۲۴ دی ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۵
کد خبر: ۵۴۸۷۶۵
در مقاله‌ای بررسی شد؛

تفاوت دینداری در بین خانواده‌های روحانی و غیرروحانی

نهاد خانواده،به عنوان مؤثرترین وسیله حفظ ویژگی‌های مشخص فرهنگی و وسیله انتقال این ویژگی‌ها به نسل‌های بعدی، با کارکرد درست خود، می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در انتقال فرهنگ دینی نسل قدیم به نسل جدید داشته باشد.
خانواده

به گزارش خبرگزاری رسا، یکی از مسائل اساسی جوامع در حال گذار، مسئله تغییرات دینداری از بعد نسلی است. این تحقیق علاوه بر توجه به رویکرد کلان، با تأکید بر پدیده‌های خرد دامنه، مانند خانواده و از طریق مقایسه خانواده‌های روحانی و غیرروحانی، در پی بررسی سهم مؤلفه‌های دینی خانوادگی در تبیین تفاوت نسلی از حیث دینداری است.

 مقدمه

مسئله تغییرات در حوزه دین و دینداری، همواره یكی از مهم‌ترین دغدغه‌های محققان علوم اجتماعی بوده است. این توجه، علاوه بر ضرورت‌های ایدئولوژیک و سیاسی، که ناشی از وقوع انقلاب اسلامی و حاکمیت نظام اسلامی در ایران می‌باشد، نتیجه دلالت‌های کارکردی دین برای جامعه است.

بر پایه تحلیل‌های نظری، دینداری یکی از حوزه‌های اصلی است که در جوامع در حال گذار، دستخوش تغییر و دگرگونی می‌شود. با توسعة نهادهای مدرن در جوامع در حال توسعه، نه تنها نسبت نهاد دین با سایر نهادهای اجتماعی دستخوش تحول می‌شود، بلکه مجموعه آگاهی‌های همراه با نهادهای مدرن سطح و شیوة دینداری افراد را نیز تغییر می‌دهد.

اگر بپذیریم که رویکرد نظم و تغییر و نظریه‌های مربوط به آنها، دو روی یک سکه‌اند و عدم شناخت یکی، مانع شناخت درست دیگری است، از نگاه جامعه‌شناسی نظم، مسئله چگونگی انتقال آموزه‌های دینی، از نسل والدین به فرزندان و مکانیسم بازتولید فرهنگ دینی جامعه مطرح است؛ فرایندی که در تبیین تفاوت‌های نسلی در ایران، کمتر مورد توجه بوده است.

تحقیقات انجام شده در ایران نشان می‌دهد که بیشترین میزان احساس تعلق به گروه‌های نخستین و بیشترین میزان اعتماد به گروه‌های نخستین، همگی مربوط به خانواده و اعضای آن می‌باشد.

مطالعات نشان می‌دهند که نزدیکی و کیفیت روابط زناشویی و نیز کیفیت روابط میان نوجوانان و والدین، به طور معناداری بر شدت عقاید و اعمال دینی نوجوانان مؤثر است. همچنین، نوجوانانی که با هر دو والد بیولوژیک و ازدواج کرده خود، زندگی می‌کنند 36 درصد بیشتر از نوجوانانی که در خانواده تک والدی زندگی می‌کنند، گرایش به عبادت و پرستش خدا دارند.

تأکید بر اهمیت خانواده در تبیین تفاوت‌های نسلی، با توجه به تغییرات ساختی و کارکردی آن در جوامع در حال گذار، به لحاظ نظری از دو جهت قابل تأمل است: یکی اینکه در جوامع در حال گذار، اجتماعات به درجات مختلف در معرض تغییر بوده‌اند. دوم و مهم‌تر اینکه، خانواده نهادی پایدار و پویا است که برای فائق آمدن بر مشکلات تطابق بیرونی و یگانش درونی، از انعطاف‌پذیری برخوردار است.

مسئله کلی که اینجا مطرح است اینکه با توجه به تغییرات ساختاری کلان و تأثیرات دین زداینده آن در جامعه، آیا نهاد خانواده می‌تواند با توجه به ویژگی‌ها و کارکردهایش، در تعدیل وضعیت تغییرات دینداری از بعد نسلی و اجتماعی کردن دینی نسل جوان موفق باشد؟

این پژوهش علاوه بر طرح این سؤال اصلی و انضمامی که «آیا وضعیت تفاوت نسلی از حیث دینداری در خانواده‌های روحانی، متفاوت از خانواده‌های غیرروحانی است؟»، در پی پاسخ به این سؤال می‌باشد که «چه مؤلفه‌های دینی خانوادگی، با تفاوت نسلی از حیث دینداری رابطه دارند؟».

زمینه و چارچوب نظری

برای تبیین تفاوت نسلی و تغییرات دینداری از بعد نسلی، از نظریه مانهایم و برگر و برای تبیین نقش خانواده در تعدیل این وضعیت، از نظریه گودنو استفاده شده است.

مانهایم: نسل تاریخی

بر اساس نظر مانهایم، تغییر اجتماعی رخ داده در بخش مهمی از نسل جوان‌تر، موجب امتناع، مخالفت و تغییر میراث فرهنگی ایجاد شده از نسل‌های کهن‌تر و پذیرفته شده از سوی بسیاری از معاصران آنان می‌شود.

براین‌اساس، تجربیات منحصر به فرد نسلی و هویت‌های برآمده از آن در هر جامعه، گرایشات فرهنگی هر نسل را شكل می‌دهد.

پیتر برگر: دنیوی شدن و و ضد دنیوی‌شدن

از نظر برگر با چندگانه شدن زیست جهان‌های اجتماعی، وظیفة قدیمی دین، یعنی ایجاد چتری فراگیر از نهادها، برای یکپارچگی با معنای جامعه، به طور جدی مورد تهدید قرار می‌گیرد.

به موازات رشد تدریجی چندگانگی، فرد به ناگزیر با دیگرانی مربوط می‌شود که به باورهای او اعتقادی ندارند و معانی، ارزش‌ها و اعتقادات متفاوت و گاه، متضادی بر زندگیشان حاکم‌اند. در نتیجه، جدا از سایر عوامل مؤثر در این راستا، چندگانگی نیز تأثیری دین زداینده دارد؛ یعنی چندگانه شدن تسلط دین بر جامعه و فرد را سست می‌کند.

علی‌رغم اینکه برگر یک رابطه عام میان تکثرگرایی و سکولاریزاسیون در نظر نمی‌گیرد، با این همه کماکان بر نقش تکثرگرایی در سکولاریزاسیون افراد، هرچند با تعدیلی در آن تأکید می‌کند، زیرا معتقد است که مدرنیزاسیون، جوامعی بس نامتجانس و جهش میان فرهنگی بزرگی پدیدآورده است که دو عاملی هستند که در جهت تکثرگرایی‌اند و نه استقرار انحصارات مذهبی.

گودنو: توافق بین نسلی

گودنو، ادعا می‌کند که پذیرش اعتقادات والدین با عواملی چون: 1. ادراک فرزندان از تناسب پیام؛ 2. انگیزش فرزندان برای همنوایی با اعتقادات والدین؛ 3. فهم فرزندان از میزانی که والدین می‌خواهند فرزندان در ارزش‌هایشان با آنها سهیم باشند، مرتبط است. مناسب بودن و به جا بودن پیام‌های (ارزش‌ها) والدین، از نظر فرزندان اثر مستقیم بر جامعه‌پذیری آنان دارد.

ازآنجاکه جامعه ایران، با اجرای برنامه‌های توسعه‌ای و طی‌کردن روند نوسازی ، با دگرگونی‌هایی در ساختارهای اجتماعی و سیاسی مواجه بوده است و همچنین، ازآنجاکه جوانان بنا به الزامات زندگی فردی و اجتماعی، زودتر و بیشتر در معرض فرایندهای تغییر و زندگی در زیست جهان‌های متکثر قرار می‌گیرند، طبق نظر مانهایم و برگر، فرض ما این است که دینداری فرزندان به طور کل، کمتر از دینداری پدران باشد.

طبق نظر گودنو، انتظار می‌رود هم دینداری فرزندان روحانی، بیشتر از غیرروحانی باشد و هم تفاوت نسلی در خانواده‌های روحانی کمتر باشد. دلالت‌های نظری برای اجتماعی‌کردن دینی، ادراک فرزندان از اهمیت دینداری برای پدر و توافق دینی والدین، به عنوان مؤلفه‌های دینی خانوادگی که به نظر می‌رسد موجب انتقال دینداری پدران به فرزندان شود، از نظریه گودنو اخذ گردید.

تعریف نظری و عملیاتی مفاهیم پژوهش

دینداری، یک مفهوم چند بعدی است که در این تحقیق، بنا به مدل سنجش دارای چهار بعد است:

بعد اعتقادی: بر اساس آموزه‌های اسلامی، «عقیده» محتوای نظری یک آیین است که ناظر به موضوعات بنیادین هستی‌شناختی و مسائل غایی حیات است.

بعد عبادی: منظور از «عبادیات»، کلیه رفتار و آدابی است که فرد در مقام پرستش، نسبت به معبود خویش به انجام می‌رساند.

بعد اخلاقی: نواصی و نواهی دینی، مربوط به حوزه نیکویی‌شناسی را «اخلاق» می‌گویند.

بعد شرعی: «شریعت»، مجموعه دستورات و اوامر صریح و غیر‌صریح (مستنبط) دینی است که در اسلام، «فقه» خوانده می‌شود.

تفاوت نسلی، به معنی وجود تفاوت‌های دانشی، گرایشی و رفتاری ما بین دو نسل با وجود پیوستگی‌های كلان، متأثر از ساختارهای اجتماعی فرهنگی و تاریخی است .

اجتماعی‌كردن دینی، فرایندی است که طی آن ارزش‌ها و باورهای دینی یک نسل به نسل بعدی انتقال می‌یابد.

نظارت دینی خانوادگی عبارت است از: میزانی که والدین احساس می‌کنند که فرزندان باید از دستورات و راهنمایی‌های آنان، در مورد اعتقادات و موضوعات دینی پیروی کنند .

اهداف والدین عبارت است از: میزانی که والدین می‌خواهند فرزندانشان اعتقادات آنها در مورد دین را بپذیرند.

استراتژی‌های جامعه‌پذیری عبارت است از: اعمال و روش‌هایی که والدین برای تعلیم و تربیت دینی فرزندانشان به کار می‌گیرند.

توافق دینی والدین، به معنی توافق والدین بر سر ارزش‌ها، اعتقادات و مناسک دینی است.

ادراک از اهمیت دینداری برای پدر، به این معنی است که فرزندان تا چه حد درک کرده‌اند که اعتقادات و اعمال دینی آنان، برای پدرانشان مهم است .

یافته‌های تحقیق

یافته‌های توصیفی متغیرهای اصلی

یافته‌های توصیفی در خصوص متغیرهای مستقل تحقیق، حاکی از این است که فرایند اجتماعی‌کردن دینی و توافق دینی والدین، که توسط پدران گزارش شده است، به طور متوسط در خانواده‌های روحانی بیشتر از خانواده‌های غیرروحانی است. گرچه این تفاوت اندک است. همچنین، فرزندان در خانواده‌های روحانی، به طور متوسط در مقایسه با فرزندان در خانواده‌های غیرروحانی، اهمیت دیندار بودنشان را برای پدرانشان بیشتر درک کرده‌اند.

یافته‌ها حاکی از این است که فرزندان در خانواده‌های روحانی، به طور متوسط از فرزندان در خانواده‌های غیرروحانی دیندارترند.

یافته‌های استنباطی (آزمون فرضیات)

با توجه به مقدار به دست آمده برای این آزمون  و نیز سطح معناداری آن می‌توان گفت: تفاوت مشاهده شده از حیث دینداری، بین پدران و فرزندان به لحاظ آماری معنادار است. بنابراین، فرضیه اول تأیید گردید. برای آزمون فرضیه دوم و مقایسه دینداری فرزندان در خانواده‌های روحانی و غیرروحانی، مقدار به دست آمده حاکی از معنادار بودن تفاوت مشاهده شده، میان دینداری فرزندان خانواده‌های روحانی و غیرروحانی است. برای آزمون فرضیه سوم حاکی از این است که به طور معنادار تفاوت نسلی در خانواده‌های روحانی، کمتر از خانواده‌های غیرروحانی است.

اما نتایج برای رابطه بین اهمیت دینداری برای پدر و تفاوت نسلی نشان می‌دهد که این رابطه، به‌طورکلی و برای خانواده‌های غیرروحانی معنادار است، ولی برای خانواده‌های روحانی، با توجه به سطح معناداری آن معنادار نیست.

نتیجه‌گیری

همان‌طور که نتایج این تحقیق نشان می‌دهند، علی‌رغم وجود تفاوت نسلی از حیث دینداری که می‌تواند ناشی از تغییر و تحولات کلان ساختاری و تجربه زیسته متفاوت دو نسل در جریان گذار جامعه ایران از مرحله سنتی به مدرن باشد، همچنان‌كه نهاد خانواده، به عنوان پایدارترین و مؤثرترین وسیله حفظ ویژگی‌های مشخص فرهنگی و وسیله انتقال این ویژگی‌ها به نسل‌های بعدی، با کارکرد درست خود، می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در انتقال فرهنگ دینی نسل قدیم به نسل جدید داشته باشد./۹۹۸/د۱۰۳/س

منبع: مقاله بررسی تفاوت نسلی در دینداری در بین خانواده‌های روحانی و غیرروحانی شهر قم) نوشته محسن نیازی، محسن شاطریان، محمدامین پاك‌زمان قمی ،ر فصل نامه علمی پژوهشی ( معرفت فرهنگی اجتماعی )

ارسال نظرات