۲۰ آذر ۱۳۹۶ - ۱۳:۳۶
کد خبر: ۵۴۱۷۷۹

«بانکداری» محروم از ایده‌های اسلامی

بانكداران غربي كه براي قرن‌ها به پديده‌اي به نام بهره يا «ربا» خو گرفته بودند، بانكداري اسلامي و ماليه اسلامي را با آغوش باز پذیرفته و از خلاقيت‌هاي بانكداران اسلامي، بهره مي‌جويند.
بانکداری اسلامی

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، بانکداری اسلامی، بانکداری بدون ربا، بانکداری سنتی؛ بانکداری اسلامی چه صیغه ای است؟ بانکداری بدون ربا یعنی چه؟ بانکداری سنتی چه تفاوتی با بانکداری اسلامی و بانکداری بدون ربا می تواند باشد؟ این سوالاتی است که ذهن مختصصین به این امر را به خود واداشته و متفکرانه و مجّدانه برای این محققین، نه تنها در ایران، بلکه در کشورهای پیشرفته و صنعتی به خود جذب کرده است.

در نظر عموم مردم، بانکداری اسلامی یعنی بانکداری بدون ربا! حال آنکه تفاوت های اساسی بین این دو وجود دارد.

برخی افراد که نیازمند دریافت وام هستند، وقتی با کارمندان و سیستم بانکی اوقات خود را سپری می کنند و یا موفق به اخذ وام شده و یا ناامید و دست از پا دراز تر به سوی کاشانه خود باز می گردند، تفاوتی را در سیستم بانکداری و همچنین قردادها متوجه نمی شود و سودی که بانک می گیرد را با ربا برابر می دانند.

وقتی بیلبوردهای بزرگ و تابلوهایی را در سطح جاده ها، شهرها و حتی پیامک های تبلیغاتی دیده می شود که فلان بانک با بیشترین سود بهره به سپرده ها پرداختی دارد و یا اینکه وام بدون کمترین بهره پرداخت می شود، بدون حتی ضامن، سراسیمه به سوی آن بانک روانه شده و وقتی از موضوع مطلع و با واژه های نامانوس آشنا شده، همان راهی که با شوق و امید برای اخذ وام داشتند، از درب بانک خارج نشده ، در فکری عمیق فرورفته و پشیمان! از نیافتن راهی برای حل مشکلات خود. البته باید دانست همین مسأله می تواند آسیب اجتماعی جدی به همراه داشته و به مرور شاهد کاسته شدن از سرمایه اجتماعی در جامعه شویم.

بگذریم؛ مختصصان در این امر معتقدند که بانکداری اسلامی با بانکداری بدون ربا و بانکداری سنتی تفاوت هایی دارد. اما به راستی چه تفاوت هایی وجود دارد که وام گیرنده و سپرده گذار، خیلی تفاوتی ملموسی را درک نمی کنند؟ و بعضا این جمله به ذهن و حتی در دهان ها تکرار می شود که خودشان را با این سیستم سرکارگذاشته اند و یا اینکه برچسب اسلامی را نیز به آن می زنند.

بانکداری سنتی، بانکداری بدون ربا و بانکداری اسلامی

ابتدا باید به تاریخچه ای از بانکداری اسلامی پرداخت، که آیا اصلا بانکداری اسلامی پشتوانه فکری دارد یا خیر؟ و یا اینکه پشتوانه دینی می تواند داشته باشد یا نه؟!

برخی معتقدند که اولین تلاش ها برای اسلامی کردن بانک ها به اوایل دهه 1940 باز می گردد، اما اولین موسسه ای که به صورت دقیق بانکداری اسلامی را در راستای کار خود قرار دارد به سال 1963 در مصر باز می گردد و این تجربه تا سال 1976 ادامه داشته و طی این سالها تنها 9 بانک در این کشور توانست تاسیس شود که این بانک ها نه "بهره" می گرفتند و نه بهره می دانند و تجارت و صنعت خود را به صورت "مشارکتی" در سرمایه صورت می دادند و در سود و زیان به نسبت سرمایه گذاری سود و زیان می بردند.

از سال 1971 به تدریج بانک های بدون ربا در خاورمیانه نیز شکل گرفت و این نوع از بانکداری که نوع جدیدی محسوب می شد، شروع به کار کرد.

مصر و پاکستان به صورت مشترک از تاسیس بانک بین المللی حمایت کردند و پس از سه سال مطالعه در این زمینه در نهایت در سال 1975 بانک توسعه اسلامی تاسیس شد که البته با توجه به روش های به کارگیری سرمایه در کشورهای مختلف تفاوت هایی وجود داشت و این یعنی اولین مشکل بانکداری اسلامی! (تقی زاده، 1391: 48).

انتشار کتاب مشهور «البنک الربوی فی الاسلام» اثر سید محمدباقر صدر در پیدایش این نوع از بانکداری تاثیر زیادی داشت. همچنین باید از صاحب نظران ایرانی از جمله؛ شهید مطهری، شهید بهشتی و آیت الله هاشمی شاهرودی اشاره  کرد.

شهید صدر دو بحث در ایجاد بانکداری غیرربوی بیان داشته است؛ اول اینکه بانکداری، چگونه اسلامی می شود و دوم چه کنیم تا در صورت عدم تغییر وضع موجود، نوعی بانکداری رواج یابد که لااقل شبهه ربوی نداشته باشد که شهید صدر روش دوم را پیشنهاد کرد. ایشان اجرای روش اول را که شامل ایجاد تغییرات اساسی در ساختار و بنیان بانکداری است به دلیل نبود شرایط کافی، مناسب ندانسته و بنابراین بانکداری بدون ربا را مطرح می کرد.(تاریخچه بانکداری اسلامی).

بنابراین اولین پایه بانکداری اسلامی بر دو نکته تمرکز داشته است، بانکداری بدون ربا دادن و بدون ربا گرفتن و دوم؛ مشارکت در سرمایه گذاری.

باید دید بانکداری اسلامی چه تفاوتی با بانکداری بدون ربا و یا بانکداری سنتی می تواند داشته باشد؛ باید گفت که در بانکداری اسلامی عقود مشخص است و در سرمایه گذاری‌ها صرفا و فقط باید در راه های شرعی به کار گرفته شود. به عبارتی در بانکداری اسلامی بانک، سرمایه گذار و یا وام گیرنده نمی تواند هدفش بر فرض مثال، ساخت کارخانه مشروب سازی باشد و یا سرمایه صرف کارهای غیر شرعی شود.

همچنین؛ نکته دیگر در بانکداری اسلامی توجه به اصول اخلاقی است، به عبارتی توجه به وضعیت مشتریان، نحوه رفتارها با مشتریان است در این نوع از بانکداری حائز اهمیت و مورد توجه قانون گذار قرار گرفته است.

بانکداری غیرربوی صرفا در پاکستان و ایران دایر است و این در حالی است که کشورهای اسلامی دیگر از جمله عربستان و مالزی ضمن داشتن بانک های غیر ربوی، دارای بانک های ربوی نیز هستند، یعنی در کنار اجرای سیستم بانکداری اسلامی به طور اعم و بانکداری بدون ربا به صورت اخص، بانکداری ربوی نیز در قانون آنها گنجانده شده است.

عقودی که در بانکداری بدون ربا در قانون بانکداری ایران گنجانده شده شامل؛ 1- مضاربه(بازرگانی داخلی ـ صادراتی ـ وارداتی )، 2- مشارکت مدنی ( بازرگانی ـ تولیدی ـ صادراتی ـ مسکن و ساختمان)، 3- فروش اقساطی (مواد اولیه ـ ماشین آلات ـ مسکن)، 4- سلف، 5-  اجاره به شرط تملیک، 6- قرض الحسنه (ازدواج ـ تعمیر و تامین مسکن ـ کمک هزینه درمان ـ کمک هزینه تحصیلی) و 7- جعاله می باشد.

بنابراین تفاوتی اساسی می تواند بین انواع بانکداری یعنی سنتی، غیرربوی و بانکداری اسلامی باشد. بانکداری اسلامی علاوه بر غیر ربوی بودن، راه صرف سرمایه و وام نیز باید در راه‌های مشروع باشد و اینکه به اخلاق و عدالت نیز توجه شود.

ظرفیت های بانکداری اسلامی در نظام بین الملل و جهان اسلام

وجود  حدود یک میلیارد و سیصد میلیون مسلمان در جهان که بیشترین عضویت را در میان همه ادیان دارد، وجود دارد و همچنین پراکندگی این سیل جمعیت خود دلیل موجه و منطقی است که کشورهای غربی به این فکر افتاده که علاوه بر تعداد زیاد مسلمین، به اهداف آنها در سرمایه گذاری سرمایه های کلان و نیز حذب سرمایه های مردم این دین توجه جدی و ویژه ای داشته باشند. به خصوص این امر زمانی برای غربی ها جدی تر تلقی می شود که سرمایه بسیاری متعلق به مسلمانان است.

همچنین وجود منابع نفتی در منطقه مسلمان نشین جهان یعنی غرب آسیا نیز مورد توجه غربی ها بوده و برنامه های دقیق برای جذب این پول ها دارند.

تحقیقات موسسات رتبه بندی غرب و تحلیل های منتشر شده در نشریات آنها نشان می دهد، بانکداری اسلامی در حال رشد بوده و موسسات مالی اسلامی طبق شریعت به خوبی مسیر بهبود را طی می کنند.

جاي شگفتي دارد كه بانكداران غربي كه براي قرن‌ها به پديده‌اي به نام بهره يا «ربا» خو گرفته بودند، بانكداري اسلامي و ماليه اسلامي را با آغوش باز پذیرفته و از خلاقيت‌هاي بانكداران اسلامي، بهره مي‌جويند. در نتيجه بانكداري و ماليه اسلامي كه تا چند سال قبل به عنوان يك «وصله ناجور» براي صنعت بانكي و مالي اروپا تلقي مي‌شد، امروزه توانسته است خود را به عنوان يك جريان دائمي و مطمئن خدمات‌رساني مالي براي تمام جهانيان مطرح سازد و اعتماد همگان را به خود جلب نمايد.

تقاضای فزاینده در سطح جهان برای خدمات و ابزارهای مالی اسلامی، توسعه صنعت بانکداری اسلامی را تسریع می‌کند. ابزارهای مالی بانکداری اسلامی عمدتاً توسط بانک‌های اسلامی کشورهای عربی خلیج فارس و کشورهای مسلمان شرق آسیا گسترش یافته‌اند اما اکنون توجه کشورهای اسلامی و غیراسلامی را در سرتاسر دنیا به خود جلب نموده‌اند. (نقد و نسیه بانکداری اسلامی، تاریخ نشر: ۱۳۹۵/۶/۱۷)

غرب برای کسب سهم در این بازار فعال در حال بازکردن پنجره هایی در سیتسم بانکداری خود هستند و انگلستان به‌عنوان سرآمد این کشورها، اجازه تأسیس نخستین بانک کاملاً اسلامی را در این کشور صادر کرد. البته در بازارهایی که بازار مالی اسلامی هنوز گسترش نیافته است، بانکها قادر به تأمین تقاضای روزافزون مشتریان برای دریافت خدمات مالی اسلامی نیستند.

جمعیت مسلمانان و ثروتی که در منابع آنها وجود دارد، مواردی است که غربی ها را وادار به تجدیدنظر در بانکداری نموده است.

البته بانکداری نه تنها در عرصه بین المللی، بلکه برای جهان اسلام نیز می تواند مثمر ثمر باشد!

رئيس‌جمهور اندونزي در جلسه افتتاحيه پنجمین مجمع جهاني اقتصاد اسلامي که در جاكارتا پايتخت اندونزي برگزار شد، گفت: اکنون زمان آن است كه بانك‌هاي اسلامي به اشاعه تفكر خود در غرب بپردازند.

وی معتقد است مؤسسات مالي اسلامي به‌شدت موسسات مالي غربي در بحران مالي اخير لطمه نديده‌اند، چون روي دارايي‌هاي سمي سرمايه‌گذاري نكرد‌ه‌اند.

این موضوع در حالی است که بسیاری از اهل فن معتقدند که بانک‌هايي كه مطابق قوانين اسلام، در مورد پرداخت بهره و سهيم شدن در مخاطرات اعتباري اداره مي‌شوند از نظر بسياري از مردم عادلانه‌تر از بانك‌هاي سنتي به حساب مي‌آيند. اين بانك‌ها كمتر بر سود تمركز دارند و با جوامعي كه در آنها كار مي‌كنند مهربان‌تر هستند.

همین مسئله(سهیم شدن در سود و زیان) به نوعی باعث جذب سرمایه در غرب و جهان اسلام شده است، چرا که دین اسلام؛ پرداخت و دريافت بهره را ممنوع كرده و آن را نوعي قمار مي‌داند، در نتیجه؛ خطر سرمایه گذاری بين بانك و سپرده‌گذار تقسيم مي‌شود و بانك انگيزه بيشتري براي تضمين درست بودن معاملات دارد.

موارد بالا نشان از ظرفیت بالای بانکداری اسلامی در نظام بین الملل است که امید می رود این روند سیری افزایشی داشته باشد.

در اینجا به چند دلیل گرایشات نظام بانکداری به بانکداری اسلامی می پردازیم.

اولین دلیل؛ اینکه، مناطقي كه دارای سریعترین رشد در بانکداری اسلامی بوده اند، جزء كشورهاي توسعه يافته و ثروتمند جهان محسوب مي شوند. مانند مالزی که در سال 2010، بیست درصد از سیستم مالی خود را به سمت اصول اسلامی سوق داد.

همچنين بر اساس قوانين بانک‌هاي اسلامي، فرد نمي‌تواند ‏چيزي را معامله کند که هنوز وجود خارجي ندارد يا خود مالک آن نيست. اين عاملي است که به ‏گفته برخي کارشناسان، از خطر فروريختن «دومينو» گونه بانک‌ها، شبيه آنچه در بحران مالي در ‏بانکهاي آمريکايي و اروپايي اتفاق افتاد، مي‌کاهد. البته اين را نيز نبايد از نظر دور داشت که ‏رابطه بانکهاي اسلامي با تجارت و دادوستد ديگر سيستم‌هاي بانکي و مالي، به همين نسبت ‏محدودتر است.

نکته دیگر اینکه؛ این نوع از بانکداری؛ منطبق بر اصول اخلاقي همچون مذهب است. 90 درصد مشتريان خدمات بانكداري اسلامي در بانك HSBC را شركتهاي غير مسلمان تشكيل مي دهند. این امر نشان از این دارد که این سیستم بانکداری حتي براي غير مسلمانان نيز در تجارت از اهمیت زیادی برخوردار است. به عنوان مثال يكي از اصول مهم “gharar” است كه اغلب به عنوان سدی در برابر فريب و حيله تعبير مي شود اما در اصل متضمن مفاهيم گسترده تري همچون پاسخگویی و شفافیت در معاملات می باشد، اما در غرب چنان ارزشهاي اخلاقي در نظام بانكداري رايج ديده نمي شود و بتدريج براي مردم مشكلاتي را ايجاد كرده است. .(دیدگاه غرب به بانکداری اسلامی، 22 شهریور 1390)

نقاط ضعف ساختاری و اجرایی بانکداری اسلامی در ایران

جمهوری اسلامی ایران در سال 1362 به سمت بانکداری اسلامی حرکت کرد و با تصویب قانون بانکداری «بدون ربا» فصلی از بانکداری اسلامی را در کشور به مرحله اجرا درآورد.

با نگاهی منصفانه باید گفت که بانکداری اسلامی در کشور نه نشان از بانکداری اسلامی 100درصدی است و نه اینکه گفت در نظام بانکی کشور، بانکداری اسلامی نیست.

واقعیتی که هست و وجود دارد هنوز در میانه راه هستیم. قوانینی شرعی و فقهی وجود دارند، چرا که در زمان تصویب قوانین بانکداری اسلامی ، شورای نگهبان قوانین را منطبق با شرع دانسته اند. البته این به این معنا نیست که قوانین جدید نیاز به وضع نیست، بلکه باید دانست که «وضعیت مطلوب» نسبی است. یعنی ، شاید در حال حاضر قوانین شرعی باشند، اما قوانین بهتری می توان وضع کرد که امکان بیشتری به سمت «عدالت و اخلاق» وجود داشته باشد.

آنچه در سیستم بانکداری اسلامی در ایران ضعف می توان برشمرد به دو عرصه باز می گردد؛ ساختار و اجرا.

در مبحث ساختار بیشتر باید به ساختارسازی یا قوانین توجه داشت؛ یعنی اگر هر بنایی از نظر زیرساختی خوب ساخته شود و فندانسیونی مستحکم داشته باشد، اجرای آن هرچند بر فرض مثال ضعیف باشد، باز بهتر از سازه ای خواهد شد که پایه و زیربنایی قوی نداشته باشد. بنابراین، ضعف در ساختار بازمی گردد به قانونگذاری و دقت نظری جامع و کامل. البته این به این معنا نیست که اگر ساختار و قوانین دقیق و عدالت محور و اخلاق گرا وجود داشته باشد در اجرا به مشکل بر نمی خوریم، بلکه به این معناست که مشکلات کمتر می شود، لذا اگر کار ریشه ای درست شود، اجرا به نسبت، بهتر عملیاتی می شود و اگر قوانین با شتاب زدگی و دقت نظر صورت نگرفت، اجرا هر چه قوی باشد، با مشکل جدی روبه رو است.

نقطه ضعف دیگری که متاسفانه در ایران به نوعی، اگر نگویم همه مردم ، اکثریت با آن روبه رو بوده و هستند، مشکلات ساختاری در بانکداری جمهوری اسلامی ایران است. مثال قابل لمس به خصوص برای قشر مستضعفان! داشتن ضامن برای وام است که متاسفانه، با وجود مصوبات دولتی که خود نیز بعضاً دارای ضعف و مشکلات هستند، برخورد بانک‌ها با مشتریان به خصوص افرادی است که نیازمند وام های بسیار کم هستند که برای عموم افراد وام گیرنده با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند و آن زمانی است که با وجود تصویب دولت مبنی بر اینکه؛ گیرنده وام زی ده میلیون نیازمند یک ضامن است، اما با مراجعه به بانک شاهد هستیم که حتما دو ضامن نیاز هست و آنهم با خط و نشان هایی از این جمله که یکی از ضامن ها حتماً نیازمند "کسر حقوق از فیش" است که البته این یک سر از معادله ای است که بسیار کلاف های سردرگم دارد.

مشکل دیگری که عموم مردم با آن مواجهه بوده، قراردادهایی است که فرد وام گیرنده حتی ممکن است یک جمله از برگه هایی با نوشته های ریز را اصلا نخواند و این موضوع به نوعی یعنی فاجعه. صرفا دریافت کننده وام، این را می داند که وام چند درصد است و آنهم بسیاری از افراد نحوه محاسبه سود وام ها را نمی دانند.

این دو مورد از اجرائیاتی بود که بسیاری از افراد در عرصه وام گرفتن با آن مواجه بوده و نیاز به توصیف نیست.

بنابراین می توان دو مشکل در بانکداری در ایران شاهد بود، در ساختار یا قانون سازی و در اجرا و نحوه برخورد با افراد وام گیرنده و سپرده گذار.

بانکداری اسلامی؛ آسیب ها، راهکارها و امیدها

بانکداری اسلامی همانطور که قبلا گفته شد، تفاوت های جدی با بانکداری بدون ربا و سنتی دارد که با توجه به ویژگی های آن، ظرفیت خوبی را در نظام بین الملل، جهان اسلام و ایران می تواند داشته باشد.

اما به راستی چه آسیب هایی می تواند در بانکداری به طور کلی وجود داشته باشد؟! شاید مهمترین آسیب آن بی توجهی به سیستم بانکداری اسلامی در ایران و جهان اسلام با توجه به بافت دینی باشد.

وقتی دین مبین اسلام قوانین شرعی را برای ما تشریح کرده، به راستی چرا ، در امور بانکداری کم توجهی صورت می گیرد؟

چرا در جوامع اسلامی به خصوص در ایران اسلامی به آیه صریح قرآن کریم بی توجهی می شود؟ مَنْ ذَالَّذی یُقرِضُ الله قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ اَضْعافاً کَثیرَةً(سوره بقره آیه 245)/ کیست که خدا را وام (قرض الحسنه) دهد و خدا بر او به چندین برابر بیفزاید.

به راستی چرا سنت حسنه در اسلام (قرض الحسنه) را به فراموشی سپرده و صرفا به فکر دنیا هستیم؟ مگر نه این است که قرآن کریم می فرماید: وَ اَخْذِهِمُ الرّبوا و قدنهُوا عَنْهُ وَ اَکْلِهِمْ اَمْوالَ النّاسِ بِالْباطلِ وَ اَعْتَدْنا لِلْکافِرینَ مِنْهُمْ عَذاباً اَلیماً(نساء/169)/ و هم بدین جهت که ربا می‌گرفتند در صورتی که از ربا خوردن نهی شده بودند و هم از آن رو که اموال مردم را باطل (‌مانند رشوه، خیانت و سرقت) می خوردند و ما برای کافران آنها مهیا داشته ایم عذابی بزرگ و دردناک.

رسول خدا (ص) به حضرت علی علیه السلام فرمودند: یا علی زمانی بر این مردم می‌آید که هیچکس از شر ربا در امان نمی‌ماند و اگر هم ربا خوار نباشد قوائی از ربا دامنگیر او خواهد شد. به خدا قسم، ربا در بین این امت مخفی تر و پنهان‌تر است از جای رد پای مورچه در صفا و مروه. بدترین رباها مسخره کردن و کوچک شمردن آبروی مؤمنان است. کسی که ربا را حلال بداند و آنرا بگیرد کافر است و قتلش واجب. (مستدرک جلد 2 صفحه 479)

 آیا باید در جوامع اسلامی، رفاه زدگی ملاک خوب بودن و بهتر بودن باشد؟ آیا مسلمین شوکت و جلال خود را در زیادی اموال نمی بینیم؟ آیا افزایش مال در سیستم اجتماعی نوعی برتری محسوب می شود؟ آیا چنین نیست که؛ وَما اتَیْتُمْ مِنْ رِباً لِیَرْبُوا فی اَموالِ النّاسِ فَلایَرْبُوا عِنْدَالله(روم/39) و آن سودی که شما به رسم ربا دادید که بر اموال مردم ربا خوار بیفزائید نزد خدا هرگز نیفزاید.

آیات قرآن کریم بیانگر این مطلب است که سبک زندگی در جامعه فعلی ایران و جهان اسلام نیازمند تغییر به منظور سعادتمندی است. سعادتمند واقعی کسی است که دنیا خود را آباد و آخرت خود را آبادتر نمیاد.

مشکلات را اگر در سیستم بانکداری از نوع اسلامی در جامعه فعلی ایران بررسی کنیم، شاهد مشکلات عدیده ای هستیم و به دوراز انصاف است فردی، بانکداری فعلی را بدون نقیصه بداند چرا که در عمل و در نتیجه وضع چیز دیگری را نشان می دهد.

 البته هیچ دردی بی دوا نیست و اگر برای مریضی دارویی نتوان تجویز کرد به این معنی نیست که آن درد لاعلاج است، بلکه فعلا تحقیقات در آن زمینه کامل نشده است. در ساختار و اجرای بانکداری اسلامی مشکل وجود و این به این معنا نیست که راهکار وجود ندارد، بلکه به این معنا است که مشکل نیازمند بررسی، دقّت نظر، شناخت راهکارها، راه یابی درست مسیر، سعه صدر و دیدگاهی کلان در نظام بین الملل هستیم.

باید افق را دید نه مسیر پیش پا را! باید ظرفیت 57 کشور جهان اسلام و نیز بیشترین جمعیت دینی را در میان ادیان دید تا بلکه بتوان راهکار و قانونی را طرح کرد که بیشترین عدالت را نسبت به دیگر مدعیان عدالت را در بر گیرد و بهترین اخلاق را در مرحله عمل به اجرا دید.

مشکلی که به نظر می رسد، کمتر به آن توجه شده ، خودباوری در بانکداری جهان اسلام و دیدگاه کلان محور است. اگر دیدگاه در سطح کلان باشد و صرفا توجه به حال حاضر نشود،  به نظر می رسد بهتر بتوان افق دید را گسترش داد.

راهکار حل بانکداری اسلامی در دو مرحله نیازمند بررسی جدی است، ابتدا ساختار و قانون سازی و دیگری در اجرائیات است.

اما نباید آیه یأس خواند و ناامیدی را در جامعه و جهان اسلام افزایش داد.

جمهوری اسلامی ایران و پاکستان تنها دو کشور هستند که بانکداری ربوی در آنها وجود ندارد و این یعنی نقطه قوت!

این امر یعنی ظرفیت سازی برای آینده نه تنها برای ایران، بلکه جهان اسلام که شامل 57 کشور مسلمان و نیز برای همه کشورها!

وقتی گرایش بانک های غربی به سمت بانکداری اسلامی در حال افزایش است؟ چرا ما باید چاره اندیشی در سطح کلان را نداشته باشیم و هنوز ملی فکر کنیم؟/841/ی۷۰۲/س

هادی ترکی، کارشناس ارشد علوم سیاسی از دانشگاه باقرالعلوم(ع)

منابع

قرآن کریم.

تقی زاده خدیجه،(۱۳۹۱)، بانکداری اسلامی در برخی کشورهای جهان، مجله اقتصادی-ماهنامه بررسی مسائل و سیاست های اقتصادی، شماره های۶و۷، شهریور و مهر ۱۳۹۱، صفحات۴۷تا۸۰.

مستدرک جلد 2.

نقد و نسیه بانکداری اسلامی، تاریخ نشر: ۱۳۹۵/۶/۱۷، http://banker.ir/news/170008)

دیدگاه غرب به بانکداری اسلامی ، 22 شهریور 1390،http://islamicbank.mihanblog.com/post/20.

تاریخچه بانکداری اسلامی،http://www.bmi.ir/Fa/DynamicPage.aspx?id=146.

 

 

ارسال نظرات