۱۶ مهر ۱۳۹۷ - ۱۳:۲۹
کد خبر: ۵۸۱۵۳۴
گزارش رسا از نشستی علمی؛

از بررسی نظریه های موافقان و مخالفان تا موانع اجرایی تحول علوم انسانی

در نشستی با حضور صاحب نظران عرصه تحول در علوم انسانی نظریه های موافقان و مخالفان تحول در علوم انسانی و موانع اجرا نشدن آن مورد بررسی قرار گرفت.
هم اندیشی بررسی دیگاه های موافقان و مخالفان اسلامی سازی علوم انسانی در مجامع عربی ایرانی هم اندیشی بررسی دیگاه های موافقان و مخالفان اسلامی سازی علوم انسانی در مجامع عربی ایرانی هم اندیشی بررسی دیگاه های موافقان و مخالفان اسلامی سازی علوم انسانی در مجامع عربی ایرانی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نشست علمی بررسی دیدگاه های موافقان و مخالفان اسلامی سازی علوم انسانی در مجامع علمی عربی و ایرانی از سوی اداره کل پژوهش های اسلامی رسانه شنبه 14 مهرماه در تالار اندیشه این اداره برگزار شد.

براساس این گزارش، حجج اسلام شیخ شفیق الجرادی عضو شورای مرکزی حزب الله و رییس مرکز پژوهش های دینی و فلسفی لبنان، همچنین احمدحسین شریفی عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و صاحب نظر در حوزه علوم انسانی اسلامی در این نشست علمی به بیان نظرات خود پرداختند.

پس از پخش کلیپی از سخنان رهبر معظم انقلاب در زمینه فعالیت های جهان عرب برای اسلامی سازی علوم انسانی همچنین انتقادها و تقدیرهای ایشان جهت تلاش های صورت گرفته در زمینه اسلامی سازی علوم انسانی، ظریفیان رییس اداره کل پژوهش های اسلامی رسانه با تقدیر و تشکر از حاضران گفت: آثار حجت الاسلام شریفی از آثار مرجع علوم انسانی به شمار می روند و برخی از آنها در خارج از ایران ترجمه شده اند و مفاد مواد درسی نیز قرار گرفته اند.

براساس فرمایشات رهبر معظم انقلاب یکی از ضرورت ها و ظرفیت های جدی که مراکز علمی باید به آن بپرازند بحث اسلامی سازی علوم انسانی است که در لبنان نیز به این نکته توجه شده است و مرکزی که تحت نظر حجت الاسلام شفیق الجرادی است کارهای ارزشمندی انجام داده است.

بحث علو م انسانی اسلامی با پیروزی انقلاب تبدیل به گفتمان شده است و از تعریف تقلیلی علوم انسانی به تعریف مختار رسیده ایم، تعاریفی که با نگاه اسلام ناب و اندیشه انقلاب اسلامی با تجربه چند دهه حکومت داری قابل توجه است و امروزه بحث اسلامی سازی علوم انسانی در ایران شتاب بیشتری گرفته است که خوشبختانه یا متأسفانه این مورد را نیز رهبر معظم انقلاب مدیریت می کنند و به نظر می رسد مجموعه های علمی و دانشی که با نگاه پژوهش این گونه امور را دنبال می کنند باید زود تر وارد این موضوع می شدند.

یکی از این مرکزها مرکز پژوهش های اسلامی رسانه است که این مجموعه در آستانه 25 سالگی کارنامه ارزشمندی به جا گذاشته است اما به نظر می رسد در دو زمینه روش شناسی و دانش های مرتبط با اسلامی سازی علوم انسانی باید بیشتر کار شود.

برگزاری نشست علمی بررسی دیدگاه های موافقان و مخالفان اسلامی سازی علوم انسانی در مجامع علمی عربی و ایرانی از دستاوردهای سفر مدیران اداره کل پژوهش های اسلامی رسانه به لبنان است و این نشست علمی نظریه های مخالفان و موافقان اسلامی سازی علوم انسانی را مورد بررسی قرار می دهد زیرا پاسداری از چنین مفهومی نیازمند شناخت نظرات موافقان و مخالفان است.

 

 

پیشینه طرح اسلامی سازی علوم انسانی

در ادامه حجت الاسلام شریفی شریفی به بیان نکاتی در زمینه اسلامی سازی علوم انسانی در ایران پرداخت و گفت: اسلامی سازی علوم انسانی سالیان سال یعنی از زمان سید جلال الدین اسدابادی مطرح شده است که وی با توجه به آگاهی که از علوم غربی داشت می گوید باید به سراغ علمی دینی و اسلامی رفت؛ پس از سیدجلال یکی از ایده های مهم اقبال لاهوری اسلامی سازی علوم انسانی است و اشعار فراوانی در این زمینه دارد.

 اقبال لاهوری می گوید علم از اسلام وارد دنیای غرب شده است و امروزه وظیفه ما این است دوباره مسلمانش کنیم که اگر چنین نشود لات و عزی را وارد حرم سراهای ما می کنند؛ یپش از انقلا ب نیزشهید مطهری و صدر این ایده را مطرح کرده اند که شهید صدر در این زمینه فعالیت های فراوانی نیز انجام داده است که اقتصاد اسلامی و تاریخ از آن موارد است.

ایده اسلامی سازی علوم انسانی پس از نقلاب به صورت جدی تر در ایران مطرح شد و دفتر هماهنگی حوزه و دانشگاه شکل گرفت که پس از مدتی به پژوهشگاه تبدیل شد و امروزه نیز که صدها  کار در زمینه اسلامی سازی علوم انسانی انجام داده است و بیش از صد نفر از اساتید مطرح دانشگاه به قم می مدند و به مدیریت آیت الله مصباح جلساتی برگزار و آنها نظرات خود را بیان می کردند.

همچنین پیش از پیروزی انقلاب برخی مؤسسات گرچه به صورت مشخص اسلامی سازی علوم انسانی را پیگیری نمی کردند اما همین هدف را به صوورت کم رنگ دنبال می کردند که از آن مراکز می توان به مؤسسه در راه حق همچنین بنیاد باقرالعلوم(ع) اشاره کرد و امروزه می توان گفت مؤسسه امام خمینی(ره) همان ایده را دنبال می کند.

 ایده اسلامی سازی علوم انسانی با تعابیر مختلفی همانند تحول در علوم انسانی، اسلامی سازی علوم انسانی و گاهی بومی سازی علوم انسانی به کار می رود.

این ایده با هر عنوانی به هر میزان که پیشرفت می کند، در حوزه های مختلف خودش را نشان می دهد و همان گونه که جناب ظریفیان بیان کردند شکل گیری اداره پژوهش های اسلامی رسانه بر اساس همین ایده بوده است.

رسانه یک علم انسانی، دارای شکل های فراوان و وارداتی است که با مبانی و تکنیک‌ های خود در غرب نمی ‌تواند مورد پذیرش قرار گیرد از سوی دیگر دارای نکات مفیدی است که در این زمینه باید نگاه اسلامی را شکل داد بنابراین در دهه هفتاد دانشکده صدا و سیما با رویکرد مطالعات اسلامی شکل گرفت و طلبه ‌ها که متخصص در علوم اسلامی هستند وارد این دانشکده شدند تا علوم رسانه را نیز بیاموزند و موجب تحول بنیادین در حوزه رسانه شوند.

نظرات مخالفان اسلامی سازی علوم انسانی

در آغاز مطرح شدن این ایده مخالفانی نیز به وجود آمدند که دکتر سروش سردمدار آنها بود و سخنانی در این زمینه مطرح می کرد برخی نیز سخنانی مبنی بر مخالفت را مطرح نمی کردند اما در عمل مخالف بودند.

به عنوان مثال مرحوم نوربخش در جلسه ای که با حضور طلاب در قم برگزار شد در پاسخ سؤالی مبنی بر این که چرا اقتصاد اسلامی را مطرح نمی کنید گفت من تحصیل کرده اقتصاد لیبرال در آمریکا هستم و آنچه که آموخته ام را اجرا می کنم و در زمینه آنچه که شما می گویید اطلاعی ندارم که امروزه نیز بسیاری از اساتید دانشگاه این گونه هستند.

با پیشرفت ایده اسلامی سازی علوم انسانی مخالفت ها جدی تر می شود و شبهات بیشتری را مطرح می کنند که امروزه شامل دوازده اشکال عمده می شود و به برخی از آنها اشاره می کنم.

نخست می گویند هویت علم به روش است و روش نیز منحصر در تجربه است و تجربه اسلامی و غیر اسلامی ندارد در تعبیری دیگر می گویند هویت علم به روش است و هر موضوع یا مسأله یک روش بیشتر ندارد و از سوی دیگر روش غیر اختیاری و مولود اجبار است بلکه مسأله، روش را تعیین می کند به عنوان مثال اگر مسأله شما این باشد که آب در چند درجه به جوش می آید؟ با روش اسلامی نمی توان پاسخ داد بلکه نیازمند تجربه است و اگر مسأله شما این باشد که خدا هست یا نسیت، نمی توان با تیغ جراحی پاسخ داد بلکه با برهان باید پاسخ داد.

در پاسخ می گویم هویت علم به روش نیست، گرچه برخی به موضوع، برخی به غایت و برخی نیز به روش می دانند اما ما می گوییم همه آنها نادرست است بلکه هویت علم ترکیبی است ثانیا این که گفته شد روش تابع مسأله است کاملا حرف درستی است اما همه مسأله ها را با یک روش نمی توان حل کرد به عبارت دیگر مسائل علوم انسانی درباره کنش‌ ‌های انسان است، این را به چه دلیل فقط باید با تجربه جواب داد؟ این مسأله ظرفیت را دارد که هم نقلی، هم عقلی و هم تجربی پاسخ داده شود.

مسأله ‌ای مانند کنش اجتماعی انسان یک رابط اجتماعی است به عنوان مثال اگر جنسی افزایش قیمت پیدا کرد انسان چه کنشی باید انجام دهد را با روش عقلی، نقلی و تجربی می توان پاسخ داد بنابراین اگر مسأله ای ظرفیت پاسخ های متعدد را دارد نباید راه را بست به عبارت دیگر در صورتی که توانایی پاسخ عقلی و نقلی را دارد اگر گفته شود فقط با تجربی باید پاسخ داد، محدود کردن است زیرا ممکن است از عقل استدلال کلی تری بیان شود بنابراین تکثر روش تابع مسأله است.

نقد دیگری که در زمینه اسلامی سازی علوم مطرح می شود عبارت است از این که علمی بودن علم به عمومی بودن معیار است و از سوی دیگر عمومی بودن معیار، تجربه است که آقایان ملکیان، پایا و سروش این را بیان کرده اند.

این که گفته شد معیار باید عمومی باشد درست است اما در نقد این نظریه گفته می شود عمومی تر از تجربه، عقل است و اصلا حجیت تجربه به عقل است و صحت تجربه می گوید باید استدلال عقلی داشته باشد.

ثانیا معیار علم باید صحیح باشد و عمومی بودن معیار، هویت آن نیست اگر همه افراد علم را قبول کنند نیز کافی نیست به عنوان مثال به کانت گفته اند معیار اخلاقی بودن را که بیان کرده اید، تعداد افراد کمی اخلاقی هستند بنابراین معیارت عمومی نیست که او می گوید مشکل معیار من چیست؟ این که انسان های اخلاقی کم هستند نمی تواند مشکل باشد.

ثالثا فردی نگفته است علوم اسلامی انسانی مخالف تجربه است متأسفانه اغلب مخالفان گمان می کنند مدافعان علوم انسانی اسلامی حجیت تجربه را قبول ندارد در حالی که تمام حرف آنها این است که چرا فقط تجربه باید معیار باشد و به متون دینی، عقل و شهود صحیح مراجعه نمی ‌کنید به عبارت صریح تر علوم انسانی اسلامی مخالف انحصار در تجربه است نه استفاده از تجربه.

 نقد آخری که در این جلسه بیان می کنم نقدی است که برخی افراد همانند آقای داوری که خلاف انتظار بود مطرح کرده اند و می گویند چهل سال است اسلامی سازی علوم را مطرح و هزینه های فراوانی دراین زمینه صرف کرده اید اما چه نتیجه ای داشته است؟ در جواب می گویم اولا بیش از چهل سال است که این ایده مطرح شده است اما چهل سال است که به صورت جدی مطرح می شود.

ثانیا بودجه هایی که به مراکز فعال در زمینه علوم انسانی اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون داده اند به به اندازه بودجه یک سال دانشگاه تهران نیست و ثالثا به ما که می رسید چرا این همه عجله می کنید در غرب  پس از رنسانس که علوم تجربی مطرح شد چه زمانی این ایده شکل گرفت؟جامعه شناسی، روانشناسی و علم مدیریت در قرن نوزده و بیست ایجاد شده اند اما رنسانس در قرن پانزده است؛ سه تا چهار صده طول کشید؛ فرانسیس بیکن این ایده را مطرح کرد اما سیصد یا چهارصد سال بعد به سرانجام رسید، چرا عجله می‌ کنید؟

از سوی دیگر چرا بر کارهایی که انجام شده است چشم خود را می‌بندید؟ چرا صدها کتاب که در حوزه علوم انسانی اسلامی کار شده است را نمی ‌بینید و می ‌گویید چه نتیجه ای داشت؟ هزاران مقاله نوشته شده است اما مشکل این است که اجازه طرح این‌ ها را نمی‌ دهند و اجرا نیز نمی ‌کنند.

مهم ترین مانع اجرایی نشدن تحول در علوم انسانی

 مهم ترین مانعی که برای اجرایی نشدن تحول در علوم انسانی می توانم بیان کنم این است که از میان وزرای علوم تنها یکی از آنها رشته اش علوم انسانی بوده و آن هم فقط یک سال و رشته تخصصی باقی وزیران غیر علوم انسانی است و به آن اهمیت نمی دهد؛ دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی که باید اسلامی سازی علوم انسانی است را پیگیری کند می دانید رشته و تخصص او چیست؟ رشته تخصصی‌ او دامپزشکی است، مقالات منتشره از ایشان نیز همخوانی با علوم انسانی ندارد؛ ایشان گرچه فرد محترمی است اما رشته اش متفاوت است.

 

 

پس از سخنان حجت الاسلام شریفی شیخ شفیق الجرادی در زمینه اسلامی سازی علوم انسانی در جهان عرب نکاتی بیان کرد و گفت: در این جلسه نمی خواهم سخنرانی علمی انجام دهم بلکه قصد دارم در زمینه اسلامی سازی علوم انسانی در جهان عرب و اقتباساتی که انجام گرفته است تذکراتی را مطرح کنم.

اگر بخواهیم به بحث اسلامی سازی علوم انسانی در جهان عرب به صورت کامل و مفصل بپردازیم در یک جلسه قابل طرح نیست بلکه نیاز به جلسات متعددی دارد.

برای تحول در علوم انسانی نباید عجله کرد

امروزه در تبلیغاتی که در رسانه ‌ها انجام می‌ شود این است که به ترانه ‌ها و سرود ها اسلامی می‌گویند و این پسوند اسلامی را به کار می‌ برند اما شنوندگان در سرودهایی که کلمه اسلامی کنار آن گذاشته شده است، هیچ تغییری در مضامین و ملودی مشاهده نمی کنند، مگر اینکه سرودهای لهو و لعب، در وصف لیلا می گوید تو را دوست دارم و در سرودهای با پسوند اسلامی می‌ گوید که رسول الله تو را دوست دارم.

من ترس دارم که در زمینه اسلامی‌ سازی علوم انسانی نیز این گونه شود، یعنی این که صفت اسلامی را در کنار علوم انسانی قرار دهیم بدون اینکه محتوا تغییری کرده باشد به همین دلیل اعتقاد دارم که نباید در این زمینه برای به نتیجه رسیدن عجله کرد بلکه در مقدمات کار باید بیشتر عمیق شد.

اسلامی سازی علوم مخصوص این چهل سال نیست بلکه سالیان سال پیش از آن مطرح شده است؛ پس از زمان متلاشی شدن حکومت ‌های اسلامی و وارد شدن اندیشه‌ های جدید غربی، عده‌ای به این فکر افتادند که به گونه ای دیگر باید به علوم غربی نگاه کرد.

مسلمانان در آغاز دو مسأله در زمینه علوم انسانی اسلامی را مورد بررسی قرار دادند نخست آنکه چرا جهان اسلام دچار انحطاط شده است و دیگر اینکه با حفظ هویت اسلامی چگونه می توان وارد دوره مدرنیته شد؟ در اینجا هم اشخاص متعددی بروز و ظهور پیدا کردند و اندیشه‌ های متعددی هم در تئوریک و هم در زمینه نظریه سیاسی به وجود آمد.

نظریه پردازان شیعه در جهان عرب

از نظریه پردازان جهان عرب در بخش شیعی دو مثال بیان می کنم، نخستین فرد محمد باقر صدر است که در اقتصاد و فلسفه موفق شد طرح ‌هایی به عنوان اقتصاد ما و فلسفه ما ارائه دهد و در جامعه ‌شناسی هم قصد داشت جامعه ‌شناسی ما را تألیف کند ولی به شهادت رسید.

فرد دوم نیز برخاسته از حوزه علمیه نجف یعنی مرحوم سید محمد رضا مظفر است که باعده ای از همدوره ‌ای ها و همفکران تصمیم گرفتند دانشگاه‌ ها و دانکشده ‌هایی را با مضمون و هویت اسلامی تأسیس کنند.

این دو تجربه نجف یا دو مثالی که از حوزه علمیه نجف بیان شد، پس از اینکه مدتی از ایجادش گذشت از سوی دیگران خوانش صحیحی صورت نگرفت و تصوری که از آنها وجود دارد صحیح نیست و می توان گفت اصلاً به آن پرداخته نشده است؛ به اعتقاد من لازم است طرحی که شهید صدر در آثار خودش ارائه کرده است به صورت دقیق تر تحقیق و بررسی شود.

مرحوم شیخ محمدرضا مظفر و دوستانش معتقد بودند که نحوه پرداختن ما به بحران هویت در جهان اسلام باید از آموزش و تصححیح شیوه‌ های آموزش آغاز شود یعنی اگر از آنها بپرسیم که در جبهه مقابل شما چه کسانی قرار دارند و شما در مقابل چه کسی این طرح آموزش را مطرح می ‌کنید؟ می‌گویند در مقابل ما شیوه آموزش سکولار قراردارد و ما باید این شیوه را در نظر داشته باشیم.

فعالیت های اهل سنت در زمینه تحول در علوم انسانی

در ادامه به تجربه ای که اهل سنت در کانادا در زمینه اسلامی سازی علوم انسانی دارند می پردازم.

در سال 1360 شمسی عده‌ای از دانشجویان مسلمان که در کانادا زندگی می کردند پس از برگزاری نشستی راه های مقابله با چالش های تمدن جدید غرب از دید اسلام را مورد برررسی قرار دادند که در نهایت تصمیم گرفتند مرکز اندیشه اسلامی را در کانادا تأسیس کنند.

پس از گذشت یک سال از برگزاری این نشست از سوی دانشجویان مسلمان، نتیجه هم اندیشی آن تحت عنوان اسلامی سازی دانش به قلم اسماعل فاروق منتشر شد و چشم انداز، دلایل این چشم انداز و برنامه اجرایی آن را ارائه کردند.

چهار سال پس از آن نیز اسماعیل فاروق کتاب اسلامی سازی علوم انسانی را به  زبان انگلیسی تدوین کرد و عبدالحمید نیز آن را به عربی ترجمه کرد؛ هدف آنها در دو مسأله نمایان شد نخست آن که باید علوم انسانی و تجربی را بدون پیش فرض های ذهنی تمدن غرب پیاده سازی کنند و مراقب باشند این پیش فرض ها در فهم علم اسلامی تأثیر نگذارد.

هدف دومشان نیز این بود که دانشگاه ‌هایی را بر اساس همین تجربه یعنی بدون تأثیر گیری از غرب تأسیس کنند که در مالزی یک دانشگاه با همین هدف تأسیس شد به گونه ای که در هنگام تأسیس فقط برای شروع مسأله و کلنگ زدن آن صد میلیون دلار هزینه شد و بسیاری از منابع آن از وقفیات بود.

 

 

این شیوه آموزشی یا هر چیزی که خودشان به شیوه خاص ایجاد کردند، را اسلامی سازی دانش می گفتند نه اسلامی سازی علوم انسانی که در نهایت برای این هدف سه گام برداشتند.

گام نخست بررسی شیوه ‌های غربی در چارچوب علوم انسانی و تجربی بود؛ گام دوم بررسی میراث گذشته مسلمانان در ذیل شیوه ‌های غربی و طبقه بندی آن‌ ها یعنی طبقه ‌بندی میراث و علوم اسلامی با جدیدترین تکنولوژی ‌های موجود بود.

گام آخر نیز بازنویسی برخی از علوم انسانی با توجه به میراث اسلامی است به عنوان مثال پس از یازده سال تلاش، مجموعه ‌ای را تحت عنوان «روابط بین ‌الملل بر اساس منابع اسلامی» تدوین کردند و تلخیص آن را در یک جلد به عنوان کتاب آموزشی چاپ کردند.

 این مجموعه دارای سه ویژگی بارز است؛ اولاً اینکه این‌ افراد با فلسفه اسلامی متعارف آشنا نبودند و گرایش اشعری در فهم مسائل مختلف داشتند همچنین آنها در حال و هوای غرب تنفس کرده بودند و تحت تأثیر آن بودند و ویژگی سوم که ایرانی ‌ها نیز باید به آن توجه کنند این است که در جهان عرب گرایش به علوم انسانی است نه علوم فلسفی.

یک شخصیت بسیار معروف و برجسته در این مجموعه به نام ابوالقاسم حاج حمد ظهور و بروز پیدا کرد که ابوالقاسم حاج حمد کتابی به نام جهانی سازی دوم در اسلام را تدوین کرد؛ وی اعتقاد داشت ما منحصراً باید علوم جدید را از قرآن کریم دریافت کنیم.

ابوالقاسم حاج حمد تعبیری دارد که معتقد هستم آن را از عرفا و متصوفه گرفته‌ است، وی می گوید باید به کتاب تدوین و تکوین مراجعه کنیم؛ کتاب تکوین علومی است که انسان ‌ها خودشان به وجود می‌ آورند و کتاب تدوین یعنی قرآن کریم.

پس از مدتی برنامه ‌ریزی و طرح ‌های دانشجویان مسلمان در کانادا رو به ضعف رفت، بنابراین به دو طرح جدید متوصل شدند؛ نخستین طرح مقاصد الشریعه بود که بعدها مقاصد الشریعه به یکی از بخش‌ های اسلامی سازی علوم تبدیل شد؛ دوم این که به آقای عبدالوهاب المسیری پناه بردند که نطریه تحیز را داشت.

این مجموعه ‌ای که در مالزی شکل گرفت هم در داخل درون اسلامی و هم از سوی سکولارها و لائیک‌ ها مورد انتقاد قرار گرفت و نقد شد؛ مهمترین شخصیت درون اسلامی که این مجموعه را نقد کرد شهید بوتی است که در دمشق شهید شد.

وی معتقد بود که ما اصلاً نمی ‌توانیم یک شیوه و منهج جدید بسازیم و کارهایی که این‌ مؤسسه انجام می دهد برای اوقات فراغت خوب است که سرگرم شوند زیرا پیشینان ما قبلاً این شیوه ‌ها را وضع کرده ‌اند.

در بیرون از جامعه اسلامی برای اسلامی سازی علوم انسانی نقدهای فراوانی وجود دارد و مشکلی است که جهان عرب دچار آن شده است و معتقد هستم که امروزه این نقدها به سمت ایران هم آمده است.

دو مجموعه‌ ای که در مقابل اندیشه‌ اسلامی سازی علوم انسانی ایستادگی کردند عربستان سعودی و امارات هستند؛ ایستادگی در عربستان سعودی به دلیل فشار سلفیان است اما امارات باهوش تر است و در دو خط کار می‌کند.

 در امارات مؤسسات پژوهشی وجود دارند که در زمینه اسلام سیاسی صوفیانه کار می‌کنند و مطمئناً این اسلام سیاسی صوفی به عدم اسلام یا بی اسلامی منجر خواهد شد و یک مؤسسه بزرگی به نام مؤمنان بدون مرز ایجاد کرده‌اند؛ وظیفه این مؤسسه این است که گرایش های مختلف سکولار را جمع آوری کرده و در زمینه شیوه آنها برای بررسی اسلام سؤال می کند.

همان گونه که برخی افراد در ایران  و جهان عرب در زمینه اسلامی سازی علوم انسانی فعالیت می کنند، مجموعه ای وجود دارد که برای سکولاریزه کردن علوم انسانی فعالیت می کنند.

این مؤسسات دارای دو هدف اصلی هستند، نخستین هدف آن‌ ها سکولار کردن میراث مسلمانان است و دیگر این که برای آموزش اسلام برنامه ‌ریزی  می کنند که این خارج از حوزه ‌های علمیه شیعه و حوزه ‌های سنی است.

و کلام آخر این که آثار بسیار کمی از ایران ترجمه شده است و  می توان گفت حتی این آثار به گوش مراکز پژوهشی نرسیده است و افرادی که در این دانشگاه ‌ها درس می ‌خوانند عمدتاً مخالف اسلامی سازی علوم هستند زیرا معتقد هستند بحث اسلامی سازی علوم و علم دینی باید مورد مناقشه بین ایران و جهان به ویژه جهان عرب قرار گیرد.

پیشنهاد می‌کنم مؤسسات به صورت جدی در این زمینه مشغول کار شوند و از سوی دیگر باید در زمینه رسانه تلاش های لازم انجام شود تا بحث ‌هایی که در داخل ایران است به گوش مخاطب اصلی در جهان عرب رسیده و مورد بررسی قرار گیرد.

متأسفانه عملکرد رسانه ‌ها در جهان اسلام بسیار سطحی است و حتی می‌ توانم ادعا کنم که در حوزه اسلامی سازی یک برنامه جدی وجود ندارد به غیر از تلاش هایی که در مصر صورت گرفته است./1324/ز۵۰۳/ج

 

ارسال نظرات