۰۹ آذر ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۶
کد خبر: ۵۴۰۸۹۷
آیت الله سبحانی تبیین کرد؛

تفاوت دیدگاه اسلام و غرب نسبت به انسان/ در غرب اخلاق سودجویی حاکم است

حضرت آیت الله سبحانی با بیان این که از دیدگاه قرآن، انسان جایگاهی محوری دارد و جهان برای و مسخر شده است، گفت: انسان در عالم غرب موجودی مادی تلقی می شود و هیچ نوع رابطه بین او و خدا قائل نیست.
حضرت آیت الله سبحانی حضرت آیت الله سبحانی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، نخستین کنگره بین المللی قرآن و علوم انسانی از صبح امروز در مجتمع آموزش عالی امام خمینی(ره) قم آغاز به کار کرده و هم اکنون در حال برگزاری است.

حضرت آیت الله جعفر سبحانی از مراجع تقلید در این مراسم با بیان این که هدف کنگره قرآن و علوم انسانی، قرآنی شدن علوم انسانی و بهره گیری هریک از دیگری است، اظهار داشت: موضوع و محمول و غایت شاکله هر علمی است و باید ببینیم انسان در قرآن و در علوم غربی چگونه است.

وی افزود: باید دید محمولاتی که قرآن بر انسان دارد چگونه است و مسائلی که در غرب بر انسان مترتب کرده است چیست، و همچنین هدف از وجود انسان را در قرآن و غرب مشخص کنیم؛ تمایز این سه از یکدیگر امری مهم است و آنگاه می توانیم به این نتیجه برسیم که باید از علوم انسانی غربی فاصله بگیریم.

استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه قم با تأکید بر این که انسان از نظر موضوع در قرآن مقام بسیار بالایی دارد، عنوان کرد: انسان در قرآن خلیفه خدا در روی زمین دانسته شده است و مسلما خلیفه باید نسبت به کسی که جانب او نمایندگی دارد یک نوع تناسبی و اقربیتی داشته باشد و به همین جهت خداوند می فرماید ما انسان را سمیع و بصیر آفریدیم.

وی عنوان داشت: انسان بصیر است و می تواند اسماءالله را حکایت کند و همچنین انسان در قرآن به عنوان مسجود ملائک بیان شده است، بنابراین از نظر وحی جایگاه انسان بسیار بلند است و به همین هم کفایت نمی کند بلکه بیان می دارد که انسان حامل امانات الهی است.

حضرت آیت الله سبحانی با اشاره به این که از دیدگاه قرآن، انسان جایگاهی محوری دارد و جهان برای و مسخر شده است، ابراز داشت: حال این ها را یک کفه ترازو بگذارید و انسان را با عالم غرب مقایسه کنید که او را موجودی مادی تلقی می کند و هیچ نوع رابطه بین او و خدا قائل نیست.

وی ابراز داشت: در علوم انسانی غربی اصلا وحی مطرح نیست بنابراین چگونه می تواند این دو علم یکی باشد؛ انسان در غرب موجودی طبیعی است که غایتی ندارد و همه دانشمندانی که حتی الهی هستند در بیانات خودشان از رابطه وحی و انسان سخن نمی گویند و از خدا نام نمی برند که گویا احساس نیازی به خدا پیدا نکرده اند.

این مرجع تقلید ادامه یادآور شد: ممکن است دانشمندی معتقد به خدا باشد ولی در فرضیات خود تأکید کند که نیازی به خدا نداریم یا اگوست کنت می گوید الان دوران تجربه است و دوره وحی و خدا سپری شده است و همه مسائل را باید در تجربه گاه درک کنیم.

وی با تأکید بر این که از نظر محمولات و مسائل علم نیز باید به این مسأله توجه کنیم، ابراز کرد: علت پیدایش خدا گرایی در انسان چیست؟ هنگامی که به قرآن می نگریم می فهمیم این مسأله ریشه فطری و آفرینش او دارد گویا انسان اگر بخواهد انسان کاملی باشد حتما باید رابطه اش با غیب محفوظ باشد.

حضرت آیت الله سبحانی با اشاره به این که ریشه مذهب در انسان فطرت است، خاطرنشان کرد: در تمامی تمدن ها یک نوع خدا گرایی و توجه به عالم غیب موجود بوده است ولی در غرب انسان هایی که علوم انسانی را مطالعه می کنند سراغ فرضیه می روند و با هم فکر می کنند که مسأله خوف و ترس از سیل و زلزله و طوفان سبب شده است که تکیه گاه غیبی به نام خدا برای خود درست کند.

وی تصریح کرد: دین می گوید خدا نگری در حقیقت انسان نگری است ولی غرب می گوید خدا نگری یک تخیل بیشتر نیست، حال خودتان تفاوت را ببینید و به همین جهت نمی توانیم این دو علم را یکی بدانیم؛ یا این که می گویند علت پیدایش خدا شناسی در بشر این بوده که وقتی در آغوش پدر و مادر بود از آنها کمک می گرفت، بعد از بزرگ شدن دید والدین نمی توانند همه مشکلات را برطرف کند تکیه گاهی فرضی به نام خدا برای خودش درست کرد.

این مرجع تقلید با بیان این که در اخلاق نیز انسان شناسی مطرح شده است، ابراز کرد: اخلاق در اسلام یک اصالت دارد، احترام به پدر و مادر، نیکی به سالخوردگان، رعایت احترام همسایگان و مسائل از این دست یک ارزش در اسلام است ولی در غرب اخلاق انتفاعی و سودجویی حاکم است.

وی ابراز داشت: در فروشگاه ها افرادی را می گذارند که بر مشتری لبخند بزنند تا بیشتر بتوانند از او مالی به دست بیاورند، اخلاق یونانی هم بر اساس انتفاع است ولی در اسلام اصالت مطرح است نه انتفاع.

حضرت آیت الله سبحانی با اشاره به این که برای انسان در دین غرض و هدفی مشخص شده است، عنوان کرد:  فلسفه غرب نیز از اول تا آخر کار شبهه پراکنی دارد ولی فلسفه اسلامی با قاطعیت سخن می گوید و امکان و وجوب و علت و معلول را قاطعانه بیان می کند.

وی تأکید کرد: بسیاری از مباحثی که به فلسفه غرب منتهی می شود به شک می رسد به همین جهت بنده تلاش کردم در اثری بین فلسفه غرب و فلسفه اسلامی فاصله ایجاد کنم؛ در روایتی می خوانیم بزرگترین جهل، ناشناسی انسان نسبت به خود و بزرگترین معرفت، شناخت او نسبت به خودش است./1330/پ۲۰۲/ق

ارسال نظرات