۳۰ دی ۱۳۹۶ - ۱۸:۵۸
کد خبر: ۵۵۱۷۴۳

شکست امپراطوري جنگ نرم دشمن

همانند جنگ سخت و به‌رغم پیچیدگی جنگ نرم دشمن، فرصت‌‌ها و راهکارهای زیادی برای خنثی‌سازی، مقابله و شکست دشمن وجود دارد که به گوشه‌ای از آن اشاره می‌شود.
جنگ نرم جنگ نرم۲

به گزارش خبرگزاری رسا، اگر ميدان‌هاي هشت سال دفاع مقدس و جنگ‌هاي نيابتي اخير دشمن عليه نيروهاي مقاومت را نقاط اوج تقابل نظام سلطه با انقلاب اسلامي در عرصه جنگ سخت بدانيم که در هر عرصه به شکست استکبار و ايادي منطقه‌ای‌اش انجاميد، بستر آشوب‌هاي اخير عليه نظام اسلامي را نيز مي‌توان مهمترين عرصه تقابل نظام سلطه با انقلاب اسلامي در عرصه جنگ نرم دانست که به‌رغم تجهيز و به ميدان آوردن همه ظرفيت‌هاي داخلي، منطقه‌اي و بين‌المللي باز هم از مردم ايران شکست خوردند و البته هنوز از پيروزي در اين عرصه نااميد نشده‌اند. آنچه که اين روزها در اظهارات صريح مقامات امريکايي براي دامن زدن به آشوب‌ها از طريق تشديد تحريم‌ها و زمينه‌هاي محکوميت حقوق بشري ايران و يا آنگونه که در قطعنامه H.RES675 مجلس نمايندگان امريکا در حمايت از اغتشاشات و تسهيل دستيابي اغتشاشگران به نرم‌افزارهاي ارتباطي و لزوم مقابله با اقدامات بازدارنده ايران در اين عرصه بر آن تأکيد شده است نشان از تنها نقطه اميد دشمن به شکست انقلاب در عرصه «جنگ نرم» است. در ترسيم اين‌هماني اين دو ميدان که با هدف شکست انقلاب و نظام اسلامي طراحي و به اجرا درآمده است، شايد مقايسه سه اظهار نظر در سه مقطع تاريخي خالي از لطف نباشد. در اوج جنگ تحميلي و در زماني که صدام در مقابل ايستادگي، ايثار و صلابت نظام اسلامي به زانو درآمده و متوسل به امريکايي‌ها براي دريافت اطلاعات مراکز استقراري نيروهاي ايران براي بمباران شيميايي آنها شده بود، وزير دفاع وقت امريکا در گردش‌کاري خطاب به ريگان رئيس‌جمهور وقت امريکا با انعکاس اين مطالبه صدام درخواست دستور کرده بود که بر اساس افشاي نشريه فارين پاليسي در دو سال قبل، ريگان با نوشتن اين جمله که: «براي امريکا غير قابل قبول است که ايران در اين جنگ پيروز شود» با تسهيل ارسال کمک‌هاي اطلاعاتي و تجهيزاتي به‌ويژه در عرصه شيميايي به عراق عملاً به عنوان يک رکن جنگ به صحنه آمد و حتي بعداً با زدن هواپيماي مسافربري ايران و سکوهاي نفتي و... به يک رکن جنگ تحميلي تبديل اما ناکام شد و ايران پيروز اين صحنه گرديد.

در عرصه ديگر و در جريان جنگ‌هاي 33 روزه وقتي که اسرائيل در شکست حزب‌الله ناکام شده بود، بوش رئيس جمهور وقت امريکا رسماً به صحنه آمد و از کشورهاي منطقه خواست که به کمک اسرائيل بشتابند، او وعده داد که اگر شش روز به او مهلت بدهند با شکست حزب‌الله به سراغ ايران خواهد آمد، اما نه تنها او در اين عرصه ناکام شد، بلکه رؤساي سلف او نيز در عرصه‌هاي جنگ نيابتي در منطقه ناکام شدند و فرو ريختن تک‌تک سرپل‌هاي خود در منطقه و به نوعي شکست امپراطوري نظامي غرب و متحدان منطقه‌اي خود را در مقابل سرپنجه‌هاي مقاومت به نظاره نشستند. اما عرصه سوم را بايد ناکامي ترامپ در ماجراي آشوب‌هاي اخير دانست. آنگاه که مثلث شوم امريکا و رژيم صهيونيستي با همکاري دولت‌هاي پولدار خليج فارس و پادوهاي منطقه‌اي داخلي آنها نظير منافقين، بعد از يک طراحي هدفمند و با سوءاستفاده از اعتراضات اجتماعي، جدي‌ترين صحنه مقابله با نظام براي براندازي نظام از درون را طراحي و به اجرا درآوردند. ترامپ رئيس جمهور امريکا از روز اول آشوب‌ها مستقيماً به صحنه آمد و با حمايت مستقيم از آشوب‌ها به زعم خود عملاً وارد ميدان شد. در حالي‌که تيلرسون، وزير خارجه ترامپ بارها بر ضرورت براندازي نظام ايران با بهره‌گيري از عوامل داخلي تأکيد کرده بود، ترامپ در حالي‌که در سخنراني سپتامبر گذشته خود در مجمع عمومي خواهان تغيير حکومت مذهبي ايران شده بود، در جريان اين آشوب‌ها با تأکيد مکرر بر ضرورت تغيير نظام ايران، عرصه آشوب‌ها را زمان تغيير دانسته و همه ظرفيت رسانه‌اي، ديپلماتيک، مالي و... را به‌کار گرفت، اما زماني‌که ناکام شد توئيت کرد که شاهد حمايت امريکا در زمان مناسب خواهيد بود.

در عرصه تقابل با نظام اسلامي و در عرصه جنگ نرم دشمن چند هدف راهبردي را دنبال مي‌کند.

1- اعتبارزدايي از نظام اسلامي با القای آلودگي نظام به مفاسد مختلف.

2- اعتمادزدايي از نظام اسلامي با القاي ناکارآمدي.

3- مشروعيت‌زدايي از نظام اسلامي با خدشه بر مباني اصول تفکر ديني و قداست‌زدايي.

4- بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي رسانه‌اي براي تغيير سبک زندگي ايراني - اسلامي.

5- ايجاد گسست ميان مردم و نظام اسلامي.

6- تحريم فلج کننده اقتصادي براي ایجاد نارضايتي‌هاي اجتماعي.

7- معنويت‌زدايي و ترويج ابتذال و اباحه‌گری و تقدس‌زدايي.

8- سازماندهي و هدايت عوامل داخلي.

9- نفوذ و تغيير محاسبات مردم و مسئولان با هدف سلب مؤلفه‌هاي اقتدار نظام.

بر اين فهرست اگرچه محورهاي ديگري مي‌توان افزود اما ماحصل جنگ نرم دشمن در تغيير باورها و اعتماد و اعتقاد مردم به نظام اسلامی تبلور می‌یابد و آنگاه است که دشمنان بیرونی و معاندان داخلی تلاش می‌کنند با هدایت و سازماندهی فتنه 88 و یا آشوب‌های اخیر، تغییر نظام اسلامی را به نتیجه بنشانند اما همانند جنگ سخت و به‌رغم پیچیدگی جنگ نرم دشمن، فرصت‌‌ها و راهکارهای زیادی برای خنثی‌سازی، مقابله و شکست دشمن وجود دارد که به گوشه‌ای از آن اشاره می‌شود:

1- رصد هوشمندانه و فهم راهبرد‌‌ها و راهکارهای دشمن و ایادی آن در داخل.

2- ارتقای بصیرت و هوشیاری و مقابله با خط نفوذ که محصول آن افشای سرپل‌های داخلی و شکست سناریوی تغییر محاسبات آنها در نظام تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری است.

3- مقابله و رفع آسیب‌‌‌ها و زخم‌های داخلی که فرصت نفوذ و سرپل‌یابی را از دشمن سلب می‌کند.

4- کارآمد‌سازی دستگاه‌های اجرایی و مقابله جدی و واقعی با مفاسد اداری و اخلاقی.

5- تقویت امید به آینده و حفظ ظرفیت‌های انقلاب.

6- تحقق اقتصاد مقاومتی به عنوان تنها راه مقابله با استراتژی تحریم اقتصادی دشمن.

7- حضور به موقع و عمل انقلابی در مواجهه با جنگ نرم دشمن همچون جنگ سخت.

8- تقویت وحدت و انسجام ملی.

مقام معظم رهبری در دیدار مهمانان شرکت‌کننده در سیزدهمین اجلاس بین‌المجالس کشورهای اسلامی با تأکید بر اینکه نباید گذاشت که امپراطوری خطرناک تبلیغاتی غرب که عمدتاً به دست صهیونیست‌‌ها اداره می‌شود، مسائل مهم دنیای اسلام را نادیده بگیرد و با توطئه سکوت، مسائل اصلی امت اسلامی را محو کند، خاطرنشان کردند: شکست صهیونیست‌‌ها در جنگ نرم امکان‌پذیر است، همانگونه که آنها در جنگ سخت و در لبنان شکست خوردند و مجبور به اعتراض به آن شدند./۸۷۶/د۱۰۳/س

منبع: جوان آنلاین

ارسال نظرات