۲۰ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۶
کد خبر: ۵۶۶۹۵۷
گیشه خواری؛

یادداشت | سینمای هم‌شأن

اینکه فیلمساز به سبب جذابیت مسائل جنسی از زن به عنوان یک ابزار جنسی در فیلم خود استفاده کند و به این بهانه مخاطب را وادار به تماشای فیلم کند، هیچگاه در تأیید ادیان الهی نیست.
سینما

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، وقتی سخن از سینمای طراز انقلاب اسلامی به میان می‌آید؛ شاید اینگونه به ذهن متبادر شود که منظور سینمای دفاع مقدس و یا فیلم‌هایی هستند که سازنده آن‌ها به انقلاب و ارزش‌ها تقیّد عملی داشته باشد. حال آنکه به نظر می‌رسد مفهوم سینمای طراز انقلاب اسلامی بسیار فراتر از این مفهوم و مفاهیمی شبیه به آن است؛ زیرا هدف اصلی انقلاب اسلامی، تعالی و رشد معنوی انسان بوده و هست بنابراین سینمایی درخور انقلاب اسلامی باید به ایصال انسان به این هدف والا کمک کند.

برای رسیدن به تعریفی جامع و کامل از سینمای طراز و هم‌شأن انقلاب اسلامی، نیازمند شناخت درست مفاهیم دیگری همچون؛ چیستی سینما، هدف سینما، تفاوت‌های و تفاهم‌های سینما و دین هستیم.

به عبارت دیگر ارائه یک تعریف درست از سینمای هم‌شأن انقلاب اسلامی، لازم ملزوم شناخت سینما، هدف و آثار آن است.

سینما چیست

«سینما» واژه‌ای است یونانی، به معنای حرکت و پویایی؛ اما در اصطلاح، سینما هنر و فنی است که به ما این توان را می‌دهد که به کمک یکسری تصاویر متحرک، پیامی را به مخاطب خود منتقل کنیم.

سینما در تقسیم‌بندی هنر، رتبه آخر را دارد و به همین‌جهت او را هنر هفتم می‌نامند. اما این رتبه به معنای تنزل شأن او نیست بلکه سینما تنها هنری است که نه تنها شش هنر دیگر  را به خدمت گرفته بلکه به گونه‌ای توانسته آنها را اعتلا ببخشد. همچنین سینما در متن خود، از صنعت، فن و تکنیک به خوبی بهره برده است.

با توجه به این تعاریف، می‌شود نتیجه گرفت که سینما آمیخته‌ای از هنر و صنعت و تکنیک است که اهداف همه این اجزاء را نیز در خود جای داده است؛ به بیانی ساده‌تر، سینما هم هدف هنر را دنبال می‌کند، هم هدف صنعت را. و همین چند بُعدی بودن سینماست که او را در عمر 200 ساله‌اش اینقدر محبوب کرده و تعالی بخشیده است.

هدف سینما چیست

در بحث هدف سینما نظرات متعددی وجود دارد که تقریباً اکثر این نظرات یک نقطه عطف دارند و آن هم تأثیر بر انسان است. به عنوان مثال، در همان سال‌های آغازین عمر سینما، والادیمیر ایلیچ اولیانوف نیکلای لنین  درباره سینما گفته است: سینما با ما، همه ارتش‌های دنیا بر علیه ما، سرانجام پیروز خواهیم شد. و یا استاد خسروه پناه  درباره هدف و رسالت سینما فرموده‌اند: رسالت سینما تغییر انسان است. و این همان نقطه عطف مشترک بین اکثر کسانی است که در این باره سخن به میان آورده‌اند.

ماهیت سینما چیست

بحث، مهم و ضروری دیگری که باید در این مجال به آن پرداخت، بحث ماهیت سینماست.

شاید اینگونه به نظر بیاید که ماهیت سینما در تعریف سینما بیان شد؛ برای رهایی از این شبهه باید به این نکته توجه داشت که ماهیت سینما عبارت است از فیلم متحرک همراه با صوت که دارای پشتوانه فلسفی، به ویژه انسان شناختی باشد؛ یعنی ما معتقدیم سینما جز‍ء تکنولوژی‌هایی است که مبتنی بر یک سری پیش‌فرض‌های معرفتی شناختی، انسان شناختی و هستی شناختی و جهان شناختی است.

سینما یک لایه آشکار دارد و یک لایه پنهان. لایه آشکارش همان سه رکن اصلی یک فیلم است که عبارتنداز: فیلم‌نامه، تصویر متحرک و صوت، امّا لایه پنهان آن ایدئولوژی، اندیشه و فلسفه ایست که سازنده در پس این لایه آشکار به مخاطب القاء می‌کند. بنابراین می‌توان گفت که رسالت اصلی سینما تبلیغ است، تبیلغی در راستای فهم و خواست سازنده.

فرم و محتوا

اگر بخواهیم به صورت خلاصه، و مصداقی دو بُعد پنهان و آشکار سینما را توضیح بدهیم، باید از دو واژه فرم و محتوا سخن به میان بیاوریم.

افلاطون در نظریه مُثُل خود می‌گوید هرچیزی در عالم یک ماده یا مُثُل، دارد که حقیقت و اصل آن چیز است و یک صورت دارد که درواقع سایه آن ماده است. فرم و محتوا، در سینما نیز از این نظریه تبعیت می‌کند. به عبارت دیگر به وجودآورندگان سینما، کاملاً واقف به این نظریه افلاطون بوده و سینما را بر اساس این نظریه پایه‌گذاری کرده‌اند.

در تطابق نظریه ماده و صورت با فرم و محتوا، ماده همان محتوا و صورت، فرم به شمار می‌رود. از این رو، هر تصویری که سازنده یک فیلم در مقابل تماشاچی به نمایش می‌گذارد، در پی یک هدف و محتوایی است که اصل و ریشه آن تصویر است. به عنوان مثال: در فیلم آژانس شیشه‌ای مخاطب یک آژانس هواپیمایی می‌بیند به نام کاکتوس که در ظاهر هیچ شباهتی به شیشه ندارد اما با کمی تأمل متوجه می‌شود که منظور از آژانس شیشه‌ای صرفاً آن آژانس مسافرتی نیست بلکه در پس آن معنایی فراتر خود را پنهان کرده‌است معنایی که تمام اجزای فیلم برای بیان آن به کار گرفته شده‌اند.

گیشه

تا به اینجا، تعارض اساسی بین هدف سینما و هدف انقلاب اسلامی یافت نمی‌شود؛ چرا که بیان شد هدف هر دوی آنها تغییر انسان است اگرچه سینما انسان را از منظر سازنده فیلم تغییر می‌دهد اما به این مساله باید توجه داشت که اگر ما به‌جای سلائق شخصی سازنده، دغدغه‌های اسلام را جایگزین کنیم، مشکل حل می‌شود؛ البته جایگزین کردن فکر اسلام در به کارگیری عناصر مورد نیاز یک فیلم نیز دخالت دارد چرا که از لحاظ دین مبین اسلام هدف وسیله را توجیه نمی‌کند؛ از این رو بیان مسائل و معارف دین در قالب سینما نباید با هر طریق و به هر وسیله انجام بگیرد بلکه خود آن وسیله نیز باید صالح و مطابق با دین باشد.

یکی از وسیله‌هایی که گاهی اوقات تبدیل به هدف فیلم می‌شود بحث درآمد زایی فیلم است که به گیشه معروف است. به بیانی دیگر، خیلی از اوقات فیلمساز عناصری را در فیلم بکار می‌برد که مورد پسند مخاطب و یا سرمایه‌گذار فیلم است. به این نوع از فیلم‌ها سفارشی گفته می‌شود. فیلم‌هایی که برعکس درآمد زایی خوبشان به هیچ وجه ماندگار نخواهند بود، زیرا حرفشان برآمده از دل نیست که بر دل مخاطب بنشیند.

و این یکی از نقاط افتراق سینما و تبلیغ در اسلام است. البته اسلام با کسب درآمد از راه بیان معارفش (برای بیان کننده و مبلغ) مخالف نیست؛ اما با اینکه این کسب درآمد تبدیل به هدف اصلی مبلغ شود نیز موافق نیست.

همچنین در ادامه همین بحث، جا دارد اشاره کنیم که اسلام با جلب مخاطب، به هر طریق ممکن نیز مخالف است. اینکه فیلمساز، به خاطر جذابیت مسائل جنسی از زن (به عنوان یک ابزار جنسی) در فیلم خود استفاده کند که به این بهانه مخاطب را وادار به تماشای فیلم کند که در نتیجه از فیلم تأثیر مورد نظر سازنده را بگیرد، به هیچ وجه موید اسلام و حتی سایر ادیان الهی نیست.

سینمای درخور

بنابراین، سینمایی که درخورشأن انقلاب اسلامی است، باید به رشد و تعالی معنوی انسان و جامعه کمک کند، به گونه‌ای که مخاطب بعد از مواجهه با این سینما سبک زندگی‌اش بیش از پیش اسلامی شده و در مسیر رشدی که اسلام برای انسان آرزو دارد قرار بگیرد. البته ذات و ریشه سینما، نشئت گرفته از غرب است اما این نباید مانعی برای تغییر سینما، با مبانی دین اسلام باشد چرا که اگر قالب، قالب کفر باشد، محصول آن کلمه تقوا و توحید نخواهد بود.

سینمای طراز انقلاب اسلامی قله رفیعی است که فتح آن کار کسانی است که هم دین را به خوبی بشناسند و هم با هنر و ماهیت و ساختار آن آشنایی مطلوب داشته باشند.
البته در این چهل سالی که از انقلاب اسلامی گذشته است، کارهای مورد قبولی در این راستا صورت گرفته است اما به نظر می‌رسد، تا رسیدن به قله و تولید سینمایی با عنوان سینمای هم‌شأن انقلاب اسلامی بسیار فاصله داریم./
۸۴۱/ی۷۰۲/س

حسین رحیمی جونقانی، پژوهشگر حوزه علمیه قم

ارسال نظرات