۲۱ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۷:۲۳
کد خبر: ۵۶۶۹۷۰
گفت‌و‌گو با فعال و ایده پرداز فرهنگی قرآنی؛

"کالا" در پستوی "معانی" | کشورِ نیازمند "تو سری خور" است

وقتی حضرت آقا فرمودند که از کالای ایرانی حمایت کنید منظورشان، ذهن و دانش ایرانی و ملا صدرا و شهید مطهری هم هست؛ حضرت آقا خیلی بر جوانان تأکید کردند که از ذهن و فکر جوانان استفاده کنید؛ این هم کالا است؛ یعنی همه هستی کالا است.
حمایت از کالای ایرانی

اشاره: دنیای خبرنگاری گاهی اوقات سبب می شود انسان با افرادی مواجه شود که در خلوت شان ایده می پرورانند و علی رغم ایده ها و خلاقیت هایی که دارند متأسفانه کم تر دیده می شوند.

دیدار با یک معلم دلسوز آن هم در اندک زمانی پس از افطار در ماه مبارک رمضان برایم بسیار خاطره انگیز بود.

تا به حال به این فکر می کردم که همیشه آدم های مشهور و معروف هستند که کارهای بزرگ انجام می دهند و ایده های بزرگ به ذهن شان خطور می کند.

همه ما ایده پردازان مشهور را می شناسیم، اما گه گاهی برخی ایده پردازان که طرح ها و برنامه های خوبی دارند متأسفانه از دید مسؤولان پنهان می مانند.

محمدعلی هنرمند قمی یکی از ایده پردازان و اساتید عرصه فرهنگی اجتماعی است که خبرنگار خبرگزاری رسا این بار پای صحبت های او نشست و درباره تبارشناسی واژه کالا و این که نگاه جامعه ما باید درباره حمایت از کالای داخلی چگونه باشد، سخن گفت؛ آن هم بسیار صمیمی و خالی از هرگونه تکلف.

متن کامل این گفت وگو تقدیم خوانندگان محترم و فاضل رسا می شود.

رسا ـ خودتان را برای خوانندگان ما کمی توضیح دهید؟

در ابتدای کار برای اینکه هر گونه شبهه و یا شبهه آفرینی را از طرف دشمنان یا دوستانی که آگاهی ندارند آن شبهه‌ها را جلو جلو رفع کرده باشم؛ این حرف‌هایی که بنده می‌زنم به عنوان یک آدم غیر حوزوی تلقی کنید؛ که اگر اشتباهی داشت خدای ناکرده به پای «حوزه مظلوم» ما نوشته نشود.

این نظریه معلمی است که هم اقتصاد درس داده است و هم رشته‌اش حقوق بوده است، ولی متأسفانه حوزوی نبوده است؛ گرچه که از خوش حادثه به حوزه راه پیدا کرده است؛ ولی حوزوی نیست؛ بنابراین این عرایضی که می‌گویم جنبه شخصی دارند و تحقیقات شخصی هستند، اگر حسنی دارند برای حوزه است ولی اگر عیبی دارند برای خودم هست؛ این لازم بود اولش گفته شود که اگر بعداً ان قلتی بر آن وارد شد بگوییم که این حرف بنده و حرف شخص است.

خوبی حوزه این است که جای گفتمان و گفت و گو هست؛ طرف آن برداشت‌های خودش را از دین عنوان می‌کند و دوستان هم به او می‌گویند که حرف تو درست بود یا نبود.

بنابراین، این هم یک نوع ارائه دین و ارائه یک نوع تفکری هست؛ برنامه از اینجا کلید خورد؛ این عرضی که دارم؛ از فرمایشات امام خامنه‌ای(حفظه الله) که من یکی از مقلدان خیلی کوچک ایشان هستم این است که وقتی ایشان مسأله حمایت از کالای ایرانی را مطرح کردند، بنده چون ادبیات هم درس داده‌ام و بیشتر در ادبیات چرخ زده‌ام، گفتم ما این‌ها را تجزیه و تحلیل کنیم.

رسا ـ اساساً «حمایت» به چه اموری اطلاق می شود؟

این تقریباً واضح است که حمایت یعنی پشتیبانی، دلگرمی دادن، چون از ریشه «حمی» است؛ آن هم از حمایت و حمیت و این‌ها همه هم خانواده هستند؛ یعنی پشت گرمی دادن به کالای ایرانی؛ به تولیدگر ایرانی؛ پشتیبانی کردن؛ حفاظت کردن؛ این حمایت می‌شود؛ این حمایت از صفر تا صد هست که از صفر شروع می‌شود و تا صد هست.

بعد سراغ کالا می‌آییم که بیشتر مرکزیت عرض من روی کالا هست؛ باز هم عرض می‌کنم که این نظر شخصی است و نظر حوزوی نیست؛ حوزه مظلوم ما را دوباره محکوم نکنند.

کالا باید کارا باشد

کالا را پیگیری کردم از سه چهار نفر از دکترای ادبیات که از دوستانم بودند مشورت کردم که این کالا چیست؟ اکثراً چیزهایی را گفتند که خودم پیدا کرده بودم؛ یعنی از روی فرهنگ‌های لغت و واژه‌نامه‌ها پیدا کرده بودم؛ خودم هم حدس می‌زدم که کالا در اصل باید کارا باشد؛ کارا یعنی چیزی که کارایی دارد؛ می‌گویند که فلانی آدم کارایی هست؛ یعنی کارآمد است و از دست او کاری می‌آید؛ مثلاً مفید است؛ بعد یکی از اساتید که البته در حال نوشتن پایان‌نامه دکتری است؛ یک کتاب سه جلدی به من داد با نام ریشه‌های واژگان فارسی که در آن پیدا کردم و دیدم که حدسم درست بوده است و کالا مربوط به پارسی قدیمی است و اصل آن کارا بوده است؛ یعنی چیزی که کارآمد است.

حالا سراغ قرآن کریم رفتیم و دیدیم که دقیقاً همین معنی را انتخاب کرده‌اند؛ یعنی متاع که در قرآن به عنوان کالا به فارسی ترجمه می‌شود یعنی هر چیزی که ما از آن تمتع می‌بریم و متمتع می‌شویم؛ به این متاع می‌گویند؛ انگلیسی هم کلمه good که معنی خوب می‌دهد معنی کالا هم می‌دهد؛ پس آنجا هم یعنی چیزی که خوب است و کارایی دارد.

هم فارسی کالا است و کارا؛ هم متاع عربی که قرآنی است و هم گود انگلیسی هر سه همین را تأکید می‌کند که کالا یا کارا آن چیزی است که فایده‌مند و سودمند است.

رسا ـ از دیدگاه شما کالا بر چند قسم است؟

به نظرم رسید طبق فرمایشات حضرت آقا(حفظه الله) این ذهنیت برای من ایجاد شد که این روشنگری را انجام دهم و البته آقا روشنگری را کرده بودند منتها من مقداری آن را بازتر کردم؛ دیدم که ما کالای معنوی و کالای مادی داریم؛ به عرض قبلی خود بر می‌گردم قرار بر این شد که هر کالا یا کارا آن چیزی است که قابل فایده باشد؛ یعنی هر چیز قابل ارزش قابل مبادله کالا می‌شود؛ پس کالای معنوی هم داریم؛ کالای معنوی یعنی آن چیزهایی که تولید شده است و معنویت را منتقل می‌کند، اتفاقاً در فرهنگ اقتصاد بین‌الملل نیز این را داریم که کالای معنوی و کالای مادی وجود دارد.

در فرهنگ اقتصادی که روزنامه اطلاعات منتشر کرده است کالای مرئی و نامرئی داریم، حتی کالای مضر و مفید داریم؛ حالا کالای معنوی یعنی آن چیزی که ارزشمند و قابل مبادله است ولی دیدنی نیست و در ذهن من است؛ دانش یک عالم و دانش یک دانشمند، مهارت یک کارگر، فنی که یک پزشک یا صنعتگر بلد است این کالا است، منتها کالای معنوی است؛ یعنی کالایی نیست که بتوان آن را دید؛ یعنی ذهنیت پزشک را که نمی‌توانم ببینم؛ مثلاً پزشک که پیشش می‌روم از من چهل یا پنجاه هزار تومان پول ویزیت می‌گیرد دانش خود را به من می‌دهد و آن دانش مرئی و مادی و قابل لمس نیست.

پس ما کالای معنوی هم داریم؛ وقتی بیشتر به قرآن و کلام خود حضرت آقا مراجعه کردیم، دیدیم که حضرت آقا هم خیلی چیزهای معنوی را کالا فرمودند؛ مثلاً حتی زبان فارسی را فرمودند که وقتی می‌شود صادر کرد که به آن تعالی بیشتری بخشیم و تعالی موجود در آن را بروز دهیم؛ صادر کردن درباره زبان فارسی را فرمودند که صادر کردن برای کالا هست.

بعد سراغ قرآن مجید و تفسیر آقای قرائتی رفتیم، در تفسیر نور، آنجا که می‌خواهند آیه‌ای را معنی کند، آنجا که می‌فرمایند خداوند جان انسان‌ها را می‌خرد، در عوض رضایت خود، فرموده‌اند که اینجا خریدار خدا، فروشنده بنده، کالا جان انسان است؛ پس جان انسان هم متاع است، منتها از نوع متاع معنوی، آسمانی و الهی می باشد.

یک حدیثی هم از حضرت رسول الله(ص) خواندم که کل دنیا کالا است؛ کل دنیا متاع، همه دنیا متاع است؛ به این نتیجه رسیدیم که هر چه مخلوق است متاع است؛ منتها متاع ممکن است که آنقدر درجه‌اش بالا باشد که آسمانی و درجه یک باشد؛ یک موقع هم درجه‌اش پایین است؛ مانند یک انسان، یعنی پیامبر هم انسان است و من هم انسان هستم منتها با هم زیاد فرق داریم.

رسا ـ با توجه به توضیحات حضرتعالی در این زمینه، حالا بفرمایید که مراد از «کالا» در اندیشه رهبر معظم انقلاب چیست؟

می‌خواستیم نتیجه بگیریم که وقتی حضرت آیت الله خامنه‌ای فرمودند که از کالای ایرانی حمایت کنید منظورشان از ذهن و دانش ایرانی و ملا صدرا و شهید مطهری هم هست؛ از فکر جوانمان هم هست؛ حضرت آقا خیلی بر جوانان تأکید کردند که از ذهن و فکر جوانان استفاده کنید؛ این هم کالا است؛ یعنی همه هستی کالا است؛ یا صانع کل مصنوع، یعنی خدایی که اختراع کردی هر چیز اختراع شده را؛ ای سازنده هر چه ساخته شده است؛ یا خالق کل مخلوق.

بنابراین می‌خواهیم این نتیجه را بگیریم که وقتی حضرت آقا حمایت از کالای ایرانی را فرمودند، هم از کالای مادی را مد نظر داشتند و هم کالای معنوی را که بیشتر کالای معنوی هست؛ ولی این مرکزیت فرمایش حضرت آقا الان روی کالای مادی است چون می‌خواهند کارخانه‌ها راه بیافتد و کارگر بیکار نباشد؛ این‌ها حرف‌های طلایی است که خدا به ذهن حضرت آقا می‌اندازد؛ یعنی الهام خدایی است؛ من نمی‌خواهم مقام الوهیت به حضرت آقای خودمان بدهم که دشمنان دست بگیرند ولی می‌خواهم بگویم که این‌ها الهامی است که خدا در دل بنده‌های خوبش می‌اندازد؛ حتی بنده پایینی مانند من؛ حالا مقام حضرت آقا که خیلی بالا است.

حالا این مطلب را من می‌خواهم مستند کنم؛ برخی می‌گویند که حضرت آقا منظورشان این نبوده است اما من به سخن خود ایشان استناد می‌کنم و می‌گویم که؛ همانطور که می‌گویند قرآن به قرآن تفسیر کنید، البته که کلام آقا قرآن نیست، بلکه کلام یک مخلوق است؛ ولی در تشبیه مناقشه نیست؛ کلام آقا با کلام آقا تشبیه کرده‌ام؛ ابتدای سخنرانی خود فرمودند امسال که بهار طبیعت با بهار معنویت همراه است؛ حالا منظورشان از بهار طبیعی که فروردین و اردیبهشت و خرداد بود و تقارن با رجب، شعبان و رمضان همراه بود، فرمودند که اکنون که بهار طبیعت با بهار معنویت همراه است امیدوارم رویش‌های مادی هم با رویش‌های معنوی همراه باشد؛ همین مفهوم بود که دوست دارم در کنار رویش مادی رویش معنوی هم باشد؛ رشد مادی در کنار رشد معنوی هم باشد؛ من از این فرمایش آقا نتیجه می‌گیرم که حضرت آقا معتقد هستند که کالای مادی اگر باید در کشور اوج بگیرد به درجه یک برسد، ما به بیگانگان نیاز نداشته باشیم، کالای معنوی هم باید در کنارش بالا برود؛ همانطور که گفتم امیدوارم در کنار رویش مادی رویش معنوی باشد، بنده این نتیجه را می‌گیرم که ایشان معتقد هستند که کالای مادی که بالا می‌رود کالای معنوی هم باید بالا برود.

رسا ـ اگر در کنار رشد کالای مادی از رشد کالای معنوی غافل شویم چه نتیجه ای خواهیم گرفت؟

اگر اینطور نشود قرآن جواب ما را می‌دهد و می‌گوید که «ان الانسان لیطغی ان رئاه الستغنی»؛ انسان به طغیان کشیده می‌شود وقتی خود را مستغنی می‌بیند؛ ما هم اگر یک ایران آباد مادی داشته باشیم؛ یعنی کارگرمان از نظر پولی و مالی خوب شده است؛ کار فرمای ما هم همینطور، یعنی وضع مادی‌اش از نظر مادی خوب شده و تولیداتش را گسترش داده است.

حالا اگر در کنار آن تولید معنوی‌اش بالا نرود، آن وقت است که «لیطغی» است؛ پس حضرت آقا وقتی می‌فرمایند حمایت از کالای ایرانی، هم حمایت از کالای مادی و هم از کالای معنوی است که البته صد در صد و بی شک و شبهه کالای معنوی بر کالای مادی ارجحیت دارد؛ البته این وسط نباید کالای مادی گم شود، چون حضرت آقا دوست داشتند که کارخانه‌ها راه بیافتد و ما به دشمن بی‌نیاز شویم، زیرا وقتی کارگر ایرانی سر کار برود، وقتی کارگر ایرانی سر کار رفت می‌تواند ازدواج کند، جوان ایرانی، اگر ازدواج کرده است، می‌تواند همسرش را نگه دارد، طلاق پیش نمی‌آید، انحرافات و بچه‌های خیابان پیش نمی‌آیند، اعتیاد پیش نمی‌آید؛ یک کارگری که کاری ندارد وقتی که شب خانه می‌آید، خانواده‌اش از او پول و غذا مطالبه می کنند؛ وقتی ندارد با هم دعوا می‌کنند و متأسفانه به اعتیاد پناه می‌برد؛ نمی‌داند که پناه آن نیست؛ آن بدترین نوع انتخاب است.

رسا ـ حال با توجه به مطالبی که فرمودید حال در عرصه حمایت از کالای مادی و معنوی ایرانی چه وظیفه ای بر دوش مردم و مسؤولان است؟

من روزنامه‌ها را رصد می‌کنم هم فرمایشات حضرت آقا را مرتب رصد می‌کنم و کارم این شده است که فرمایشات حضرت آقا را دنبال می‌کنم و مستندات روایی و قرآنی آن را استخراج می‌کنم و می‌گویم که این فرمایش حضرت آقا بر اساس این آیه است، این فرمایش آقا بر اساس این روایت است؛ می‌خواهم بگویم که آقای ما از پیش خودش حرفی نمی‌زند؛ هر چه بگوید قرآنی و روایی است من در حد بضاعت خودم این کار را می‌کنم، حالا بزرگ‌ترها در حد اعلی و من در حد خیلی پایین.

توجه نکردن به توصیه های قرآن کریم در حمایت از کالای ایرانی جای تأسف دارد

روزنامه‌ها را تعقیب می‌کردم مثلاً روزنامه جام جم با چند دانشمند اقتصاد و جامعه‌شناس و این‌ها مصاحبه کرده است و پنجاه راهکار در روزنامه جام جم برای حمایت از کالای ایرانی نوشته بود؛ متأسفانه و دردمندانه باید بگویم که هر چند همه آدم حسابی و دلسوز بودند، اما کسی از این‌ها سراغ دین نرفته بود؛ یعنی در این پنجاه راهکار یک راهکار دینی ندیدم؛ مهم‌ترین راهکاری که می‌تواند حمایت از کالای ایرانی را به منصه عمل برساند دست گذاشتن روی غیرت دینی مردم است؛ آن چیزی که ما را در هشت سال دفاع مقدس پیروز کرد غیرت دینی بود؛ وقتی ایرانی بداند که یک کالایی که می‌خرد، یک کارگر مسلمان سر کار می‌رود و یک خانواده‌ای از هم نمی‌پاشد و این کار را عبادت بداند هیچ وقت در این زمینه کوتاهی نمی‌کند، عیبی ندارد؛ ما ملی هم هستیم؛ نه اینکه ما ملت خودمان یا میهن خودمان را دوست نداشته باشیم؛ اصلاً شعار دین ما هست که حب الوطن من الایمان؛ دوست داشتن وطن از ایمان است؛ ما اگر می‌خواهیم بگوییم که مؤمن هستیم دوست هم هستیم ولی وطن‌پرست نیستیم؛ وطن دوست هستیم خدا پرستیم.

بنابراین بهترین راهکار برای حمایت از کالای ایرانی این است که آن عرق مذهبی و غیرت ملی، آن چیزی که به نام فطرت خداوند در وجود ما گذاشته است را تحریک کنیم؛ یعنی همسر، برادر و خواهر من وقتی می‌خواهد پای خود را در بازار یا فروشگاه بگذارد، این نیت را داشته باشد که خدایا من این کالا را می‌خرم برای اینکه یک کارگر مسلمان کار پیدا کند، یک کارخانه مسلمان تولیدش بیشتر شود و از ورشکستگی نجات پیدا کند، این عبادت است.

طبق مبانی حضرت آقا هم می توان گفت؛ ای سرمایه‌گذار اگر در تولید سرمایه‌گذاری کردی نه در واسطه‌گری، آن وقت کار تو عبادت هم هست؛ یعنی سود خود را می‌بری، عبادت هم هست؛ آدم زرنگ آن کسی است که هم عبادت خود را انجام دهد و هم سودش را ببرد، باز دوباره سراغ سخن آقای قرائتی می‌رویم که فرمودند که می‌خواهی بدوی لاغر بشوی، این مسیر را از در خانه مادرت قرار بده؛ تو می‌خواهی مسیری را بدوی، خوب آنجا حالی بپرس که نانی می‌خواهی برایت بگیرم، حالا تو که می‌خواهی کالا را بخری بگو خدایا برای اینکه کارگر مسلمان کاری پیدا کند و برای اینکه کشورم محتاج دشمن نشود.

رسا ـ حمایت از کالای ایرانی چه مقدار می تواند در جنگ اقتصادی مؤثر باشد؟

ما الان در یک جنگ تمام عیار اقتصادی قرار گرفته‌ایم؛ این فرمایش حضرت آقا و همه دلسوزان نظام است؛ همانطور که در جنگ تحمیلی از کیان دین و میهن خودمان دفاع کردیم در این جنگ اقتصادی هم موظف هستیم که این کار را بکنیم، اگر این کار را کردیم، حالا این شعاری بود که بنده ساخته بودم و امیدوار بودم که به یک پلاکارد تبدیل شود و در خیابان‌ها زده شود ولی آدم‌های گمنام معمولاً حرفشان اگر هم به درد بخور باشد به جایی نمی‌رسد؛ این شعار را گفتم بنویسید و در خیابان‌ها بزنید که حمایت از کالای ایرانی، حفاظت از کشور امام زمانی است؛ فکر کنم حرف درستی باشد.

مگر دشمن نمی‌گوید که می‌خواهم با اقتصاد شما را لِه کنم؛ اصلاً خودش علناً این را می‌گوید؛ بعضی هم غیر علنی می‌گویند که نظام جمهوری اسلامی را می‌خواهند با اقتصاد ساقط کنند که ان‌شاء‌الله این آرزو را به گور خواهند برد؛ بنابراین اگر ما کالای ایرانی بخریم در واقع حفاظت از کشور امام زمان است؛ اگر این در ذهن مردم نهادینه شود، خیلی کارها اثربخش و کارها جلو می‌رود.

استفاده از کالایی که از کیفیت نسبتاً پایین برخوردار است نوعی جهاد اقتصادی محسوب می شود

حضرت آقا فرمودند که این یک جهاد اقتصادی است؛ جهاد را وقتی در فرهنگ قرآن و این‌ها می‌بینیم، می‌بینیم که جهاد یعنی سعی ای که همراه با سختی و مشکلات است؛ حالا کی خرید کالای ایرانی جهاد می‌شود؟ وقتی که یک سختی در آن باشد؛ یعنی من کالای نامرغوب ایرانی را بخرم، سختی‌هایش را هم بکشم، ده بار هم تعمیرکار بیاورم که درستش کند، آن وقت جهاد می‌شود؛ البته ناگفته نماند که بنده نمی‌گویم که نباید کیفیت کالای ایرانی بهتر شود، بلکه باید بهتر شود و این ضروری است، ولی می‌خواهم ببینم حالا که مرغوبیت بالایی ندارد، جهاد این است که این سختی و بی کیفیتی را تحمل کنیم تا روزی نتیجه اش را ببینیم.

البته کالای مرغوب‌تر از خارجی هم زیاد داریم که ایرانی هستند، حالا ما یک مثال می‌زنیم یک کالایی که بر فرض ایرانی بود و از بیگانه نامرغوب‌تر بود، ولی اگر ما سختی کشیدیم و تحمل کردیم به خاطر خدا، آن وقت جهاد اقتصادی این هست.

رسا ـ در پایان اگر نکاتی در این زمینه مد نظرتان است بفرمایید.

اگر بخواهیم عرایض خودمان را جمع بندی کنیم؛ این است که ما دین را باید جامع الاطراف رعایت کنیم؛ یعنی نمی‌شود که به بخشی از دین عمل کنیم و بخشی از دین را رها کنیم؛ آن وقت می‌شویم همان که قرآن فرموده است؛ «نؤمن ببعض و نکفر ببعض»؛ نمی‌شود به بعضی چیزها ایمان داشت و به بعضی چیزها کافر بود و انجام نداد؛ همانقدر که من موظف هستم که نمازم را بخوانم و روزه‌ام را بگیرم، موظف هستم که اقتصاد مملکتم را هم از زیر یوق بیگانگان بیرون بیاورم.

کشور من اگر به خارجی‌ها نیاز داشته باشد همیشه باید به حرفشان گوش کند؛ یعنی کشور نیازمند تو سری خور است؛ از قدیم گفته‌اند آنچه شیران را کند روبه مزاج، احتیاج است احتیاج است احتیاج! وقتی پیش کشورهای اروپایی کرنش می‌کنیم برای برجام و این‌ها؛ علت این است که آن قدرت را در خود احساس نمی‌کنیم، در حالی که داریم، متأسفانه برخی از دولتمردان ما هنوز این قدرت را باور نکرده‌اند؛ حضرت آقا می‌فرماید که به خدا می‌توانید؛ می‌توانید جلوی ظلم و استعمار بایستید؛ این کار را بکنید.

بزرگترین چالش کشور ما چالش ذهنی است/ ذهن مسؤولان ما باور نکرده است اگر تلاش کنیم خداوند آن را بی‌نتیجه نمی‌گذارد

اتفاقاً حضرت آقا در فرمایش عید 97 خود هم این مطلب را فرمودند که بزرگترین چالش کشور ما ذهنی است؛ یعنی هنوز ذهن مسؤولان ما در رده‌های بالا باور نکرده است و به یقین ابراهیمی نرسیده است که خداوند وعده داده است که اگر شما تلاش کنید من تلاشتان را بی‌نتیجه نمی‌گذارم؛ والعاقبه للمتقین؛ عاقبت برای متقین و مستضعفین است؛ مستضعفین متقی قرار است که صاحبان حکومت بر زمین شوند؛ این است که این باور را ندارند و یک مؤمن وقتی مؤمن واقعی است که جامع الاطراف دینش را پیاده کند؛ یعنی هم بخش اقتصادی‌اش را اهمیت دهد و هم بخش سیاسی‌اش را؛ نگوید که من نماز می‌خوانم ولی چکار دارم که کارگر بیکار هست یا نیست؛ هر جا دینمان را ناقص بگذاریم مصداق آیه «نؤمن ببعض و نکفر ببعض» می‌شود و امیدوارم که خدا کمک کند که هیچ کدام از ما مصداق این آیه شریف نباشیم.

رسا ـ با سپاس فراوان از این که وقت ارزشمند خودتان را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید./841/گ۴۰۲/ س

خبرنگار: حسین ثالث

 

ارسال نظرات