۲۱ آذر ۱۳۹۶ - ۱۹:۰۴
کد خبر: ۵۴۲۹۳۳
در پاسخ به شبهات وهابیت علیه تشیع؛

هفتمین جلد موسوعه رد شبهات منتشر شد

این مجموعه با توجه به تغییر هجمه‌ها و شبهات دشمنان اسلام علیه مذهب اهل بیت و با هدف انجام این وظیفه خطیر و دفاع از مذهب اهل بیت تنظیم شده است.
هفتمین جلد موسوعه رد شبهات

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، گروه کلام و معارف پژوهشکده حج و زیارت وابسته به حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، مجموعه «موسوعه رد شبهات» را به قلم جمعی از نویسندگان به رشته تحریر درآورده و مؤسسه فرهنگی هنری مشعر آن را منتشر کرده است.

این مجموعه با توجه به تغییر هجمه‌ها و شبهات دشمنان اسلام علیه مذهب اهل بیت علیهم السلام در سال های اخیر و با هدف انجام این وظیفه خطیر و دفاع از مذهب اهل بیت علیهم السلام تنظیم شده است و در آن توجهی ویژه به مسأله «پاسخگویی به شبهات» شده است.

شيعه و وجود نص بر امامت به قلم حميدالله رفيعي زابلی، شيعه و تجسيم اثر رحمت‌الله ضيائی، شيعه و تقريب مذاهب اسلامي از همین نویسنده و شيعه و غلوّ به مقام ائمه علیهم‌السلام اثر محمدباقر فرضی عنوان موضوع‌های هفتمین جلد موسوعه رد شبهات است.

بر اساس نوشتار حمیدالله رفیعی زابلی با عنوان «شیعه و وجود نص»، اين نتيجه به دست می‌آيد:

اولاً اختلاف شيعه در تعيين امام، نه تنها دليل بر وجود نداشتن نص بر امامت نيست، بلکه برعکس، اين اختلافات، خود حاکی از آن است که نصوصی بر امامت وجود داشته که سبب اين اختلافات شده است. افزون بر آن، دلايل و احاديث عام و خاص، نه تنها در کتاب‌های شيعه، بلکه در کتاب‌های معتبر اهل سنت، بر امامت دوازده امام، به ويژه امامت بلافصل امام علی علیه‌السلام وجود دارد.

غير از مذهب اثناعشری، هيچ مذهب ديگری در ميان مذاهب اسلامی وجود ندارد که مذهب اهل بيت علیهم‌السلام باشد و تنها مذهب اثناعشری است که به دلايل متقن و روايات موجود در کتاب‌های شيعه و اهل سنت، هم قائل به امامت و ولايت بلافصل علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله است و هم اهل بيت آن حضرت را که دوازده امام باشند، پيشوايان دينی، علمی و سياسی خود می‌دانند؛ زيرا فرقه اسماعيليه نيز شيعه واقعی نيست و بنياد کلامی و اعتقادی اين فرقه را باطنی‌گری تشکيل می‌دهد و در مسئله امامت، کاملا عنوان شيعی بودن از اين فرقه سلب می‌شود؛ به علت اينکه شيعه به معنای واقعی کلمه، به پيروان امام علی و اهل بيت رسول خدا گفته می‌شود و اسماعيليه در مسئله امامت راه انحراف را رفته است.

فرقه زيدی نيز از شيعيان واقعی امام علی علیه‌السلام به شمار نمی‌آيند؛ زيرا آنان در مسئله امامت، راهی را رفته‌اند که با مکتب اهل بيت علیهم‌السلام و امام علی علیه‌السلام، مغايرت دارد. اين فرقه در فقه و احکام عملی، راه ابوحنيفه را در پيش گرفته‌اند و از فتواهای اين پيشوای اهل سنت پيروی می‌کنند.

پس تنها مذهب اماميه است که پيروان آن از شيعيان واقعي علی علیه‌السلام و مصداق سخن پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله هستند که در تفسير آيه (أُوْلَئِك هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ)  فرمود: «آنان علی علیه‌السلام و شيعيانش هستند». تنها اين مذهب است که به آيه تطهير، مباهله، اولی الامر، تبليغ، ولايت  و آيات ديگر قرآن کريم اعتنا کرده و امامان و پيشوايان معصومشان را بر طبق اين آيات شريف برگزيده‌اند.

در نتیجه‌گیری مقاله «شیعه و تجسیم» به قلم رحمت‌الله ضیائی آمده است:

شيعه اماميه با تمسک به قرآن و اهل بيت علیهم‌السلام در تبيين عقايد خويش، هميشه خداوند را منزّه از هر گونه شائبه تجسيم و تشبيه دانسته است. از نگاه شيعه، نه تنها خداوند منزّه از جسم است، بلکه اگر کسی معتقد به تجسيم باشد، کافر و نجس است. بنابراين نسبت اعتقاد به تجسيم به بزرگان شيعه و شخصيتی چون هشام بن حکم که از اصحاب گران‌قدر امام صادق علیه‌السلام بود، دروغ است.

درباره رسوخ تجسيم از يهود به جوامع اسلامی نيز روشن شد که اين انديشه از زمان خليفه دوم، از سوی احبار و رهبانان در ميان مسلمانان ترويج شد. با روی کار آمدن معاويه و خاندان بنی‌اميه، فرصت برای نفوذ چنين انديشه‌هايی بيشتر آماده شد. معاويه و خاندان او، در ترويج اسرائيليات نقش کليدی داشتند. از عوامل ترويج فرهنگ بنی‌اسرائيل می‌توان به فعاليت گروهی از اهل کتاب و بعضی از مسلمانان در نقل روايات دروغ برگرفته از تورات و انجيل تحريف شده و آثار ديگر اهل کتاب اشاره کرد.

برخی از اهل کتاب از روی اجبار مسلمان شدند؛ در حالی‌که هنوز عقايد و باورهای يهودی و مسيحی در وجود آنها زنده بود. اين افراد اطلاعات فراوانی از تورات و انجيل موجود داشتند؛ مسلمانان نيز به ديده دانشمند و افراد بااطلاع به آنها نگاه می‌کردند و آنان نيز در محافل و جمع مسلمانان از اسرائيليات روايت می‌کردند.

ابن تيميه ادامه‌دهنده و مروج انديشه يهودی و اسرائيلی در قرن هشتم هجری است. دانشمندان روزگار ابن تيميه، با مشاهده انکار ضروريات دين، از او بيزاری جسته، به گمراهی وي حکم دادند و توبه را بر او واجب دانستند. وی در مصر، قاهره، اسکندريه و دو بار هم در دمشق به زندان رفت و همان جا در بيستم ذی‌قعده 728هجری قمری درگذشت. عقايد و آرای ابن تيميه، قرن‌ها به فراموشی سپرده شده بود تا اينکه در قرن دوازدهم هجری، محمد بن عبدالوهاب نجدي به ترويج عقايد او پرداخت.

رحمت‌الله ضیائی در مقاله دیگری با عنوان «شیعه و تقریب مذاهب اسلامی» چنین نتیجه می‌گیرد:

وحدت بين مذاهب اسلامی، يکي از ضروريات امت اسلامی است که بزرگان و دلسوزان شيعه و اهل سنت از قديم به آن توجه داشته‌اند و راهکارهای آن را بررسی و عملاً با تأسيس نهادي به نام «المجمع العالمي للتقريب بين المذاهب الاسلامية»، گام‌های مثبت در نزديک شدن به همگرايی مذاهب اسلامی برداشتند. با ايجاد اين نهاد مقدس و اساسی، تعامل علمي، فرهنگی و اجتماعی بين پيروان مذاهب، به ويژه بين دو نهاد علمی جهان اسلام، يعنی حوزه علميه قم و دانشگاه الأزهر پيش آمده که ثمرات و برکات زيادی را برای امت اسلامی داشته است. متأسفانه در اين ميان فرقه نوظهور وهابيت با ايجاد شبهات بی‌اساس، سعی دارد نگذارد امت اسلامی به سوی وحدت حرکت کند و به مجد و عظمت گذشته بازگردد.

در اين مقاله سعی شده است به تعدادی از شبهات وهابيت در بخش تقريب پاسخ داده شود:

۱. ثابت شد که شيعيان، هيچ يک از اهل سنت را ناصبی نمي‌دانند و ناصبی تعريف خاص خود را دارد که از سوی علمای شيعه و اهل سنت به ويژگی‌های آن توجه شده و از نگاه هر دو فرقه، ناصبی به کسي گفته می‌شود که دشمنی اهل بيت علیهم‌السلام، دين و مرام او باشد؛ مانند خوارج. در حالی‌که اهل‌سنت، محبت اهل بيت را واجب می‌دانند و به آن افتخار می‌کنند.

۲. شيعيان نه با اصحاب پيامبر دشمنی دارند و نه به خلفای اهل سنت توهين می‌کنند.

3. ثابت شد که بين عقايد شيعه و اهل سنت، مشترکات زيادی وجود دارد و اختلافات در بخش احکام عملی است. سه اصل اساسی و بنيادين توحيد، نبوت و معاد که شناسنامه يک مسلمان است، در هر دو فرقه به عنوان اصول دين و اساس عقايد يک مسلمان شناخته می‌شود و با اقرار به آنها، فرد، مسلمان به شمار می‌آيد و حکم اسلامی بر وی جاری می‌شود. در نتيجه آنچه وهابيت در مورد اختلاف بنيادين بين عقايد شيعه و سنی مطرح می‌کند، ادعايی بی‌اساس و در راستای اختلاف‌افکنی است.

«شیعه و غلو به مقام ائمه» عنوان مقاله پایانی این اثر نوشته محمدباقر فرضی است که وی در نتیجه‌گیری پایانی آن آورده است:

ترديدی نيست كه غلوّ به مفهوم نقش خدايی دادن به غير پروردگار حق، از نگاه همه مسلمانان مردود است و غلات از مسلمانان محسوب نمی‌شوند. بزرگان شيعه نيز با تأسی از ائمه علیهم‌السلام، آنان را مسلمان نمی‌دانند. اما در اين ميان، پيروان اهل بيت علیهم‌السلام كه بر اساس سفارش‌های مؤكد پيامبر اعظم صلی الله علیه و آله، اهل ‌بيت او را همانند قرآن، در اصول و فروع دين، امام و مقتدای خود می‌دانند، از سوی گروهی از نويسندگان، به ‌ويژه وهابی‌ها متهم به غلوّ می‌شوند. ولی با بررسی و نقد مفصّلی كه ارائه شد، هيچ‌كدام از ادعاهای نويسندگان وهابی از مصادیق غلوّ نيست.

مؤسسه فرهنگی هنری مشعر، هفتمین جلد موسوعه رد شبهات با موضوع شیعه (۱) را در قطع رقعی، شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و 212 صفحه به کوشش گروه کلام و معارف پژوهشکده حج و زیارت وابسته به حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت منتشر کرده است./920/ن ۶۰۱/ش

ارسال نظرات