۲۱ مهر ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۷
کد خبر: ۵۸۱۱۲۱

یادداشت | پیش درآمد مبارزه با رژیم اشغالگر

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با حضور پررنگ‌تر موساد در ایران اقدام به خط دهی و برنامه‌ریزی برای خراب‌کاری‌های مختلف علیه جمهوری اسلامی ایران می‌کرد که می‌توان به فعالیت‌های خرابکارانه علیه سفارت ایران در کشورهای مختلف اشاره کرد.
مقابله با اسرائیل

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، صهیونیسم بین‌الملل امروز به عنوان یک قوم منشعب شده از جریان یهود شناخته نمی‌شود، بلکه به شدت کارایی مالی، سیاسی و اقتصادی کلان دارد. بی شک با نفوذ لابی‌های صهیونیستی درون قدرت آمریکا و وابستگی تجاری، سیاسی این کشور به یهودیان نمی‌توان نقش صهیونیسم را نادیده گرفت.

اولا شرکت‌ها و کمپانی‌های گسترده صهیونیستی همچون سلسله شرکت‌های وابسته به راکفلرها به سود تجاری خود می‌رسد.

راکفلرها یکی از جمله سرمایه‌داران مهم یهودی-آمریکایی است که در مسائل مختلف دخالت زیادی دارند که از جمله آنها می‌توان به نقش این خانواده در بانکداری جهانی، تغذیه (شرکت مونسانتو و دانشگاه فیلیپین) و اسلحه سازی دید. البته ناگفته پیداست که نفوذ سیاسی این خانواده به اندازه‌ای بالاست که واسطه بازگشت شاه به ایران توسط بزرگ این خانواده دیوید راکفلر صورت گرفت.

دوم اینکه در مقابله فرهنگی با ایران می‌تواند اهداف سیاسی خود را پیگیر باشد و قطعا ایران کشوری است که در گذشته به عنوان ژاندارم منطقه نقش مهمی در استراتژی پیرامونی اسرائیل بازی می‌کرد و امروز که در مقابل آن قرار گرفته است، برای رژیم صهیونیستی سنگین آمده است و توانایی هضم این نکته برایش کمی سنگین است.

 

نتیجه تصویری برای صهیونیسم

 

فلسفه مبارزه با صهیونیسم

تا قبل از جنگ سرد رژیم صهیونیستی نتوانسته بود به موفقیت‌های قابل توجهی در منطقه دست یابد. اما بعد از این اتفاقات و تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی رژیم صهیونیستی به پیروزی‌های زیادی رسیده بود که از جمله آنها می‌توان به پیروزی نظامی بر اعراب در جنگ شش روزه اشاره کرد.

مسئله اول نفوذ صهیونیسم در منطقه است، پس از تحولات جنگ سرد و به ویژه پس از جنگ خلیج فارس، قدرت نفوذ اسرائیل در منطقه به میزان چشمگیری افزایش یافت. علاوه بر این سیاستمداران اسرائیلی با در پیش گرفتن عمل‌گرایی مصلحت اندیشانه در چارچوب نظریاتی همچون تز خاورمیانه جدید توسط شیمون پرز از اولویت گسست خویش را نفوذ اقتصادی در منطقه می‌داند.[2]

اقدامات صورت گرفته در این مسیر می‌توان از طرح هاروراد، بانک عمران خاورمیانه، تشکیل بازار مشترک خاورمیانه و نظام اقتصادی جدید منطقه‌ای و ... نام برد که این طرح‌ها در راستای افزایش ضریب نفوذ رژیم صهیونیستی در منطقه است.

مسئله دوم فعالیت‌های رژیم صهیونیستی برای تضعیف جمهوری اسلامی است، ابتدا باید به این نکته اشاره داشت که ما اگر بنا به ارتباط با رژیم صهیونیستی بودیم بایستی از یک دروازه روابط دو طرفه عبور کرد، چرا که جوزف نای معتقد است: یک دیپلماسی عمومی اثر بخش مانند یک خیابان دو طرفه است که علاوه بر سخن گفتن گوش دادن را هم در بر می‌گیرد، قدرت نرم متکی بر ارزش‌های مشترک است، به همین دلیل است که معاملات اغلب اثر بخش‌تر از تبلیغات رسانه‌ای صرف هستند. بر این اساس قدرت نرم عبارت است از وارد کردن دیگران به خواستن آنچه مطلوب ماست.[3]

نتیجه تصویری برای صهیونیسم

 

این در حالی است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با حضور پررنگ‌تر موساد در ایران اقدام به خط دهی و برنامه‌ریزی برای خراب‌کاری‌های مختلف علیه جمهوری اسلامی ایران می‌کرد، به عنوان مثال می‌توان از فعالیت‌های خرابکارانه علیه سفارت ایران در کشورهای مختلف، خرابکاری، جاسوسی، بمب‌گذاری، به شهادت رساندن اندیشمندان هسته‌ای ایرانی، حمله سایبری استاکس نت و ... اشاره کرد.

در واقع بعد از انقلاب اسلامی به دلیل رویکرد ظلم ستیزانه این انقلاب و اختلاف ایدئولوژیک با تفکر صهیونیستی منطقه وارد فاز جدیدی از آرایش سیاسی کشورها شد. اخلاق سیاسی و اقتصادی آمریکا به عنوان پشتوانه سیاسی و اقتصادی این رژیم با کشورها عوض شد.

مسئله سوم جنگ نیابتی است. امریکا که صهیونیسم بین‌الملل گرداننده آن است، به دنبال یک نماینده مناسب و متعهد در منطقه است تا بتواند به این وسیله خود را در مقابل مشکلات بسیار نیاندازد. این سیاست ابتدا در حکومت‌های خود خوانده صورت می‌گرفت. به عنوان مثال انگلستان تاثیر به سزایی در انتخاب برخی شاهان قاجار و شاهان پهلوی داشت. بعد از این اقدام که تجربه خوب مدیریت از راه دور را برای کشورهای استعمارگر داشت، به این نتیجه رسیدند که کم هزینه‌ترین مسیر همین راه است که زمین، نفرات و سلاح از دیگری است ولی مدیریت از آن کشورهای غربی و آمریکایی است.

تقابل صهیونیسم و جمهوری اسلامی ایران

بررسی درگیری رژیم صهیونیستی با انقلاب اسلامی بیشتر از سوی طراحی‌های غرب به ثمر رسیده است و از این رو ما به بررسی پنج بخش از درگیری پرداخته‌ایم. در بخش دوم تلاش شده است تا موضوع جنگ اقتصادی، جنگ رسانه‌ای و جنگ سایبری را بررسی کنیم. در این بخش تلاش داریم تا بحث مهم بی ثبات سازی منطقه اشاره کنیم که تلاش آمریکا و صهیونیسم در این مسیر است. همچنین آموزش زبان عبری یکی از راهکارهای مقابله است که در ادامه بدان خواهیم پرداخت.

نتیجه تصویری برای صهیونیسم

 

بی ثبات سازی منطقه

با تقسیم غیرعادلانه ثروت توسط غرب در منطقه، کینه و نگاه تلخ توده‌های محروم به زندگی اشرافی و عیاشی برخی از اعراب و ثروت‌های افسانه‌ای آنان روز به روز بیشتر می‌گردد، این شکاف هر چه بیشتر شود، بر بی ثباتی در منطقه نیز خواهد افزود.

نکته دوم ایجاد گروه‌های مسلح تندرو در منطقه است، ابتدا القاعده و طالبان، بعد داعش و حال جبهه النصره، بوکوحرام و ... هستند که حضورشان در منطقه موجب خرابی‌های فراوان می‌شود. در کتاب انتخاب‌های سخت هیلاری کلینتون نیز به این مسئله اشاره شده است که ایجاد گروه‌های تروریستی و تکفیری در منطقه توسط آمریکا صورت می‌گرفت.

«هاآرتص» نوشت: اسرائیل حمایت خود را از شورشیان سوری تقویت کرده و در حال مسلح کردن هفت گروه مختلف است. تل‌آویو و غربی‌ها به تکفیری‌های فعال در سوریه، گروه‌های شورشی می‌گویند.[4]

این اقدامات که منجر به جنگ نیابتی صهیونیست‌ها علیه ایران بود، به دنبال تخریب مواضع قدرت ایران در منطقه بودند، به همین خاطر جنگ در سوریه، عراق، لبنان و ... شکل گرفت. ایران نیز به ناچار با این اقدام صورت گرفته، مجبور شد تا وارد جنگ نیابتی شود و به حمایت از محور مقاومت بپردازد.

آنچه رژیم صهیونیستی علیه ایران دنبال می‌کرد حمله به هدف و محیط بود. راهکار ایران تشکیل محور مقاومت برای مقابله با این استراتژی بود که منجر به شکست داعش و گروه‌های تکفیری در منطقه شد، این مسئله سبب شد تا رژیم صهیونیستی خود مستقیما چند حمله هوایی را علیه مواضع ایران صورت دهد که منجر به شهادت چند تن از مهندسین هوا و فضای جمهوری اسلامی در حلب شد اما در مجموع نتوانستند طرفی ببندند.

راهبرد ایران بازگشت آرامش به منطقه و ایجاد یک ثبات سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی در غرب آسیا است. رهبر انقلاب در ایران باره فرمودند: اخیراً امریکایی‌ها در سخنان خود درباره ایران، تحت عنوان هنجارهای بین المللی موضوع «بی ثبات سازی منطقه» را مطرح می‌کنند که در پاسخ آنها باید گفت اولاً این منطقه چه ارتباطی به شما دارد و ثانیاً عامل بی ثباتی منطقه، شما و عمّالتان هستید.[5]

نتیجه تصویری برای آموزش زبان عبری

آموزش زبان عبری

زبان عبری یکی از زبان‌های تاریخی و از شاخه های مهم زبان معروف «سامی» است. مانند زبان عربی، آشوری، بابلی، سریانی و زبان‌های جنوب جزیرة العرب و زبان حبشی. به نقل از برخی منابع نام «عبری» به دلیل منسوب بودن به حضرت ابراهیم است که از رود اردن عبور کرده و رود فرات به نقل از بعضی دیگر از منابع بر آن زبان اطلاق شده است. اگرچه مستشرقین معتقدند که آن به خاطر تبرک به نام یکی از پدران اسطوره‌ایش که «عیبر» نامیده می‌شد، به عبری ملقب گردیده است.[6]

رژیم صهیونیستی در اراضی اشغالی مهاجرین را مجبور می‌کند تا زبان عبری را بیاموزند؛ ولی با وجود تلاش‌های بسیاری که رژیم صهیونیستی در این راه انجام می‌دهد، مهاجرین قادر به آموزش نبودند بلکه زبان‌های اصلی خودشان را به عنوان بقایای فرهنگی بر جای می‌گذارند.

از طرف دیگر رسانه‌های اسرائیل غاصب به شدت از حضور شبکه‌های عبری زبان متفرقه هراس دارند، به همین دلیل سوال بزرگی مطرح است که چرا در رسانه بزرگی همچون BBC زبان عبری وجود ندارد. در واقع برای ساکنان یهودی تک صدایی خبری وجود دارد و اگر رسانه‌های دیگر وارد این عرصه شوند، تاثیر به سزایی خواهند گذاشت.

بنابراین یکی از راه‌های مبارزه با رژیم صهیونیستی آموزش زبان عبری است و در ادامه آن تاسیس پایگاه‌های خبری عبری زبان، شبکه‌های اجتماعی عبری زبان و فعالیت به زبان عبری در رسانه‌های اشتراکی، همچنین زیرنویس فیلم‌های موثر تاریخی که ایران در زمینه تاریخ یهود مانند یوسف پیامبر یا محمد رسول الله ساخته شده است.

در بخش دوم این یادداشت به دیگر مباحث مقابله صهیونیسم با جمهوری اسلامی از جمله جنگ اقتصادی، جنگ رسانه‌ای و ... پرداخته خواهد شد./۹۱۸۷۰۲/س

علی اصغر سیاحت هویدا

منابع

[2] نفوذ اسرائیل در منطقه، موسسه مطالعات اندیشه سازان نور، ص 14

[3] جوزف نای، قدرت نرم ابزارهای موفقیت در سیاست بین الملل، ص 199

[4] http://kayhan.ir/fa/news/126660/

[5] دیدار با مسئولان و کاگزاران نظام، 22/3/1396

[6] دانشنامه فلسطین، دکتر مجید صفاتاج

 

ارسال نظرات