۰۵ مهر ۱۳۹۶ - ۱۶:۳۱
کد خبر: ۵۲۷۷۷۰

طب اسلامی در محک نقد و نظر

مناظره و کرسی های آزاداندیشی در موضوع طب سنتی از باب «حیاه العلم بالنقد و رد» می تواند زمینه تولید علم را فراهم سازد و به شفاف شدن این مقوله کمک کند.
طب اسلامی

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، یکی از مساله هایی که این روزها در جامعه به خصوص جامعه علمی حوزوی معرکه آرا شده است بحث طب سنتی و طب اسلامی است. عده ای به آن بها داده و درس ها و بحث های متعددی پیرامون آن راه انداخته اند و عده ای دیگر به نقد و بررسی موشکافانه آن پرداخته اند. البته منتقدان طب سنتی کم نیستند و طبف های گوناگونی دارند؛ عده ای از زاویه علم مدرن پزشکی، برخی به دلیل مسائل قانونی و اقتصادی و نداشتن مجوزهای لازم نظام پزشکی مراکز طب سنتی و برخی دیگر از منظر علم دینی به نقد آن پرداخته اند.

استاد عباس تبریزیان به عنوان معروف ترین چهره این روزها در بین حوزویان در طب اسلامی است که علاوه بر تدریس و تربیت شاگرد به معاینه بیماران هم مشغول است و سایت فعالی در حوزه طب دارد که مخاطبین را برای دریافت نوبت جهت معاینه راهنمایی می کند اما در این بین نامه نگاری های از سوی برخی مراکز دولتی انجام شده است تا جلوی توسعه کار وی گرفته شده که می توان به دستور العمل رئیس شورای تخصصی سلامت سازمان صداوسیما پیرامون ممنوعیت طرح مباحث مربوط به طب سنتی و اسلامی در رسانه ملی برای غیر پزشکان اشاره کرد.

برخی قائلند سلامتی مردم چیزی نیست که بتوان با آن آزمون و خطا کرد و هر فردی که در حوزه طبابت می خواهد فعالیت کند باید از فیلترهای قانونی گذر کرده باشد و مباحثش آزمون های لازم علمی را پس داده باشد؛ اما در مقابل هم کسانی هستند که هشتک #دیکتاتوری_یک_صنف به راه انداخته اند و می گویند برخی نمی گذارند تا طب سنتی که سال های سال مورد اعتماد مردم بوده است دوباره احیا شود و می خواهند با کارشکنی، پزشکی مدرن که مبتنی بر داروهای شیمیایی است که خطرهای شدیدی برای جسم و روح انسان دارد را ترویج کنند.

 آیت الله تبریزیان می گوید: «برخی از فعالان طب اسلامی دو کلمه از این طب و یا ترکیب داروها را از بنده یاد گرفتند و غره شدند .شما نمی دانید چه زحمت ها کشیدم تا این داروها دارو شده ! چه شب هایی در کوهستان ها خوابیدم، جایی که فقط صدای گرگ و روباه می آمد .در کوه‌ها سر کردم تا گیاهان را شناسایی کنم و از چه راه های صعب العبوری عبور کردم تا به معدن بعضی گیاهان برسم، چه کوهپیمایی هایی داشتم تا دارویی درست کنم .چه شب هایی در روستاهای دور دست در مرزها و غیر مرزها ماندم و دارو درست کردم !چقدر از استان های کشورمان را گشتم و به چند کشور به دنبال گیاهان مختلف رفتم تا با آنها اشنا شدم .

 چقدر خون دل خوردم و مصیبت دیدم؛ سال های سال داروی مجانی دادم تا طب اسلامی پا بگیرد، همیشه کیسه ای دارو زیر عبا داشتم و مردم را در کوچه و بازار و مدرسه درمان کردم تا طب اسلامی، طب اسلامی شد. چه شب ها تا صبح بیدار بودم و دارو درست کردم و در اینترنت سرچ کردم تا با گیاهان آشنا شوم، سپس همه اینها را مجانی، آماده، شسته رُفته  و بدون زحمت در اختیار شما گذاشتم. و در نهایت به جای تشکر  به بنده ناسزا و بد و بی راه می گویید !

 آخر انصافتان کجا رفته !؟ بدانید تمامی آنچه که امروز در دستان شماست حاصل زحمت های طاقت فرسای ده ها سال است. یکی  می گوید فلانی اخباری است، یکی می گوید کلی سود کرده و یکی می گوید انحصارطلب است و.. .مردم بزرگوار اینها  از من می خواهند منافعشان را تامین کنم و کارشان را تبلیغ کنم در حالی که هنوز چیزی یاد نگرفته اند و فقط راه پول در آوردن را بلدند .

از طرفی بعض مسئولین و حتی بعض علما با من مخالفند ! بنده بیماران را درمان کردم و طب اسلامی و سبک زندگی اسلامی به دیگران یاد دادم .از روایات تخطی نکردم معارف پیامبر و اهل بیت علیهم السلام را مجددا مطرح کردم چیزی از خودم نیاوردم و ندارم .گناهم این است که فقط  پیامبر صلی الله علیه و اهل بیت علیهم السلام را قبول دارم و چیزی دیگر قبول ندارم به فرمایش امام صادق علیه السلام که میفرمایند کل علم لم یخرج من هذه الدار فهو باطل عمل کردم کاری دیگر نکردم و ما نقموا منا الا ان امنا بالله العزیز الحمید.»  

طرفداران طب سنتی به سبک استاد تبریزیان قائلند بعضی ها فکر می کنند تبدیل طب گیاهی در غرب به طب شیمیایی پیشرفت است که اینها  سخت در اشتباهند! زیرا خود غرب مجددا به طب گیاهی برگشته است، اگر کسی فکر می کند طب گیاهی غربی بهترین است دوباره اشتباه کرده است ولی زمانی  که غرب به طب اسلامی برسد و به دارو و بهداشت اسلامی برسد این یک پیشرفت است! حالا که غرب به این نتیجه رسیده از مسواک پیامبر استفاده کند این نهایت پیشرفت است!

اگر مسلمانان مسلمان باشند و پیرو پیامبر صلی الله علیه و آله، اجازه نمی دادند این همه هجوم به طب اسلامی طب پیامبر صلی الله علیه و آله صورت بگیرد و طبی جز طب پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام انتخاب نمی کردند . اگر شیعیان شیعه باشند و به فکر امام زمان (عج) و انقلاب جهانی این مرد کهن باشند، اجازه نمی دادند که جمعیت شیعه اینقدر کم بشود.

اگر طلبه ها طالب علم باشند و دوستدار معارف اهل بیت باشند اجازه نمی دهند کلاس طب اسلامی و مانند آن تعطیل بشود ولی صهیونیست و نفوذی های آنان در غذاهای شما مواد گذاشتند هرکس بخورد نسبت به دین و ایمان و پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیم السلام و روایات آنها بی تفاوت می شود‌.

حجت الاسلام علی امیری، مدیر مؤسسه «طبنا، تخصصی فقه‌الطب» یکی از منتقدین دینی طب اسلامی است که معتقد است ما به طب اسلامی با قرائتی فقاهتی و اجتهادی باید پایبند باشیم اما متاسفانه آنچه در سال‌های اخير شاهد آن هستيم قرائتی با مسلك اخباری از متون دينی است كه به طب اسلامی ضربه می‌زند و كمر اين طب را خواهد شكست.

او می گوید: جريانی كه امروز شاهد آن هستيم، جريانی است كه بنيان‌های فكری متزلزل و مبانی سقيم فراوانی دارد و اساسا بر پايه فقاهت بر متون دينی بنا نشده است و بيشتر شبيه به يك روخوانی از مرویات مجعوله و ماثوره است تا يك اجتهاد كاربردی! به عبارت ديگر روش شناسی فهم اين جريان از متون دينی دچار اشكال و اشتباهات اساسی است. جريانی كه روش شناسی فهمش دچار آسيب باشد، به هيچ عنوان نمی‌تواند به واقع برساند. اين چنين جرياناتی مانند سواركارانی هستند كه بر مركبی تندرو نشسته‌اند؛ اما چون نقشه رسيدن به مقصد را نمی‌دانند و از مسير‌های پر پيچ و تاب راه بی اطلاع هستند، هر حركت آنها، چيزی جز دور شدن از مبداءشان و گرفتار شدن در بيراهه ها نيست. به تعبير امام صادق (ع) ُ الْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ طَرِيقٍ لَا يَزِيدُهُ سُرْعَةُ السَّيْرِ إِلَّا بُعْداً.

هر چند بنده معتقدم اين جريانات سخنان درست و حق زيادی هم دارند؛ اما چون اساس روش تفكری اين‌ها غلط و بر پايه تسامح بنا شده است، نتيجه‌اش جز منهج و مسلكی شبيه به اخباری‌های افراطی نمی‌شود. بدون ضابطه پرداختن به روايات، ساده انگاری ظرائف و دقائق روايی، ظهورگيری هايی بعضا كودكانه و غلط و سرانجام استنباط هايی مخلوط از گزاره های صحيح و باطل، نتيجه ايست كه اين روش تفكری به بار می آورد. مَثَل منهج و مسلك حاضر، مَثَل عمارتی است با ظاهری مجلل و زيبا، كه پی و بنايش بر آب نهاده شده است. با چنين وضعی سكونت در اين عمارت، يعنی دست شستن از باقی عمر خود!  فلذا اين ساختمان بنا شده هيچ راه چاره ای ندارد؛ جز تخريب و ساخت بنايی جديد!

اين عزيزان كه البته بعضی از سرحلقه‌ها و ليدرهای اصلی اين جريان از دوستان قديمی و همكاران سابق ما هم هستند، گمان برده‌اند توقیفی بودن علم طب و وحيانی بودن آن، یعنی موثق دانستن همه روايات موجود و قرار دادن آنها در عملیات استنباط! ما معتقديم جایگاه اعتبار سنجی روايات و رساله های حديثی، در اين جريان اخباری مسلك به هيچ عنوان رعايت نمی‌شود. در حال حاضر ما با يك افسار گسيختگی نوينی نسبت به مرويات شيعی رو‌به‌رو هستيم. نمونه‌ای از اين افسار گسيختگی تسامح های افراطی و استنادات بی‌ضابطه به سه کتاب «طب الائمه»، «رساله ذهبیه» و «طب النبی» است. جالب است بدانيد بيش از نيمی از داروهای اساسی و دستوارت اصلی و درمانی اين جريان برگرفته از كتاب «طب الائمه» نوشته «ابنا بسطام» است كه بديهی است در چنين حالتی به هر حشيشی متشبث خواهند شد تا روايات اين كتاب از درجه اعتبار ساقط نشود.

هر چند می‌توان برای حدود يك پنجم از روايات كتاب طب الائمه(ع) مؤيداتی از كتب اوليه و معتبر شيعه يافت کرد، اما وجود آسيب‌های متنی فراوان از جمله عدم شباهت الفاظ و نوع بیان روایات در مقایسه با روایات اولیه و معتبر شیعه و ناسازگاری برخی روايات با بديهيات طبی، عدم نظم منطقی مشخص در چينش روايات و بعضا كلمات روايات، وجود تصحيف، وجود برخی عبارات غلط و بسيار اشكالات اساسی ديگری كه مجال پرداختن به آن نيست، سبب شده است از ارزش و اعتبار اين كتاب در حد زيادی بكاهد، تا جايی كه می‌توان به صراحت احتمال جعل و ساختگی بودن را نسبت به بعضی روايات آن مطرح كرد.

البته بايد گفت اين آسيب های ذكر شده تقريبا به هر سه كتاب وارد است اما شايد از جهاتی به روايات اين كتاب بيش از دو كتاب ديگر وارد باشد. كسی كه با ادبيات روايی و نحوه بيان اهل بيت(ع) در روايات باب طب آشنا باشد به وضوح  می‌یابد که بخش قابل توجهی از احادیث موجود در اين کتاب‌ها، هیچ نسبتی با مرویات کهن امامیه ندارد و نسبت دادن آن به اهل بیت(ع) ظلم و بدعتی نابخشودنی خواهد بود.

البته كتاب طب النبی(ص) كمی با آن دو كتاب ديگر متفاوت است. اين كتاب باز مانده از قرن چهارم يا اوائل قرن پنجم است. گرچه اين كتاب دارای مزايايی هم چون قدمت، شهرت و مشخص بودن هويت كتاب است؛ اما بسياری از قرائن درون متنی و برون متنی وجود دارد كه از ارزش و اعتبار اين اثر می كاهد.

در شیعه تقريبا اتفاق نظر است که  این سه کتاب، به خصوص كتاب طب الائمه هیچ آبرویی در حوزه حدیثی شيعه ندارند. البته بحث درباره رساله ذهبیه زياد است كه به دليل مفصل بودن به مقالات متعددی که در اين رابطه نگاشته شده است ارجاع مي‌دهم.

بعضی گمان برده اند علم طب تنها وقتی اسلامی خواهد بود که مأخود از يك روايت باشد. اين مطلب درست است؛ اما در عين حال ناقص بيان شده است. به اعتقاد ما طب، زمانی اسلامی خواهد بود كه مورد تاييد اسلام و معصومين باشد؛ حال می‌خواهد روايتی ذيل موضوع خاصی باشد يا نباشد. به تعبير ساده، طب اسلامی يعنی طبی كه خدای متعال و پيامبرش(ص) به آن توصيه می‌كند و به آن راضی است.

به صراحت عرض می‌کنم با این مبنا و منهج كه الآن باب شده است، بی شك احاديث موثق و سنن معتبر طبی را به مسلخ بی اعتباری کل احادیث باب طب و سلامت برده‌ايم. اگر اين دوستان به خود نيايند و دست از اين نوع برداشت‌های غلط، مبانی سقيم و بنيان های متزلزلشان برندارند و همچنان به حدیث انگاری مرویات مجعوله و غير موثق ادامه دهند، شك نكنيد علم طب را به قتلگاه برده‌اند!

به نظر می رسد جمع بندی در مورد طب سنتی اسلامی نیازمند هم اندیشی گسترده حوزویان و دانشگاهیان بوده و ضرورت دارد تا کرسی های آزاد اندیشی در باره این موضوع شکل گرفته و در مورد تاثیر و تأثر این دانش و چیستی و چگونگی آن بحث های عمیق علمی شکل گیرد.

 به نظر می رسد  برگزاری مناظره و کرسی های آزاد اندیشی در موضوع طب سنتی از باب «حیاه العلم بالنقد و رد» می تواند زمینه تولید علم را فراهم سازد و به شفاف شدن این مقوله کمک کرده و احتمالا جلوی برخی حرکت های غیر اصیلی که در صدد  سد کردن راه دانش و ایجاد برخی فضاهای غیر قانونی هستند پایان دهد. /۹۰۹/ی۷۰۲/س

علی جمال زاده، طلبه حوزه علمیه قم

ارسال نظرات