۱۰ مهر ۱۳۹۶ - ۱۵:۱۵
کد خبر: ۵۲۸۳۰۰

ضرورت افزایش نظارت والدین در طول تحصیل فرزندان

اولین نقش تربیتی توسط خانواده کلید می‌خورد و پس آن، این وظیفه تا حدود زیادی به مدرسه واگذار می‌شود؛ بنابراین، خانواده و مدرسه مهم‌ترین رکن را در تربیت افراد جامعه بر عهده دارند.
مدرسه آموزش و پرورش تعلیم و تربیت

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، یک اشتباه فاحش است، زمانی که والدین کودک به مدرسه می‌رود، نقش نظارتی آنها کاسته می‌شود. در حقیقت نقش والدین برای آموزش و تربیت کودک و فرزند خود باید حساس‌تر و بیشتر باشد؛ زیرا فرزند در این برهه زمانی احساس استقلال بیشتری دارد و تحریک‌پذیری فرزند به همان اندازه شدت می‌یابد.

آموزش و تحصیل در خانواده

آموزش و تحصیل، عملی است که انسان را رشد داده و به تعالی می‌رساند و اگر این آموزش و تحصیل علم در مسیر درست باشد، سرعت‌بخشی به آن بسیار پرتحرکت خواهد بود و دستیابی به اهداف با سهولت صورت می‌گیرد. در این میان آموزش در خانواده نکته‌ای است که باید به آن باید توجه داشت؛ بنابراین موفقیت تحصیلی به عوامل بسیاری بستگی دارد که نقش خانواده در وهله اول و سپس مدرسه اهمیت ویژه‌ای دارد. فرهنگ، اقتصاد و سیاست عوامل مؤثر در موفقیت تحصیلی است، اما از منظر بسیاری از کارشناسان، خانواده در اولویت قرار دارد.

صاحب‌نظران عرصه «تعليم و تربيت» عقیده دارند والدین می‌توانند با کمک به معلمان در زمینه پیشرفت تحصیلی فرزندان خود، بسیار مؤثر واقع شوند؛ اين مسأله به خصوص در دوره ابتدايي بسيار حائز اهميت است. زمانی این پیشرفت حاصل می‌شود که والدین به بهترین وجه ممکن بدانند که چگونه به جای کمک به دانش‌آموز، مانع پیشرفت و باعث سستی و تنبلی او شوند؛ بنابراین اگر خود والدین از شیوه‌های صحیح تعلیم و تربیت اطلاع داشته باشند و در این زمینه آموزش ببینند و در واقع فرزندان شاهد باشند که والدین چگونه در تلاش برای کسب علم و تحصیل هستند، عملکرد بهتری در دانش‌آموزان می‌توان دید. بدون شک، نقش خانواده در موفقیت تحصیلی فرزندان چنان حائز اهمیت است که به هیچ وجه نمی‌توان آن را انکار کرد.

چند عامل، برجستگی جایگاه خانواده در آموزش، تعلیم و تربیت و تحصیل علم را نمایان می‌کند:

اول اینکه خانواده، نخستین مکانی است که کودک نوع نگرش و سطح دید را به زندگی می‌آموزد و ممکن است این نگرش‌ها به بسیاری از مسائل از جمله آموزش، تعلیم، تحصیل و علم، منفی یا مثبت باشد. این مثبت‌اندیشی عامل پیشرفتی برای تحصیل در آینده است. در واقع خانواده، اُفق اولیه ارتقای نگرشی در کودک را ایجاد می‌کند و خانواده‌هایی که بیشتر برای علم و تحصیل ارزش قائلند و نگرش مثبتی به علم‌آموزی دارند، کودکانی به‌ نسبت درس‌ خواندن‌تر در آنها یافت می‌شود. لازم به ذکر است این عامل به تنهایی نمی‌تواند تأثیرگذار باشد، اما شاید مهم‌ترین عامل، همین نگرش و پس از آن شرایط تحصیلی باشد. همچنین اگر والدینی بر درس‌خواندن فرزند یا فرزندان خود تأکید دارند، خودشان نیز باید در پی کسب آن باشند و صرفاً حالت نصیحت‌وار نباشد.

دومین مطلب، نقش حمایتگر والدین از فرزندان خود است که ممکن است تا آخرین لحظات عمر والدین و یا فرزند صورت گیرد. این حمایت‌ها ممکن است حمایت‌های اقتصادی باشد یا حمایت‌های معنوی و هرچه مهر و محبت بین خانواده بیشتر باشد، این نقش حمایتی بادوام‌تر و طولانی‌تر است. در این حالت ممکن است خانواده حتی نقش نظارتی نیز داشته باشد که هم کنترل‌کننده باشد و هم اینکه حالت تربیتی باشد که نوعی حمایت محسوب می‌شود.

بنابراین این یک اشتباه فاحش است، والدین زمانی که کودک به مدرسه می‌رود، نقش نظارتی آنها کاسته می‌شود. در حقیقت نقش والدین برای آموزش و تربیت کودک و فرزند خود باید حساس‌تر و بیشتر باشد؛ چراکه در این زمان نوعی استقلال برای فرزند به وجود می‌آید که باید با همنوعان خود، اجتماع و دیگر محیط‌ها ارتباط برقرار کند. از آنجا که در این محیط‌ها دغدغه‌ای که والدین نسبت به فرزند خود دارند، وجود ندارد و ممکن است، فرزند روابطی را تجربه کند که بسیار ناخوشایند و خطرناک باشد که آثار آن حتی تا آخر عمر فرزند، با او باشد و نگرش‌هایی که در خانواده پیدا کرده به کلی تغییر دهد؛ بنابراین،والدین باید به این نکته توجه جدی داشته باشند و همراهی، همگامی و همفکری با فرزند خود را به قدری هماهنگ کنند که اگر فرزند، ارتباط خطرناکی را حس کرد، بتواند با تحلیل و منطق این نوع نگرش ها را به صورت منطقی پست سر بگذارد.  با توجه به آنچه بیان شد باید گفت نقش والدین با شروع دوره تحصیلی نه تنها کم نمی‌شود، بلکه والدین باید در نظر داشته باشند که این نقش دوچندان و خطیرتر هم می‌شود.

توأمانی خانواده و مدرسه در تربیت کودک

اولین نقش تربیتی توسط خانواده کلید می‌خورد و پس آن، این وظیفه تا حدود زیادی به مدرسه واگذار می‌شود؛ بنابراین، خانواده و مدرسه مهم‌ترین رکن را در تربیت افراد جامعه بر عهده دارند. به نظر می‌رسد برای بهبود و تسریع در امر آموزش همگانی و تخصصی، ارتباط مستمر بین این دو نهاد؛ یعنی خانواده و مدرسه می‌تواند کارساز باشد و لازم است  این دو نهاد در هدفمندی کودک همسویی بیشتری داشته باشند و در واقع نوعی هماهنگی ایجاد شود. البته لازمه این امر، ضرورت توجه هرچه بیشتر قوانین و ساختارها از یکسو و خواست خانواده برای بهبود سطح زندگی و همراهی آنها با نظام آموزشی جامع از سوی دیگر است. شناخت هرچه بیشتر این دو نهاد از همدیگر و نظارت دوجانبه از سوی خانواده و مدرسه نیز تربیت فرزند را به نسبت مثمرثمرتر خواهد کرد؛ در نتیجه هرچه ارتباط دوسویه بین خانواده و مدرسه بیشتر باشد، نقش تربیتی آنها بهتر صورت می‌گیرد و فرایند جامعه‌پذیری زودتر انجام می‌شود که با این روش در واقع هزینه‌های اضافی کاسته شده و بسیاری از مشکلات بدون نزاع و درگیری حل خواهد شد.

نتایج بسیاری از تحقیقات نشان می‌دهد والدینی که به دلیل عدم آشنایی کافی با نیازهای واقعی فرزندان در سنین مختلف و همچنین عدم اطلاع و سرکشی از وضعیت تحصیلی فرزند در طول تحصیل، فرزندانی تربیت کرده‌اند که از نظر رشد تحصیلی در سطح پایین‌تری قرار دارند؛ بنابراین ارتباط مستمر والدین، بخصوص مادر در دوران ابتدایی کودک بسیار حائز اهمیت است که این کار از طریق شرکت منظم در جلسات انجمن اولیاء و مربیان می‌تواند مرتفع شود و راهکارهایی دوجانبه از سوی  دو نهاد خانواده و مدرسه مطرح شود و نتیجه‌گیری خوبی حاصل شود که هم نوعی نظارت انجام گیرد و هم حمایت‌ها افزایش یابد و درحقیقت ناهنجاری‌ها و استقلال‌های کاذب کودک رفع شود.

نبود انگیزه در خانواده، منشأ افت تحصیلی

اساس نگرش افراد به زندگی، در خانواده شکل می‌گیرد. پس اگر خانواده‌ای به طور مداوم انگیزش تولید کرد، فرزند نیز انگیزش جدی برای حضور در جامعه خواهد داشت. به عبارتی می‌توان گفت ریشه و اساس بسیاری از افت‌تحصیلی‌ها و بی‌انگیزگی‌های دانش‌آموزان به خانواده باز می‌گردد. در حقیقت نگرش‌ها و باورهای غلط نسبت به تحصیل در خانواده خود عاملی برای درس ‌نخواندن فرزندان است. به عنوان مثال پدری که بارها جمله‌هایی مانند «هر کی پول بیشتری داره، موفق‌تر هست»، «فلانی با پارتی به جایی رسیده»، «هرچه تلاش کردیم به جایی نرسیدیم» را تکرار می‌کند، فرزندش بدون اینکه بخواهد و یا حتی بدون اینکه به آنها توجهی داشته باشد، با نوعی عدم انگیزش مواجه می‌شود که نه تنها در طول دوران تحصیل، بلکه در آموزش و پرورش و در زندگی صدمه می‌بیند؛ بنابراین، عدم انگیزش در خانواده و پروراندن ایده‌ها و حتی رفتارهای غلط و اشتباه، بیشترین آسیب‌های افت‌ تحصیلی را برای کودک و فرزند به ارمغان می‌آورد.

چرایی افزایش نقش نظارتی و تربیتی برای خانواده‌ها

نکته‌ای که در بالا به صورت جزئی به آن پرداخته شد، این است که چرا در زمان فعلی که عصر انفجار اطلاعات نامیده می‌شود، والدین و خانواده‌ها نقش نظارتی و تربیتی بیشتری برای فرزندان خود باید صرف کنند؟ گاهی نزد افراد این‌گونه تلقی می‌شود که امروزه کلاس‌های کمک درسی، مدرسه، ورزش، تفریح، وسایل ارتباط جمعی جای تربیت خانواده و والدین را گرفته است، اما این یک تاکتیک و اشتباه فاحش است که بسیاری از افراد جامعه امروزی ایران با آن روبرو هستند. در واقع باید گفت در حال حاضر ابعاد و ساحت‌های نظارت و تربیتی والدین بر فرزندان افزایش یافته است؛ زیرا فناوری‌ها افزایش یافته، ارتباطات ازدیاد پیدا کرده، مشغله‌های فکری سطوح مختلفی به خود گرفته، فضای مجازی عضوی جدید در خانواده محسوب می‌شود و در یک جمله نقش تربیتی که قبلاً بار را بر دوش خانواده‌ها قرار داده بود، امروزه تقسیم شده و رنگ باخته است.

بنابراین با توجه به موارد گفته شده،  لازم است نگرش‌های والدین به مقدار بسیار زیادی تغییر پیدا کند، مسیر رفته‌ای که بسیاری از خانواده های غربی طی کرده‌اند، تکرار نشود و به قول معروف «تجربه، تجربه نشود».

از آسیب‌های مذکور - که به نوعی از روی ناچاری باید آنها را قبول کرد- بگذریم، آسیب‌هایی در سطوح مختلف آموزشی و پروشی در مدارس و خانواده در جامعه ایران نیز وجود دارد که به آنها اشاره می‌شود.

اولین آسیب که باید مورد توجه قرار گیرد، نوع نگاه به آموزش است که هم در خانواده مطرح است که بحث نگرش ها را بیشتر نمایان می‌سازد و هم در مدرسه که متأسفانه با توجه به اینکه اصل و هدف مدرسه آموزش و پرورش است، شاهد هستیم که تا حدودی این نقش کمرنگ شده است و آموزش و پرورش ما درگیر بسیاری مسائل حاشیه‌ای و سیاسی در سطح کلان بوده که این امر به نوبه خود تأثیر مستقیم بر مدارس خواهد گذاشت.

دومین آسیب جدی، بحث معیشت برای معلمان است. اگر قبلاً دغدغه اصلی آنها تربیت کودکان بود، امروزه تأمین معیشت خانواده‌ها برای معلمان در اولویت قرار گرفته که البته تا حدود بسیار زیادی این قشر عزیز، ناگزیر از آن هستند. در واقع بسیاری از معلمان انرژی و توان خود را به منظور حل این مسئله (تأمین معیشت) در کلاس های کنکور صرف کرده که در واقع همین امر، نظارت والدین در آموزش و پرورش فرزندان خود را افزایش می دهد و نباید خانواده ها اینگونه فکر کنند، حال که دوره تحصیلی فرزندانش آغاز شده، بی خیال از آموزش و پرورش فرزندان خود باشند ... ./۹۰۱/ی۷۰۲/س

هادی ترکی، پژوهشگر فرهنگی

منابع

سایت های؛ www.kanoon.ir و valiasrsch.ir

ارسال نظرات