانه‌اى كنونى و با رسانه‌هاى جدیدى كه ظهور كرده است، درك از اقتدار در موارد فراوانى به اندازه خود اقتدار واقعى اثر و اهمیت دارد. فضاى رسانه‌اى كنونى دنیا به گونه‌اى است كه گاه با یك عملیات رسانه‌اى گسترده مى‌توان از یك پروژه موفق چهره‌اى شكست خورده ارائه كرد و یا از یك اقدام ضعیف و یك اجراى ناتوان، تصویرى موفق و كارآمد رسم كرد. مسلم است كه بازى با افكار عمومى و فریب آن از منظر اسلامى كارى نادرست و به ‌لحاظ شرعى نیز حرام مسلم است. اما باید توجه داشت كه دشمنان و مخالفان نظام اسلامى به این نكات اخلاقى و شرعى توجهى ندارند و گاه تلاش مى‌كنند تا با قدرت رسانه‌ها اقتدار پلیس در كشور را بشكنند. از سوى دیگر گاه خطاها و اشكالات موجود در نیروى انتظامى در رسانه‌هاى مختلف چنان بروز و ظهورى مى‌یابد كه اقتدار این نیرو را خدشه دار مى‌كند. در چنین شرایطى نیروى انتظامى كشور باید هم اقتضائات فضاى رسانه‌اى جدید را بشناسد و هم با آن هماهنگ و بر آن مسلط باشد.

مسلم است كه هدف از این اقدام فریب افكار عمومى نیست، بلكه جلوگیرى از فریب افكار عمومى از سوی دشمنان ملت است. شاید از همین جهت و لزوم توجه به برداشت افكار عمومى از اقدامات پلیس است كه رهبرى در دیدار با فرمانده و مسؤولان نیروى انتظامى بر تصویرى كه در ذهن مردم از پلیس شكل مى‌گیرد تأكید كردند و مخاطبان را به توجه به این تصویر توصیه نمودند: «برنامه‌ها را بر «عقل و منطق»، «عزم و اقتدار» و «قانونگرایى و عطوفت» استوار كنید تا تصویرى كاملاً مطلوب از ناجا در ذهن مردم قدرشناس ترسیم شود. ایشان شكل‌گیرى یك تصویر كاملاً مطلوب از نیروى انتظامى را در ذهن مردم ضرورى دانستند و تأكید كردند: باید تصویر یك «یار مهربان و مقتدر» از نیروى انتظامى، در ذهن مردم ترسیم شود. رهبر انقلاب اسلامى افزودند: «اقتدار و قاطعیت بدون‌بى‌رحمى»، «سلامت درونى»، «حضور بهنگام و سریع»، «عطوفت و كمك به مردم»، و «قانون گرایى» عواملى هستند كه موجب ارائه تصویرى مثبت از نیروى انتظامى خواهد شد.» (رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار فرماندهان و مسؤولان نیروى انتظامى، ۱۹/۲/۱۳۹۵)

عوامل كسب اعتماد و امین شدن براى مردم، همان عوامل ایجاد اقتدار است‌

پلیس در انجام وظیفه‌ خود و در دست یابى به اقتدار لازم براى این كار نیازمند اعتماد مردمى و امین شناخته شدن از سوى مردم است. از این ‌روست كه گفته مى‌شود مسأله اعتماد به نیروى انتظامى به‌ عنوان نهاد حافظ امنیت اجتماعى و تنها نهاد مشروع در استفاده از قدرت قهریه كمى مسأله را پیچیده مى‌كند. كاهش اعتماد به نیروى انتظامى، اول سبب كاهش كارآیى و تأثیر منفى بر عملكرد نیروى انتظامى دارد. این خود متعاقباً در عملكرد كل نظام سیاسى و اجتماعى در تأمین نظم و امنیت اجتماعى خواهد داشت. اعتماد به پلیس، ارزشى محورى براى این سازمان به شمار مى‌آید و هرگونه خدشه از جانب هر فرد یا گروه در درون یا بیرون، تهدیدى براى مؤثرترین نهاد اجتماعى و در نهایت تهدیدى براى امنیت و نظم جامعه خواهد بود.

اما عوامل كسب اعتماد مردم و امین شناخته شدن پلیس از سوى مردم كدام است؟ در جواب به این سؤال باید گفت كه بخش قابل توجهى از آنچه به‌عنوان عوامل ایجاد اقتدار در نیروى انتظامى ذكر شد در ایجاد اعتماد و امین شناخته شدن نیز مؤثر است. زیرا این دو مفهوم بسیار نزدیك به یكدیگر هستند. مثلا وقتى نیروى انتظامى منظم، قانون‌گرا، آموزش دیده، آشناى با رسانه و فضاهاى رسانه‌اى جدید، مورد حمایت سایر نهادها و دستگاه‌ها باشد و با اخلاص و براى خدا كار كند و اقتدار و قدرت حقیقى را از جانب خدا بداند چه دلیلى دارد كه مردم به چنین پلیسى اعتماد نكنند و آن‌را امین خود ندانند./9457//۷۰۴/خ

سجاد محمدی فارسانی

ارسال نظرات