۲۴ آبان ۱۳۹۶ - ۱۷:۴۷
کد خبر: ۵۳۸۱۲۴

مراقبت نفس در سیره علامه طباطبایی

علامه حسن زاده آملی گفت: حضرت استاد علّامه طباطبائى در عرفان عملى سهم بسزائى داشت، مراقباتش عجيب بود، به طور دقيق كشيك نفس مى‏‌كشيد و به شايستگى مواظب احوال و اوقات و اوضاع خود بود.
علامه طباطبایی علامه طباطبایی

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا،‌ علامه طباطبایی به عنوان یکی از شخصیت‌های علمی ممتاز و تأثیرگذار در حوزه تفسیر،‌ عرفان و فلسفه در عصر معاصر به شمار می‌آید و فقط از جهت نگارش تفسیر گرانسنگ المیزان خدمت بزرگی به رهپویان حقیقت کرده است. ایشان یکی از شاگردان برجسته سیدعلی قاضی طباطبایی، آن مرد عرفانی کم نظیر است وتوشه معنوی زیادی از ایشان کسب کرده است.

علامه طباطبایی شاگردانی را تربیت کرده است که هر کدامشان وزنه‌های علمی مهم و شخصیتهای تأثیرگذاری در عرصه معارف دینی به شمار می‌آیند. از جمله این بزرگان شهید مطهری است که آثار گرانبهایش همچنان راه‌گشا و برطرف کننده خیلی از شبهات دوره کنونی است.

علامه حسن زاده آملی، علامه مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی  از مهم ترین شاگردان علامه طباطبایی هستند که به ترتیب در حوزه عرفان، کلام و عقاید و تفسیر جزء سرآمدان عصر حاضر به شمار می‌آیند.

علامه حسن زاده آملی در کتاب مجموعه مقالات بخشی از ابعاد عرفانی علامه طباطبایی را ذکر کرده که بخشی از آن موارد در ادامه می آید.

ایشان در قسمتی می‌نویسد: «ما أوحدى از بزرگانى كه گردنه‏هاى علمى را پيموده‏اند، و منازل را سير كرده‏اند و وادی‌ها را طىّ نموده‏اند، مى‏شناسيم كه توانسته‏اند عرفان را به صورت برهان پياده كنند. از آن جمله شيخ رئيس ابو على سينا است كه با آن قدرت علمى كه در رياضيّات و منطق و فلسفه داشت، توانست ظرايف و لطايف و دقائق عرفانى را در نمط‌هاى هشتم و نهم و دهم اشاراتش، به خصوص در نمط نهم آن كه در مقامات العارفين است، در كسوت برهان ارائه دهد.

و از آن جمله تركه اصفهانى، و ابن تركه‏اند كه قواعد و تمهيد القواعد نوشته‏اند، و ديگر ابن فنارى، صاحب مصباح الانس است كه آنرا شرحى بر مفتاح الغيب استادش صدر الدّين قونوى كه از اعاظم تلامذه عارف نامور اسلامى محيى الدين عربى است، نوشته است و ديگر سيّد حيدر آملى است و ديگر صدر المتألهين شيرازى است و تنى چند از بزرگانى ديگر در عالم اسلام، تا نوبت به حضرت استاد علّامه طباطبائى رسيده است كه آن جناب در اين امر، يعنى عرفان را به طريق برهان بيان كردن و به قلم آوردن، حظّ وافر؛ بلكه نصيب أوفر را دارا بود كه هم خود نفس مقدّس مستعدّ و شايق و عاشق و لايق داشت و هم اساتيد بزرگى از قبيل آيات بزرگ، جناب حاج سيّد على قاضى طباطبائى و جناب آقا سيّد حسين بادكوبى را ادراك كرده است و از محضر مبارك پر فيض آنان مستفيض بوده است؛ «... ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ،»، رساله ارزشمند علامه طباطبائى در ولايت، حجّتى باهر در اين امر است.

علامه طباطبائى و برادر بزرگوارش حضرت آية اللّه آقا سيّد محمّد حسن الهى طباطبائى، هر دو از تربيت شدگان محضر مبارك آيتين، حاج سيّد على قاضى و آقا سيّد حسين بادكوبى، در حكمت متعاليّه و عرفان علمى و عملى بوده‏اند، و در تمام دوران مسير تكاملى علمى و عملى از آغاز تا انجام، از تبريز تا نجف اشرف، همدوش بوده‏اند. وقتى حضرت استاد علامه طباطبائى از اين بنده سؤال فرمودند كه اخوى را چگونه يافته‏ايد؟ عرض كردم: آقا، جناب اخوى آية اللّه آقا سيد محمد حسن الهى، علامه طباطبائى است، با اين تفاوت كه آن جناب در تبريز اقامت فرمود و سرمايه‏اش راكد بماند، و اين جناب به حوزه علميّه قم تشريف آورده و از سرمايه‏اش كسب كرده است و ديگر با اين تفاوت كه آن جناب خيلى بذول است، و اين جناب خيلى كتوم.

امّا از جنبه عرفان عملى- و عمّده هم عرفان عملى است- باز جناب علّامه طباطبائى آيتى بود. و اين كه گفتيم عمده عرفان عملى است، بدين سبب است كه عرفان عملى آدم‏ساز است و ما بزرگ‌ترين و مهم‌ترين كارى كه در عالم داريم و هيچ‌كارى از أطوار و شئون زندگى ما مهم‌تر از آن نيست، اين است كه خودمان را درست بسازيم.»

ایشان در فراز دیگری چنین بیان می‌کند: «حضرت استاد علّامه طباطبائى در عرفان عملى سهم بسزائى داشت، مراقباتش عجيب بود، به طور دقيق كشيك نفس مى‏‌كشيد و به شايستگى مواظب احوال و اوقات و اوضاع خود بود. آدم بيدار كشيك نفس مى‏كشد و پاسبان حرم دل است، و مراقبت تامّ دارد، و نقّاد دقيق كارهاى خود است.اين چنين كس واردات و صادراتش را مى‏پايد، چانه‏اش را عقل مى‏گرداند، كسب و كارش را مواظب است، كه حرام‏خوار بد گوهر مى‏‌شود و هرزه‏خوار هرزه‏گو مى‏گردد.

انسان بيدار آنچه را كه مى‏خواند و مى‏شنود و مى‏گويد متوجه است و مصاحبت‌هايش را حتى نيّاتش را مى‏پايد، و بدان‌ها مراقبت و توجه دارد كه: «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا،» «... وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ».

... وقتى در محضر مبارك استاد، جناب علّامه طباطبائى رضوان اللّه تعالى عليه بودم، سخنانى از حالات شبش به ميان آورد و فرمود: هر وقت در روز مراقبت من قوى‏تر است، مشاهداتى كه در شب دارم زلال‏تر و صافى‏تر و روشنتر است. كسانى كه در سير و سلوك عرفان عملى، قدم نهاده‏اند شكارهائى دارند، و به خصوص در توجّهات شبانه مشاهداتى دارند.»

ایشان در پایان چنین می‌گوید:«حقّا حضرت استاد، علامه طباطبائى رضوان اللّه عليه، در نعمت مراقبت و ادب مع اللّه حظّ وافر بلكه اوفر داشت. وجودى كه تمام شئون زندگى او و همه آثار قلمى او از مختصرترين آنها تا تفسير قويم و عظيم «الميزان»، و جميع احوال و اطوار محافل درس و بحث و مجالس تأديب و تعليم او خير و بركت و عقل و فكر و شور و عشق بود. آرى علماى ربّانى اينچنين‏اند: "وَ فِي ذلِكَ فَلْيَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ".خداوند متعال درجاتش را متعالى بفرمايد جزاه اللّه عن الاسلام و المسلمين خير جزاء المعلّمين.» /999/ز۵۰۳/س

 

ارسال نظرات