۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۶:۳۲
کد خبر: ۵۶۳۵۸۱
یادداشت؛

دولت ها؛ از پذیرش مسؤولیت تا اپوزیسیون شدن|سیاه نمایی فصل مشترک برای فرار از پاسخگویی

فرار به جلو، سیاه نمایی، وارونه نمایی حقایق و دستاوردهای نظام، رفع مسؤولیت از خود و القای یأس در میان مردم از شیوه های مسؤولان دولت های گوناگون برای فرار از پاسخگویی به افکار عمومی نسبت به عملکرد دولت ها بوده است.
رؤسای جمهور ایران

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، «سیاه نمایی» و «ایجاد یأس» به عنوان دو راهبرد دشمن در برابر نظام اسلامی محسوب می شود تا از این طریق بتوانند با ایجاد تردید در میان اذهان عمومی، نافرمانی مدنی را رقم زده و کشور را دچار چالش های متعدد امنیتی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی سازند.

در این میان، بهره گیری از ظرفیت جریانات سیاسی برای به ثمر رساندن این پروژه همواره در دستور کار دشمن بوده و تلاش آنها در این مسیر قرار داشته است تا با وارد کردن این جریانات به پازل طراحی شده خود، از توان اجتماعی و سیاسی این جریانات برای به ثمر رساندن برنامه های خود بهره گیری کنند.

اپوزیسیون سازی از جریانات سیاسی چه در زمان حضور در قدرت و چه در دوران پسا قدرت، یکی از راهبردهایی است که دشمن تلاش می کند تا از آن برای تبدیل احزاب، جریانات و گروه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به مخالفان نظام اسلامی استفاده کند و به همین منظور نیز در سالهای اخیر شاهد ظهور و بروز جریانات اپوزیسیون در قامت جریانات سیاسی چه در زمان حضور در قدرت و چه پس از آن بوده ایم.

بحران ها و غائله های اوائل انقلاب در زمان ریاست جمهوری بنی صدر و تلاش در جهت براندازی نظام اسلامی و همچنین بحران های پس از سال های 76 در دوران اصلاحات را می توان حاصل فضاسازی و تلاش جریانات اپوزیسیون در قدرت در دوره های مختلف دانست که بررسی علل و عوامل بروز این رخدادها مجالی دیگر می طلبد.

سیاه نمایی؛ رمز عبور براندازی اپوزیسیون در قدرت

با اندک مداقه ای در تاریخ انقلاب می توان به خوبی دریافت که سرمایه گذاری دشمن بر روی نیروهای نفوذی در دولت ها و تبدیل جریانات سیاسی حاکم به اپوزیسیون نظام، مهم‌ترین راهبرد دشمن در استفاده از جریانات سیاسی برای ایجاد بحران های دولت ساخته در درون نظام اسلامی است و به همین منظور نیز حمایت از جریانات سیاسی زاویه دار با نظام و همچنین ورود نیروهای نفوذی در بدنه دولت های گوناگون نیز به همین منظور صورت می گیرد و دشمن تلاش می کند تا از طریق ایجاد اپوزیسیون در قدرت؛ ارکان سیاسی و اقتداری نظام را دچار بحران ساخته و پروژه براندازی نظام را دنبال کند.

غائله سال 78 و جریان کوی دانشگاه و فعالیت برخی احزاب و شخصیت های مطرح جریان اصلاحات در جریان این غائله را می توان به عنوان یکی از طرح های دشمن در استفاده از جریانات موجود در قدرت مورد اشاره قرار داد که پروژه براندازی گام به گام نظام از طریق ایجاد بحران های اجتماعی و سیاسی، هدف اصلی این غائله ها بود که البته با مدیریت حکیمانه رهبر انقلاب و بصیرت و هوشیاری مردم و نیروهای امنیتی این غائله های به وجود آمده از سوی احزاب در قدرت دچار شکست شد.

البته پروژه نفوذ در دولت های گوناگون همچنان ادامه دارد و دشمن تلاش می کند تا با ایجاد نفوذ جریانی، از ظرفیت احزاب، جریانات و گروه های وابسته به قدرت در جهت ایجاد نافرمانی های مدنی و بروز مشکلات امنیتی بهره ببرد و نظام را دچار چالش سازند.

اپوزیسیون پسا قدرت؛ نسخه دشمن برای مشکل آفرینی در نظام

یکی دیگر از برنامه های دشمن برای ایجاد مشکل در نظام اسلامی، استفاده از ظرفیت اجتماعی جریانات، گروه ها، طیف ها و شخصیت های سیاسی است که سابقاً در قدرت حضور داشته و به سبب همین مسأله نیز از پایگاه اجتماعی و سیاسی مناسبی در بین توده های مردم برخوردارند.

سرمایه گذاری دشمن بر روی شخصیت های درون نظام از ابتدای انقلاب تاکنون وجود داشته است و در هر مقطعی دشمن تلاش می کنند تا با نفوذ در اشخاص، از آن ها برای اجرای برنامه های خود استفاده کند.

استفاده از ظرفیت و توان اجتماعی صاحب منصبان سابق در نظام اسلامی همچون نخست وزیر، رییس جمهور و رییس مجلس برای ایجاد فتنه 88 و تلاش در جهت براندازی نظام اسلامی با کلیدواژه «تقلب» در انتخابات، یکی از مصداق های نفوذ در افراد و شخصیت ها و اپوزیسیون سازی پسا قدرت از افراد، جریانات و احزاب پس از دوران مسؤولیت آنها است که هرچند در طول تاریخ 40 ساله انقلاب این تجربیات فراوان است، اما عدم عبرت آموزی از لغزش خواص و مسؤولان سابق نظام اسلامی سبب شده است تا هم اکنون نیز رییس دولت نهم و دهم و فرقه انحرافی اطراف وی، به جدیدترین طعمه دشمن برای ایجاد مشکلات امنیتی، سیاسی و اجتماعی تبدیل شوند و کار بدانجا رسیده است که نامه های تند و تهدیدات گوناگون و سیاه نمایی های فراوان و القای یأس و وارونه جلوه دادن شرایط سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی کشور به روش روزمره این جریان منحرف تبدیل شده است.

در واقع اگر در فتنه 88 شاهد سوء استفاده دشمن از شخصیت ها و مسؤولان دهه های ابتدایی انقلاب هستیم، در غائله های سال گذشته نیز رد پای برخی سیاسیون و مسؤولان سابق نظام، جریان انحرافی و نزدیکان آن به وضوح دیده می شود و این فرقه منحرف در این روزها تمام تلاش خود را معطوف به بسیج توده های عمومی و جریانات اجتماعی برای مقابله ساختارشکنانه با نظام اسلامی کرده اند؛ موضوعی که با خط دهی و طراحی دشمن آغاز شده و گام به گام به پیش می رود.

فرار از پاسخگویی به افکار عمومی؛ فصل مشترک دولت ها

یکی از مسائلی که در نظام های مردم سالار دینی مورد تأکید قرار گرفته است؛ پاسخگویی مسؤولان نسبت به اعمال، رفتار و عملکردهای آنها در زمان تصدی مسؤولیت است چراکه قدرت ابزاری برای جلب رضایت الهی و خدمت به مردم است و پاسخگویی به مردم به عنوان ولی نعمت حکومت، موضوعی مهم تلقی می شود.

ظهور مسؤولان سابق در قامت اپوزیسیون نظام به عنوان یک راه حل برای فرار از پاسخگویی به افکار عمومی نسبت به ضعف ها و ناتوانی دولت ها در جهت اجرای مطالبات مردم است که فضای سیاسی، اجتماعی جامعه ایران در دهه های اخیر شاهد آن بوده است.

فرار به جلو، سیاه نمایی، وارونه نمایی حقایق و دستاوردهای نظام اسلامی، مرتبط دانستن مشکلات کشور با دخالت های نهادهای حاکمیتی و رفع مسؤولیت از خود و در نهایت القای یأس و نا امیدی در میان مردم از شیوه های مسؤولان دولتهای گوناگون برای فرار از پاسخگویی به افکار عمومی نسبت به عملکرد دولت ها بوده است بگونه ای که دو سال پایانی دولت های مختلف را می توان آغاز ورود به مسیر اپوزیسیون شدن دانست.

مرور عملکرد دولتمردان و مسؤولان طراز بالای دولتی در دوره های گوناگون، این موضوع را آشکار می سازد که بحران های دولت ساخته در سال های پایانی و فرار از پاسخگویی نسبت به عملکردها با استفاده از شیوه های عملیات روانی علیه نظام اسلامی آن هم از سوی مسؤولان و جریانات سیاسی وابسته به دولت ها، به رویه ای عادی مبدل شده است و در حقیقت مدخل ورود به عالم اپوزیسیونی محسوب می شود و رؤسای دولت های گوناگون معمولاً در دوره های دوم ریاست جمهوری خود به دنبال جذب بدنه اجتماعی به خود از طریق بیان سخنان و بروز رفتارهای هنجارشکنانه و مخالف اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی بوده اند تا از این طریق از پشتوانه اجتماعی در دوران خروج از قدرت برخوردار بوده و با بسیج توده های اجتماعی بتوانند با در دست گرفتن نبض فعالیت های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، در قامت جریان اپوزیسیون خواسته های خود را بر حاکمیت تحمیل کنند.

رهبر انقلاب به عنوان دیده بان نظام اسلامی بارها نسبت به سیاه نمایی برخی افراد و جریانات از اوضاع کشور اشاره کرده و فرموده اند: «کسانی که دیروز همه امکانات کشور در اختیار آنها بود و کسانی که امروز همه امکانات مدیریتی کشور را در اختیار دارند، حق ندارند نقش اپوزیسیون بازی کنند و علیه کشور سخن بگویند بلکه باید پاسخگو باشند، ضمن آنکه مردم آگاه هستند و اینگونه رفتارها در آنان تأثیرگذار نخواهد بود... اینکه فردی مکرر، دستگاه ها یا قوای مختلف را مورد حمله و تهمت قرار دهد، هنر نیست زیرا هر کودکی می تواند با یک سنگ، شیشه ای را بشکند، هنر آن است که انسان خدا را در نظر داشته باشد و منطقی حرف بزند و از سخن گفتن برای هوای نفس و جهات شخصی و دستیابی به قدرت پرهیز کند چرا که خداوند بابت هر سخنی از انسان سؤال و مؤاخذه خواهد کرد»

به هر روی طراحی اصلی دشمن در حال حاضر نا امید کردن مردم به آینده و گرفتن اعتماد به نفس آنان از طریق بزرگنمایی مشکلات و ضعف ها و کاستی ها است و در این میان نیز استفاده از روش هایی مانند انتشار آمارهای بی پایه، ادعاهای دروغ، تخریب چهره های مورد قبول مردم و انکار موفقیت های انقلاب اسلامی در دستور کار قرار دارد و متأسفانه در این میان نیز برخی مسؤولان سابق به عنوان بلندگوی دشمن به ایفای نقش می پردازند و رسانه های معاند سخنان آنان پیرامون سیاه نمایی اوضاع کشور، القای یأس و نا امیدی و سخنان هنجار شکن را با آب و تاب فراوان بازتاب می دهند و تلاش می کنند تا با اپوزیسیون سازی از شخصیت ها، احزاب و گروه های سیاسی، پروژه استحاله و براندازی نظام را دنبال کنند./872/ی۷۰۲/ق

ارسال نظرات