خط مشترک بابیه و تشیع انگلیسی | استکبارستیزی ویژگی مرجعیت شیعه

اشاره: با تورق تاریخ اسلام و نگاهی به منافقان صدر اسلام گرفته تا زمان حال نکته‌ای جالب توجه این‌است که همه منافقان یک هدف را دنبال می‌کردند و آنهم بازداشتن اسلام از هدف نهایی خود و ضربه بر پیکره اسلام و مسلمانان بود.

به همین خاطر مرور تاریخ و سرگذشت منافقان دنیای اسلام بر همگان واجب است؛ چراکه با درس گرفتن از بسیاری وقایع تاریخی می‌توان در آزمایش‌های پیش‌رو سربلند و پیروز بیرون آمد.

یکی دیگر از لوازم دستیابی اسلام به اهداف خود تبعیت از امام و پیشوای زمان خود است؛ چراکه یک‌دست شدن جوامع اسلامی قدرت آن‌را چندبرابر کرده و خود باطل‌السحر منافقان و دشمنان خواهد بود.

عمل مسلمانان به این دو نسخه سبب پیروزی در تمام توطئه‌ها و فتنه‌های زمان خود خواهد شد.

از گذشته تاکنون یهود و نصاری مدام با توطئه‌های گوناگونی سعی در منهدم کردن جبهه اسلام داشتند که انگلیس، آمریکا، اسرائیل و برخی دولت‌های منحط منطقه مظهر توطئه‌گران زمان حال هستند تا با اهداف تمدن‌سازی نظام اسلامی مقابله‌ کنند.

یکی از این توطئه‌ها ایجاد فرقه‌های مختلف با پوشش اسلامی است؛ چراکه با این روش با توسل به نفاق می‌توانند به وسیله خود مسلمانان به آنها ضربه زده و در صورت شکست هزینه کمتری را متحمل شوند.

جریان شیرازی که چندسالی است شروع به شیعه‌نمایی کرده‌ است و در سال‌های قبل توسط رهبرمعظم انقلاب به تشیع انگلیسی موسوم شد، یکی از این فرقه‌های ساخته‌شده توسط انگلیس و کشورهای غربی است که با بودجه غرب درصدد ضربه بر پیکره جهان اسلام و نظام اسلامی است.

این فرقه اخیرا با اهانت‌های خود به نظام اسلامی و ارکان آن و تعرض به سفارت ایران در لندن، پرده منافقانه خود را کنار زده و به‌طور علنی رابطه خود با کشور انگلستان را فریاد زدند.

از همین رو خبرنگار خبرگزاری رسا لازم دید تا در گفت‌وگویی با محمدحسین رجبی دوانی، عضو هیأت علمی دانشگاه و استاد و پژوهشگر حوزه تاریخ اسلام و تشیع سرگذشت توطئه‌های غرب و منافقان را بررسی کند.

استاد معتقد است از آن‌جایی که غرب قدرت مقابله با اسلام را در عرصه ایدئولوژیک ندارد به ساختن فرقه‌هایی از خود مسلمانان روی آورد تا با درگیر کردن مسلمانان به یکدیگر، قدرت نرم اسلام از میان برداشته شده و در نتیجه ایدئولوژی اسلام به شکست ختم شود.

متن کامل این گفت‌وگو در زیر تقدیم شما خوانندگان محترم می شود.

رسا ـ تقابل جهان غرب به خصوص انگلیس را با اسلام چگونه ارزیابی می‌کنید؟

غرب از دیرباز مقهور اسلام

از دیرباز هنگامی که غرب با اسلام، فرهنگ و تمدن مسلمانان از طریق امپراطوری روم شرقی از یک سو و حضور مسلمانان در اسپانیا، پرتغال و فرانسه از سوی دیگر آشنا شد، از نظر ایدئولوژیک، سیاسی و نظامی در مقابل آن شکست خورد و به شدت خود را مقهور اسلام و مسلمانان می‌دید تا این‌که بعد از رنسانس و انقلاب صنعتی توانستند از نظر علمی، صنعتی، سیاسی و نظامی بر مسلمانان غلبه پیدا کنند.

اما از آن‌جایی که صاحبان قدرت سیاسی در غرب قدرت مقابله با اسلام را در عرصه ایدئولوژیک در خود نمیدیدند، تلاش کردند تا با ساختن فرقه‌هایی به ظاهر اسلامی از درون، مسلمانان را به جان یکدیگر بیاندازند و قدرت نرم اسلام را که تمدن غرب را به چالش شدیدی می‌کشید از میان بردارند و بتوانند اسلام را مقهور خود کند.

از این‌رو مشاهده می‌شود که انگلیسی‌ها در اهل تسنن جریان منحط وهابیت را حمایت کرده و با اقدامات خود آن‌را ماندگار نمودند که در نهایت توانستند با کمک وهابیون باعث فروپاشی سلطه عثمانی‌ها در «جزیرة العرب» شوند؛ از طرف دیگر جریان پلید وهابیت را چنان حمایت کردند که مقدس‌ترین مکان روی زمین را در اشغال آنها قرار دادند؛ به‌گونه‌ای که اگر جریانی بخواهد با وهابیت مقابله کند، گویی با حرمین شریفین در افتاده است.

رسا ـ نفوذ جریان‌های انحرافی در شیعه از چه زمانی کلید خورد؟

در دوره قاجار هم در موقعیتی که ایران اقتدار گذشته خود را از دست داده بود و در اثر جنگ‌های تحمیلی با روس‌ها و مقابله با تهدید‌های انگلیس‌ مناطق وسیعی از قلمروی آن از دست رفت، احساس یأس و ناامیدی مردم ایران را فرا گرفت و بسیاری انتظار ظهور  حضرت مهدی(عج) را می‌کشیدند تا از فلاکت و تحقیری که کشور و شیعیان دچار آن شده‌اند، خلاصی یابند.

رژیم تبهکار و استعمارگر انگلستان که قدرت اول دنیا در آن زمان  بوده است، هنگامی که مردم ایران درپی ظهور منجی بودند، سیدعلی‌محمد شیرازی را علم کرده و به میدان می‌آورد که در نتیجه آن فرقه منحرف و تبهکار بابیه را پدید آورده، عده زیادی را به انحراف کشانده و در نهایت مردم شیعه را در ایران دچار چنین فتنه‌ای کردند.

اگرچه فرقه منحرف سیدعلی‌محمد شیرازی معروف به بابیه با فتوای علما به‌عنوان یک جریان فاسد و مرتد خارج از اسلام مواجه شد؛ اما انگلیس و دیگر قدرت‌های غربی با حمایت‌های خود از این فرقه، آن را همچنان مانند موی دماغی برای مسلمانان و شیعیان حفظ کردند.

رسا ـ به نظر شما وقوع انقلاب اسلامی چه عکس العملی را از سوی غرب در پی داشت؟

انقلاب اسلامی موجب نفوذ جریان شیعه

به برکت انقلاب اسلامی، با احیای حاکمیت اسلام و به چالش کشیده شدن اصول، مبانی، طرز تفکر و تمدن غرب توسط انقلاب، نفوذ جمهوری اسلامی و شیعه افزون شد.

این نفوذ شیعه که ناشی از قدرت نرم تشیع است نه تنها در منطقه بلکه در سطح جهانی و ملت‌های تحت ستم، معادلات و سیاست‌های غرب را به چالش و حتی به شکست کشاند و حکومت‌های منحط و وابسته به آنها و در رأس آن رژیم خبیث سعودی را با خطر سقوط مواجه کرد.

از این رو از ابتدای پیروزی انقلاب آنها از هر اقدامی برای جلوگیری از بسط قدرت نرم جمهوری اسلامی و جذب دل‌ها، تلاش‌های متعددی از انجام دادند، ولی نتوانستند به هدف خود نائل گردند و نظام مستحکم‌تر از قبل در مقابل تمام توطئه‌های آنها سرافراز بیرون آمد.

رسا ـ آیا در توطئه‌های غرب برای مقابله با ایدئولوژی‌های نظام تغییر روش صورت گرفته است؟

بعد از خنثی شدن توطئه‌های گوناگون آنها توسط جمهوری اسلامی، فتنه‌انگیزی از داخل را کلید زنند، غربی‌ها فتنه‌هایی از سوی جریان‌های سیاسی منحرف و استحاله شده که قبلا در بطن انقلاب بوده را حمایت و مدیریت کردند، در سال 78 و 88 رؤسای جمهور، رییس مجلس اسبق و نخست‌وزیر زمان جنگ امید را برای نظام سلطه غرب زنده کردند تا در نتیجه قدرت نرم شیعه از میان رفته و از اثرگذاری بیأفتد.

در این توطئه‌ها به لطف الهی و با رهبری داهیانه حضرت آیت الله خامنه‌ای و بصیرت مردم ناکام شدند، سپس با تغییر روش در توطئه‌های خود با سوءاستفاده از سوءتدبیر دولت‌ها و مجلس‌ها در اداره امور، کوتاهی‌های قوه‌قضاییه و بزرگ جلوه دادن ضعف‌های عرصه اقتصادی و اجتماعی قصد ناکارآمد نشان دادن نظام اسلامی را داشتند.

در پی بروز نارضایتی و اعتراضات به جای قشرهایی از جامعه، غربی‌ها از طریق عوامل خائن داخلی با تبدیل اعتراض به اغتشاش که نمونه آن هم در سال 96 مشاهده شد، قصد ایجاد بحران و براندازی جمهوری اسلامی را داشتند که به لطف الهی در این توطئه هم ناکام شدند.

البته این‌‌ها با طراحی‌هایی که دارند، روی گزینه‌های مختلفی کار کرده‌اند و در مواقعی که می‌بینند گزینه‌ای جواب نداد، گزینه‌ دیگری را رو می‌کنند، مانند دراویش که به رغم اشکالاتی که در باورها و عقاید آنها وجود دارد؛ اما تا چند سال گذشته اینها بُعد سیاسی نداشتند.

چندسال پیش همین دراویش در قم که مرکز فقاهت، انقلاب و مرجعیت است فتنه‌ای پدید آوردند و بعد در تهران با دست زدن به جنایاتی داعش‌گونه خواستند نظام اسلامی را دارای دشمنی‌ها و مخالفت‌های گسترده‌ای نشان دهند که نه‌تنها در عرصه سیاسی بلکه حتی در عرصه‌های اعتقادی و ایدئولوژیک هم معارضانی دارد که می‌تواند مردم را به میدان آورده و نظام را تهدید کند.

رسا ـ تحلیل شما از واقعیت جریان شیرازی و دلیل ضدیت آنها با منافع انقلاب اسلامی چیست؟

استکبار ستیزی ویژگی بارز مرجعیت شیعه

جریان شیرازی‌ها هم چنین وضعیتی دارد، اگرچه این جریان اخیرا با اتخاذ مواضعی در عرصه سیاسی، وارد ضدیت با منافع و مصالح جمهوری اسلامی شده‌اند؛ اما از سال‌ها پیش روی این جریان کار کرده‌اند.

پایگاه‌های این جریان در انگلستان مورد حمایت گسترده رژیم جنایتکار انگلیس بوده است و جای تعجب است که برخی از چهره‌های این گروه با وجود مواضع بسیار تند و زشت نسبت به مقدسات اهل تسنن، چگونه در کشورهایی عربی که به شدت شیعه را تحت فشار قرار داده‌اند و چشم دیدن شیعه را ندارند، آزادانه تابعیت و رفت‌ و آمد دارند و به این جریان میدان داده می‌شود که حتی علیه مقدسات اهل تسنن کتاب هم بنویسند.

ویژگی مرجعیت بیدار شیعه از دیرباز تاکنون مقابله با استکبار، ظلم و تجاوز کافران بوده است و این استکبارستیزی که با تأسی به سیره پاک ائمه معصومین(ع) بوده، شیعه را نه‌تنها در عالم اسلام که در جهان بشریت ممتاز کرده است؛ حال این جریان انگلیس ساخته برای مقابله با وجهه این استکبارستیزی شیعه، با ادعای مرجعیت، به میدان آمده است.

منتهی این جریان در ابتدا به دروغ، با تظاهر به ولایت‌مداری و دفاع از حق غصب شده ائمه(ع) و با سبّ و لعن غاصبین حق آنها و اهانت به برخی همسران پیامبر(ص) که شیعه آنها را مبغض به امیرالمؤمنین(ع) می‌داند، سعی کردند مؤمنان و شیفتگان اهل‌بیت طاهرین(ع) را به خود جلب کرده و با مطرح کردن مواردی چون قمه‌زنی و اعلام هفته برائت خود را مدافعان راستین ولایت آن ذوات مقدس و حقوق غصب شده آنها معرفی کنند.

رسا ـ آیا تشیع انگلیسی توانسته است اهداف انگلستان و دولت‌های غرب را برآورده سازد؟

خط مشترک بابیه و تشیع انگلیسی

متأسفانه این جریان توانسته است در عراق، ایران و برخی کشورهای دیگر تا حدی موفق شود؛ زیرا در موقعیتی که جریان‌های منحط تکفیری و وهابی که به‌شدت نسبت به شیعه بغض و کینه دارند و جنایات فجیعی در عراق، سوریه، افغانستان و پاکستان مرتکب شده‌اند، اینها با استناد به جنایات آنها از این سو خواسته‌اند در شیعه هم افرادی را پدید آورند که بغض و کینه و عناد نسبت به اهل تسنن شاخصه آنها باشد.

بنابراین فرقه‌ شیرازی‌ها در حقیقت همان خطی را دنبال می‌کنند که در گذشته سیدعلی محمد شیرازی با پیدایش فرقه بابیه پدید آورد.

یعنی تأمین منافع انگلستان و غرب، اختلاف افکنی میان مذهب حقه شیعه، درگیر کردن شیعه با خود و همچنین ایجاد درگیری بین تشیع و اهل تسنن تا بدین گونه این قدرت نرم را که در جهان آثار شگرف و گسترده‌ای داشت در بطن خود دچار تفرقه و انحطاط کرده؛ پیشروی آن متوقف و امید مستضعفان به آن به یأس تبدیل شود.

جای تعجب نیست وقتی مشاهده می‌شود که پایگاه فرقه بابیه و بهاییه در سرزمین غصب شده فلسطین مورد حمایت صهیونیست‌ها واقع می‌شود.

الان هم این جریان که به دروغ خود را مدافع حقوق اهل بیت طاهرین(ع) می‌دانند، نسبت به انگلیس و حتی ملکه پلید آن ابراز ارادت می‌کنند و به راحتی با حمایت‌های گسترده دولت انگلستان به تحرکات خود ادامه می‌دهند و هیچ موضعی علیه جنایات غربی‌ها، عوامل آنها و رژیم صهیونیستی نمی‌گیرند.

این جریان در کنار اهانت به مقدسات اهل تسنن، به بزرگان شیعه، مراجع عظام و خصوصا نظام جمهوری اسلامی و سیاست‌های آن می‌تازند و این همان چیزی است که انگلیس تبهکار، آمریکای جنایتکار و اسرائیل متجاوز خواهان آن هستند؛ از این‌رو باید دانست که این جریان ایادی استعمار هستند به منظور تخریب شیعه و جلوگیری از گسترش و تسخیر قلب‌ها که انقلاب اسلامی در جهان پدید آورده است.

رهبر معظم انقلاب با تیزبینی، پیشاپیش این جریان را وابسته به انگلستان و در جهت مطامع آنها ارزیابی و معرفی کردند و هشدار دادند.

شاید برخی چنین نظری را درباره این جریان که ادعای مرجعیت، دیانت و تشیع داشتند، تندروی می‌دانستند؛ اما گذر زمان و عملکرد این فرقه نشان داد که کاملا درست و بجا بوده است؛ چراکه اکنون از فاز تبلیغ و جذب افراد در پوشش دروغین دفاع از ولایت ائمه(ع) به عرصه سیاسی و توهین به نظام مقدس جمهوری اسلامی وارد شده‌اند.

به‌خصوص با حرکت و پشتیبانی دولت تبهکار انگلیس در جسارت و حمله به سفارت ایران در لندن که نشان دهنده برنامه‌ای برای حضور گسترده‌تر آنها در عرصه سیاسی و ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی است.

رسا ـ چه اهدافی در پشت پرده ایجاد تشیع انگلیسی وجود دارد؟

تشیع انگلیسی نوکران انگلستان

به نظر می‌رسد تشیع انگلیسی با حمایت همه‌جانبه غرب تلاش دارند تا خود را به‌عنوان قرائتی متفاوت با قرائت مراجع مدافع نظام جمهوری اسلامی معرفی کنند.

چه بسا این جریان تحریم‌هایی که در این 40 سال به نظام مقدس جمهوری اسلامی و مردم شریف ایران وارد شده است را حاصل نوع نگاه موجود به غرب و استکبار جلوه دهند و خود را به‌عنوان منجیان کشور که در عین شیعه بودن می‌توان با دنیا و به‌خصوص انگلستان رابطه داشت و دشمنی‌ها را کنار زد، معرفی کنند.

تصور بنده این است که چنین خطی توسط این جریان دنبال می‌شود و لازم است که مراجع و علمای بزرگ شیعه خطر این عناصر وابسته به استکبار را به خوبی برای مردم منعکس و برملا کنند و از این‌که کسی تحت تأثیر آنها به عنوان ساداتی که نسب به میرزای بزرگ شیرازی می‌رسانند، قرار گیرد برحذر دارند و تبیین نمایند میرزای بزرگ شیرازی چگونه با فتوای خود شیرازه دولت تبهکار و استکباری انگلستان را به لرزه درآورد.

رسا ـ ارزیابی حضرتعالی از سرنوشت جریان شیرازی چیست؟

این یک برگ دیگری از سوی استکبار جهانی برای مقابله با نظام اسلامی است؛ چراکه هیچ‌کدام از ‌برگ‌های دیگر مؤثر و برنده واقع نشد، چون تشیع انگلیسی متأسفانه با مواردی همچون ادعای دفاع از اهل‌بیت طاهرین(ع)، ارادت زیاد نسبت به امام حسین(ع) و اهتمام فراوان به قمه‌زنی باعث فریب عده‌ای حتی در ایران شدند و افرادی تصور کردند که روش این فرقه در دفاع از ائمه(ع) صحیح است.

از این حیث بایستی برای مردم بازگو کرد که ادعای این جریان دروغ محض است و به شدت با روش ائمه(ع) در تضاد است؛ چراکه هرگز چنین رفتارهایی از ائمه‌ای که حق و جایگاه‌ الهی آنها غصب شده بود، مشاهده و روایت نشده است و آنها بر اساس مصلحت بالاتر برای حفظ و عدم آسیب کیان اسلام حتی حاضر شدند که از حق الهی خود چشم بپوشند.

درحالی‌که روش جریان شیرازی باعث ایجاد نفرت و انشقاق بین مسلمان‌ها میشود و یقینا اگر امام زمان(عج) در چنین زمانی ظهور کند، پیروان این جریان جزو نخستین کسانی هستند که با آن حضرت مقابله خواهند کرد.

رسا ـ به نظر شما بهترین عکس‌العمل ‌مسئولان، نخبگان و مردم را در مقابله با جریان تشیع انگلیسی چیست؟

تلاش در جهت تبیین بدعت‌های تشیع انگلیسی

بایستی تلاش کرد که ابتدا از طریق مراجع عظام و علمای اعلام، سپس از طریق رسانه‌ها، انحراف و بدعت‌های اینها و عملکردی که در تضاد با عملکرد ائمه اطهار(ع) و علمای بزرگ شیعه است، تبیین شود تا از گرایش افرادی که تحت تأثیر تشیع انگلیسی قرار گرفته‌اند، بازداشته شوند.

پس از ارتحال پیامبر(ص) جایگاه الهی امیرالمؤمنین(ع) که حق مطلق و محض بود غصب شد، وقتی حضرت مشاهده کرد که به‌خاطر بی‌بصیرتی مردم زمانه و عدم درک درست آنها از جایگاه ولایت، از آن وجود مقدس جهت احقاق حق دفاعی نمی‌شود،آن حضرت یقین دانست که درصورت ادامه مخالفت با غاصبان حق خود، اساس اسلام در شُرُف نابودی قرار می‌گیرد.

امام محمدباقر(ع) می‌فرماید: حضرت علی(ع) با خلیفه اول بیعت نکرد تا زمانی‌که احساس کرد شعار لااله‌الاالله و محمدرسول‌الله(ص) در شُرُف نابودی است.

یعنی زمانی‌که حضرت امیر(ع) اساس اسلام را در خطر دید بیعت کرد و حتی پشت سر آنها نماز هم می‌خواند، بنابراین وقتی خود صاحب حق که امیرالمؤمنین(ع) است چنین رفتاری را نشان می‌دهد، دیگر کسی که ادعای شیعه بودن داشته باشد نباید خلاف روش حضرت علی(ع) هتاکی، فحاشی و جسارت‌هایی حتی به همسران پیامبر(ص) کند.

بنابراین تبیین مبانی غلط این جریان و روشی که با هیچ‌یک از اصول دینی و مذهبی شیعه وفق ندارد بلکه در تضاد است، می‌تواند از گرایش به این جریان جلوگیری کند و به این طریق افراد فریب خوده این فرقه متوجه انحراف آنها شده و بازگردند.

در این صورت خودبه‌خود این جریان مضمحل خواهد شد و دیگر جایی در عرصه دینی، مذهبی و اجتماعی نخواهند داشت.

رسا ـ با سپاس از این که وقت ارزشمندتان را در اختیار خبرگزاری رسا گذاشتید./۸۷۶/گ۴۰۲/س

خبرنگار: مهدی شاهی