خبرهایی از بازار نشر

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، انتشار کتاب های حکومت اسلامی، جایگاه زن، یک دختر بی‌گوشواره، تفنگمو زمین نذار و تا کربلا و نقد و بررسی کتاب نامه رسان از مهم ترین اخبار بازار نشر هستند.

حکومت اسلامی، جایگاه زن

 اثر یش‌رو، تآملات و نگرگاه‌های فقیه اندیشور، حضرت آیة ‌الله محمد‌اسحاق فیاض است که دو رسالۀ جداگانه با عنوان‌های «حکومت اسلامی» و نیز «جایگاه زن در اسلام»، به نگارش درآورده است. مطالعۀ این کتاب، خواننده را با دیدگاه‌های تازه‌ای در این دو مقوله، آشنا می‌کند و افق‌های جدیدی را پیش رویش می‌گشاید. این کتاب با ترجمه  محمد جواد برهانی منتشر شده است.

انتشارات بوستان کتاب چاپ اول این کتاب را در قطع رقعی و قیمت ٧٠٠٠٠ ریال منتشر کرده است.


«تا کربلا»

در آستانۀ ماه محرم حسینی و هفتۀ دفاع مقدس، کتاب «تا کربلا»، چهل روایت از دلدادگی شهدا به حضرت امام حسین(ع) و شهدای کربلا، در نماز جمعه‌های کشور معرفی شد. این کتاب توسط انتشارات گروه شهید ابراهیم هادی (ناشر کتاب پرفروش «سلام بر ابراهیم») ارائه شده است.

گروه نویسندگان این کتاب با نوآوری کم نظیری به همانندسازی بسیار خوب میان اصحاب اباعبدالله الحسین(ع) و یارانِ شهیدِ خمینی کبیر(ره) پرداخته‌اند تا حال و هوای عاشورایی فرزندان انقلاب اسلامی را برای نسل امروز ترسیم کنند و نشان دهند که تاریخ تکرار شدنی است؛ و به خوبی هم از عهدۀ این کار برآمده‌اند. در هر بخش از کتاب «تا کربلا» پس از معرفی یکی از یاران وفادار سیدالشهدا(ع) در روایتی موجز و مختصر یکی از شهدا و رزمندگان دوران دفاع مقدس  نیز به خواننده معرفی می شود؛ به همین خاطر خواننده لازم نیست کتاب را حتماً از ابتدا شروع کند، بلکه از هر جایی که کتاب را باز کند با روایتی مستقل و مجزا روبرو می‌شود که به او این امکان را می دهد تا در هر فرصتی بتواند بخش‌هایی از کتاب را تمام و کمال مطالعه کند و با آن مأنوس شود. در واقع این ویژگیِ کتابِ «تا کربلا» است که در تمام صفحات آن قلابی برای جذب خواننده وجود دارد تا هر کس با توجه به شخصیت خود با یک شهید ارتباط برقرار کند، و درگیر روایت‌های جذاب کتاب شود و تا پایان کتاب دست از مطالعه نکشد.

کتاب «تا کربلا» با داستان‌های خواندنی و زبان ساده و روان، توجه طیف‌های مختلفی از مخاطبان را به خود جلب کرده است به‌طوری که با انتشار بیش از ۱۳هزار نسخه، یکی از کتاب‌های پرفروش تاریخ عاشورا و عرصۀ دفاع مقدس است.

این کتاب در طرح ترویج فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی در نماز جمعه‌های کشور، به‌همت مجمع ناشران انقلاب اسلامی و با همکاری شورای سیاست‌گذاری ائمۀ جمعۀ سراسر کشور در حال اجرا است، معرفی شد.

کتاب «نامه رسان» در بوته نقد

کتاب «نامه رسان» خاطرات محمود منصوری نوشته ساسان ناطق ساعت ۱۷ روز دوشنبه سوم مهرماه ۱۳۹۶ در سالن بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی نقد و بررسی خواهد شد.

سلسله نشست‌های ادبی شمس که در جوار بارگاه ملکوتی امام هشتم شیعیان جهان امام رضا (ع) و به همت کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی برگزار می شود در این هفته که مصادف با هفته دفاع مقدس است میزبان یکی از آثار این حوزه است.

بر این اساس قرار است کتاب نامه رسان  خاطرات محمود منصوری نوشته ساسان ناطق که به تازگی از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده و هفته گذشته در ایلام و زادگاه راوی کتاب رونمایی شده بود مورد نقد و بررسی قرار گیرد.

حسین عباس‌زاده و علی براتی گجوان دو منتقدی هستند که در این برنامه ادبی، این کتاب خوشخوان را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهند.

کتاب «نامه رسان» خاطرات آزاده ایلامی محمود منصوری است که در عملیات والفجر ١۰ در اسفند ماه ۶۶ به اسارت عراقی‌ها درآمد و به زندان الرشید منتقل شد. این کتاب مشتمل بر خاطرات کودکی، نوجوانی، آغاز انقلاب و فعالیت‌های وی قبل از شروع جنگ، ازدواجش و همه مراحل زندگی تا زمان آزادی‌اش است.

گفتنی است برنامه نقد و بررسی کتاب «نامه رسان»، ساعت ۱۷ امروز در حرم مطهر امام رضا (ع)، دوربرگردان طبرسی، سالن بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی برگزار می‌شود و ورود به این جلسه برای عموم علاقه‌مندان آزاد است.

یک دختر بی‌گوشواره؛ مجموعه اشعار مذهبی برای نوجوانان

«شاهین رهنما» در کتاب «یک دختر بی‌گوشواره» که از سری «کتاب‌های پروانه» به‌نشر است، مجموعه‌ای از اشعار مذهبی را برای نوجوانان گروه سنی «د» و «ه» سروده است.

قصه اول، قصه دوم، تکرار خورشید، تشنه‌تر، پرواز اول، شرم، پرواز دوم، دختر ماه، روی نیزه، خاطرات و مردی برای بچه‌های مسلم عناوین شعرهای این کتاب است که بخش‌هایی از واقعه کربلا را در قالب شعرهای مذهبی برای مخاطبان خود که نوجوانان دوره راهنمایی و دبیرستان هستند، به تصویر می‌کشد.

به‌نشر چاپ اول این اثر ۲۴ صفحه‌ای مصور رنگی را در قطع وزیری کوتاه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و به قیمت ۵۲ هزار ریال منتشر کرده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «خورشید، هر صبح می‌آید/ بقچه‌ای از روشنی بر دوش/ آیا کسی تا حال گفته است خورشید تکراری است؟/ آیا کسی تا حال گفته است/ چون دائماً امیدواریم/ امید تکراری است؟/ در کتابی خوانده‌ای که عید تکراری است؟/ آیا توان گفت: تکران آن روزی که خورشید بر نیزه‌ها رویید، تکراری است؟/ آیا خورشید تکراری است؟…»

علاقه‌مندان برای تهیه این کتاب، آگاهی از اخبار به‌نشر و نیز مشاهده و تهیه سایر محصولات انتشارات آستان قدس رضوي می‌توانند به نشانی اینترنتی www.Behnashr.com یا فروشگاه‌های سطح شهر مشهد و نمايندگي‌های سراسر کشور مراجعه کنند؛ همچنین سامانه پیامکی به شماره ۳۰۰۰۳۲۰۹ یا کانال اطلاع‌رسانی به‌نشر از طریق تلگرام به آدرس @behnashr نیز از دیگر راه‌های برقراری ارتباط با این انتشارات است.

«تفنگمو زمین نذار»

تفنگمو زمین نذار، نوشته سیدمیثم موسویان در سه فصل تنظیم شده است. تمامی داستان های این مجموعه، در ژانر دفاع مقدس  هستند. زبان برخی از داستان ها زبانی طنز است و لبخند را بر لب مخاطب می نشاند و صحنه های تصویر شده در داستانهای دیگر، غم انگیز و متاثر کننده است.

فصل نخست این کتاب، حول محور مسائلی که بازماندگان رزمندگان با آن دست به گریبان هستند، شکل گرفته است.  فصل دوم به ماجراهایی که برای اسرا رقم خورده می پردازد و  فصل سوم، ماجرای خود رزمندگان در خط مقدم است. داستان های این مجموعه از واقعیت و تاریخ جنگ نشات گرفته اند اما اصل بسیاری از داستانهای فصل سوم نیز واقعی است، هرچند که مسائل پیرامونی آنها پرداخته ذهن نویسنده باشد.
بسیاری از داستان های مجموعه «تفنگمو زمین نذار»، در جشنواره های گوناگون، صاحب رتبه شده و مورد تقدیر قرار گرفته اند. از سیدمیثم موسویان پیش از این کتابهایی در انتشارات سوره، روایت فتح و شهرستان ادب منتشر شده است.
انتشارات «کتاب جمکران»، تفنگمو زمین نذار را در ۲۲۶ صفحه، قطع پالتویی و به قیمت ۱۱ هزار تومان منتشر کرده است.
برشی از کتاب
چنگ می‌زنم به گردن‌بندش. گردنبند پاره می‌شود و می‌ریزد روی زمین. از صدای ریختن مهره‌ها بر زمین، آهنگی ساخته می‌شود که نزدیک است مدهوشم کند. سرخ‌شدن گوش‌هایم از خجالت را حس می‌کنم. ببخشیدی گفته و نگفته، می‌نشینم به جمع‌کردن دانه‌های گردن‌بند مرواریدش. او هم می‌نشیند. آخ چه کیفی دارد نخ کردن دانه‌های مروارید با چنین جنس لطیفی. دانه‌ها دارد تمام می‌شود. آخرین مروارید را او توی نخ طلایی می‌اندازد. یکهو صدایی بلند همه ‌جا را پر می‌کند. سر بلند می‌کنم.
ـ چه خبر شده؟
ـ قیامت… قیامت شده!
با حورالعین بلند می‌شویم، نگاه می‌کنم ببینم اثری از زخم‌های بمبی که زیر ماشینم ترکیده در بدنم هست یا نیست/۹۲۵/ پ۲۰۴/ش.